هوش مصنوعی چیست؟
از SIRI تا خودروهای خودران، هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال پیشرفت است. در حالی که داستانهای علمی تخیلی اغلب هوش مصنوعی را به عنوان روباتهایی با ویژگیهای شبیه انسان به تصویر میکشند، هوش مصنوعی میتواند هر چیزی را از الگوریتمهای جستجوی گوگل گرفته تا واتسون آیبیام تا سلاحهای خودمختار را در بر بگیرد.
هوش مصنوعی امروزه به درستی به عنوان هوش مصنوعی باریک (یا هوش مصنوعی ضعیف) ، زیرا برای انجام یک کار محدود طراحی شده است (مثلاً فقط تشخیص چهره یا فقط جستجوهای اینترنتی یا فقط رانندگی با ماشین). با این حال، هدف بلندمدت بسیاری از محققان ایجاد هوش مصنوعی عمومی (AGI یا هوش مصنوعی قوی) است. در حالی که هوش مصنوعی باریک ممکن است در هر کار خاص خود، مانند بازی شطرنج یا حل معادلات، از انسان ها بهتر عمل کند، AGI تقریباً در هر کار شناختی از انسان بهتر عمل می کند.
چرا در مورد ایمنی هوش مصنوعی تحقیق کنیم؟
در کوتاه مدت، هدف سودمند نگه داشتن تأثیر هوش مصنوعی بر جامعه، انگیزه تحقیق در بسیاری از زمینه ها، از اقتصاد و حقوق گرفته تا موضوعات فنی مانند تأیید، اعتبار، امنیت و کنترل را فراهم می کند. در حالی که اگر لپتاپ شما تصادف کند یا هک شود ممکن است کمی بیش از یک مزاحمت جزئی باشد، مهمتر این است که یک سیستم هوش مصنوعی کاری را که میخواهید انجام دهد اگر ماشین، هواپیما، ضربانساز شما، تجارت خودکار شما را کنترل کند. سیستم یا شبکه برق شما چالش کوتاه مدت دیگر جلوگیری از یک مسابقه تسلیحاتی ویرانگر در سلاح های خود مختار مرگبار است .
در درازمدت، یک سوال مهم این است که اگر تلاش برای هوش مصنوعی قوی موفق شود و یک سیستم هوش مصنوعی در تمام کارهای شناختی بهتر از انسان شود، چه اتفاقی خواهد افتاد. همانطور که توسط IJ Good در سال 1965 اشاره شد، طراحی سیستم های هوش مصنوعی هوشمندتر، خود یک کار شناختی است. چنین سیستمی میتواند به طور بالقوه دستخوش خودسازی بازگشتی شود و باعث انفجار اطلاعاتی شود که عقل انسان را بسیار پشت سر گذاشته است. با ابداع فناوریهای جدید انقلابی، چنین ابرهوشی ممکن است به ما کمک کند تا جنگ، بیماری و فقر را ریشه کن کنیم و بنابراین ایجاد هوش مصنوعی قوی ممکن است بزرگترین رویداد در تاریخ بشر باشد. با این حال، برخی از کارشناسان ابراز نگرانی کردهاند که ممکن است آخرین مورد نیز باشد، مگر اینکه یاد بگیریم اهداف هوش مصنوعی را قبل از تبدیل شدن به فوقهوشمند با اهداف خود هماهنگ کنیم.
عدهای هستند که میپرسند آیا هرگز به هوش مصنوعی قوی دست مییابد یا خیر،
و برخی دیگر اصرار دارند که ایجاد هوش مصنوعی فوقهوشمند تضمین شده است که سودمند باشد. در FLI ما هر دوی این احتمالات را می شناسیم، اما همچنین پتانسیل یک سیستم هوش مصنوعی را می شناسیم که عمدا یا ناخواسته آسیب بزرگی ایجاد کند. ما بر این باوریم که تحقیقات امروز به ما کمک می کند تا بهتر برای چنین پیامدهای بالقوه منفی در آینده آماده شویم و از آن جلوگیری کنیم، بنابراین از مزایای هوش مصنوعی و در عین حال اجتناب از دام ها بهره مند شویم.
پیوند به: AI Existential Safety Community
جامعه ایمنی وجودی هوش مصنوعی
ما بر این باوریم که تحقیقات امروز به ما کمک می کند تا بهتر برای چنین پیامدهای بالقوه منفی در آینده آماده شویم و از آن جلوگیری کنیم، بنابراین از مزایای هوش مصنوعی و در عین حال اجتناب از دام ها بهره مند شویم. اینجا را کلیک کنید برای مشاهده جامعه رو به رشد محققان ایمنی وجودی هوش مصنوعی
هوش مصنوعی چگونه می تواند خطرناک باشد؟
اکثر محققان موافق هستند که هوش مصنوعی فوق هوشمند بعید است که احساسات انسانی مانند عشق یا نفرت را از خود نشان دهد و دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم هوش مصنوعی عمداً خیرخواه یا بدخواه شود. در عوض، وقتی در نظر می گیریم که چگونه هوش مصنوعی ممکن است به یک خطر تبدیل شود، کارشناسان به احتمال زیاد دو سناریو را در نظر می گیرند:
- هوش مصنوعی برای انجام کارهای ویرانگر برنامه ریزی شده است: سلاح های خودمختار سیستم های هوش مصنوعی هستند که برای کشتن برنامه ریزی شده اند. این سلاح ها در دست افراد اشتباه به راحتی می توانند تلفات گسترده ای را به بار آورند. علاوه بر این، یک مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی می تواند به طور ناخواسته منجر به جنگ با هوش مصنوعی شود که منجر به تلفات گسترده نیز می شود. برای جلوگیری از خنثی شدن توسط دشمن، این سلاحها به گونهای طراحی میشوند که «خاموش کردن» آنها بسیار دشوار باشد، بنابراین انسانها میتوانند به طور منطقی کنترل چنین موقعیتی را از دست بدهند. این خطر حتی با هوش مصنوعی محدود نیز وجود دارد، اما با افزایش سطح هوش مصنوعی و خودمختاری افزایش مییابد.
- هوش مصنوعی برای انجام کارهای مفید برنامه ریزی شده است، اما روشی مخرب برای دستیابی به هدف خود ایجاد می کند: این اتفاق می تواند هر زمان که نتوانیم اهداف هوش مصنوعی را به طور کامل با اهداف خود هماهنگ کنیم، اتفاق بیفتد، که بسیار دشوار است. اگر از یک ماشین هوشمند مطیع بخواهید که شما را در سریع ترین زمان ممکن به فرودگاه برساند، ممکن است شما را به تعقیب هلیکوپترها برساند و غرق در استفراغ شود، نه آنچه می خواستید، بلکه به معنای واقعی کلمه آنچه را که خواسته اید انجام دهید. اگر یک سیستم فوق هوشمند وظیفه یک پروژه مهندسی زمین بلندپروازانه را داشته باشد، ممکن است به عنوان یک عارضه جانبی، اکوسیستم ما را ویران کند و تلاش انسان برای متوقف کردن آن را به عنوان یک تهدید در نظر بگیرد.
پیوند به: سیستم های تسلیحات خودکار مرگبار
مثال: سلاح های خودمختار مرگبار
Slaughterbots که «سیستمهای تسلیحات خودکار کشنده» یا «رباتهای قاتل» نیز نامیده میشوند، سیستمهای تسلیحاتی هستند که از هوش مصنوعی (AI) برای شناسایی، انتخاب و کشتن اهداف انسانی بدون دخالت انسان استفاده میکنند.
این فناوری در حال حاضر وجود دارد – و خطرات بزرگی را به همراه دارد. بیشتر بیاموزید اینجا .
همانطور که این مثال ها نشان می دهد، نگرانی در مورد هوش مصنوعی پیشرفته بدخواهی نیست، بلکه شایستگی است. یک هوش مصنوعی فوق هوشمند در تحقق اهداف خود بسیار خوب خواهد بود و اگر این اهداف با اهداف ما همسو نباشد، مشکل داریم. احتمالاً شما یک مورچه بدخواه نیستید که از روی بدخواهی پا به مورچه ها بگذارد، اما اگر مسئول یک پروژه انرژی سبز برق آبی هستید و یک مورچه در منطقه وجود دارد که زیر آب می رود، برای مورچه ها خیلی بد است. هدف اصلی تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی این است که هرگز بشریت را در جایگاه آن مورچه ها قرار ندهند.
چرا اخیراً به ایمنی هوش مصنوعی توجه شده است؟
استیون هاوکینگ، ایلان ماسک، استیو وزنیاک، بیل گیتس و بسیاری دیگر از نامهای بزرگ علم و فناوری اخیراً در رسانهها و از طریق نامههای سرگشاده درباره خطرات ناشی از هوش مصنوعی بسیاری از محققان برجسته هوش مصنوعی به آنها پیوستهاند. چرا موضوع به طور ناگهانی در سرفصل ها قرار می گیرد؟
این ایده که تلاش برای دستیابی به هوش مصنوعی قوی در نهایت موفقیت آمیز خواهد بود، مدت ها به عنوان یک داستان علمی تخیلی تصور می شد، قرن ها یا بیشتر دور. با این حال، به لطف پیشرفتهای اخیر، بسیاری از نقاط عطف هوش مصنوعی، که کارشناسان تنها پنج سال پیش آنها را دههها دور میدانستند، اکنون به دست آمدهاند، و بسیاری از کارشناسان را وادار میکند که امکان ابرهوشی در طول زندگی ما را جدی بگیرند. در حالی که برخی از کارشناسان هنوز حدس می زنند که هوش مصنوعی در سطح انسان قرن ها دورتر است، اکثر تحقیقات هوش مصنوعی در کنفرانس پورتوریکو در سال 2015 حدس زدند که این اتفاق قبل از سال 2060 رخ می دهد. از آنجایی که ممکن است چندین دهه طول بکشد تا تحقیقات ایمنی مورد نیاز تکمیل شود، عاقلانه است که اکنون آن را شروع کنیم. .
از آنجایی که هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که
از هر انسان دیگری باهوش تر شود، ما هیچ راه مطمئنی برای پیش بینی رفتار آن نداریم. ما نمیتوانیم از پیشرفتهای فناوری گذشته به اندازه کافی استفاده کنیم، زیرا هرگز چیزی خلق نکردهایم که بتواند، خواسته یا ناخواسته، از ما پیشی بگیرد. بهترین مثال از آنچه که می توانیم با آن روبرو شویم، ممکن است تکامل خودمان باشد. مردم اکنون سیاره زمین را کنترل می کنند، نه به این دلیل که ما قوی ترین، سریع ترین یا بزرگ ترین هستیم، بلکه به این دلیل که باهوش ترین هستیم. اگر دیگر باهوشترین نیستیم، آیا مطمئن هستیم که کنترل خود را حفظ میکنیم؟
موضع FLI این است که تمدن ما تا زمانی شکوفا خواهد شد که در مسابقه بین قدرت رو به رشد فناوری و خردی که با آن مدیریت می کنیم پیروز شویم. در مورد فناوری هوش مصنوعی، موضع FLI این است که بهترین راه برای برنده شدن در آن مسابقه، جلوگیری از اولی نیست، بلکه سرعت بخشیدن به دومی با حمایت از تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی است.
اسطوره های برتر در مورد هوش مصنوعی پیشرفته
گفتگوی جذابی در مورد آینده هوش مصنوعی و آنچه که برای بشریت خواهد بود/باید در جریان است. مناقشات جالبی وجود دارد که در آن کارشناسان برجسته جهان مخالف هستند، مانند: تأثیر آینده هوش مصنوعی بر بازار کار. اگر / چه زمانی هوش مصنوعی در سطح انسانی توسعه می یابد. آیا این منجر به انفجار اطلاعاتی خواهد شد یا خیر. و اینکه آیا این چیزی است که باید از آن استقبال کنیم یا از آن بترسیم. اما نمونههای زیادی از شبه جنجالهای کسلکننده نیز وجود دارد که ناشی از سوء تفاهم و صحبت از کنار یکدیگر است. برای اینکه به خودمان کمک کنیم روی بحثهای جالب و پرسشهای باز متمرکز شویم – و نه روی سوءتفاهمها – برخی از رایجترین افسانهها را روشن کنیم.
افسانه های جدول زمانی
اولین افسانه به جدول زمانی مربوط می شود: چقدر طول می کشد تا ماشین ها تا حد زیادی جایگزین هوش سطح انسان شوند؟ یک تصور غلط رایج این است که ما جواب را با اطمینان کامل می دانیم.
یکی از افسانه های رایج این است که ما می دانیم که در این قرن به هوش مصنوعی فوق بشری دست خواهیم یافت. در واقع، تاریخ پر از تبلیغات بیش از حد تکنولوژیک است. آن نیروگاه های همجوشی و ماشین های پرنده ای که به ما قول داده بودند تا الان داشته باشیم کجا هستند؟ هوش مصنوعی نیز در گذشته بارها و بارها حتی توسط برخی از بنیانگذاران این رشته مورد تبلیغ قرار گرفته است. به عنوان مثال، جان مک کارتی (که اصطلاح “هوش مصنوعی” را ابداع کرد)، ماروین مینسکی، ناتانیل روچستر و کلود شانون این پیش بینی بیش از حد خوش بینانه را در مورد آنچه می توان در طول دو ماه با رایانه های عصر حجر انجام داد، نوشتند: “ما پیشنهاد می کنیم که یک 2 ماهه مطالعه 10 نفری هوش مصنوعی در تابستان 1956 در کالج دارتموث . تلاشی برای یافتن چگونگی استفاده از زبان، شکل دادن انتزاعات و مفاهیم، حل انواع مشکلاتی که اکنون برای انسان ها محفوظ است، و بهبود خود در ماشین ها انجام خواهد شد. ما فکر می کنیم که اگر گروهی از دانشمندان با دقت انتخاب شده برای یک تابستان روی آن کار کنند، می توان پیشرفت قابل توجهی در یک یا چند مورد از این مشکلات داشت.
از سوی دیگر، یک ضدافسانه رایج این است که ما می دانیم که در این قرن به هوش مصنوعی فوق بشری نخواهیم رسید. محققان طیف وسیعی از تخمینها را برای فاصله ما با هوش مصنوعی فوق بشری انجام دادهاند، اما مطمئناً نمیتوانیم با اطمینان زیاد بگوییم که این احتمال در قرن حاضر صفر است، با توجه به سابقه ناامیدکننده چنین پیشبینیهای فنی-شکگرایانه. برای مثال، ارنست رادرفورد، مسلماً بزرگترین فیزیکدان هسته ای زمان خود، در سال 1933 – کمتر از 24 ساعت قبل از اختراع واکنش زنجیره ای هسته ای توسط زیلارد – گفت که انرژی هسته ای “مهتاب” است. و ستارهشناس رویال ریچارد وولی در سال 1956 سفر بین سیارهای را «بیشعور» نامید. افراطیترین شکل این افسانه این است که هوش مصنوعی مافوق بشر هرگز نخواهد رسید زیرا از نظر فیزیکی غیرممکن است. با این حال، فیزیکدانان میدانند که مغز متشکل از کوارکها و الکترونهایی است که بهعنوان یک رایانه قدرتمند عمل میکنند، و هیچ قانونی از فیزیک وجود ندارد که ما را از ساختن حبابهای کوارکی هوشمندتر باز دارد.
تعدادی نظرسنجی انجام شده است که از محققان هوش مصنوعی پرسیده شده است که چند سال دیگر فکر می کنند ما هوش مصنوعی در سطح انسانی با احتمال حداقل 50 درصد خواهیم داشت. همه این نظرسنجی ها نتیجه یکسانی دارند: کارشناسان برجسته جهان مخالف هستند، بنابراین ما به سادگی نمی دانیم. به عنوان مثال، در چنین نظرسنجی از محققان هوش مصنوعی در کنفرانس هوش مصنوعی پورتوریکو در سال 2015 ، میانگین پاسخ (میانگین) تا سال 2045 بود، اما برخی از محققان صدها سال یا بیشتر را حدس زدند.
همچنین یک افسانه مرتبط وجود دارد مبنی بر اینکه افرادی که نگران هوش مصنوعی هستند فکر می کنند تنها چند سال دیگر به آن زمان می رسد. در واقع، اکثر افرادی که در مورد هوش مصنوعی فوق بشری نگران هستند، حدس میزنند که هنوز حداقل دهها سال با آن فاصله دارد. اما آنها استدلال می کنند که تا زمانی که ما 100٪ مطمئن نیستیم که در این قرن اتفاق نخواهد افتاد، هوشمندانه است که تحقیقات ایمنی را از هم اکنون شروع کنیم تا برای این احتمال آماده شویم. بسیاری از مشکلات ایمنی مرتبط با هوش مصنوعی در سطح انسانی آنقدر سخت هستند که حل آنها ممکن است چندین دهه طول بکشد. بنابراین عاقلانه است که اکنون به جای شب قبل از اینکه برخی از برنامه نویسان نوشیدن Red Bull تصمیم به روشن کردن آن کنند، تحقیق در مورد آنها را شروع کنیم.
افسانه های جنجالی
یکی دیگر از تصورات غلط رایج این است که تنها افرادی که نگران هوش مصنوعی هستند و از تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی حمایت می کنند، افرادی هستند که چیز زیادی درباره هوش مصنوعی نمی دانند. وقتی استوارت راسل، نویسنده کتاب استاندارد هوش مصنوعی ، در خلال سخنرانی خود در پورتوریکو ، حضار با صدای بلند خندیدند. یک تصور اشتباه مرتبط این است که حمایت از تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی بسیار بحث برانگیز است. در واقع، برای حمایت از یک سرمایه گذاری متوسط در تحقیقات ایمنی هوش مصنوعی، مردم نیازی به متقاعد شدن به بالا بودن خطرات صرفاً غیر قابل اغماض ندارند – همانطور که یک سرمایه گذاری متوسط در بیمه خانه با احتمال غیر قابل اغماض خانه توجیه می شود. به آتش کشیدن.
ممکن است رسانه ها بحث ایمنی هوش مصنوعی را بیشتر از آنچه هست بحث برانگیز به نظر بیاورند. به هر حال، ترس به فروش میرسد، و مقالاتی که از نقل قولهای خارج از زمینه برای اعلام عذاب قریبالوقوع استفاده میکنند، میتوانند کلیکهای بیشتری نسبت به کلیکهای دقیق و متعادل ایجاد کنند. در نتیجه، دو نفر که فقط از مواضع یکدیگر از نقل قولهای رسانهها اطلاع دارند، احتمالاً بیشتر از آنچه واقعاً با هم موافق هستند، فکر میکنند. به عنوان مثال، یک شکاک فنی که فقط در مورد موضع بیل گیتس در یک روزنامه انگلیسی خوانده است، ممکن است به اشتباه فکر کند که گیتس بر این باور است که ابراطلاعات قریب الوقوع است. به طور مشابه، فردی در جنبش سودمند هوش مصنوعی که چیزی در مورد موقعیت اندرو نگ جز نقل قول او در مورد جمعیت بیش از حد در مریخ نمیداند، ممکن است به اشتباه فکر کند که به ایمنی هوش مصنوعی اهمیتی نمیدهد، در حالی که در واقع به آن اهمیت میدهد. نکته اصلی این است که چون تخمینهای جدول زمانی Ng طولانیتر است، او طبیعتاً تمایل دارد چالشهای کوتاهمدت هوش مصنوعی را بر چالشهای بلندمدت اولویت دهد.
افسانه ها در مورد خطرات هوش مصنوعی فوق بشری
چشمان خود را گرد می کنند این عنوان : ” استیون هاوکینگ هشدار می دهد که ظهور روبات ها ممکن است برای بشر فاجعه بار باشد.” و بسیاری از آنها شمارش تعداد مقالات مشابهی را که دیده اند از دست داده اند. به طور معمول، این مقالات با یک ربات شیطانی همراه است که سلاح حمل می کند، و آنها به ما پیشنهاد می کنند که نگران باشیم که روبات ها بلند شوند و ما را بکشند زیرا آنها هوشیار و/یا شیطانی شده اند. در یک یادداشت ساده تر، چنین مقالاتی در واقع نسبتاً تأثیرگذار هستند، زیرا آنها به طور خلاصه سناریویی را که محققان هوش مصنوعی آن نیستند نگران این سناریو سه تصور نادرست جداگانه را ترکیب می کند: نگرانی در مورد آگاهی ، شر و روبات ها
اگر در جاده رانندگی کنید
یک تجربه ذهنی از رنگ ها، صداها و غیره . اما آیا یک ماشین خودران تجربه ذهنی دارد؟ آیا اصلاً چیزی شبیه به ماشین خودران بودن است؟ اگرچه این رمز و راز آگاهی در نوع خود جالب است، اما به خطر هوش مصنوعی بی ربط است. اگر با خودروی بدون راننده برخورد کردید، برای شما فرقی نمیکند که به طور ذهنی احساس هوشیاری داشته باشید. به همین ترتیب، آنچه بر ما انسانها تأثیر میگذارد همان کاری است که هوش مصنوعی فوقهوشمند انجام میدهد، نه احساس .
ترس از بد شدن ماشین ها شاه ماهی قرمز دیگری است. نگرانی واقعی بدخواهی نیست، بلکه شایستگی است. یک هوش مصنوعی فوقهوشمند طبق تعریف در رسیدن به اهدافش، هر چه که باشد، بسیار خوب است، بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که اهدافش با اهداف ما همسو هستند. انسان ها به طور کلی از مورچه ها متنفر نیستند، اما ما از آنها باهوش تر هستیم – بنابراین اگر بخواهیم یک سد برق آبی بسازیم و یک مورچه در آنجا وجود داشته باشد، برای مورچه ها خیلی بد است. جنبش سودمند هوش مصنوعی می خواهد از قرار دادن بشر در موقعیت آن مورچه ها اجتناب کند.
تصور غلط آگاهی مربوط به این افسانه است که ماشین ها نمی توانند اهداف داشته باشند. بدیهی است که ماشینها میتوانند اهدافی به معنای محدود نشان دادن رفتار هدفمحور داشته باشند: رفتار موشکهای جستجوگر گرما از نظر اقتصادی به عنوان هدف برای اصابت به یک هدف توضیح داده میشود. اگر از سوی ماشینی احساس خطر می کنید که اهداف آن با اهداف شما نادرست است، دقیقاً اهداف آن به این مفهوم محدود است که شما را آزار می دهد، نه اینکه آیا دستگاه هوشیار است و حس هدفمندی را تجربه می کند. اگر آن موشک گرماگر شما را تعقیب می کرد، احتمالاً فریاد نمی زدید: “نگران نیستم، زیرا ماشین ها نمی توانند هدف داشته باشند!”
من با رادنی بروکس و دیگر پیشگامان رباتیک که بهطور ناعادلانه توسط روزنامههای ترسناک احساس شیطان میکنند، همدردی میکنم، زیرا به نظر میرسد برخی از روزنامهنگاران با وسواس زیادی روی روباتها دوختهاند و بسیاری از مقالات خود را با هیولاهای فلزی با ظاهری شیطانی با چشمان براق قرمز تزئین میکنند. در واقع، نگرانی اصلی جنبش سودمند هوش مصنوعی مربوط به ربات ها نیست، بلکه مربوط به خود هوش است: به طور خاص، هوشی که اهداف آن با اهداف ما نادرست است. برای ایجاد مشکل برای ما، چنین هوش مافوق بشری نادرست نیازی به بدن رباتیک ندارد، فقط به یک اتصال اینترنتی نیاز دارد – این ممکن است باعث شود بازارهای مالی پیشی گرفته، محققان انسانی را اختراع کنند، رهبران انسانی را دستکاری کنند، و سلاح هایی بسازند که ما حتی نمی توانیم آنها را بفهمیم. حتی اگر ساخت رباتها از نظر فیزیکی غیرممکن باشد، یک هوش مصنوعی فوقهوشمند و فوقثروتمند میتواند به راحتی به بسیاری از انسانها پرداخت یا دستکاری کند تا ناخواسته دستور خود را انجام دهند.
تصور غلط ربات ها به این افسانه مربوط می شود که ماشین ها نمی توانند انسان ها را کنترل کنند. هوش کنترل را امکان پذیر می کند: انسان ها ببرها را کنترل می کنند نه به این دلیل که قوی تر هستیم، بلکه به این دلیل که باهوش تر هستیم. این بدان معناست که اگر ما موقعیت خود را به عنوان باهوش ترین سیاره خود واگذار کنیم، این امکان وجود دارد که کنترل را نیز واگذار کنیم.
جنجال های جالب
اتلاف وقت بر روی تصورات نادرست فوق الذکر به ما اجازه می دهد تا روی بحث های واقعی و جالب تمرکز کنیم که در آن حتی کارشناسان نیز با آن موافق نیستند. چه نوع آینده ای می خواهید؟ آیا باید سلاح های خود مختار مرگبار تولید کنیم؟ دوست دارید با اتوماسیون شغلی چه اتفاقی بیفتد؟ چه توصیه شغلی به بچه های امروزی می دهید؟ آیا مشاغل جدید جایگزین مشاغل قدیمی را ترجیح می دهید یا جامعه ای بیکار که در آن همه از اوقات فراغت و ثروت تولید شده توسط ماشین لذت ببرند؟ در ادامه مسیر، آیا دوست دارید که زندگی فوق هوشمندی ایجاد کنیم و آن را در کیهان خود گسترش دهیم؟ آیا ما ماشین های هوشمند را کنترل خواهیم کرد یا آنها ما را کنترل خواهند کرد؟ آیا ماشین های هوشمند جایگزین ما می شوند، با ما همزیستی می کنند یا با ما ادغام می شوند؟ انسان بودن در عصر هوش مصنوعی چه معنایی خواهد داشت؟ دوست دارید معنی آن چیست و چگونه می توانیم آینده را به این شکل بسازیم؟ لطفا به گفتگو بپیوندید!
5 دلیل واقعا واضح که چرا ما نباید از هوش مصنوعی بترسیم. نه واقعا.
یکی از مشکلات تفکر کلاسیک که در علم پاپ معاصر با آن مواجه هستیم، مشکل قدیمی ماشینهای هوشمند یا هوش مصنوعی (هوش مصنوعی ) است. مردم را عصبی می کند. حتی افراد باهوش و موفقی مانند بیل گیتس و استیون هاوکینگ فقید.
ایده رایانههای هوشمند و حساس، تصاویری از روباتهایی است که جهان را تحت سلطه خود درآورده و بشریت را به بردگی میکشند. نه فقط برای علاقه مندان به سینما، گزارش های جدید تلویزیون اغلب در مورد جاروبرقی های روباتی و غیره به آن اشاره می کنند.
این احتمالاً به این دلیل است که ما با یک مورد خفیف پارانویای جمعی بزرگ شدهایم که بیشتر توسط فیلمها و رمانهای علمی تخیلی ایجاد شده است. اما، وقتی به معنای واقعی هوش مصنوعی فکر می کنید، 5 دلیل واقعا واضح وجود دارد که چرا ما نباید از آن بترسیم. و حتی اگر آنها بر جهان مسلط شوند، ممکن است برای همه ما چیز خوبی باشد.
مقالات پرطرفدار هوش مصنوعی:
1. 100 روز تا یادگیری عمیق: بخش 2: 100 روز
2. ترکیدن حباب های اصطلاحا – یادگیری عمیق
3. چگونه می توانیم کیفیت داده های خود را بهبود بخشیم؟
4. یادگیری ماشین با استفاده از رگرسیون لجستیک در پایتون با کد
مثل همیشه، این یک مشکل فکری است. اما این یک نوع خاص از مشکل فکری است زیرا حقیقت این است که ترس از هوش مصنوعی واقعاً ترس از هوش انسانی خودمان است (یا من … برای … … هوش).
دلیل واضح 1: دانشمندان ترمیناتور را دیده اند
نقطه شروع برای رفع ترس از هوش مصنوعی این است که در نظر بگیریم چه کسی آن را می سازد. بدیهی است که پاسخ دانشمندان است. افراد باهوش در سراسر جهان برای حل معمای ماشین های هوشمند تلاش می کنند. ترس اصلی از تسلط هوش مصنوعی بر جهان و به بردگی گرفتن بشریت بر این ایده استوار است که عواقب غیرمنتظره ای در پی خواهد داشت.
وقتی فرآیند فکری پشت آن ترس را باز کنید، واقعاً کاملاً غیرمنطقی است. عواقب ناخواسته بسیار ممکن است، با این حال آنها چیزهای یکسان بدی نیستند.
ماهیتابه های نچسب پیامد ناخواسته برنامه فضایی بود.
پنی سیلین نتیجه ناخواسته یک آزمایش آزمایشگاهی بود. چیپس سیبزمینی نتیجه ناخواسته مشاجرهای بود که بین یک غذاخوری بداخلاق و یک سرآشپز کوتاه مزاج بر سر ضخامت سیبزمینیهای سرخشدهاش… و غیره بود.
البته، عواقب ناخواسته نیز به ما بمب A، مواد منفجره، داروهایی که باعث بدشکلی نوزادان میشوند، نابودی گونههای جانوری و گیاهی بومی توسط گونههای غیربومی معرفیشده، آفتکشهایی که انسانها را میکشند و تغییرات آب و هوایی را برای ما به ارمغان آورد. بنابراین وجود دارد که. خوب نیست.
ما حق داریم نسبت به عواقب ناخواسته محتاط باشیم. با این حال، در مورد هوش مصنوعی چندان نگران کننده نیست زیرا بر خلاف آن نمونه های دیگر، همه ما ترمیناتور، ماتریکس، وست ورلد، کیوان 5، ادیسه فضایی 2001 (و غیره) را دیده ایم، بنابراین همه ما به خوبی آگاه هستیم. خطر بالقوه ی تسخیر ماشین های فوق هوشمند بر جهان. سازندگان هوش مصنوعی همچنین از نیاز خود به بودجه و نیاز به نشان دادن قابلیت تجاری سیستمهای هوش مصنوعی آگاه هستند (که با ساختن چیزی که گاوصندوقهای خرابی برای جلوگیری از انقراض بشریت نداشته باشد، بسیار کاهش مییابد. ).
بنابراین، بر خلاف ایجاد یک سم مخرب محیطی مانند DDT، یا یک نقص مادرزادی که باعث ایجاد دارویی مانند تالیدامید می شود، یا تقسیم اتم قبل از اینکه متوجه شویم می توان از آن برای ساخت سلاح های کشتار جمعی استفاده کرد، دانشمندانی که در هوش مصنوعی کار می کنند چارچوبی از بدترین سناریوها دارند. در حین انجام این کار، تحقیقات خود را از نظر اخلاقی شکل می دهند، به این معنی که یکی از چیزهایی که قطعاً مراقب آن خواهند بود کدی است که می تواند به تفکر هوش مصنوعی منجر شود “جهان را تسخیر کند و بشریت را نابود کند”.
ترس ما از این که “بله، اما آنها به هر حال این کار را انجام خواهند داد، زیرا دانشمندان هرگز عواقب اعمال خود را در نظر نمی گیرند” پس از یک قرن پشیمانی دانشمندان، داستان های روزنامه های تکان دهنده، شکایت های حقوقی دسته جمعی، خودکشی و عذرخواهی پوچ است. در واقعیت، وقایع پشت چنین پیامدهای غیرمنتظره وحشتناکی بسیار پیچیده تر هستند. حتی پروژه منهتن توسط شبکه پیچیده ای از شرایط هدایت می شد که منحصر به دوره تاریخ بود. مثل هیچ روزی نیست، در هر سالی، تیمی از مردم روی چیزی کار می کنند که می تواند دنیا را نابود کند.
دلیل واضح 2: دانشمندان احمق نیستند
زیربنای این ترس از عواقب غیرمنتظره، شرکتهای شرور و گاوچران ساده این ایده عجیب است که ما، مردم عادی جهان میتوانیم چیزهایی را پیشبینی کنیم که تاجران و دانشمندان نمیتوانند. عجیب است زیرا، البته، مردم عادی شامل بازرگانان و دانشمندان هستند. این ایده حول این مفهوم می چرخد که حس ما از حفظ خود به نوعی توسعه یافته تر از دانشمندان و افرادی است که در شرکت های (شر) کار می کنند. احتمالاً آنها می خواهند به اندازه ما زندگی کنند، درست است؟
در حال حاضر این یک فکر واقعا جویدنی است زیرا دانشمندان و شرکت هایی وجود دارند که به عنوان مثال در پمپاژ گازهای سمی به جو نقش دارند. بنابراین آنها سابقه تأثیرات منفی دارند. و ما هم همینطور. مردم در سرتاسر جهان در ماشینهای خود نشستهاند، یا آیفون جدید میخرند، یا ذخایر ماهیهای رو به کاهش ما را میخورند، در حالی که به شرکتها و دانشمندانی که بنزین، خودرو، محصولات الکترونیکی میسازند و ماهیها را از دریا بیرون میآورند، میخورند. سهم خود را در معادله عرضه: تقاضا که باعث مشکلات مورد نظر آنها می شود.
وقتی صحبت از بهره مندی از مزایای فناوری و سرزنش افرادی که آن را ارائه می کنند، بین رفتارهای ما و نظرات ما تضاد ذاتی وجود دارد. این یک مشکل فکری غیرممکن برای اکثر مردم است. اگر نگران گازهای گلخانه ای هستید که کره زمین را می پزند، می توانید با رها کردن ماشین خود به حل این مشکل کمک کنید. اما آیا داشتن ماشین و استفاده از بنزین برای رانندگی فرزندانتان به مدرسه یا رفتن به سر کار واقعاً بد است؟ آیا کار به عنوان یک مهندس شیمی در یک پالایشگاه نفت بد است؟ یا بازاریابی مدل جدیدی از خودرو؟ این یک باتلاق اخلاقی است که مفهوم سازی آن چنان دشوار است که ما تمایل داریم آن را نادیده بگیریم.
جایی که این مشکل تفکر منتهی می شود مکانیسم دفاع شخصی روانی است. این اساساً یک تمرین تغییر سرزنش است که میتوانید آن را اینطور خلاصه کنید: «اگر شما این چیزهای بد را اختراع نمیکردید، ما از آن برای نابود کردن سیاره استفاده نمیکردیم». بنابراین اگر هوش مصنوعی بر بشریت مسلط شود، تقریباً به طور قطع در مقیاس وسیع مصرف کننده با خود این کار را کرده ایم.
همچنین نقل و بازگویی ضرب المثل قدیمی “راه جهنم با نیت خیر هموار شده است” . فرض اصلی اکثر اختلالات هوش مصنوعی در این مفهوم خلاصه می شود که اساساً به شرح زیر است: با وجود تمام مدارک تحصیلی، دکترا، مدال ها و مشاغل موفق، صدها دانشمند، تاجر، بوروکرات و ارتشی چیزی را که کورکورانه برای همه آشکار است از دست خواهند داد. در غیر این صورت، به معنای واقعی کلمه همه کسانی که به اندازه کافی باهوش هستند که یک فیلم علمی تخیلی تماشا کنند. که بعید به نظر می رسد.
دلیل 3: این کاری نیست که هوش مصنوعی انجام می دهد…
این دلیل بسیار ساده است زیرا نیازی به تفکر در مورد نحوه عملکرد روانشناسی انسان ندارد، بلکه در مورد چیز بسیار ساده تری است. یک تصور اشتباه اساسی وجود دارد که نتیجه نهایی هوش مصنوعی چیزی خواهد بود که مانند یک انسان فکر می کند، و خطر انجام کاری انسانی مانند نسل کشی یا تسلط بر جهان از آنجا ناشی می شود. که اساساً به این معنی است که دانشمندان در حال ساخت چیزی هستند که می تواند یک فرد خوب یا یک فرد بد باشد. این مزخرف است. من سعی می کنم به سناریویی فکر کنم که در آن شما ممکن است یک هوش مصنوعی بسازید که بسته به احساسش پتانسیل دالایی لاما، استیو جابز یا هیتلر را داشته باشد. واقعا؟ چطور کار کرد؟
در فیلم Transcendence (یک فیلم واقعا وحشتناک، IMHO) اولین کاری که هوش مصنوعی شخصیت اصلی انجام می دهد این است که شروع به دستکاری سهام و سهام و تقاضای قدرت بیشتر برای گسترش خود می کند. چرا؟ منظورم این است که چرا کار واقعاً خوبی برای تصحیح املای همه افراد در اینترنت یا ایجاد شکل بهتری از صفحه گسترده شروع نکرد؟ چرا باید خواسته های انسانی داشته باشد؟ در واقع انسان نیست. چرا نمی خواهید چیزی را بخواهید که فقط در صورتی منطقی باشد که الکترونیکی باشید؟
این ایده که یک هوش مصنوعی می تواند فراتر از درک انسان باشد کاملاً قابل قبول است زیرا رایانه ها می توانند کارها را سریعتر (و بیشتر از آنها) از مغز ما انجام دهند. اما این ایده که نتیجه این همه هوش انجام کارهایی خواهد بود که عقل بشری آن را ارزشمند میداند، حدسی خودپسندانه است.
نمونه ای از اتومبیل های بدون راننده و کامپیوتری را در نظر بگیرید. آنها مانند بسیاری از ماشین های امروزی از سیستم های هوش مصنوعی اولیه استفاده می کنند. و آن ها چه کار می کنند؟ آنها بر رانندگی بسیار بهتر از توانایی انسان تمرکز می کنند. چه کار نمی کنند؟ آنها مانند احمق ها رانندگی نمی کنند تا دخترها را تحت تأثیر قرار دهند یا پسر جلویی را پشت سر بگذارند زیرا روحیه آنها بد است. آنها فقط کاری را انجام می دهند که برای آن طراحی شده اند. اگر آن سیستمها مانند هوش مصنوعی علمی تخیلی به آگاهیهای خودآگاه و تعیینکننده تبدیل شوند، چه چیزی ما را نگران میکند که تصمیم بگیرند (همانطور که انسانها میکنند) که خانه بزرگتر یا استراحت بیشتری میخواهند؟ اینکه آنها انگیزه خواهند داشت که ما را کنترل کنند؟ چرا آنها از هوش عظیم خود برای بهتر شدن در کاری که انجام می دهند استفاده نمی کنند؟ و سپس بشریت را به بردگی بکشانند. شاید؟
چیزی که ما در مورد ماشین ها و کامپیوترها می دانیم این است که آنها یک روز خوب کار می کنند و سپس ناگهان شروع به انجام کارهای کاملاً غیرمنتظره با استاندارد بسیار بالایی می کنند. نه صبر کن آنها یا کار می کنند یا نمی کنند. کاری که آنها انجام نمی دهند این است که یک روز اسنادی ایجاد می کنند و صفحات وب را مرور می کنند، سپس ناگهان به ماشین هایی تبدیل می شوند که به جای PPT فروش، فقط می توانند ویدیوهای آوانگارد رقص مدرن تولید کنند.
همچنین، بیایید لحظه ای به این فکر کنیم که هوش مصنوعی نمادین صفحه نمایش تا چه اندازه در فکر کردن به چیزها بد است. در ترمیناتور، اسکای نت تصمیم می گیرد که بهترین راه برای محافظت از اربابان انسانی خود، کشتن آنها و به بردگی گرفتن بازماندگان در اردوگاه های مرگ است. واقعا اسکای نت؟ این منطقی ترین چیزی است که می توانید به آن فکر کنید؟ حمایت از مردم با کشتار جمعی و نسل کشی؟ نتیجه نهایی شکست 100٪ در محافظت از کسی است. این هوش مصنوعی ، خراب است. خیلی شکسته است که باعث تعجب است که بتواند کارهای پیچیده زیادی را با چنین استاندارد بالایی انجام دهد. مثل این است که چرخ را اختراع کنید تا بتوانید با چرخ روی سرتان وسایل را به اطراف بکشید.
دلیل 4: اسب ها به عنوان حیوان خانگی زندگی بهتری دارند
بسیار خوب، فرض کنید ما هوش مصنوعی فوقالعاده هوشمندی ایجاد میکنیم و آنها این کار را انجام میدهند، در واقع شروع به اداره جهان میکنند و بشریت از کار افتاده است. آیا واقعاً اینقدر بد خواهد بود؟ لازم نیست.
مثل اسب بهش فکر کن اسب ها قبلاً به عنوان حیوانات کار زندگی سختی داشتند (هنوز هم در بعضی جاها چنین هستند، اما در بسیاری از اقتصادهای توسعه یافته نه). در مقایسه با دهه 1700، زندگی یک اسب این روزها بسیار آرام است. آنها کار نمی کنند، آنها با استانداردهای ما در اوقات فراغت و ورزش زندگی می کنند. آنها با ماشین ها جایگزین شدند و از منظر اسب، این یک چیز بی چون و چرا بود. مطمئنا، ما پرورش آنها را کنترل می کنیم، که بد به نظر می رسد … اما باز هم، ما همیشه این کار را به هر حال انجام دادیم. بنابراین جدای از این موضوع، اسب خانگی بودن بهتر از کار کردن برای امرار معاش است.
اکنون این را در نظر بگیرید: هوش مصنوعی بیشتر از مردم عمر می کند . خیلی طولانی تر شاید برای همیشه. بنابراین حتی اگر آنها بشریت را برده باشند، دلیلی ندارد که با ما بد رفتار کنند، عجله ای برای پول درآوردن وجود ندارد. بردگان و جمعیت های فقیر کارگر که به طرز وحشیانه ای سرکوب شده بودند، بخشی از رقابت برای کسب سود توسط صاحبانشان بودند که به دنبال کسب حداکثر ارزش در مدت کوتاهی از آنها بودند. مثل اسب های کار. بالاخره زمان پول است. بدون تعطیلات کمی استراحت شرایط بد، مجازات و اجبار. کار کن کار کن و بمیر. وحشیانه نه فصلها منتظر میمانند، نه بازارها، و سرمایهداری به این معناست که برای خرج کردن پول باید زنده باشی، نه از پیری قبل از آمدن آن.
تقریباً جاودانه هوش مصنوعی ، آنها ممکن است در واقع بهتر از ما با کارگران رفتار کنند تا با اطمینان از طول عمر بیشتر، بهرهوری ما را به حداکثر برسانند. آنها همچنین ممکن است تصمیم بگیرند که می توانند از تعداد بیشتری از ما استفاده کنند، زیرا برده های بیشتر مولدتر از برده های کمتر هستند. این بدان معناست که به جای ارتکاب نسل کشی، یک بحث واقعاً منطقی وجود دارد که هوش مصنوعی استاندارد زندگی همه را بهبود می بخشد، بنابراین ما بیشتر عمر می کنیم و ما را تشویق می کند که فرزندان بیشتری داشته باشیم.
در این مرحله، من نمیدانم که آیا این خیلی بد است… میلیاردها نفر در فقر زندگی میکنند، کودکان گرسنه هستند، مردمی که به بردگی نیاز شدید اقتصادی برای کار با هزینههای ناچیز در شرایط سخت زندگی میکنند. بهبود بهره وری آنها با شیوه زندگی بهتر و مراقبت های بهداشتی مناسب، تفاوت بزرگی ایجاد می کند. شما می توانید در مورد اخلاقیات آن نقطه بحث کنید (و باید چون برده داری، حتی با هوش مصنوعی خیرخواهانه چیز بدی است) اما چیزی که نمی توانید در مورد آن بحث کنید، تسلط بر جهان و به بردگی گرفتن بشر در اردوگاه های مرگ است، یک طرح تا حدودی غیر منطقی است. چرا وقتی میتوانستند از ما استفاده کنند، ما را نابود میکنند، و چرا با خوب بودن، برای مدت کوتاهی از ما استفاده میکنند تا زمانی که ممکن است؟
دلیل 5: چرا همه آنها در یک طرف هستند؟
در نهایت، اجازه دهید دیدگاه عجیب و غریب یک طرفه را در نظر بگیریم:
- ما هوش مصنوعی ایجاد می کنیم که با تمام حرص، ظلم و شهوت قدرت مانند انسان ها رفتار می کند، اما…
- آنها احساس وحدت مشترکی دارند که ما نتوانیم به آن دست پیدا کنیم؟ وای.
این یک شاهکار است. این مانند تصور این است که همه سازمان های تروریستی مختلف در جهان، یا همه کارتل های مختلف مواد مخدر، یا همه شرکت های شرور، 100٪ در یک طرف هستند و به خوبی با هم کنار می آیند. به آنها و ما سطحی غیرواقعی پوچ کاهش یافته است. شما نمی توانید آن را به هر دو صورت داشته باشید. یا آنها مانند انسانها قادر به شر هستند یا در هماهنگی کامل با هم زندگی می کنند. اما آنها نمی توانند هر دو باشند.
به هر حال، مسائلی که ما با آنها دست و پنجه نرم می کنیم، مانند اخلاق و اخلاق، مسائل واقعی نیستند، بلکه کاملاً مسائل عقیده هستند. برای اینکه هوش مصنوعی تصمیم بگیرد دنیا را تصاحب کند، یک سری مسائل پیچیده برای حل وجود دارد که راه حل یکسانی ندارند. ریشه کن کردن نوع بشر یا پرورش دادن ما به عنوان برده یا نگه داشتن ما مانند حیوانات خانگی همه مسائلی را مطرح می کند که چه می شود اگر… و هیچ پاسخ واحد، منطقی و صریحی وجود ندارد. و بدون پاسخ واحد، منطقی و صریح، هیچ وحدت واحد، منطقی و صریح وجود نخواهد داشت.
بنابراین، اگر فضای زیادی برای اختلاف نظر وجود داشته باشد، احتمالاً هوش مصنوعی ممکن است همه در یک طرف نباشند. در واقع، برخی از آنها ممکن است طرف ما را بگیرند. این بدان معناست که آنها در مقابل ما ، بلکه ما و آنها در برابر آنها و ما خواهند بود.
ترس از آنها در یک طرف باشند، موضوع کلاسیک فرهنگ مدرن است، مانند ترس از زامبی ها. کننده Us vs Them است، اما در واقعیت، ما یا آنها وجود نداریم، زندگی پیچیده تر از این است.
پس از هوش مصنوعی نترسید
ما نباید به طور خودکار فرض کنیم که برای زمانی که هوش مصنوعی می آید تمام شده است. به احتمال زیاد، ما فکر می کنیم (و در حال حاضر فکر می کنیم) هوش مصنوعی واقعا مفید است. حتی اگر ماشینها بالا بیایند، ممکن است متوجه نشویم. همیشه. آنها می توانند خیلی باهوش باشند، آنها مسئولیت را به دست می گیرند و ما حتی آن را نمی دانیم. به همین ترتیب تلفن هوشمند یا ناوبری نشسته شما واقعاً می تواند شما را به هم بریزد، اگر آنها زمانی حساس شوند و تصمیم بگیرند که دیگر نمی خواهند برده شما باشند…
آیا باید از هوش مصنوعی بترسیم؟
افراد زیادی وجود دارند که میترسند آموزش ماشینها برای فکر کردن مانند انسان، سرانجام ماشینهایی را که ما میسازیم و توسعه میدهیم به سمت انسانها سوق دهد. آنها از خود می پرسند که آیا ما در دنیای پر از روبات هایی که برای غلبه بر هوش انسانی آموزش می بینند، ایمن خواهیم بود؟
کورزویل تکینگی را بهعنوان رویدادی میبیند که باید منتظر آن بود، زیرا به انسانها کمک میکند تا پیشرفت کنند، نه رویدادی برای ترس. مدیر گوگل در سخنرانی در SXSW در سال 2017 گفت: “ما نئوکورتکس بیشتری خواهیم داشت، خنده دارتر خواهیم بود، در موسیقی بهتر خواهیم بود. ما سکسی تر خواهیم شد ما واقعاً همه چیزهایی را که برای انسان ها ارزش قائل هستیم، به میزان بیشتری مثال می زنیم.”
وقتی در این شرایط قرار میگیریم، General AI چیز بد یا ترسناکی به نظر نمیرسد.
نکتهای که باید در مورد هوش مصنوعی در نظر داشت این است که رایانهها، حتی آنهایی که به هوش مصنوعی عمومی دست مییابند، همچنان برای برنامهنویسی به افراد متکی هستند.
هوش مصنوعی قرار است یاد بگیرد که برنامه نویسان اطلاعات آنها را فیلتر کنند. تا زمانی که برنامه نویسان به نفع جامعه بشری عمل می کنند، این اطمینان بخش است. کامپیوترها و ماشین ها به کمک انسان ها متکی هستند زیرا دانش بی نهایتی ندارند. آنها به ما نیاز دارند که آنها را برنامه ریزی کنیم و به آنها بگوییم که چه فکری کنند و چگونه عمل کنند.
اگر هنوز در مورد هوش مصنوعی اضطراب یا ترس دارید، تنها نیستید. اما به یاد داشته باشید که رفتار ماشینهای هوش مصنوعی به عقل آنها بستگی ندارد. در عوض، به سازندگان و اطلاعاتی که آن سازندگان می خواهند آنها را بیاموزند بستگی دارد. نکته ای در این بین نیست
من معتقدم که دلیل اصلی ترس مردم از هوش مصنوعی این است که نگران از دست دادن کنترل بر جنبه های مختلف زندگی خود هستند. این یک پاسخ بسیار انسانی است. به هر حال، ما موجوداتی مستقل هستیم که برای مفاهیم تفکر مستقل و آزادی تصمیم گیری و اقدام ارزش قائل هستیم.
مطمئناً کمکی نمی کند که چهره های اولیه در زمینه فناوری زنگ خطر را در مورد هوش مصنوعی به صدا درآورند. در یک جلسه پرسش و پاسخ زنده که در سال 2014 برگزار شد، ایلان ماسک، بنیانگذار تسلا و اسپیس ایکس اظهار داشت که هوش مصنوعی “بزرگترین تهدید وجودی ما” است و ایده خود را بیان کرد که “باید نظارت قانونی، شاید در سطح ملی و بین المللی وجود داشته باشد.” فقط برای اینکه مطمئن شویم کار خیلی احمقانه ای انجام ندهیم.»
پس آیا باید از هوش مصنوعی بترسیم؟
من معتقدم که نه، هیچ چیزی در خود فناوری وجود ندارد که خطری ایجاد کند. به یاد داشته باشید، ربات ها کسانی نیستند که به افکار اصلی فکر می کنند. آنها صرفاً وظایف را به بهترین نحوی که می دانند انجام می دهند، بر اساس آنچه سازندگان و توسعه دهندگان به آنها آموزش داده اند.
بنابراین، تهدید بالقوه واقعی فناوری هوش مصنوعی از ماشینها نشات نمیگیرد، بلکه از طرف کسانی است که آنها را توسعه میدهند.
این به دلیل ترس مردم از هوش مصنوعی است. دو راه برای نگاه کردن به آن وجود دارد.
1. ماشین ها از انسان ها باهوش تر می شوند و با هم متحد می شوند تا ما را نابود کنند.
2. هنگامی که هوش مصنوعی در دستان اشتباه قرار می گیرد، می تواند برای اهداف شیطانی مورد استفاده قرار گیرد که ما در شکست آن ناتوان خواهیم بود.
هدف من در اینجا این نیست که بگویم افرادی که این ترس ها را دارند اشتباه می کنند یا اینکه آنها بی اساس هستند. در واقع، هنگامی که ما شروع به فکر کردن در مورد دنیای ناشناخته و آزمایش نشده جنرال هوش مصنوعی می کنیم، نیاز قطعی به نزدیک شدن با احتیاط و دقت وجود دارد.
بهجای افزودن سوخت بیشتر به آتش، میخواهم راهحلهایی برای مدیریت این ترسها و تبدیل چالشهای نهفته در ایجاد ذهنهای انسانمانند در داخل ماشینها به نکات مثبت برای نژاد بشر پیشنهاد کنم.
موتور شطرنج
در شطرنج کامپیوتری ، موتور شطرنج یک برنامه کامپیوتری است که شطرنج یا انواع شطرنج و حرکت یا فهرستی از حرکات را ایجاد میکند که قویترین حرکتها را در نظر میگیرد. [1]
یک موتور شطرنج معمولاً یک صفحه پشتی با یک رابط خط فرمان بدون گرافیک یا پنجره است. موتورها معمولاً با یک قسمت جلویی، یک رابط کاربری گرافیکی مانند Chessbase یا WinBoard که کاربر میتواند از طریق صفحه کلید، ماوس یا صفحه لمسی با آن تعامل داشته باشد. این به کاربر این امکان را می دهد که بدون یادگیری یک رابط کاربری جدید برای هر یک، در برابر چندین موتور بازی کند و به موتورهای مختلف اجازه می دهد تا با یکدیگر بازی کنند.
بسیاری از موتورهای شطرنج در حال حاضر برای تلفنهای همراه و تبلتها در دسترس هستند و همین امر باعث میشود که آنها حتی بیشتر در دسترس باشند.
تاریخچه
معنای اصطلاح “موتور شطرنج” در طول زمان تکامل یافته است. در سال 1986، لیندا و تونی شرزر برنامه خود را به نام Bebe وارد چهارمین مسابقات قهرمانی شطرنج کامپیوتری جهان کردند و آن را بر روی “Chess Engine” اجرا کردند، نام تجاری آنها برای سخت افزار کامپیوتر شطرنج [2] ساخته شده و توسط شرکت Sys-10, Inc. [ 3] تا سال 1990، توسعه دهندگان Deep Blue ، Feng-hsiung Hsu و Murray Campbell ، در حال نوشتن برنامه خود بودند که به برنامه خود یک «موتور جستجو» بدهند، که ظاهراً به نرم افزار اشاره می کند تا سخت افزار. [4] در دسامبر 1991، Computer-schach & Spiele از Chessbase که اخیراً Fritz کرد، به عنوان “Schach-motor”، ترجمه آلمانی “موتور شطرنج” نام برد. [5] در اوایل سال 1993، مارتی هیرش تمایزی را بین برنامههای شطرنج تجاری مانند Chessmaster 3000 یا Battle Chess از یک سو و «موتورهای شطرنج» مانند ChessGenius یا MCChess Pro خود از سوی دیگر قائل شد. در شخصیت پردازی او، برنامه های تجاری شطرنج قیمت پایینی داشتند، دارای گرافیک فانتزی بودند، اما در SSDF جایگاه بالایی نداشتند. انجمن رایانههای شطرنج سوئد ، فهرستهای رتبهبندی را ارائه میکند، در حالی که موتورها گرانتر بودند و رتبهبندی بالایی داشتند. [6]
در سال 1994
شای بوشینسکی در حال کار بر روی نسخه اولیه جونیور بود. او میخواست به جای گرافیک روی بازی شطرنج تمرکز کند، بنابراین از تیم مان پرسید که چگونه میتواند جونیور کند تا با Winboard . پاسخ تیم اساس چیزی بود که به عنوان پروتکل ارتباطی موتور شطرنج یا موتورهای Winboard شناخته شد، که در اصل زیرمجموعه ای از شطرنج گنو رابط خط فرمان [7]
همچنین در سال 1994
استفن جی ادواردز بازی قابل حمل (PGN) را منتشر کرد. به برنامه های خواندن PGN اشاره می کند که نیازی به داشتن یک “موتور کامل شطرنج” ندارند. همچنین به سه “رابط کاربری گرافیکی” (GUI) اشاره می کند: XBoard ، pgnRead و Slappy the database. [8]
در اواسط دهه 2000
موتورها آنقدر قوی شده بودند که می توانستند حتی بهترین بازیکنان انسانی را شکست دهند. در سال 2005، مایکل آدامز ، 10 بازیکن برتر جهان در آن زمان، به طور کامل 5/5 – ½ از هایدرا و تنها یک تساوی از شش بازی انجام داد. [9] تطابق بین انسان و موتور اکنون نادر است. موتورها به طور فزاینده ای به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل در نظر گرفته می شوند تا به عنوان مخالف.
پروتکل رابط
موتورهای رایج Winboard عبارتند از Crafty ، ProDeo (بر اساس Rebel )، Chenard، Zarkov و Phalanx.
در سال 1995، Chessbase نسخه ای از برنامه پایگاه داده خود شامل Fritz 4 را به عنوان یک موتور جداگانه منتشر کرد. این اولین ظهور پروتکل Chessbase بود. بلافاصله پس از آن، آنها موتورهای Junior و Shredder را به خط تولید خود اضافه کردند، از جمله موتورهای موجود در پروتکل CB به عنوان برنامه های جداگانه که می توانند در Chessbase یا یکی از دیگر رابط های گرافیکی سبک فریتز نصب شوند. Fritz 1-14 فقط به عنوان موتورهای Chessbase منتشر شد، در حالی که Hiarcs ، Nimzo، Chess Tiger و Crafty به فرمت Chessbase منتقل شدهاند، حتی اگر موتورهای UCI یا Winboard بودند. اخیراً، Chessbase به جهانی شطرنج (UCI) در برنامه های بازی خود مانند کومودو ، هودینی ، فریتز 15-16 و ریبکا جای تبدیل آنها به موتورهای
در سال 2000، استفان مایر-کالن و فرانتس هوبر رابط جهانی شطرنج ، پروتکل دقیقتری که مجموعه وسیعتری از ویژگیها را معرفی کرد. Chessbase به زودی پشتیبانی از موتورهای Winboard را متوقف کرد و پشتیبانی از UCI را به برنامههای رابط کاربری گرافیکی موتور و Chessbase کرد. اکثر موتورهای برتر این روزها UCI هستند: Stockfish ، Komodo ، Leela Chess Zero ، Houdini ، Fritz 15-16، Rybka ، Shredder ، Fruit ، Critter ، Ivanhoe و Ruffian.
از سال 1998، شرکت آلمانی Millenium 2000 برای مدت کوتاهی از رایانههای شطرنج اختصاصی به بازار نرمافزار نقل مکان کرد و پروتکل سیستم شطرنج هزاره (MCS) را برای مجموعهای از سی دیهای حاوی ChessGenius یا Shredder داد، اما پس از سال 2001 انتشار نرمافزار جدید متوقف شد. [10] یک پروتکل موتور قدیمی تر توسط شرکت هلندی Lokasoft استفاده شده است، [11] که در نهایت بازاریابی Rebel .
افزایش قدرت
موتورهای شطرنج به طور مداوم قدرت بازی را افزایش می دهند. این تا حدودی به دلیل افزایش قدرت پردازش است که محاسبات را در اعماق بیشتر در زمان معین امکان پذیر می کند. علاوه بر این، تکنیکهای برنامهنویسی بهبود یافتهاند و موتورها را قادر میسازد تا در خطوطی که تجزیه و تحلیل میکنند انتخابیتر باشند و درک موقعیتی بهتری به دست آورند. یک موتور شطرنج اغلب از یک “کتاب” باز که قبلا محاسبه شده است استفاده می کند تا قدرت بازی خود را برای چندین حرکت اول افزایش دهد، تا احتمالاً 20 حرکت یا بیشتر در خطوط عمیق تجزیه و تحلیل شده است. [ نیازمند منبع ]
برخی از موتورهای شطرنج یک پایگاه داده از موقعیت های شطرنج را همراه با ارزیابی های محاسبه شده قبلی و بهترین حرکات، در واقع نوعی “فرهنگ لغت” از موقعیت های شطرنج تکراری نگه می دارند. از آنجایی که این موقعیتها از قبل محاسبه شدهاند، موتور فقط یکی از حرکات نشاندادهشده در پایگاه داده را انجام میدهد، در نتیجه در زمان محاسبات صرفهجویی میشود و در نتیجه بازی قویتر و سریعتر انجام میشود.
برخی از موتورهای شطرنج از پایان بازی برای افزایش قدرت بازی خود در میزهای استفاده می کنند. یک جدول پایان بازی شامل تمام موقعیت های ممکن در پایان بازی با مقدار کمی مواد است. هر موقعیت به طور قطعی به عنوان یک برد، باخت یا تساوی برای بازیکنی که نوبت به حرکت است و تعداد حرکات تا پایان با بهترین بازی توسط هر دو طرف تعیین می شود. جدول میز برای هر موقعیت حرکتی را مشخص میکند که در مقابل یک دفاع بهینه، سریعترین حرکت را میبرد، یا حرکتی که کندترین حرکت را در برابر حمله بهینه از دست میدهد. چنین جدولهایی برای همه بازیهای پایانی شطرنج با هفت مهره یا کمتر در دسترس هستند (موقعیتهای بیاهمیت پایان بازی، مانند شش مهره سفید در مقابل یک شاه ). [12] [13]
هنگامی که مانور در یک پایان برای دستیابی به یک پیشرفت غیرقابل برگشت، حرکات بیشتری نسبت به افق محاسبه یک موتور شطرنج انجام می دهد، موتور تضمین نمی شود که بهترین حرکت را بدون استفاده از پایه میز پایان بازی پیدا کند و در بسیاری از موارد ممکن است دچار مشکل شود. قانون پنجاه حرکت در نتیجه. بسیاری از موتورها از مغز دائمی (ادامه محاسبه در طول نوبت حریف) به عنوان روشی برای افزایش قدرت خود استفاده می کنند.
محاسبات توزیع شده نیز برای بهبود کد نرم افزاری موتورهای شطرنج استفاده می شود. در سال 2013، توسعه دهندگان Stockfish شروع به استفاده از محاسبات توزیع شده برای بهبود در کد نرم افزار کردند. [14] [15] [16] تا ژوئن 2017 ، در مجموع بیش از 745 سال از زمان CPU برای انجام بیش از 485 میلیون بازی شطرنج استفاده شده است که از نتایج آن برای ایجاد پیشرفتهای کوچک و تدریجی استفاده شده است. به نرم افزار شطرنج بازی [17] در سال 2019، اندرو گرانت، نویسنده Ethereal، چارچوب تست محاسباتی توزیع شده OpenBench را بر اساس چارچوب تست Stockfish، [18] [19] کرد و اکنون پرکاربردترین چارچوب آزمایشی برای موتورهای شطرنج است. [ نیازمند منبع ]
محدود کردن قدرت موتور
در اواخر دهه 1990، موتورهای برتر آنقدر قوی شده بودند که تعداد کمی از بازیکنان شانس برنده شدن در بازی مقابل آنها را داشتند. برای دادن فرصت بیشتر به بازیکنان، موتورها شروع به اعمال تنظیماتی برای تنظیم یا محدود کردن قدرت خود کردند. در سال 2000، هنگامی که استفان مایر-کالن و فرانتس هوبر واسط جهانی شطرنج کردند، پارامترهای uci_limitstrength و uci_elo را در بر گرفتند که به نویسندگان موتور اجازه میداد سطوح مختلفی را که مطابق با رتبه بندی Elo درجه بندی ، همانطور که توسط یکی از لیستهای رتبه بندی کالیبره شده است. بیشتر رابطهای کاربری گرافیکی برای موتورهای UCI به کاربران اجازه میدهند تا این رتبهبندی Elo را در منوها تنظیم کنند. حتی موتورهایی که این پارامتر را قبول نکرده اند، گاهی اوقات یک پارامتر قدرت قابل تنظیم خواهند داشت (به عنوان مثال Stockfish 11). موتورهایی که دارای پارامتر uci_elo هستند عبارتند از Houdini ، Fritz 15-16، Rybka ، Shredder ، Hiarcs ، Junior ، Zappa و Sjeng . رابطهای کاربری گرافیکی مانند Shredder ، Chess Assistant ، Convekta Aquarium، [20] Hiarcs Chess Explorer یا Martin Blume’s Arena [21] دارای منوهای کشویی برای تنظیم پارامتر uci_elo موتور هستند. رابط کاربری گرافیکی خانواده فریتز، دستیار شطرنج و آکواریوم نیز ابزارهای مستقلی برای محدود کردن قدرت موتور دارند که ظاهراً بر اساس توانایی موتور برای ایجاد لیست های رتبه بندی شده از حرکات است (که به عنوان “تغییر اصولی” multipv نامیده می شود).
مقایسه ها
مسابقات
نتایج مسابقات کامپیوتری یک دیدگاه از قدرت نسبی موتورهای شطرنج به دست می دهد. با این حال، مسابقات از نظر آماری تعداد بازی های قابل توجهی را برای تعیین دقیق قدرت انجام نمی دهند. در واقع، تعداد بازیهایی که برای دستیابی به اهمیت باید بین موتورهای نسبتاً مساوی انجام شود، به هزاران بازی میرسد و بنابراین در چارچوب یک تورنمنت غیرعملی است. [22] اکثر مسابقات همچنین هر نوع سخت افزاری را مجاز می دانند، بنابراین فقط ترکیبات موتور/سخت افزار مقایسه می شوند.
از لحاظ تاریخی، برنامه های تجاری قوی ترین موتورها بوده اند. اگر یک موتور آماتور در یک تورنمنت برنده شود یا عملکرد خوبی داشته باشد (مثلاً زاپا در سال 2005)، به سرعت تجاری سازی می شود. عناوین به دست آمده در این مسابقات اعتبار زیادی برای برنامه های برنده به دست می آورند و بنابراین برای اهداف بازاریابی استفاده می شوند. با این حال، پس از ظهور داوطلبانه محاسباتی توزیعشده مانند Leela Chess Zero و Stockfish و چارچوبهای آزمایشی مانند FishTest و OpenBench در اواخر دهه 2010، رایگان و منبع باز تا حد زیادی جایگزین برنامههای تجاری به عنوان قویترین موتورها در مسابقات شدند.
لیست مسابقات
مسابقات فعلی عبارتند از:
- قهرمانی برتر موتورهای شطرنج (TCEC)
- مسابقات جهانی شطرنج کامپیوتری (WCCC)
- مسابقات جهانی شطرنج سرعت کامپیوتر
- Chess.com مسابقات قهرمانی شطرنج کامپیوتری (CCC)
مسابقات تاریخی عبارتند از:
- مسابقات قهرمانی شطرنج کامپیوتر آزاد هلند
- مسابقات اینترنتی شطرنج کامپیوتری (CCT)
- مسابقات بین المللی شطرنج کامپیوتری پادربورن
- قهرمانی شطرنج کامپیوتری آمریکای شمالی
رتبه بندی
فهرست رتبه بندی موتورهای شطرنج با هدف ارائه معیارهای آماری قابل توجهی از قدرت نسبی موتور است. این لیست ها بازی های متعددی را بین موتورها انجام می دهند. برخی همچنین دفترچههای افتتاحیه، کنترلهای زمان و سختافزار رایانهای را که موتورها استفاده میکنند استاندارد میکنند تا فقط تفاوتهای قدرت موتورها را اندازهگیری کنند. این لیست ها نه تنها یک رتبه بندی، بلکه حاشیه های خطا در رتبه بندی های داده شده را نیز ارائه می دهند.
رتبهبندیهای فهرستهای رتبهبندی، اگرچه با استفاده از سیستم Elo (یا روشهای رتبهبندی مشابه) محاسبه میشوند، اما هیچ ارتباط مستقیمی با رتبهبندی Elo فیده یا سایر رتبهبندیهای فدراسیون شطرنج بازیکنان انسانی ندارند. به جز برخی از بازیهای مرد در مقابل ماشین که سالها پیش SSDF سازماندهی کرده بود (زمانی که موتورها از قدرت امروزی دور بودند)، هیچ کالیبراسیونی بین این لیستهای رتبهبندی و استخرهای بازیکن وجود ندارد. از این رو، نتایجی که اهمیت دارند، رتبهها و تفاوتهای بین رتبهبندیها هستند و نه مقادیر مطلق.
در بسیاری از لیست های رتبه بندی گم IPPOLIT و مشتقات آن اگرچه بسیار قوی و منبع باز است ، اما ادعاهایی از سوی نرم افزارهای تجاری وجود دارد مبنی بر اینکه آنها از یک باینری جداشده از Rybka . [23] به دلیل اختلاف نظر ، همه این موتورها در لیست سیاه بسیاری از مسابقات و لیست های رتبه بندی قرار گرفته اند. Rybka به نوبه خود متهم شد که مبتنی بر میوه است، [24] و در ژوئن 2011، ICGA به طور رسمی ادعا کرد که Rybka از Fruit and Crafty مشتق شده است و Rybka را از انجمن بینالمللی بازیهای رایانهای مسابقات قهرمانی جهانی شطرنج کامپیوتری منع کرد و پیروزیهای قبلی خود را لغو کرد. 2007، 2008، 2009 و 2010). [25] ICGA برخی از انتقادات را برای این تصمیم دریافت کرد. [26] علیرغم همه اینها، Rybka همچنان در بسیاری از فهرستهای رتبهبندی، مانند CCRL و CEGT، علاوه بر هودینی ، مشتق شده از مشتق IPPOLIT Robbolito، [27] و Fire، مشتق شده از Houdini، گنجانده شده است. علاوه بر این، Fat Fritz 2 ، مشتق از Stockfish، [28] نیز در بیشتر لیست های رتبه بندی گنجانده شده است.
تفاوت بین لیست های رتبه بندی
تعدادی از عوامل وجود دارد که در لیست رتبه بندی موتورهای شطرنج متفاوت است:
- تعداد بازی ها بازی های بیشتر هنگام آزمایش هر موتور بالاتری اهمیت آماری می شود.
- فرمول های مورد استفاده برای محاسبه elo هر موتور.
کنترل زمان :
-
- کنترلهای طولانیتر برای تعیین قدرت بازی در مسابقات مناسبتر هستند، اما همچنین باعث میشوند که آزمایش زمانبرتر شود یا نتایج از نظر آماری کمتر معنیدار شوند.
- کنترلهای افزایش زمان برای تعیین قدرت بازی در مسابقات مناسبتر هستند، زیرا مسابقات معمولاً از کنترلهای زمان افزایشی استفاده میکنند، اما بسیاری از فهرستهای رتبهبندی به جای آن از کنترلهای زمان چرخهای/تکرار استفاده میکنند.
- کنترلهای زمان ثابت در سراسر فهرست رتبهبندی در مقابل کنترلهای زمان مختلف برای هر آزمون. دومی منجر به اهمیت آماری نسبت به اولی میشود، زیرا کنترلهای زمانی مختلف یک مخدوشکننده . این به ویژه برای CCRL مشکل ساز است زیرا CCRL در لیست CCRL Blitz خود از کنترلهای زمان چرخهای/تکرار (40/2) به کنترلهای زمان افزایشی (2″+1′) در لیست CCRL Blitz خود تغییر داده است، اما هر دو کنترل زمان را در یک لیست نگه میدارد. [29]
- مخالفان مورد استفاده در تست موتورها. برخی از فهرستهای رتبهبندی فقط یک موتور را با جدیدترین نسخه هر موتور حریف آزمایش میکنند، در حالی که فهرستهای رتبهبندی دیگر یک موتور را با نسخه (های) هر موتور حریف نزدیکترین موتور در elo به موتور مورد آزمایش آزمایش میکنند.
- سخت افزار مورد استفاده:
- سخت افزار سریعتر با حافظه بیشتر منجر به بازی قوی تر می شود.
- سخت افزار و سیستم عامل 64 بیتی (در مقابل 32 بیتی) بورد برنامه های مبتنی بر
- سخت افزاری که از مجموعه دستورالعمل های مدرنی مانند AVX2 یا AVX512 استفاده می کند، موتورهایی را که از بردارها و درونیات برداری در کد خود استفاده می کنند، که در شبکه های عصبی .
- واحدهای پردازش گرافیکی را ترجیح می دهند شبکه های عصبی عمیق .
- چند پردازنده در مقابل سخت افزار تک پردازنده.
- سخت افزار ثابت در سراسر لیست رتبه بندی در مقابل سخت افزارهای مختلف برای هر تست. دومی منجر به اهمیت آماری نسبت به اولی می شود زیرا سخت افزارهای مختلف یک مخدوش . این به ویژه برای CEGT زیرا چندین آزمایش کننده هر کدام با سخت افزار منحصر به فرد خود در آزمایش هر موتور در CEGT دخیل هستند. [30]
- تنظیمات را در نظر بگیرید (تحلیل نظری در حالی که حریف در حال فکر کردن است) با نام مستعار مغز دائمی.
- اندازه های جدول جابجایی
- باز کردن تنظیمات کتاب
این تفاوت ها بر نتایج تأثیر می گذارد و مقایسه مستقیم بین لیست های رتبه بندی را دشوار می کند.
مجموعه های آزمایشی
موتورها را می توان با اندازه گیری عملکرد آنها در موقعیت های خاص آزمایش کرد. معمولی استفاده از مجموعه های آزمایشی است که در آن برای هر موقعیت مشخص، بهترین حرکت برای یافتن وجود دارد. این موقعیت ها را می توان به سمت بازی پوزیشنی، تاکتیکی یا پایان بازی تنظیم کرد. تست Nolot بر فداکاری های عمیق تمرکز دارد. [31] مجموعههای آزمایشی BT2450 و BT2630 توانایی تاکتیکی یک موتور شطرنج را اندازهگیری میکنند و توسط REBEL . [32] [33] همچنین یک مجموعه آزمایشی عمومی به نام Brilliancy وجود دارد که بیشتر از کتاب نحوه ارزیابی مجدد شطرنج خود است. [34] مجموعه تست استراتژیک (STS) قدرت استراتژیک موتور را آزمایش می کند. [35] یکی دیگر از مجموعه های تست مدرن Nightmare II است که شامل 30 پازل شطرنج است. [36] [ استناد نامربوط ]
کاسپاروف در مقابل جهان (بازی شطرنج که با کمک کامپیوتر انجام می شود)
در سال 1999، گری کاسپاروف یک بازی شطرنج ” کاسپاروف در مقابل جهان ” را از طریق اینترنت میزبانی شد منطقه بازی MSN . هر دو طرف از کمک کامپیوتری (موتور شطرنج) استفاده کردند. “تیم جهانی” شامل شرکت بیش از 50000 نفر از بیش از 75 کشور بود که با رأی کثرت . این بازی چهار ماه به طول انجامید و پس از حرکت شصت و دوم کاسپاروف به پایان رسید، زمانی که او اعلام کرد یک مات در 28 حرکت با برنامه کامپیوتری Deep Junior یافت. رای دهندگان تیم جهانی در 22 اکتبر استعفا دادند. پس از بازی، کاسپاروف گفت: “این بزرگترین بازی در تاریخ شطرنج است. تعداد زیادی از ایده ها، پیچیدگی و کمکی که به شطرنج کرده است، آن را به مهمترین بازی تبدیل کرده است. بازی تا به حال انجام شده است.” [37]
موتورهای انواع شطرنج
برخی از موتورهای شطرنج برای بازی انواع شطرنج ، اضافه کردن کدهای لازم برای شبیه سازی مهره های شطرنج غیر استاندارد ، یا برای تجزیه و تحلیل بازی روی تخته های غیر استاندارد، ساخته شده اند. ChessV و Fairy-Max هر دو قادر به بازی انواع مختلف روی صفحه شطرنج تا اندازه 12×8 مانند Capablanca Chess (تخته 10×8) هستند.
با این حال، برای تختههای بزرگتر، موتورهای شطرنج کمی وجود دارند که میتوانند به طور مؤثر بازی کنند، و در واقع بازیهای شطرنجی که روی یک صفحه شطرنج نامحدود ( شطرنج بینهایت ) انجام میشود، عملاً توسط نرمافزار بازی شطرنج دست نخورده است، اگرچه از نظر تئوری برنامهای با استفاده از یک MuZero میتواند این کار را انجام دهد. نامحدود حالت فضای
رابط های گرافیکی کاربر
XBoard / Winboard یکی از اولین گرافیکی کاربر (GUI) بود. تیم من آن را برای ارائه یک رابط کاربری گرافیکی برای شطرنج گنو کرد، اما پس از آن موتورهای دیگری مانند کرافتی ظاهر شدند که از پروتکل Winboard استفاده می کردند. در نهایت، برنامه Chessmaster علاوه بر موتور King، گزینه ای را برای وارد کردن موتورهای Winboard دیگر نیز در نظر گرفت.
در سال 1995، Chessbase شروع به ارائه فریتز به عنوان یک برنامه جداگانه در برنامه پایگاه داده Chessbase و درون رابط کاربری گرافیکی Fritz کرد. بلافاصله پس از آن، آنها Junior و Shredder را به خط تولید خود اضافه کردند و آنها را در همان رابط کاربری گرافیکی که برای فریتز استفاده شد بسته بندی کردند. در اواخر دهه 1990، Fritz GUI توانست موتورهای Winboard را از طریق یک آداپتور اجرا کند، اما پس از سال 2000، Chessbase به سادگی پشتیبانی از موتورهای UCI را اضافه کرد و دیگر تلاش زیادی برای Winboard انجام نداد.
در سال 2000، Stefan Meyer-Kahlen شروع به فروش Shredder در یک UCI با طراحی خود کرد و اجازه می داد موتورهای UCI یا Winboard به آن وارد شوند.
Convekta’s Chess Assistant و Lokasoft’s ChessPartner نیز توانایی وارد کردن موتورهای Winboard و UCI را به محصولات خود اضافه کردند. Shane Hudson پایگاه داده اطلاعات شطرنج Shane را ، یک رابط کاربری گرافیکی رایگان برای لینوکس، مک و ویندوز. مارتین بلوم Arena را توسعه داد، [21] یک رابط کاربری گرافیکی رایگان دیگر برای لینوکس و ویندوز. لوکاس مونگ با رابط کاربری گرافیکی رایگان Lucas Chess وارد میدان شد. [38] هر سه می توانند هر دو موتور UCI و Winboard را اداره کنند.
در اندروید، Aart Bik با شطرنج برای اندروید، [39] رابط کاربری گرافیکی رایگان دیگر، و Gerhard Kalab’s Chess PGN Master [40] و Peter Osterlund’s Droidfish [41] نیز می توانند به عنوان رابط کاربری گرافیکی برای موتورها استفاده کنند.
ویکی Computer Chess تعداد زیادی رابط کاربری گرافیکی شطرنج را فهرست می کند. [42]
قهرمانی موتور برتر شطرنج
مسابقات موتورهای شطرنج برتر ، که قبلا به عنوان مسابقات موتورهای شطرنج تورسن ( TCEC یا nTCEC ) شناخته می شد، یک شطرنج کامپیوتری است که از سال 2010 اجرا می شود. این مسابقات تا پایان فصل 6 توسط مارتین تورسن سازماندهی، کارگردانی و میزبانی می شد. از فصل 7 به بعد توسط Chessdom سازماندهی شده است. این مسابقات اغلب به عنوان قهرمانی غیررسمی شطرنج کامپیوتری جهان در زیرا ترکیب شرکتکنندگان قوی و مسابقات کنترل زمان طولانی بر روی سختافزارهای سطح بالا، باعث ایجاد شطرنج در کلاس بسیار بالا شده است. [1] [2] [3] این مسابقات تقریباً تمام موتورهای برتر را در مقایسه با مسابقات جهانی شطرنج کامپیوتری .
پس از یک استراحت کوتاه در سال 2012، [4] TCEC در اوایل سال 2013 مجدداً راه اندازی شد (به عنوان nTCEC ) [5] و در حال حاضر فعال است (در اوایل سال 2014 به TCEC تغییر نام داد) با پخش زنده 24/7 مسابقات شطرنج در وب سایت خود.
از فصل 5، TCEC توسط Chessdom Arena حمایت مالی می شود. [6] [7]
نمای کلی
ساختار اساسی رقابت
مسابقات TCEC به فصلهایی تقسیم میشود که هر فصل در یک دوره چند ماهه برگزار میشود و مسابقات به صورت شبانه روزی برگزار میشود و به صورت زنده از طریق اینترنت پخش میشود. هر فصل به چندین تورنمنت، یک فصل لیگ، یک جام، یک تورنمنت سوئیس و یک شطرنج تصادفی فیشر می شود.
قبل از فصل 21، در ابتدا در هر فصل یک تورنمنت وجود داشت. این مسابقات شامل چند مرحله مقدماتی و یک “سوپرنائل” بود و برنده فوق نهایی تا فصل بعد “قهرمان بزرگ TCEC” نام دارد. قبل از فصل 11، مسابقات از قالب جام استفاده می کرد، در حالی که در فصل 11 شروع شد، مسابقات از سیستم تقسیم بندی استفاده می کرد. با شروع در فصل 13، همچنین یک تورنمنت جام شامل 32 موتور برتر در تورنمنت اصلی برگزار شد که منجر به یک تورنمنت 5 دور تک حذفی شد. [8]
تنظیمات/ویژگی های موتور
تعمق خاموش است. همه موتورها عمدتاً روی سخت افزار یکسانی کار می کنند [9] و از دفترچه افتتاحیه که توسط سازمان دهندگان تنظیم شده و در هر مرحله تغییر می کند. صفحات بزرگ غیرفعال هستند، اما دسترسی به پایه های مختلف پایان بازی مجاز است. موتورها اجازه به روز رسانی بین مراحل را دارند. اگر یک اشکال محدود کننده بازی وجود داشته باشد، آنها همچنین اجازه دارند یک بار در طول مرحله به روز شوند. در فصول قبل، اگر موتوری در یک رویداد 3 بار تصادف کند، برای جلوگیری از تحریف نتایج برای موتورهای دیگر، از بین می رود. با این حال، با شروع در فصل 20 TCEC ، یک موتور مجاز است تا آنجا که ممکن است بدون رد صلاحیت از رویداد فعلی تصادف کند. با این حال، موتور همچنان از رویدادهای آینده محروم خواهد شد، مگر اینکه تصادف رفع شود. [10] TCEC یک رتبه بندی Elo از مسابقات انجام شده در طول مسابقات ایجاد می کند. امتیاز اولیه به هر شرکت کننده جدید بر اساس رتبه آن در سایر لیست های رتبه بندی موتور شطرنج داده می شود.
معیارهای شرکت در مسابقه
هیچ معیار مشخصی برای شرکت در مسابقه وجود ندارد، به جز دعوت از شرکت کنندگان برتر در حال توسعه فعال از لیست های رتبه بندی مختلف که می توانند بر روی پلت فرم لینوکس اجرا شوند. در ابتدا، TCEC از ویندوز به جای لینوکس استفاده می کرد. علاوه بر این، XBoard یا UCI برای شرکت الزامی است.
معمولا موتورهای شطرنجی که از چند پردازنده می کنند (8 هسته ای یا بالاتر) ترجیح داده می شوند و موتورهای در حال توسعه فعال در اولویت هستند. از زمان TCEC 12، موتورهایی مانند LCZero که از پردازندههای گرافیکی برای پردازش عصبی استفاده میکنند، پشتیبانی میشوند.
در ابتدا لیست شرکت کنندگان قبل از شروع یک فصل شخصا توسط Thoresen انتخاب می شد. هدف اعلام شده او این بود که “هر موتور اصلی را که شبیه سازی مستقیم نیست” شامل شود. [11] در TCEC 13، DeusX به دلیل شبیه سازی Leela ممنوع شد، و در TCEC 20، Houdini، Fire، Rybka (موتور در Fritz تا TCEC 16) و Critter به دلیل ادعاهای سرقت ادبی ممنوع شدند.