کتاب اقتصاد روایی
کتاب اقتصاد روایی نوشته رابرت جی شیلر است که با ترجمه سعید زرگریان منتشر شده است.
کتاب حاضر را اقتصاددانی زبده و برنده جایزه نوبل نوشته
وجه تمایز آن با کتابهای دیگر
تلاش کرده با بررسی روایتهای عامه هر زمان و بهکمک علم همهگیرشناسی، به ارتباط بین این روایتها و
رفتارهای اقتصادی و پیامدهای آن مانند تورم، رکود، حبابهای اقتصادی، و حتی جنگ بپردازد.
درباره کتاب اقتصاد روایی
- «اقتصاد» موتور محرک هر جامعهای است
- و پیامدهای اقتصادی ارتباط تنگانگی با رفاه و آسایش جامعه دارند.
- از سوی دیگر، هر کس به فراخور نیاز، برای گرفتن تصمیمهای درست مالی و سرمایهگذاری، مدیریت کسبوکار،
- و تأمین آینده خود و خانوادهاش باید اطلاعات کافی دربارهٔ اقتصاد داشته باشد
- که با توجه به شرایط خاص اقتصادی کشورمان، این نیاز شاید بیش از پیش احساس شود
- این کتاب سعی کرده است نیاز اولیه یه دانستن درمورد اقتصاد را پاسخ دهد
خواندن کتاب اقتصاد روایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به اقتصاد پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب اقتصاد روایی
- برای هواداران بیتکوین، توهینی بالاتر از این نیست که بگویند این رمزارز حبابی است
- که سفتهبازها به وجود آوردهاند. طرفداران بیتکوین اغلب به این موضوع اشاره میکنند
- که حمایت مردم از بیتکوین در اصل شبیه حمایت آنها از خیلی چیزهای دیگر است.
- برای نمونه، طلا هزاران سال است که در ذهن مردم ارزش بسیار بالایی دارد،
- ولی اگر انسان در ابتدا از چیز دیگری بهعنوان پشتوانهٔ پول استفاده کرده بود، شاید مردم هم ارزش کمی را به این فلز نسبت میدادند.
مردم در اصل به این دلیل طلا را ارزشمند میدانند که تصور میکنند دیگران هم برای آن ارزش قائلاند.
- افزون بر این، پیتر گاربر در کتاب سال ۲۰۰۰ خودش به نام «نخستین حبابهای مشهور۴۲»، بیان میکند که حبابها میتوانند مدت زیادی باقی بمانند.
- مدتها پس از جنون گل لالهٔ قرن هفدهم، گلهای لالهٔ زیبا و کمیاب همچنان ارزش زیادی داشتند که البته بهشدت گذشته نبود.
- جنون گل لاله حتی همین امروز هم به شکل خفیفی وجود دارد. همین اتفاق شاید برای بیتکوین هم بیفتد.
- با اینهمه، ارزش بیتکوین بهشدت ناپایدار است. یک بار، بر اساس عنوانی که در روزنامهٔ والاستریت ژورنال درج شد،
- قیمت بیتکوین بیآنکه پای خبر خاصی در میان باشد، ظرف چهل ساعت ۴۰ درصد بالا رفت.
- این بیثباتی گواهی بر همهگیری روایتهای اقتصادی است که میتواند به نوسان دیوانهوار قیمتها منجر شود.
بخشی از کتاب اقتصاد روایی
احتمال دارد جهشهایی که به رخداد دوبارهی روایتها میانجامند تصادفی باشند، ولی
- احتمالش بیشتر است که افراد خلاقی مانند متخصصان حرفهای بازاریابی، سیاستمدارها، افراد فریبکار یا علاقهمندان به رسانههای اجتماعی، به نوعی در طراحی آنها نقش داشته باشند.
- این افراد خلاق میدانند که روایتهای قدیمی با ویروسی شدن در گذشته تواناییشان را به اثبات رسانده اند، ولی حالا دیگر مسری نیستند.
- شاید فرد مشهور وصل شده به روایت اصلی فراموش شده یا از اعتبار افتاده باشد.
- شاید روایت مدنظر همزمان با روایت گم شدهی دیگری همهگیر شده باشد.
- پس افراد خلاق باید بکوشند آن را به یکی از همهگیریهای موجود وصل کنند.
روایتهای اقتصادی با رخداد دوباره اغلب گسترهی جهانی دارند
- یکی از دلایلش این است که دستاندرکاران رسانههای خبری سالها پیش آموختهاند که باید اخبار کشورهای خارجی را دنبال کنند،
- چون چیزی که در یک کشور مسری است اغلب میتواند در کشورهای دیگر نیز مسری شود.
- ولی مانند همهگیری بیماریهای مسری، به طور معمول در هر مقطع زمانی همهگیری روایتها در برخی کشورها قویتر از کشورهای دیگر است.
- افزون بر این، همهگیریهای روایی در کشورهایی شبیهترند که زبان یا مرز مشترک دارند.
- نمونههای ذکرشده در این کتاب بیشتر متعلق به ایالات متحده هستند که تمام عمرم را در آن زندگی کردهام و بیشترین دانش و شهود را دربارهاش دارم.
- همچنین، سالهای سال است که ایالات متحده سابقهی چرخهی کسب وکارش را ثبت میکند.
- دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی(آن بی ای آر) رویداد شمار انبساطها و انقباضهای چرخهی کسب وکار را از سال ۱۸۵۴ به این سو در اختیار دارد.
شاید برخی منتقدان ادعا کنند که تغییرات نهادی در ایالات متحده آن قدر عمیق و تحول آفرین بودهاند که
- در عمل هیچ چیز به دردبخوری وجود ندارد که بشود از گذشتهی دور آموخت.
- با این حال، رخدادها و واکنشهای ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ سال پیش به طرز حیرتانگیزی شبیه آن چیزی هستند که امروز میبینیم و تجربه میکنیم.
- در روایتهای امروزی، بازتاب آن دورههای تاریخی را میبینیم.
- این داستان را به یاد دارید که آدم زیرکی پیشنهاد شیر یا خط میدهد
- و میگوید«اگه شیر اومد من بردم، اگه خط اومد تو باختی» و آدم سادهلوحی هم پیشنهادش را میپذیرد؟
- استفاده از این روایت کوتاه و فوقالعاده دلپذیر به سال ۱۸۴۷(و شاید حتی پیش از آن) بازمیگردد.
- در آن زمان، این روایت گاهی به ماجراهای حزب ویگ، زکری تیلور (دوازدهمین رئیس جمهور ایالاتمتحده) یا
- ریچارد کابدن، بزرگترین طرف دار بازارهای آزاد در قرن نوزدهم که امروزه احتمال فکر کردنمان به او بسیار کم است، وصل میشد.
- در اواسط قرن نوزدهم، مردم عین همین داستانها را با همین تفاسیری که امروزه میبینیم نقل نمیکردند،
- ولی درون مایهی داستانها در گذر زمان به طرز حیرت انگیزی شبیه به یکدیگرند.
رابرت جی. شیلر
رابرت جیمز “باب” شیلر (به انگلیسی: Robert James “Bob” Shiller) به همراه دو اقتصاددان آمریکایی دیگر لارس پیتر هانسن و یوجین فاما برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۱۳ شدند.
رابرت شیلر، 74 ساله، و استاد دانشگاه ییل است.
رابرت شیلر، لارس پیتر هانسن و یوجین فاما، مشترکاً جایزه حدوداً هشت میلیون کرونی آکادمی علوم سلطنتی سوئد، حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار، را بین خود تقسیم خواهند کرد.
هیئت داوری جایزه نوبل اقتصاد اعلام کرده که این سه اقتصاددان، این جایزه را به خاطر کار مجدانه بر روی روندهای نقطهای در بازارها به خود اختصاص دادند.
آکادمی سلطنتی علوم سوئد، اعلام کرد که این سه نفر «پایه کار خود را بر روی درک کنونی از ارزش داراییها گذاشتند. این کار متکی بر بخش نوسانات در ریسک و نگرش ریسکی، تعصبات رفتاری و اصطکاک بازار است.» جایزه نوبل اقتصاد به خاطر کار بر روی ارزش داراییها، سهام و اوراق قرضه و ادامه تاثیر بحران بازارهای سرمایه در اواخر دهه گذشته بر اقتصاد جهانی، به این سه استاد دانشگاه اهدا شده است. این جایزه همچنین به علت کشف نتایج «متناقض و اعجابآور» که دشواریهای قیمتگذاری روی سهام، اوراق قرضه و دیگر داراییها را نشان میدهد، به هانسن، فاما و شیلر رسید.
به گفته آکادمی سلطنتی علوم سوئد، «هیچ راهی برای پیشبینی قیمت سهام و اوراق قرضه در روزها و هفتههای پیش رو وجود ندارد اما پیشبینی خط سیر این قیمتها در دورههای بلندتر زمانی مانند سه تا پنج سال آینده کاملاً امکان پذیر است.»
رابرت شیلر، سخنرانی کوتاهی بعد از دریافت جایزه داشت و در آن گفت:
سرمايه، پيکرهای از دانش دارد که به درد جامعه میخورد. بحران کنونی در اقتصاد جهان، انعکاسی از اشتباهات و عيوب سيستمهای مالی ماست که ما هماکنون در حال کار برای اصلاح آنها هستيم. سرمايه، تمدنهای مدرن را پيش میبرد و من بيشتر میخواهم گسترش سرمايهداری را ببينم تا اينکه به بشريت خدمت کنم.