اینک روشنگری

 

 

آیا این مرد واقعاً فکر می کند که هولوکاست یک شوخی بزرگ بود؟

برایان لوگان با روبرتو بنینی – کارگردان و ستاره Life Is Beautiful دیدار می کند

وقتی سال گذشته کمدی اردوگاه کار اجباری زندگی زیبا است برنده جایزه بزرگ هیئت داوران در جشنواره کن شد ، کارگردان و ستاره آن دستان خود را دور مارتین اسکورسیزی ، رئیس هیئت داوران انداخت. سپس ، با پذیرفتن بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین فیلم های گونگ در جوایز فیلم نوامبر اروپا ، روبرتو بینیینی اظهار تمایل کرد “برهنه در مقابل E-VERY-BUUH-DY بپرد”. او حتی با استانداردهای کشور خودش تظاهر کننده است.

بنابراین وقتی به مصاحبه با محبوب ترین مرد در ایتالیا می رسم ، شگفت زده می شوم که او را از پنجره به بیرون خیره می کند ، در چیزی که به نظر می رسد یک لحظه تامل برانگیز نادر است.

قبل از شروع کار تمام شده است.

وقتی برای شکستن یخ ، از او می پرسم که آیا از موفقیت فیلم شگفت زده شده است ، دستش روی زانوی من می افتد ، چشمان برآمده اش روی چشم من دوخته می شود ، لبخندی که پشت لب هایش کمین کرده است بیرون می آید و او دور می شود: ” ما همیشه از تجلیات عشق غافلگیر می شویم. این بزرگترین تجلی عشق من توسط مردم است ، آنها من را در آغوش خود می گیرند و به من می گویند ، “متشکرم ، گرجی بنیینی” ، گریه می کند ، می خندد. بیشتر چه چیزی می توانم بپرسم؟ من ” من غافلگیر شدم زیرا این یک شگفتی است ، وگرنه من بسیار [و او زبان خود را در اطراف کلمه به عنوان تنها مردی که از صداهای خارجی لذت می برد] “متکبر” می چرخاند.

همه مظاهر محبت آمیز نبوده اند

توجه داشته باشید. مخالفان Life Is Beautiful Benigni را متهم به بی اهمیت جلوه دادن هولوکاست می کنند. کارگردان ، طبیعتاً ، مخالف است: “این یک فاجعه بزرگ است و من به عکس العمل آنها نسبت به آن احترام می گذارم. از این بابت بسیار متاسفم ، اما آن را درک نمی کنم.”

بنینی این ادعا را دارد که

فیلمش بیش از حد شگفت انگیز است “مرموز” – او فکر می کند این یک فیلم تراژیک است. و علاوه بر این ، “خندیدن و گریه کردن از یک نقطه از روح ناشی می شود ، نه؟ من یک قصه گو هستم: اصل موضوع رسیدن به زیبایی ، شعر است ، مهم نیست کمدی باشد یا تراژدی. اگر به زیبایی برسید ، آنها یکسان هستند. ”

بنینی این نظریه را با عشق و علاقه بیان می کند.

چشمانش برآمده ، بازوهایش شکوفا می شوند ، صدایش بلند می شود: یا این روال غریزی یک مجری است که نمی تواند جلوی آن را بگیرد ، یا شیوه مکالمه طبیعی مردی که شخصیت “شاد” او نه تنها “کتاب” را در آن پیدا می کند. رودخانه های در حال اجرا “، اما داستانها و تخیلات ، در همه چیز.

بیوگرافی Benigni را در نظر بگیرید که

در بیان خود از آن یک عظمت تمثیلی فرض می شود-گویی فلینی در بازنویسی کتاب مقدس با کلودی ، خالق یا پینوکیو همکاری کرده است. مجموعه ای از تصادفات شاد و ماجراهای دیکنسی که شامل داستان زندگی او می شود ، نشان می دهد که بنیگینی جوان توسط “کشیش فلینی” در “توسکانی” از “خانواده بسیار فقیر” خود جدا شده ، سپس به عنوان یک روحانی در سیل در فلورانس از زندگی نجات می یابد ، سپس نجات می یابد. با آتش سوزی از حرفه ای به عنوان دستیار جادوگر در سیرک. اما نه قبل از اینکه دلقک توجه او را جلب کند.

“دلقک شاهزاده سیرک بود. دقیقاً رئیس. دلقک گاف های فیزیکی را می شناسد ، زیرا او می توانست کارهای آکروبات ها را انجام دهد ، او تمام سازها را بهتر از ارکستر واقعی می نوازد ، او می توانست ترفندهایی را انجام دهد که شعبده باز نمی تواند انجام دهد باور نکردنی. و او نیز ترسناک بود. بیقراری دلقک ها وحشتناک است. ”

این تجربه بسیار آموزنده بود.

“قرار گرفتن در برابر تماشاگران و تظاهر و دروغ گفتن ، این اصل بازیگری است. دروغ گفتن اما خوشحال بودن از بودن در آنجا ، مشاهده شدن و تعجب مردم ، ایجاد احساسات در آنها:” نگاه کنید ، آتش در دست اوست و فریاد نمی زند. ‘ یا تماشای این دلقک و کشف اینکه او یک شاهزاده است ، شاعرانه ترین و عالی ترین.

“من کشف کردم که

در پایین ترین شما می توانید بالاترین را کشف کنید. این برای من فوق العاده است ، این لحظه ، این انقلابی است.” به دستور پدرش و مطابق سنت قدیمی توسکانی ، کلاهبرداری شعبده باز مجری و بداهه پرداز شعر شد. هنگامی که با “شاعران قدیمی” ، به قول بینیینی ، در تور نزدیک رم ، “جوانترین پس از من 75 ساله بود” ، به او پیشنهاد کار تئاتر شد.

Benigni واقعاً توضیح می دهد:

“سال 1971 یا 1972 بود. همه در حال آماده سازی شکسپیر در جایی بودند که اوفلیا اردک بود: آوانگارد.” “قسم می خورم ، این دوران واقعاً فوق العاده بود” و او با نشان دادن آنچه در آن فوق العاده بود ، پینتر را با عصبانیت روی پای خود می خواند. تغییر فیلم زمانی آغاز شد که بنیگینی و گیسپی برتولوچی (برادر برناردو) با یک مونولوگ “قوی و خشن” در مورد “فقر ، جنسیت و سیاست” یک ضربه تئاتری به ثمر رساندند: برلینگوئر دوستت دارم اولین فیلم او بود. اولین کارگردانی او ، Tu Mi Turbi ، که در آن Benigni همسر و موزه آینده خود را Nicoletta Braschi انتخاب کرد ، شش سال بعد دنبال شد.

چرخش های چشم نواز

در فیلم های Down By Law (جیم جارموش) و Night On Earth بعداً Benigni را برای مخاطبان بین المللی به ارمغان آورد. او با همکاری در سال 1990 با فدریکو فلینی (“او برای من واقعاً یک مادر بود”) در صدای ماه ، جاه طلبی شخصی تری را برآورده کرد. بنیینی از فلینی – که یکی از پروژه های تحقق نیافته اش فیلمبرداری پینوکیو با بنینی در نقش اصلی بود – قدردانی کرد: “فلینی مثل هندوانه بود. آنجاست. هندوانه نمی میرد. فلینی و بونوئل تغییر کردند زندگی من برای من. من نمی دانم آسمان چه هدیه ای به آنها داد ، اما آنها به روش رویایی ، به سبک رویاها ، عکس گرفتند. من از آنها سپاسگزارم ، زیرا در حال حاضر جهان برای من متفاوت است. ”

پیشرفت بنیینی در فیلم 1991 او ، جانی استچینو بود

در مورد راننده احمقانه اتوبوس که با یک مافیا مافیا اشتباه گرفته شد-که بزرگترین موفقیت ایتالیا در گیشه تاریخ شد. دو سال بعد ، او توسط بلیک ادواردز به عنوان جانشین پیتر سلرز در Son Of The Pink Panther انتخاب شد – انتخابی الهام گرفته شده که فاقد فیلمنامه ای برای مطابقت با او بود. سپس ، در سال 1994 ، Il Monstro آمد. این فیلم ، درباره مردی دزد کوچک که با قاتل زنجیره ای جنون آمیز اشتباه گرفته شد ، تلاش قبلی او را پشت سر گذاشت و بنیینی را به عنوان یک ستاره بزرگ در سرزمین مادری خود معرفی کرد. او می گوید: “اوه بله ،” خیلی زیاد. چون من شبیه یک نوار کارتونی هستم ، من شبیه دونالد اردک هستم ، همه من را در ایتالیا می شناسند “.

زنان ایتالیایی به تازگی

او را به مردی که بیشتر دوست دارند با او به سفر بروند رای دادند (“او حدود 10 امتیاز از دی کاپریو بیشتر بود”). زنی که با او سفر می کند ، همسر و هم بازیگرش براشچی ، از محبوبیت او شگفت زده می شود. “او هر شب این کار را برای 20000 نفر روی صحنه انجام می دهد ، نمایش بیش از دو ساعت بیش از همه. همه آنها میمیرند ، دیدن آنها عجیب است. دیدن این همه مردم در حال خندیدن شگفت انگیز است. خیلی طولانی.” بنینی بی شک یک موهبت دارد: او یک کمیک فیزیکی فوراً دوست داشتنی در سنت قهرمانان خود ، کیتون و چاپلین است ، و نه “طنزپردازان” ، همانطور که او توصیف می کند ، که بر سینمای مدرن تسلط دارند. در مصاحبه اخیر روی صحنه در تئاتر ملی فیلم ، تماشاگران قبل از اینکه بنینی حتی دهان خود را باز کند ، بخیه زده بودند.

تبلیغات

سخت نیست تعجب کنید که

عمل کجا متوقف می شود و شخصیت آغاز می شود. به هر حال ، هیچ چیز در حرفه طنز بنیینی باعث نشد که جهان انتظار داشته باشد فیلمی با یک تراژدی روبرو شود که ، همانطور که خود فیلمساز می گوید ، “جایگاه جهنم دانته را در مغز ما می گیرد”. اما سپس ، همانطور که نیکولتا براسچی می گوید: “فیلم درباره هولوکاست نیست ، فیلم یک داستان عاشقانه است و شخصیت ویژه آن ، گویدو ، پدری است که قادر است جهان اطراف را به زبان فرزندش ترجمه کند. یک کابوس.” فیلم تحت تأثیر تلاش Guido برای متقاعد کردن پسرش Giosu است که تجربه اجرای اردو یک بازی پیچیده است.

اما پس از آن کسانی هستند که

اهمیت چندانی برای دراماتیک شدن این رویداد ندارند ، زیرا از آن به عنوان یک پس زمینه صرف ، وسیله ای برای تزئین یک عاشقانه پدر و پسر استفاده می کنند. به همین ترتیب ، کسانی هستند که از آنچه (به نظر من اشتباه) به عنوان پیشنهاد داستان که می تواند تجربه یک اردوگاه اعدام را از بین برد ، منحرف یا تکذیب کرد ، بیزارند.

او با ظرافت زیادی در مورد آن بحث می کند

اما بنینی به وضوح نمی تواند با بسیاری از این انتقادها ارتباط برقرار کند. او مصونیت یک قصه گو را می طلبد: او قبل از هر چیز به داستان نگاه می کند ، در همان لحظه ای که ایده “طاقت فرسا” خود را تصور کرد. “در این لحظه من احساساتی داشتم و وظیفه من است که آن را دنبال کنم. و من فکر کردم ، باید شجاع باشم”. در مورد بحث گسترده تر: “من فکر می کنم من می دانم تراژدی چیست ، درد چیست ، اندوه چیست. همه می دانند ، نه فقط من. بسته به حساسیت شما محدودیتی وجود دارد ، اما من روی داستان سخت کار می کردم و نه در مورد تئوری هولوکاست ، که من به آن احترام می گذارم ، اما نوع دیگری از کار است و شغل من نیست. ”

نادرستی های واقعی در فیلم

وجود دارد که بنینی دقیقاً شامل آنها شده تا فیلم خود را از حقیقت تاریخی دور کند. “فقط مستندهای بازماندگان ، و عظمت حقیقت می تواند به ما بگوید این فاجعه چیست. در غیر این صورت شما تقلید می کنید ، که احترام آمیز نیست.” من به این تراژدی احترام می گذارم بنابراین از آن دور شدم. اگر برانگیزید قوی تر است. من از سوپ گوجه فرنگی استفاده نمی کنم ، خون تقلبی درست نمی کنم. ”

به عنوان مثال

برخلاف استیون اسپیلبرگ. اما کسانی که با قهرمانی های وحشتناک نجات سرباز رایان (“شما تقلید می کنید ، که احترام آمیز نیست”) نشسته اند و تعجب می کنند که دقیقاً چه چیزی ثابت می کند که ممکن است شگفت زده شوند که این تصویر بینیینی است ، نه تصویر اسپیلبرگ ، که منتقدان آن را گمراه کرده اند. کارگردان ادامه می دهد: “اما من می خواستم بدانم که آیا کسی می تواند از فیلم ناراحت یا آزرده شود ، و من فیلمنامه را برای جامعه یهودیان در میلان ارسال کردم. وقتی فهمیدم که آنها این ایده را دوست دارند ، این برای من بود. واقعاً یک هدیه ”

فیلم او بعداً برنده جایزه بهترین تجربه یهودی در جشنواره فیلم اورشلیم شد (“نمی دانم می توان گفت سکوت دارای کیفیت است اما تماشای فیلم در اسرائیل ، سکوت غیرقابل تحمل بود”) و Benigni از آزادی فیلم برخوردار شد. شهر

تبلیغات

البته دستور کار پنهان بسیاری از مخالفت ها با Life Is Beautiful این است که

مدیر آن حق اظهارنظر در مورد هولوکاست را ندارد ، زیرا او فقط یک کمدین است. همانطور که بنینی اشاره می کند ، کمدی ها تقریباً هرگز اسکار نمی گیرند. “دلیل آن هیئت داوران است. من در یکی از جشنواره های برلین حضور داشتم ، برای آلمودوار جایزه ای پیشنهاد کردم اما هیچ کس موافقت نکرد:” نه ، لطفاً این یک کمدی است “.”

اما او تلخ نیست.

“ما به عنوان دلقک ها نیاز داریم که با ما بد برخورد کنند. این شما را زنده نگه می دارد. شما را واقعی نگه می دارد. من وقتی آنها را دوست می دارم [او یک ژست تف تفریحی انجام می دهد]. اما یک نابغه مانند فلینی می دانست: او دلقک ها را نیکوکار می دانست ، به عنوان مقدسین ، به عنوان حداکثر تراژدی.

“من فکر می کنم که گاهی اوقات فقط کمدین ها می توانند به قله های تراژدی برسند. در پایان زندگی زیبا است ، من از کمترین گاف در کمدی استفاده می کنم ، لباس زنانه می پوشم ، اما در این مورد ، اوج تراژدی است.”

بهترین ادای احترامی که می توانم

به آن بپردازم Life Is Beautiful است ، که علیرغم روحیه اخلاقی ، یک فیلم فوق العاده است ، این است که ادعای Benigni را اثبات می کند که “نقطه ای که در آن کمدی و تراژدی با هم برخورد می کنند ، وقتی می خندید و گریه می کنید ، تقریباً خداست” -پسندیدن”. بینیینی واقعاً مضطرب است که باعث توهین نشود. او می گوید: “این فیلم را یک رویا در نظر بگیرید.” او لازم نیست نگران باشد. همانطور که براسچی درباره او می گوید: “دید یک شاعر می تواند همه چیز را بدون آسیب ببیند”.

• Life Is Beautiful در 12 فوریه منتشر می شود.

ما یک لطف کوچک برای درخواست داریم.

میلیون ها نفر هر روز برای اخبار باز و مستقل و با کیفیت به گاردین مراجعه می کنند و خوانندگان در 180 کشور در سراسر جهان در حال حاضر از ما حمایت مالی می کنند.

ما معتقدیم همه مستحق دسترسی به اطلاعاتی هستند که بر پایه علم و حقیقت استوار است و تجزیه و تحلیل ریشه در اقتدار و صداقت دارد. به همین دلیل ما انتخاب متفاوتی انجام دادیم: گزارش خود را برای همه خوانندگان باز نگه داریم ، صرف نظر از اینکه در کجا زندگی می کنند یا از چه میزان استطاعت مالی دارند. این بدان معناست که افراد بیشتری می توانند برای انجام اقدامات معنادار بهتر آگاه ، متحد و الهام گرفته شوند.

در این دوران خطرناک ، یک سازمان خبری جهانی جویای حقیقت مانند گاردین ضروری است. ما هیچ سهامدار یا صاحب میلیاردری نداریم ، به این معنی که روزنامه نگاری ما عاری از نفوذ تجاری و سیاسی است – این ما را متفاوت می کند. وقتی هیچگاه مهمتر نبود ، استقلال ما به ما این امکان را می دهد که بدون ترس از کسانی که در قدرت هستند ، تحقیق کرده ، آنها را به چالش بکشیم و افشا کنیم. فقط از 1 دلار از گاردین پشتیبانی کنید – فقط یک دقیقه طول می کشد. اگر می توانید ، لطفاً هر ماه با مبلغ معمولی از ما حمایت کنید. متشکرم. حقایق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *