کشور شیلی چطور از دموکراسی پایدار فاصله گرفت؟

 

 

کشورها چطور از پس بحران بر میان – کشور شیلی

  • فرق مشکل با بحران چیه؟
  • کشور شیلی چطور از دموکراسی پایدار فاصله گرفت؟
  • از دید جرد دایموند از تاریخ چی می‌شه یاد گرفت؟

 

سالوادور آلنده

سالوادور گیلرمو آلنده گوسنس 11 12 ( سانتیاگو ، 13 26 ژوئن 1908 – Ib. ، 11 سپتامبر 1973) 3 سیاستمدار و جراح سوسیالیست شیلیایی از شیلی رئیس جمهور ، 1970 نوامبر تا روز مرگش در 11 سپتامبر 1973 بود. زمانی که کودتا برای برکناری او از قدرت انجام شد. 14 آلنده در سیاست از زمان تحصیل در دانشگاه شیلی شرکت کرد . او بین سال‌های 1939 و 1942 متوالی وزیر معاون بهداشت دولت پدرو آگویر سردا ، 15 و سناتور از 1945 تا 1970 ریاست مجلس علیای را بر کنگره بود و بین سال‌های 1966 و 1969 عهده داشت.

او در چهار نوبت کاندیدای ریاست جمهوری بود: در انتخابات 1952 نتیجه ناچیزی به دست آورد. در سال 1958 او به دومین اکثریت ساده پس از خورخه الساندری دست یافت . در سال 1964 او 38 درصد آرا را به دست آورد که به او اجازه نداد از ادواردو فری مونتالوا پیشی بگیرد . و سرانجام در سال 1970 در یک انتخابات سه حزبی نزدیک ، اولین اکثریت ساده را با 36.6 درصد آرا به دست آورد و در نهایت به تصویب کنگره ملی رسید. به این ترتیب آلنده اولین رئیس جمهور مارکسیست در جهان شد که به قدرت از طریق انتخابات عمومی در یک حاکمیت قانون دموکراتیک رسید . 16

دولت سالوادور آلنده توسط اتحاد مردمی ، ائتلافی از احزاب چپ مورد حمایت قرار گرفت و هم به دلیل تلاش برای ایجاد یک دولت سوسیالیستی از طریق چسبیدن به ابزارهای دموکراتیک و قانون اساسی قوه مجریه – راه شیلی به سوی سوسیالیسم – مورد توجه قرار گرفت. و برای پروژه هایی مانند ملی شدن مس ، ملی کردن حوزه های “کلیدی” اقتصاد و تعمیق اصلاحات ارضی که توسط سلف او، ادواردو فری مونتالوا آغاز شد. 17 دولت وحدت مردمی در دوقطبی شدن سیاسی بین المللی جنگ سرد گرفتار شده بود و از مداخله مداوم دولت ریچارد نیکسون ایالات متحده و آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) به منظور دستیابی به تغییر رژیم رنج می برد . 18

در بحبوحه یک بحران اقتصادی و اجتماعی و سه سال قبل از پایان مأموریت قانون اساسی دولت سالوادور آلنده خود، با کودتای 11 سپتامبر 1973 به طور ناگهانی پایان یافت و سه شاخه نیروهای مسلح در آن شرکت کردند. و سپاه Carabineros . 19 در همان روز، پس از بمباران کاخ لاموندا توسط هواپیماها و تانک ها ، آلنده خودکشی کرد . 20 پس از پایان دولت خود، ژنرال آگوستو پینوشه را رهبری یک دیکتاتوری نظامی کرد که بیش از شانزده سال به طول انجامید و به دوره جمهوری ریاست جمهوری پایان داد .

بیوگرافی

سالهای اولیه و زندگی خانوادگی
والدین سالوادور آلنده
سالوادور آلنده کاسترو
لورا گوسنس اوریبه
شناسنامه سالوادور آلنده.

منشا آلنده باسکی است . 21 وارد شیلی شدند 17 اجداد آنها در قرن و از نیمه اول قرن 19 در میان خانواده های اشرافی شدند برجسته . برجسته ترین عضو خانواده پدربزرگش رامون آلنده پادین ال روخو ، معلم رادیکال و بزرگ فراماسونری بود . پدرش سالوادور آلنده کاسترو نیز یک رادیکال و فراماسون بود. 22 او به عنوان یک کارمند دولتی و به عنوان دفتر اسناد رسمی برای بندر والپارایسو کار می کرد. او به دلیل شوخ طبعی، مهارت های سیاسی (درست مانند پدرش) و تعصبش برای شیلی کردن تاکنا، آریکا و تاراپاکا شناخته شد. 22 او با لورا گوسنس اوریبه، دختر یک مهاجر بلژیکی و بانویی از شهر Concepción ازدواج کرد. 23

شش خواهر و برادر آلنده گوسن وجود داشت: آلفردو، اینس، سالوادور و لورا و به دلیل مرگ دو نفر آخر در کودکی، دو خواهر جدید وجود داشتند: 24 سالوادور و لورا . سالوادور آلنده در 26 ژوئن 1908 در سانتیاگو، شیلی، در خانه ای واقع در Calle España 615، به دنیا آمد. 25

خانواده آلنده ثروتمند بودند، پدرش به دلیل موقعیت‌های متفاوتی که در مدیریت دولتی به عهده می‌گرفت، به سفر می‌رفت و خانواده‌اش را به سراسر کشور نقل مکان می‌کرد. به همین دلیل، هشت سال اول زندگی آلنده در Tacna اتفاق افتاد ، در آن زمان در اختیار شیلی بود و تنها پس از چند ماه به این شهر رسید. 26

مطالعات و زندگی کاری

آلنده تحصیلات اولیه خود را در بخش مقدماتی Liceo de Tacna به کارگردانی پروفسور خولیو آنگولو آغاز کرد. به‌عنوان یک کودک شیطون و پرانرژی نشان داده شد به گفته Zoila Rosa Ovalle، مادرش رزا ، دایه‌ای که در کودکی و نوجوانی از آلنده مراقبت می‌کرد و توانست او را رئیس‌جمهور ببیند، . او به او لقب چیچیتو می‌داد ، زیرا آلنده کوچک نمی‌توانست حرف کوچک مربوط به خود، سالوادورسیتو را تلفظ کند ، از این رو منشأ نام مستعار چیچو آلنده است. 27

پس از هشت سال اقامت در Tacna، خانواده برای مدت کوتاهی به Iquique نقل مکان کردند و در Liceo de Hombres (امروزه به عنوان “Liceo Libertador General Bernardo O’Higgins Riquelme” شناخته می شود) در سال 1916 تحصیل کردند. در سال 1918 او برای مدت کوتاهی در Instituto Nacional تحصیل کرد. ژنرال خوزه میگل کاررا در طول اقامت کوتاه خود در سانتیاگو . 28 والدیویا مقصد بعدی خواهد بود، جایی که پدرش در سال 1919 به عنوان وکیل در شورای دفاع مالیاتی مستقر شد. او تحصیلات خود را در Liceo Armando Robles در والدیویا ادامه داد ، لقب نوشیدنی و پولو فینو و به دلیل موقعیت اجتماعی بالا و دغدغه هایش را به خود اختصاص داد. لباس در مقایسه با همکلاسی هایش 29

بازگشت به والپارایسو در سال 1921 صورت گرفت، زمانی که پدرش به عنوان مشاور آن شهر منصوب شد و از دادگاه استیناف سمتی استعفا داد تا به عنوان سردفتر بندر به عهده بگیرد. در آنجا، در حالی که آلنده تحصیلات خود را در لیسیوم ادواردو د لا بارا ادامه می داد ، با خوان دمارکی ، یک کفاش آنارشیست قدیمی آشنا شد که به گفته خود آلنده، تأثیری اساسی داشت. 30 او در خلال گفتگوهای طولانی که در آن آنها همچنین شطرنج بازی می کردند، بسیاری از پرچم های مبارزات اجتماعی آینده را که رئیس جمهور آینده شیلی به وصیت خواهد گذاشت، به او القا کرد. با این حال، برخی معتقدند که این رابطه بسیار آراسته است و تأثیر کفاش کمتر می شد.

خود را در سال 1924 به پایان رساند تحصیلات متوسطه و تصمیم گرفت به خدمت سربازی بپردازد که به مدت یک سال در هنگ لنسر تاکنا انجام داد. 31

در سال 1926 او برای تحصیل در دانشکده دانشگاه پزشکی شیلی 32 با وجود این واقعیت که او بین دنبال کردن این حرفه یا حقوق تردید داشت، وارد شد . او با عمه پدری‌اش، آنیتا، زندگی می‌کرد، قبل از اینکه زندگی بی‌ثباتی را پشت سر بگذارد و برای زنده ماندن از پانسیون به پانسیون دیگر می‌رفت. با وجود این بی ثباتی نسبی، او همچنان نوشیدنی بود. او معدل عمومی را در پایان تحصیلاتش یک نت پنج به دست آورد. 33 پایان نامه مدرک پزشکی او در سال 1933 بهداشت روانی و بزهکاری بود. 34

به موازات آن،

او به عنوان آناتومی استادیار در دانشکده پزشکی و در دانشکده دندانپزشکی، هر دو در خانه تحصیل خود کار کرد. 35

او به عنوان پزشک و آناتومو-پاتولوژیست در Casa de Orates و در موسسه خیریه عمومی کار کرد. 35 بین سال‌های 1932 و 1936، او یک پزشک برای کمک‌های عمومی در والپارایسو و یک آناتومو-پاتولوژیست در بیمارستان‌های پورتو مونت بود. 35 به همین ترتیب، بین سال های 1935 و 1936، او به عنوان گزارشگر رسمی کنگره پزشکی شهرداری وینا دل مار و ریاست کنفرانس پزشکی پان آمریکایی (CMP) را بر عهده داشت. 35

ازدواج و فرزندان

سالوادور آلنده به همراه همسرش هورتنسیا بوسی در سال 1971.

در 16 سپتامبر 1940، 24 با هورتنسیا مؤسسه بوسی سوتو ، 36 دانشجوی آموزشی ، معروف به تنچا ، ازدواج کرد که در شب 24 ژانویه 1939 در سانتیاگو ملاقات کرد – زمانی که زلزله در چیلان – و قبلاً با او زندگی می کرد. 37 او به همراه او سه دختر داشت: کارمن پاز (متولد 1941)، بئاتریز (1943-1977)، منشی دفتر در دوران ریاست جمهوری او، 35 و ایزابل (متولد 1945)، جامعه شناس و سیاستمدار. که او به عنوان معاون و بعداً سناتور خدمت خواهد کرد . 35 از آنها، سالوادور آلنده شش نوه داشت: گونزالو مزا آلنده، مارسیا تامبوتی آلنده ، کارمن سپولودا آلنده، مایا فرناندز آلنده ، آلخاندرو فرناندز آلنده و پابلو سپولودا آلنده. پنج تن از نوه های رئیس جمهور سابق شیلیایی هستند به جز الخاندرو، پسر خردسال بئاتریز آلنده، که در کوبا به دنیا آمده است. دولت کوبا نام خانوادگی نوه او الخاندرو را وارونه کرد و نام خانوادگی مادری او را در اولویت قرار داد تا از تغییر نام خانوادگی رئیس جمهور سابق جلوگیری کند. 38

تمایل آلنده به تئاتر همچنین نشان دهنده زمینه ای برای تفاهم با بوسی بود که در این تمایل مشترک بود. در مهم‌ترین نمایش‌های تئاتر ملی ، حضور او و تنچا رایج بود. یکی از علایق بزرگ او این بود که هنرپیشه محبوبش، مارس گونزالس را ببیند . «مارس سالوادور را هیجان زده کرد. از آن زمان من او را به تمام نمایش های برتر بردم. پس از آن، سالوادور هرگز نمایشی را از دست نداد. تنچا گفت من مارس را تحسین کردم. 39 خود می گوید: «بارها و بارها سالوادور آلنده با تنچا در آنتونیو واراس خواهد بود، او در پایان مراسم به استقبال مارس خواهد رفت، او یک کارت، چند گل برای او می فرستد». ادواردو لابارکا در کتاب سالوادور آلنده، بیوگرافی احساسی . از سوی دیگر، آلنده مدیر بزرگ اقامت این بازیگر زن در کوبا در سال 1967 بود. 40
زندگی سیاسی
آغاز

در سال 1929، در دوران دانشگاه، او سیاست با ورود به گروه آوانس – که بعداً مدیر آن شد – وارد 35 او در سال 1930 معاون FECH شد، اما به دلیل مخالفت با برخی از سمت‌های این گروه در ماه های قبل از سقوط دیکتاتوری کارلوس ایبانز دل کامپو ، از آن اخراج شد. 41 با وجود این، او به عنوان یک رهبر دانشجویی به فعالیت خود ادامه داد که باعث دستگیری او شد. هنگامی که او در زندان بود، متوجه شد که پدرش به دلیل یک مورد پیشرفته دیابت در حال مرگ است. به او اجازه خروج دادند و او در آخرین لحظات موفق شد او را ببیند. 42

آلنده پس از این اتفاقات دراماتیک در زندگی اش، خود را وقف به پایان رساندن خاطرات خود یعنی « بهداشت روانی و بزهکاری » و یافتن شغلی ثابت کرد، اما مجبور شد مدت زیادی از بیمارستان به بیمارستان رفتن را تجربه کند تا اینکه دستیار آسیب شناسی در بیمارستان کارلوس ون بورن شد. . 43
بنیاد حزب سوسیالیست شیلی؛ اولین مناصب دولتی و نمایندگی
سالوادور آلنده در لباس یک مبارز سوسیالیست.

در سال 1933، او در تأسیس حزب سوسیالیست شیلی (PS) – همراه با یوجنیو مات هورتادو ، مارمادوکو گروو ، اوجنیو گونزالس ، اسکار اشناکه و دیگران – شرکت کرد، 24 سازماندهی کرد ستاد مرکزی را در والپارایسو و در این حزب باقی ماند. طول عمر او دو سال بعد، او به فراماسونری پیوست . مدیر انجمن پزشکی در آن شهر و عضو فهرست ملی آن، در سال 1935 سردبیر بولتن پزشکی شیلی و سازماندهی مجله پزشکی اجتماعی آن بندر شد. 44

(FP) متعهد کرد او شدیداً خود را به پروژه جبهه مردمی – که سوسیالیست‌ها پس از کنگره عمومی در سال 1936 به آن پیوستند – و به زودی رئیس این سازمان در والپارایسو شد. در PS، او رئیس هسته (1933)، دبیر بخش (1934) و دبیر کمیته منطقه ای والپارایسو (1937-39) بود. 45

آلنده به کالاما سقوط در سال 1935 توسط رئیس جمهور آرتورو الساندری به مدت شش ماه 24 در بازگشت او نقش مهمی در قانون اساسی FP ایفا کرد و رئیس آن در والپارایسو شد. 24

او را به عنوان نامزد معاون گروه ششم دپارتمان کویلوتا و والپارایسو حزب او در انتخابات 1937 معرفی کرد و به همراه دو سوسیالیست دیگر در دوره 1937-1941 انتخاب شد. 35 او زندگی پارلمانی خود را با درخواست از رئیس اتاق مبنی بر قول و سوگند 17 نماینده سوسیالیست آغاز کرد که پذیرفته شد 46 و عمدتاً در اجرای لوایح مختلف مربوط به معضلات اجتماعی مشارکت داشت. در آن دوره قانونگذاری، او جایگزین کمیسیون دائمی روابط خارجی و عضو کمیسیون دائمی قانون کار و اجتماعی بود. 35

کمپین ریاست جمهوری پدرو آگویر سرودا، وزیر دولت و اولین درگیری ها در سوسیالیسم

رولاندو مرینو ریس ، اسکار شنیک و سالوادور آلنده در راهپیمایی جبهه مردمی ، در 9 ژوئن 1940.

آلنده در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری پدرو آگیره سرودا ، کمپین انتخاباتی را در والپارایسو اداره کرد. او پس از پیروزی در انتخابات، کرسی پارلمانی خود را ترک کرد – و واسکو والدبنیتو گارسیا جایگزین او شد 35 به دولت جدید آگویر سرودا ملحق شد به عنوان وزیر بهداشت و از 28 اوت 1939 47 در همان سال منتشر شد . La realidad medico-social chilena ، 24 اثری در مورد بهداشت عمومی با تأکید بر پزشکی اجتماعی، که به وضوح بیان می کند که عامل اصلی تعیین کننده سطح سلامت یک جمعیت، سطح اجتماعی-اقتصادی آن است. او در 2 آوریل 1942 سمت خود را ترک کرد. 35

از جمله دستاوردهای دوران وزیری اش، طبق گزارش او به کنگره در سال 1940، تولید و توزیع داروهای ضد بیماری های مقاربتی ، کاهش مرگ و میر ناشی از تیفوس ، بودجه دو میلیون پزو برای مراکز بهداشت عمومی، گسترش خدمات دندانپزشکی است. در مدارس و تحویل غذا برای دانش آموزان. 48 چند ماه پس از خروج حزب سوسیالیست از جبهه مردمی (FP)، آلنده به عنوان مدیر و سپس معاون صندوق بیمه اجباری کارگران اداره شد. 35

در راس حزب سوسیالیست؛ درگیری های داخلی در سوسیالیسم و ​​اولین سناتوری

شرایط رهبری آلنده در اوایل در حزب سوسیالیست آشکار شد. با این حال، به دلیل ماهیت خود جامعه، با کائودیلیسمو مشخص ، رهبری او با درگیری ها و اختلافات داخلی مرتبط بود . 24

در سال 1942، او دبیر کل حزب سوسیالیست شد، سمتی که تا ژوئن 1943 عهده . دیگری توسط Marmaduque Grove نمایندگی شد . 24 اولی، به نام جریان بهبودی ، پیشنهاد کرد که حزب باید همکاری با دولت خوان آنتونیو ریوس (1942-1946) را متوقف کند. دومی قرار بود به شرکت ادامه دهد. 24

آلنده به عنوان دبیر کل به دنبال ایجاد اتحاد دائمی با حزب کمونیست شیلی بود که برای اولین بار در حزب او مطرح شد. 35

در انتخابات پارلمانی 1945، او به عنوان سناتور نهمین گروه استانی والدیویا ، لانکیهو ، چیلوئه ، آیسن و ماگالانز برای دوره 1945-1953 35 او یک سناتور جایگزین در کمیسیون دائمی دولت بود و کمیسیون دائمی بهداشت، بهداشت و کمک های عمومی را که رئیس آن بود، یکپارچه کرد. وی همچنین عضو کمیسیون بودجه مختلط و کمیسیون مختلط مطالعه تمرکززدایی اداری بود. 35 در سال 1948، او به عنوان سفیر در مراسم تحلیف رئیس جمهور رومولو گالگوس فریره در ونزوئلا شرکت کرد. 35 او همچنین به عنوان معاون رئیس مجلس سنا بین 3 ژوئیه 1951 و 26 مه 1953 35

در طول کار خود، او در مدیریت قانون شماره 9263 سال 1952 که انجمن پزشکی شیلی (Colmed) را ایجاد کرد و قانون شماره 10383، که پایه و اساس خدمات بهداشت ملی (SNS) و خدمات تامین اجتماعی (Social Security Service) را ایجاد کرد، شرکت کرد. SSS)، هر دو در یک سال. 35 آلنده در سال 1949 به عنوان اولین رئیس کالج پزشکی انتخاب شد و تا سال 1963 در این سمت بود. 24

در همان زمان، در سال 1946، در چارچوب تقسیم سوسیالیسم ، او به حزب سوسیالیست مردمی (PSP) پیوست. 35 با این حال، بین سالهای 1950 و 1951 او به حزب سوسیالیست شیلی بازگشت. 35 اتحاد این گروه با حزب کمونیست – که در نتیجه ” قانون دفاع دائمی از دموکراسی ” از موجودیت قانونی آن حذف شده بود – جای خود را به بنیاد جبهه ملی خلق (فرناپ) داد. 35
1952; اولین پیشنهاد ریاست جمهوری

بار دیگر، در سال 1952، آلنده با مبارزه داخلی دیگری روبرو شد، این بار با رائول آمپوئرو ، که از خط “جبهه کارگری” دفاع می کرد. 24 آلنده و حامیانش طرفدار اتحادهای گسترده بودند. هنگامی که بخش آمپوئرو تصمیم گرفت از نامزدی کارلوس ایبانز دل کامپو حمایت کند، حزب منشعب شد. 24 در همان زمان، صنعت از غیرقانونی کردن کمونیسم حمایت کرد . 49 گروه های اقلیت در کنار آلنده ماندند و نامزدی خود را برای ریاست جمهوری برای اولین بار در انتخابات سپتامبر 1952 مطرح کردند ، در همان زمان او توسط فرناپ حمایت شد و 5.45 درصد آرا را به دست آورد. پدرو انریکه آلفونسو ، از حزب رادیکال (PR)، آرتورو مات لارین ، از حزب لیبرال (PL) و ایبانز دل کامپو ، مستقل، که با 46.79 درصد آرا برنده انتخابات شد. 35

هنگامی که در سنا، در 6 اوت 1952، او در یک رویارویی شدید با همتای خود، رائول رتیگ رادیکال ، به دلیل اختلافات فنی در مسائل کارگری شرکت کرد. تبادل نظر به یک کمون دوئل تفنگ در ماکول ختم شد 50 که در آن هر دو تیراندازی خود را از دست دادند حتی اگر برای کشتن شلیک کردند. بعد از ملاقات دوباره با هم دوست شدند. 51

سنای دوم؛ ایجاد جبهه اقدام مردمی و سفرهای خارج از کشور

در انتخابات پارلمانی 1953 ، او مجدداً به عنوان سناتور انتخاب شد، اما برای اولین گروه استانی تاراپاکا و آنتوفاگاستا ، دوره قانونگذاری 1953-1961. 35 او در کمیسیون دائمی بهداشت، بهداشت و کمک های اجتماعی، که رئیس آن بود، که نام کمیسیون دائمی بهداشت عمومی را به خود اختصاص داد، باقی ماند. 35 همچنین، کمیسیون پارلمانی سوسیالیست نیز عضو بود. 35 به همین ترتیب، از 26 مه 1953 تا 25 می 1955، معاونت ریاست مجلس سنا را ادامه داد. 35

او به عنوان سناتور به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) و در 10 اوت 1954 به جمهوری خلق چین ، به ریاست هیئتی از موسسه فرهنگ شیلی-چینی سفر کرد. 35

احزاب چپ شیلی متشکل از کمونیست و سوسیالیست بود . 24 اولین حزب کمونیست حزب، بزرگترین در آمریکای لاتین ، خارج از کوبا ، 24 با پایگاه اجتماعی اساساً طبقه کارگر و تعداد مهمی از روشنفکران بود. 24 سوسیالیست ها پایگاه سیاسی ناهمگون تری داشتند. 24

در سال 1955، پس از یک دوره رقابت مداوم بین این دو جریان، جبهه ملی خلق (فرناپ) تشکیل شد، ترکیبی سیاسی که به دنبال ادغام کل چپ از جمله حزب رادیکال بود . 24 آلنده به عنوان رئیس این ترکیب انتخاب شد. 24 فرناپ هشت سال، تا سال 1964 دوام آورد. 35

در سال 1959، او برای اولین بار از جمهوری کوبا دیدن کرد و در آنجا با بالاترین رهبر آن، فیدل کاسترو ملاقات کرد . 35
1958; نامزدی دوم ریاست جمهوری

سالوادور آلنده در قطار پیروزی ، در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 1958.

او مجدداً به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری سپتامبر 1958 با حمایت FRAP نامزد شد. با این حال، او انتخاب نشد، اگرچه در آن رای با 28.8 درصد آرا، تحت نظر نامزد پیروز، خورخه الساندری ، مقام دوم را به دست آورد . 35 این بار شکست آلنده به شرکت یک نامزد پوپولیست، آنتونیو زامورانو ، به نام “کشیش کاتاپیلکو” نسبت داده شد، که می‌توانست آرای بخش‌های مردمی را از بین ببرد. 52

سنای سوم

دشمنان او در حزب سوسیالیست سعی کردند او را از زندگی سیاسی دور کنند، و به همین دلیل، در انتخابات پارلمانی 1961، او را به سومین گروه استانی آکونکاگوا و والپارایسو فرستادند – جایی که پیروزی برای او دشوار بود زیرا می کرد. باروس آرای مردم را کنترل جیمی ، کمونیست و «دکتر فقرا» که کرسی را اشغال کرد- برای دوره قانونگذاری 1961-1969. آلنده پیروز شد و از شریک خود پیشی گرفت و به او رای کافی داد تا هر دو انتخاب شوند. او عضو کمیسیون دائمی روابط خارجی، دولت و بهداشت عمومی بود. 35

در حین اجرای سمت خود بار دیگر به خارج از کشور سفر کرد. در سال 1965 از کوبا و اروپا دیدن کرد و در آنجا به کشورهای سوسیالیستی سفر کرد. در ژوئیه 1967، او به نمایندگی از شیلی در اولین کنفرانس سازمان همبستگی آمریکای لاتین (OLAS)، که از توافق سه قاره ای در هاوانا در سال 1966 منعقد شد. نمایندگانی از 27 کشور در این نشست شرکت کردند. در سال 1967 در پنجاهمین سالگرد انقلاب شوروی شرکت کرد . پس از بازگشت، او از کوبا و مکزیک بازدید کرد و در آنجا تلاش کرد با رئیس جمهور سابق لازارو کاردناس دل ریو ملاقات کند. در سال 1969 او دوباره از کوبا، جمهوری دموکراتیک خلق کره ، جمهوری دموکراتیک ویتنام و کامبوج 35
1964; نامزدی سوم ریاست جمهوری

مارس به نفع آلنده در سال 1964.

او برای سومین بار در انتخابات سپتامبر 1964 نامزد ریاست جمهوری شد و بار دیگر نماینده FRAP بود. با این حال، او توسط ، دموکرات مسیحی ادواردو فری مونتالوا شکست خورد . 35

از ترس پیروزی آلنده، رای دهندگان جناح راست به جای رادیکال خولیو دوران ، که نامزد اولیه آنها بود، به فری روی آوردند. آلنده در مقابل دو سوم از سه سوم سیاست شیلی، برای سومین بار با 38.92 درصد آرا در مقابل فری 55.6 درصد شکست خورد. 53 اسناد از طبقه بندی خارج شده نشان می دهد که بین سال های 1962 و 1964، سیا بودجه مبارزات انتخاباتی فری را با 2.6 میلیون دلار تأمین کرد و 3 میلیون دلار را برای تبلیغات ضد آلنده هزینه کرد تا رأی دهندگان را علیه ائتلاف FRAP آلنده بترساند. سیا نقش او در پیروزی فری را موفقیت بزرگی می دانست. 54 خود سیا استدلال کرد که کمک به ساختار سازمانی و مالی برای مبارزات انتخاباتی فری، حمایتی که از دوران برای حفظ نامزدی خود به پیشنهاد فری (برای جلوگیری از رای دادن درصدی از رای دهندگانش به آلنده) و تبلیغات برای تحقیر آلنده “مواد ضروری برای موفقیت فری” بود. سیا به این نتیجه رسید که بدون کمک پنهانی در ایالات متحده ، شانس فری برای موفقیت بسیار کمتر بود، و آنها شک داشتند که پیشرفت مبارزات انتخاباتی او بدون این کمک به همین اندازه باشد. 55 56

ریاست مجلس سنا و آخرین سمت سناتوری

او نماد ملی سوسیالیسم معتدل بود و از 27 دسامبر 1966 به عنوان رئیس مجلس سنا فعالیت می کرد ، به گونه ای که وقتی در 15 مه 1969 35 روزنامه ال مرکوری را ترک کرد. گرایش محافظه کار .

بعداً، در انتخابات پارلمانی 1969 ، او را به یک کشتارگاه انتخاباتی دیگر فرستادند : دهمین گروه استانی Chiloé، Aysén و Magallanes، جایی که هیچ کس هیچ فرصتی را به او نسبت نداد، اما او به راحتی برای دوره 1969-1973 انتخاب شد. 57 35 n 1 دوره او به پایان نرسید زیرا در 3 نوامبر 1970 ریاست جمهوری را بر عهده گرفت . جانشین او آدونیس سپولودا شد که در 21 مه 1971 به سنا پیوست. 35
انتخابات ریاست جمهوری 1970
نوشتار اصلی: انتخابات ریاست جمهوری 1970 شیلی
جشن های پیروزی آلنده در انتخابات 1970 . تظاهرات در مقابل دانشگاه کاتولیک در آلامدا در سانتیاگو .
سالوادور آلنده به عنوان نامزد ریاست جمهوری در سال 1970.

) برای آلنده آسان نبود کسب نامزدی به عنوان نامزد اتحاد مردمی (متشکل از احزاب سوسیالیست ، کمونیست ، رادیکال ، سوسیال دموکرات ، MAPU و API . سه شکست او بر او سنگینی کرد و بسیاری از اعضای حزب PS به راه شیلیایی او به سوی سوسیالیسم اعتقاد نداشتند . اما او توانست بر سایر نامزدهای پیشین غالب شود، عمدتاً به دلیل کشش مهم آرا و حمایت قاطع حزب کمونیست (بیشتر از حزب خود آلنده).

مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 1970 سخت اما بدون خشونت بود. با اکثریت مطلق برنده شد اولین نظرسنجی ها خورخه الساندری ، کاندیدای جناح راست را . اما مبارزات انتخاباتی او عمدتاً به دلیل سن بالا رو به وخامت بود. او متهم به سالخوردگی و ابتلا به بیماری پارکینسون بود و فرماندهی خود تصمیم گرفت که برای نشان دادن سن نامزد، به استثنای تعطیلی کمپین، تجمعات گسترده برگزار نکند.

با قطعیت پیروزی الساندری، حامیان او به شدت عصبانی شدند هنگامی که در مصاحبه ای با ال مرکوریو ، در ، از ژنرال ارتش، رنه اشنایدر مورد نگرش ارتش در صورتی که هیچ یک از دو نامزد اکثریت مطلق را به دست نیاوردند، سوال شد. اشنایدر خاطرنشان کرد که کنگره عمومی باید همانطور که در قانون اساسی تعیین شده است، پاسخ دهد و ارتش به طور کامل به اصول نامه اساسی پایبند باشد (این اساس دکترین اشنایدر خواهد بود ). 58 الساندریستاها عصبانی بودند زیرا سنت این بود که هر کسی که اولین اکثریت ساده را به دست آورد، رئیس جمهور انتخاب می شد.

کاندیدای حزب دموکرات مسیحی ، رادومیرو تومیچ ، تفکر چپ گرا داشت که او را از رای دهندگان راست میانه که در انتخابات 1964 به ادواردو فری مونتالوا پیروز شده بودند، بیگانه کرد.

در همین حال، ایالات متحده از هیچ یک از نامزدهای مخالف آلنده حمایت قاطع نکرد، عمدتاً به این دلیل که نظرسنجی های خود الساندری را برنده نشان می داد. اگرچه آنها از طریق شرکت ITT (تلفن بین المللی و تلگراف؛ حدود 350000 دلار) مقداری سرمایه را به الساندری دریافت کردند، چنین مالی با بودجه ای که در طول مبارزات انتخاباتی فرای به او داده شد، زمانی که کمک های انتخاباتی نیز وجود داشت، قابل مقایسه نیست. 59

ادعا کرد که کمپین سیا آلنده 350000 دلار از کوبا دریافت کرده است ، در حالی که سیا 800000 تا 1000000 دلار برای تقلب در نتایج انتخابات هزینه کرده است. 60 کتابی که تحت نظارت سرویس اطلاعاتی بریتانیا MI6 توسط کریستوفر اندرو به همراه آرشیودار سابق شوروی واسیلی میتروژین نوشته شده است، بر اساس یادداشت های دست نویس دومی، استدلال می کند که آلنده 400000 دلار از اتحاد جماهیر شوروی 61 62 اسناد شوروی نشان می دهد که در سال 1970 400000 دلار توسط اتحاد جماهیر شوروی به حزب کمونیست شیلی داده شد. 63 احزاب اتحاد مردمی همچنین از آلمان شرقی برای کمک درخواست کردند که 15000 دلار و مواد تبلیغاتی در اختیار آنها قرار داد. 64

در 4 سپتامبر، انتخابات ریاست جمهوری در فضایی از نظم و آرامش برگزار شد و پس از نیمه شب، نتایج انتخابات مشخص شد: آلنده: 36.6٪; الساندری: 34.9%; و تومیک: 27.8 درصد. 65 اعتماد آلساندریستاها به ترس از یک دولت سوسیالیستی تبدیل شد، در حالی که آلندیستاها و حتی چندین حزب دموکرات مسیحی برای ابراز شادی خود به خیابان ها ریختند.

در واشنگتن دی سی ، ریچارد نیکسون دستور داد که آلنده از تصدی ریاست جمهوری جلوگیری شود. سیا دو طرح را برای جلوگیری از انتخاب آلنده در کنگره عمومی ترتیب داد (کنگره باید در 24 اکتبر بین دو اکثریت عالی انتخاب می کرد)، که به عنوان آهنگ اول و مسیر دو شناخته می شد :

آهنگ اول 66

شامل انتخاب الساندری توسط کنگره بود: او استعفا می داد و انتخابات جدیدی برگزار می شد که در آن جناح راست از ادواردو فری حمایت می کرد . نیز شناخته می شود این طرح به عنوان گامبیت فری . با این حال، این طرح عملی نشد. DC و UP پس از پیروزی خود به تفاهم رسیدند و وجود یک پیمان مخفی بین دو نامزد (تومیک و آلنده) فاش شد که در آن هر یک پیروزی دیگری را در صورت اختلاف بیش از 5000 رای و الساندری به رسمیت شناختند. ، فقط در صورتی که بیش از 100000 رای از هر دو آنها پیشی بگیرد. در نهایت، دموکراسی مسیحی برای حمایت از کنگره خواستار یک اساسنامه ضمانت‌های دموکراتیک شد که تضمین کند آلنده از قانون اساسی دور نخواهد شد. آهنگ یک باقی ماند فلاپ شد و به جای آن Track Two .
مسیر دو 67 شامل ایجاد جو بی ثباتی سیاسی بود ، به طوری که نیروهای مسلح مداخله کردند و انتخابات را باطل کردند. اعدام او به ژنرال روبرتو ویا سپرده شد که نقشه او ربودن فرمانده کل ارتش، ژنرال رنه اشنایدر ، مخفی کردن او و تحریک وضعیت بی ثباتی بود. در 22 اکتبر این نقشه اجرا شد، اما ژنرال هنگام تلاش برای دفاع از خود مورد اصابت گلوله مهاجمان قرار گرفت و بلافاصله متواری شدند. 68 راننده اش او را به بیمارستان نظامی برد و دو روز بعد در 25 ام درگذشت.

در ساعت 10:39 روز 24 اکتبر، رای گیری کنگره کامل به رهبری رئیس مجلس سنا توماس پابلو الورزا آغاز شد. حمایت 195 نماینده پارلمان: آلنده 153 رای در مقابل 35 رای خورخه الساندری و 7 رای خالی به دست آورد. در نتیجه، کنگره سالوادور آلنده را اعلام کرد. 69

ریاست جمهوری (1970-1973)

سال اول

سالوادور آلنده در 3 نوامبر 1970 رئیس جمهور شد.

در 3 نوامبر، آلنده ریاست کنگره ملی را بر عهده گرفت. سپس به کلیسای جامع رفت تا در مراسم مذهبی کلیسا که توسط همه کلیساهای شیلی جشن گرفته می شد شرکت کند. 70

رئیس اقتصادی دولت پدرو ووسکوویچ بود که طرح گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم را اجرا می کرد. طرح اتحاد مردمی برای دستیابی به «سوسیالیسم شیلیایی» شامل نکات زیر بود: 71

ملی کردن بخش های “کلیدی” اقتصاد.
ملی شدن معدن بزرگ مس .
تسریع اصلاحات ارضی
انجماد قیمت کالاها
افزایش دستمزد همه کارگران، پرداخت آنها با صدور بلیت.
اصلاح (با فضای سرخوشی اقتصادی) قانون اساسی و ایجاد اتاق واحد.

این اقدامات سیاست‌های اقتصادی سوسیالیستی (ملی‌سازی) را با سایر اقداماتی که بر احیای سریع اقتصادی پس از توزیع مجدد شدید ثروت متمرکز بودند، ترکیب کرد. 72 ملی شدن شرکت ها با استفاده از خلأهای قانونی خاص (قانون شماره 520، 1932) که مربوط به جمهوری سوسیالیستی بود، انجام شد . فرآیند به این صورت بود که وقتی شرکتی کلیدی برای اقتصاد تلقی می شد، تولید را متوقف می کرد، دولت می توانست مداخله کند تا بتواند دوباره تولید کند . این سیستم توسط مخالفان غیرقانونی تشخیص داده شد، اما توسط بازرسی کل جمهوری به عنوان قانونی مورد تایید قرار گرفت. 73

سیستم خرید سهام از طریق CORFO (Corporación de Fomento de la Producción) زمانی که شرکت یک شرکت سهامی عام بود نیز استفاده می شد.
سالوادور آلنده فرمان ابلاغی اصلاحات قانون اساسی را امضا می کند که ملی شدن مس را آغاز می کند.

در عوض، ملی شدن معدن با حمایت همه بخش های سیاسی انجام شد و قانون آن (شماره 17450 که در 15 جولای ابلاغ شد) به اتفاق آرا در کنگره ملی تصویب شد. 74 به شرکت‌های معدنی غرامت پرداخت می‌شود، اما با کسر «سود مازاد» که طی سال‌های گذشته به‌دلیل پرداخت مالیات کم بر اساس معیار بازده «معقول» 10 درصد از سال 1955 از این طریق به دست آورده‌اند. شرکت های آمریکایی Anaconda و Kennecott حتی یک پزو دریافت نکردند و در نهایت میلیون ها دلار به دولت شیلی بدهکار شدند. 75 آلنده در یک سخنرانی در طول سفر خود به نیویورک در سال 1972 به عنوان بخشی از جلسه ای در برابر سازمان ملل متحد از ملی شدن مس حمایت کرد و استدلال کرد که شرکت های معدنی آمریکای شمالی Kennecott و Anaconda نزدیک به چهار میلیارد دلار سود به دست آورده اند. دلار در دهه های اخیر

این اقدامات دولت آلنده باعث انگیزه ریچارد نیکسون و وزیر امور خارجه اش، هنری کیسینجر را ترویج می شود تا با انکار اعتبارات خارجی، تحریم علیه دولت آلنده 76 به نوبه خود، شرکت های مس برای تحریم مس شیلی در دادگاه های اروپایی درخواست کردند. 77 دو سال پس از کودتای نظامی که به دولت آلنده پایان داد، حکومت نظامی حکومت نظامی غرامتی بالغ بر 250 میلیون دلار به شرکت آناکوندا متعلق به خانواده‌های راکفلر و روچیلد پرداخت کرد.

شیلی که مجبور شد به دنبال منابع جایگزین تجارت و مالی باشد، از اتحاد جماهیر شوروی تعهداتی برای سرمایه گذاری حدود 400 میلیون دلار در شیلی طی شش سال آینده دریافت کرد.

تمبر پست GDR

دولت آلنده از دریافت کمک های اقتصادی بسیار کمتر از آنچه انتظار داشت از اتحاد جماهیر شوروی ناامید شد. تجارت بین دو کشور افزایش چشمگیری نداشت و اعتبارات عمدتاً به خرید تجهیزات شوروی مربوط می شد. همچنین، اعتبارات روسیه بسیار کمتر از اعتبارات ارائه شده توسط چین و کشورهای اروپای شرقی بود . هنگامی که آلنده در اواخر سال 1972 از اتحاد جماهیر شوروی بازدید کرد و به دنبال کمک بیشتر و خطوط اعتباری اضافی بود، او رد شد. 78

مورخ کریستوفر اندرو، بر اساس یادداشت‌های دست‌نویس بایگانی احتمالی KGB واسیلی میتروژین ، ادعا می‌کند که آلنده با KGB مرتبط بوده است. 79 با این حال، این باور که آلنده یک مامور KGB بود، جهانی نیست.

اظهارات ژنرال کا گ ب نیکولای لئونوف ، معاون سابق رئیس اداره اول کمیته امنیت دولتی KGB، نشان می دهد که اتحاد جماهیر شوروی از دولت آلنده از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی حمایت می کند. 80 لئونوف در مصاحبه ای در مرکز مطالعات عمومی (CEP) اظهار داشت که حمایت اقتصادی شوروی شامل بیش از 100 میلیون دلار اعتبار، سه قایق ماهیگیری (که 17000 تن ماهی منجمد را بین مردم توزیع می کرد)، کارخانه ها (مانند کمک). پس از زلزله 1971 ایلاپل ، 3100 تراکتور، 74000 تن گندم و بیش از یک میلیون قوطی شیر تغلیظ شده. 80

برای تعمیق اصلاحات ارضی ، قانون اصلاحات ارضی ادواردو فری همچنان مورد استفاده قرار می گرفت، که دارای چندین خلاء قانونی بود که اتحاد مردمی از آنها استفاده کرد و “تصرف زمین” توسط دهقانان را ترویج کرد و شرکت اصلاحات ارضی (CORA) را مصادره کرد. مزارع در پایان سال 1350، خلع ید بیش از 2 میلیون هکتار انجام شد. این تصرفات زمین به دلیل درگیری بین مالکان و دهقانان شروع به حواشی بیشتر و خشونت آمیز کردند. اولین کسی که کشته شد، رولاندو ماتوس، کشاورز کوچکی بود که هنگام دفاع از یک قطعه کوچک ملکی در جنوب شیلی در برابر کسانی که قصد داشتند آن را به زور تصرف کنند، به ضرب گلوله کشته شد. راست او را به شهادت رساند و یکی از تیپ های شوک را با نام او غسل تعمید داد. [ نیازمند منبع ]
آلنده از بالکن ریاست جمهوری با آگوستین لانوس ، رئیس جمهور آرژانتین دست تکان می دهد .

یخ زدگی قیمت ها و افزایش حقوق ها باید باعث تورم شده باشد، اما در شیلی 20 درصد ظرفیت تولید بیکار بود و قبل از افزایش قیمت ها، بازرگانان از این ظرفیت استفاده کردند و رشد اقتصادی ایجاد کردند. علاوه بر این، در تفکر اقتصاددانان وحدت مردمی، مسائل پولی دارای یک دوره زمانی بود که حداقل به صورت لحظه ای تورم ایجاد نمی کرد. و حداقل برای سال اول ، زمانی که پول دو برابر شد، تورم پایین بود و تولید ناخالص داخلی 8 درصد رشد کرد ، کار کرد . 81

همچنین به ترویج UP کمک کرد که پابلو نرودا ، شاعر ملی، مبارز کمونیست ، در جایزه نوبل ادبیات را دریافت همان سال کرد. با این جو، وحدت مردمی در انتخابات شهرداری فروردین 1350 به 73/49 درصد آرا رسید . 82

در پایان سال 1971، اولین مشکلات اقتصادی ظاهر شد. با کسری بودجه سرعتی شتابان از 5/3 درصد تولید ناخالص داخلی در سال 1970 به 8/9 درصد در سال 1971 افزایش یافت. اعتبار بخش عمومی، سیاست پولی از کنترل خارج می شود درصدی با رشد 124 . سطح ذخایر بین المللی از 394 میلیون دلار (1970) به 163 (1971) کاهش می یابد، که برای آن دولت وحدت مردمی خدمات بدهی خارجی را به حالت تعلیق در می آورد. رسید . پس از کاهش ناگهانی قیمت مس، تراز تجاری از مازاد 95 میلیونی در ابتدای دولت به کسری 90 میلیونی به دلیل افزایش دستمزدهای واقعی و کنترل قیمت، سود شرکت ها کاهش یافت. اولین نشانه های کمبود در سه ماهه دوم سال 1971 ظاهر شد که متأسفانه با ظهور بازار سیاه پر رونق پایان یافت . 83

در پایان آن سال، فیدل کاسترو به مدت سه هفته از شیلی دیدن کرد . او تقریباً یک ماه در سراسر کشور گشت و گذار کرد که مخالفان اتحاد مردمی را آزار داد. همچنین در آن تاریخ است که اولین علائم کمبود بویژه شکر ظاهر می شود . رهبر انقلاب کوبا در خلوت خود نسبت به مسیر صلح آمیز آلنده ابراز تردید کرد. [ نیازمند منبع ]

هزاران زن اپوزیسیون برای اعتراض به خیابان‌ها آمدند و در اعتراض به کمبود غذا، به اصطلاح « کاسرولازوس »، ظرف‌های خالی را کوبیدند . 84

در مراسم خداحافظی در استادیوم ملی ، فرمانده کوبایی گفت که او و همراهانش “نیامدند چیزهای منسوخ شده در تاریخ را بیاموزند… ما قبلاً به اندازه کافی در مورد آزادی های بورژوایی و سرمایه داری یاد گرفته ایم.” وی افزود: ما کاملاً مطمئن نیستیم که در این فرآیند منحصر به فرد، مردم شیلی سریعتر از مرتجعین یاد می گیرند. 85
سیاست خارجی دولت
رئیس جمهور سالوادور آلنده در بیست و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ، ایالات متحده آمریکا ، در 4 سپتامبر 1972.
رئیس جمهور آلنده در جریان سفر خود به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1972، با نقض پروتکل، کاروان را در میدان گلوریا در کیف (پایتخت فعلی اوکراین ) متوقف کرد تا با شهروندان صحبت کند.

سالوادور آلنده در شرایط دشوار بین المللی به قدرت رسید. در سال 1970، شیلی با ایالات متحده متحد شد. در جاهای دیگر آمریکای لاتین، برزیل، آرژانتین و بولیوی توسط دیکتاتوری های نظامی محافظه کار اداره می شدند (به زودی اروگوئه نیز به آنها ملحق می شود). کلمبیا و ونزوئلا نیز دارای دولت های محافظه کار اما منتخب دموکراتیک هستند. فقط کوبا، پرو و ​​مکزیک به تجربه سوسیالیستی شیلی با همدردی می نگرند. تحت ریاست جمهوری آلنده، شیلی به جنبش غیرمتعهدها پیوست، موقعیتی که در آن زمان تقریباً در آمریکای لاتین منحصر به فرد بود. 86

شیلی که تا آن زمان در مورد مرزهای ایدئولوژیک پرخاشگر بود، بدون توجه به رژیم سیاسی داخلی هر کشور، روابط دیپلماتیک و تجاری خود را متنوع کرد. دولت با دو کشور آمریکای لاتین (کوبا و گویان)، هفت کشور آفریقایی (کنگو، گینه استوایی، لیبی، ماداگاسکار، نیجریه، تانزانیا و زئیر)، سه کشور اروپایی (آلبانی، آلمان شرقی و مجارستان) روابط دیپلماتیک برقرار کرد. و هفت کشور آسیایی (افغانستان، بنگلادش، کامبوج، کره شمالی، چین، مغولستان، ویتنام جنوبی و ویتنام شمالی). با هیچ کشوری قطع نمی شود. 87

تلاش می کند تا ادغام آمریکای لاتین را ارتقا دهد. در شورای اقتصادی و اجتماعی آمریکای لاتین در سال 1971، گونزالو مارتنر گارسیا، نماینده شیلی، چهار پیشنهاد عمده را که توسط مورخ خورخه ماگاسیچ خلاصه شده است، فرموله کرد: «1) از ایالات متحده درخواست یک مهلت ده ساله بدهی خارجی برای تخصیص آن مبالغ به سیاست‌های توسعه شود. 2) ایجاد یک بانک مرکزی آمریکای لاتین که “ذخایر آمریکای لاتین را سرمایه گذاری می کند که 70 درصد آن در ایالات متحده است” و “سپرده ها و دارایی های منطقه” را دریافت می کند و عملیات بانک های مرکزی را برای محافظت از منطقه در برابر مالی هماهنگ می کند. آشفتگی…”؛ 3) ایجاد یک صندوق فناوری جهانی برای توسعه، که از کمک های اجباری مجوزها، فرآیندهای صنعتی و سایر صندوق های تحقیقاتی تغذیه می شود، به منظور محدود کردن سوء استفاده های مرتبط با مالکیت فناوری. 4) ایجاد یک سازمان آمریکای لاتین برای توسعه علم و فناوری متناسب با منطقه». 87

او شروع به مذاکره با بولیوی در مورد اختلاف تاریخی بین دو کشور کرد (این کشور از زمان جنگ اقیانوس آرام بین سال‌های 1879 و 1884 از دسترسی به دریا محروم بود) و ادعای دریایی بولیوی را پذیرفت. با این حال، پس از کودتای ژنرال بولیوی هوگو بانزر در اوت 1971، روابط دوباره تیره شد. در همان زمان، شیلی به هزاران تبعیدی سیاسی از کشورهای آمریکای لاتین تحت دیکتاتوری پناهندگی داد. 87

سالوادور آلنده آشکارا نفوذ سازمان کشورهای آمریکایی (OAS)، نهادی نزدیک به دولت ایالات متحده، و موافقتنامه عمومی تعرفه‌ها و تجارت (GATT) را که به نفع قدرتمندترین کشورها بود، رد کرد. از سوی دیگر، او از حامیان سرسخت کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD) است که به نظر او نماینده‌تر است زیرا اجازه می‌دهد در مورد مسائل اقتصادی و تجاری تحت شرایط قانونی برابر مذاکره شود. او همچنین در یک سخنرانی در مقابل UNCTAD، نسبت به سیاست ایالات متحده، ژاپن و جامعه اقتصادی اروپا برای رفع تدریجی موانع تجارت آزاد هشدار داد. او گفت که “آزادسازی تجارت (…) با یک ضربه قلم، مزایایی را که سیستم ترجیحات تعمیم یافته برای کشورهای در حال توسعه به ارمغان می آورد، پاک می کند.” 87

وزیران کشور

مقاله اصلی: ضمیمه: کابینه وزیران دولت سالوادور آلنده
قطبی شدن جامعه شیلی
سالوادور آلنده با گروه موسیقی ریاست جمهوری.

دموکراسی مسیحی، از طریق برنامه رادومیرو تومیک ، نزدیکی اولیه با اتحاد مردمی داشت. اما او به دلیل ترور وزیر سابق فرای، پرز زویوویچ ، توسط گروه VOP افراطی چپ ادموندو Vanguardia Organizada del Pueblo)، در ژوئن 1971، کوچ کرد حملات مطبوعات رسمی علیه او.

سپس دموکرات‌های مسیحی به حزب راست‌گرای ملی نزدیک شدند که به شدت از دولت فری مونتالوا انتقاد کرده بود. اولین اقدام مشترک آنها در انتخابات تکمیلی یک معاون در والپارایسو نامزد DC اتفاق افتاد که در آن اسکار مارین با حمایت PN پیروز شد. 89 با این حال، اتحاد فوراً تحکیم نشد، زیرا DC از حمایت از اتهام قانون اساسی PN علیه وزیر اقتصاد برای انتقال شرکت های خصوصی به دولت به شیوه ای – که آنها آن را غیرقانونی می دانستند – خودداری کرد.

پس از سه تلاش ناموفق برای متهم کردن، احزاب مخالف موافقت کردند که یک اتهام قانون اساسی علیه خوزه توها ، وزیر کشور، به دلیل مسئولیت وی در اعمال خشونت آمیز مطرح کنند. اتهامات مشابهی از سوی PN علیه وزرا مطرح شده بود، اما DC تا آن زمان از پیگیری آنها خودداری کرده بود. 89

آلنده توها را از وزارت کشور برکنار کرد، اما فوراً او را در کارنامه دفاعی قرار داد، در اقدامی که توسط مخالفان به عنوان تحریکی علیه کنگره تلقی می‌شود، اگرچه از نظر قانونی قابل اعتراض نیست. 90 اتحاد DC-PN با انتخابات تکمیلی برای معاون در Linares و برای سناتور در استان O’Higgins و Colchagua در ژانویه 1972 تثبیت شد. در Linares، DC از سرجیو دیز ناسیونالیست حمایت کرد ، در حالی که در سنا، ، دموکرات مسیحی حمایت کرد PN از رافائل مورنو . 89

در بعد حقوقی، DC و PN اصلاح قانون اساسی (پروژه Hamilton-Fuentealba) را تصویب کردند که سه حوزه کلیدی اقتصاد را تعریف می کرد و موانعی را برای طرح ملی شدن اتحاد مردمی ایجاد می کرد و ملی کردن ها و درخواست های انجام شده را بی اثر می کرد. قبلاً در لبه قانون. 91 رئیس جمهور این پروژه را وتو کرد و اصرار سنا برای تصویب آن تضاد نهادی ایجاد کرد.

در آن زمان خشونت های سیاسی تشدید شد. اقدامات MIR خود مانند تصرف زمین و کارخانه را تشدید کرد که در آن دولت از استفاده از نیروی پلیس خودداری کرد. در سمت راست، در پاسخ، گروه ملی‌گرای افراطی Patria y Libertad برخاست که اقدامات خرابکارانه و سنگربندی خود را تشدید کرد. 92 در همان زمان، تظاهرات له یا علیه دولت ادامه یافت که منجر به درگیری های خیابانی شدید شد. تیپ های مبارزات خیابانی شروع به ایجاد فضای نابردباری در کشور کردند.

اپوزیسیون با حمایت مطبوعات اپوزیسیون که بخشی از آن توسط سیا تامین مالی می شد، قوی تر شد. 93 روزنامه های El Mercurio ، La Segunda ، La Tercera ، Las Últimas Noticias ، La Prensa de Santiago ، La Tarde و Tribuna بی وقفه به دولت حمله کردند. مطبوعات رسمی هم در این فضای تقابل و رد صلاحیت حضور داشتند. قابل توجه در لیست La Nación , Las Noticias de Última Hora , El Siglo , Clarín و Puro Chile هستند . 94

رسانه‌های مخالف و اتحادیه‌های تجاری، شرکت تولید کاغذ و مقوا (که بیشتر به نام La Papelera شناخته می‌شود )، عرضه‌کننده و توزیع‌کننده کاغذ، به عنوان پرچم مبارزه خود برافراشتند. با ملی شدن آن، اپوزیسیون بیم داشت که دولت بتواند مطبوعات مخالف را کنترل کند و مطالبات آنها را ساکت کند. 95 در اینجا این یک تلاش برای سرکوب مالی برای ملی کردن آن بود، زیرا کارگران شرکت از ورود به حوزه اجتماعی اقتصاد آنطور که دولت می خواست خودداری کردند.

عدم تعادل اقتصادی

نوشتار اصلی: فروپاشی اقتصادی 1973 در شیلی

رشد اقتصاد متوقف شده بود . افزایش در دستمزد بخش دولتی ، گسترش یارانه ها به شرکت های دولتی و بدتر شدن جمع آوری مالیات ، که با محیط تورمی رو به رشدی سازگار نیست، کسری عمومی را به بزرگی چشمگیر ایجاد می کند. تمام این هزینه ها از طریق غیر ارگانیک پولی مسائل بانک مرکزی تامین می شد. نتیجه افزایش حجم کل پول در گردش از 173 درصد در سال 1972 درصد 1973 به سال 225 درصد در سال 1972 و 606 درصد در سال 1973، 98 بالاترین رقم در تاریخ شیلی (نگاه کنید به رکود تورمی )، دستمزدهای واقعی در سال 1972 به میزان -11.3 درصد و در سال 1973 – 38.6 درصد کاهش یافت، کسری بودجه به 25 درصد تولید ناخالص داخلی رسید و بدهی خارجی به 253 میلیون دلار افزایش یافت.

تثبیت رسمی قیمت ها کمبود و « بازار سیاه » را به همراه داشت که در آن محصولات با قیمت های چند برابری فروخته می شدند. تثبیت قیمت‌های دولتی – منع قیمت‌گذاری رایگان – و رکود اقتصادی باعث شد تا کالاهای اساسی مصرف‌کننده از خواربارفروشی‌ها و سوپرمارکت‌ها ناپدید شوند و به صف‌های طولانی مردم برای تهیه کالاهایشان منجر شود. دولت استدلال می کرد که کمبود و بازار سیاه ناشی از اقدامات گروه های مرتجع و “دشمنان مردم” است. کارگران و اتحادیه‌ها نیز در بازار سیاه شرکت کردند، زیرا بخشی از حقوق خود را به صورت غیرنقدی مطالبه کردند تا بعداً آن را در بازار سیاه بفروشند. 99

برای مقابله با کمبود، دولت JAPها (هیئت‌های عرضه و قیمت ) 100 ایجاد کرد که سبدهای کالا را بر اساس نیازهای واقعی خانواده‌ها توزیع می‌کرد. همراه با آن، در پایان سال 1972، دبیرخانه ملی توزیع ایجاد شد که تجارت عمده فروشی را متمرکز می کرد. این اطلاعیه‌ها مشکل را افزایش داد، زیرا خانواده‌ها سعی کردند تمام محصولات مصرفی را برای خود تامین کنند تا با جیره‌بندی آینده مواجه شوند . مؤسسات جدید به خودی خود ناکارآمد بودند، زیرا زیرساخت های لازم برای اعمال این سیستم سهمیه بندی وجود نداشت. 101

اعتصاب اکتبر

نوشتار اصلی: اعتصاب اکتبر 1972

وضعیت جدی اقتصادی و ترس از ملی شدن باعث شد انجمن کامیون داران به رهبری لئون ویلارین با حمایت سایر اتحادیه ها در ماه اکتبر دست به اعتصاب ملی بزنند و مشکلات توزیع را تشدید کنند. این اعتصاب از حمایت پولی سیا برخوردار بود، که برای سرنگونی دولت آلنده توطئه می کرد و همچنین منابعی را در اختیار روزنامه های مخالف، عمدتاً ال مرکوریو قرار می داد. 102 مخالفان و سایر اتحادیه های حرفه ای به بسیج پیوستند و به مهندسان، وکلا، دندانپزشکان، پزشکان، معلمان، دانشجویان و بسیاری دیگر پیوستند و کشور را عملاً فلج کردند. 103

معروف شد ارسال کردند کامیون داران خواسته های خود را در آنچه به سند شیلی که خواستار پایان تعطیلی رادیو، بانک واحد، “پایان خفقان تدریجی اقتصادی Papelera ” و سایر درخواست های مشابه بود. 104

اعتصاب با ورود اعضای نیروهای مسلح به وزارتخانه ها متوقف شد: فرمانده کل ارتش ، کارلوس پراتس ، در کشور؛ دریاسالار اسماعیل هوئرتا در کارهای عمومی و سرتیپ کلودیو سپولودا در معدن. 105 این کابینه تا انتخابات مجلس در اسفند 1352 دوام آورد.

تصویر عمومی

ادواردو هاموی، جامعه شناس، سه نظرسنجی عمومی در دوران حکومت سالوادور آلنده در سانتیاگو دی شیلی انجام داد. موافقت آلنده در آوریل 1972، ژانویه 1973 و فوریه 1973 به ترتیب 64.1، 40.8 و 49.6 درصد بود. 106

در راه کودتا

پس زمینه
سالوادور آلنده رای دادن در انتخابات پارلمانی 1973 .

در اسفند 1352 انتخابات مجلس برگزار شد . اپوزیسیون، که در CODE (کنفدراسیون دموکراسی) گروه بندی شده بودند، می خواستند دو سوم کنگره را به دست آورند. اگر او موفق می‌شد، می‌توانست آلنده را در قانون اساسی متهم کند و او را از ریاست جمهوری برکنار کند، اما UP 43.5 درصد آرا و کد 54.6 درصد آرا را به دست آورد. احزاب وحدت مردمی با معرفی خود در یک لیست موفق شدند نمایندگی خود را با سه نماینده و یک سناتور افزایش دهند. 107

آلنده که به دنبال راه حلی برای بحران بود، تلاش کرد تا با DC نزدیک شود که نتیجه ای نداشت.

به دلیل مخالفت حزب سوسیالیست (PS)، هیچ توافقی با دموکراسی مسیحی (DC) حاصل نشد، اگرچه حزب کمونیست، یک شریک ائتلافی، سعی کرد به تفاهم برسد. PS به همراه کارلوس آلتامیرانو شروع به ایجاد مشکلات جدی برای آلنده با اقدامات و سخنرانی های آتشین خود کردند. 108

تلاش دیگری برای نزدیکی توسط کاردینال رائول سیلوا هنریکز پیشنهاد شد که گفت و گوی بین آلنده و رئیس جمهور دی سی پاتریسیو آیلوین را ترویج می کرد تا به دنبال توافقی باشد که بتواند بر این وضعیت غلبه کند. اما دیالوگ رونق نیافت. به گفته کاردینال، شکست در جستجوی اجماع به دلیل ناسازگاری یو پی اس و مخالفت با گفتگو توسط ادواردو فری و تقاضای پاتریسیو آیلوین برای وزرای نظامی با اختیارات بسیار گسترده بود که UP را از قدرت خارج می کرد. مهمانی. 109

آلنده معتقد بود که اگر هنوز کودتا صورت نگرفته بود، به این دلیل بود که یاد فرمانده رنه اشنایدر و دکترین او (بر اساس آن نیروهای مسلح باید کاملاً به قانون اساسی و قوانین پایبند باشند) او را متوقف کرد. بخش‌های غیرنظامی مخالف، به‌ویژه زنان، در مقابل پادگان تظاهرات کردند و گندم و ذرت پرتاب کردند و القا کردند که آنها مرغ هستند. 110 با این حال، فرمانده کل، کارلوس پراتس بود، که با کودتا همراه نمی شد، بنابراین اگر سایر شاخه های نیروهای مسلح تلاش می کردند، در نهایت می توانستند با ارتش مقابله کنند و به یک جنگ غیرنظامی تبدیل شوند. در نتیجه حزب کمونیست کمپین “نه به جنگ داخلی” خود را راه اندازی کرد. 111

خشونت های خیابانی روز به روز شدیدتر شد و به سد صد مرگ ناشی از خشونت های سیاسی در دوران حکومت آلنده نزدیک شد. با پروژه مدرسه ملی متحد (ENU) که ​​می خواست آموزش در شیلی را تغییر دهد، کانون جدیدی از خشونت در میان بدن دانش آموزان ایجاد شد: از مدرسه ای مبتنی بر ارزش های سرمایه داری به مدرسه ای با ارزش های ” انسان جدید سوسیالیسم. این طرح همچنین «آموزش دائمی» را ادغام می‌کند و اگرچه این پروژه «در مراحل ابتدایی خود» بود، اما واکنش خشونت‌آمیز بخش‌های دانشجویی به رهبری نیروهای راست‌گرایانه وجود داشت. ( فدراسیون FEUC دانشجویان دانشگاه کاتولیک) خواستار دفاع از آزادی آموزشی در برابر “ابزار آگاهی سیاسی مارکسیسم” شد، که برای آن در درگیری های خیابانی با گروه های جوانان سوسیالیست و کمونیست درگیر شدند. ( فدراسیون FESES دانش آموزان متوسطه سانتیاگو) بین کسانی که از ENU حمایت کردند تقسیم شد، که در میان آنها رهبر بود. کامیلو اسکالونا ، و کسانی که آن را رد کردند، به ریاست میگل سالازار. سرانجام، این پروژه به درخواست کاردینال 112 و به دلیل مخالفت شدیدی که او در میان افسران نیروی دریایی پیدا کرد، به تعویق افتاد، زیرا وزیر آموزش سعی کرده بود مزیت های ENU را متقاعد کند. 113

در 17 آوریل، اعتصاب در معدن El Teniente به دلیل فرمول تعدیل حقوق آن آغاز شد که 74 روز به طول انجامید. پس از وقوع درگیری های خشونت آمیز در خیابان ها، منطقه ای که ماده معدنی در آن اعتصاب کرده بود، منطقه اضطراری اعلام شد. مخالفان از اعتصاب حمایت کردند و فیگوئروآ و بیتار وزرای مس را به اتهام نقض قانون کارگران مس برکنار کردند. 114

در 27 ژوئن، ژنرال کارلوس پراتس در یک حادثه گیج کننده درگیر شد که زمانی که او با وسیله نقلیه خود در حال حرکت بود، زمانی که آنها شروع به توهین به او از یک ماشین دیگر کردند، رخ داد. او که نتوانست از او فرار کند و آنچه را که با ژنرال اشنایدر اتفاق افتاده بود به خاطر آورد، به سمت ماشین شلیک کرد. پراتس پس از تأیید زن بودن راننده وسیله نقلیه و در حضور مطبوعات، به لاموندا رفت و در آنجا استعفای خود را به آلنده ارائه کرد و او آن را رد کرد. 115

در 29 ژوئن، هنگ دوم زرهی، به فرماندهی سرهنگ روبرتو سوپر ، با استفاده از چندین تانک، یک تانک‌بر و دو کامیون با هر کدام 40 نفر، قیام نظامی علیه دولت را رهبری کرد. شورشیان سعی کردند کاخ د لا موندا را که با نیروهای پادگان به رهبری کارلوس پراتس شخصاً رهبری می شد، تصرف کنند که جان خود را برای تسلیم شدن شورشیان به خطر انداخت. پناه بردند اعضای Patria y Libertad که کودتا را تشویق می کردند به سفارت اکوادور . نتیجه نهایی این تلاش به ” حمله تانک ” معروف شد که 22 کشته و 32 زخمی برجای گذاشت که بیشتر آنها غیرنظامی بودند. 116

تا اواسط سال 1973، اتحاد جماهیر شوروی تحویل سلاح (توپخانه، تانک) به ارتش شیلی را تایید کرد . با این حال، هنگامی که اخبار تلاش ارتش برای برکناری آلنده از طریق کودتا به مقامات شوروی رسید، محموله به کشور دیگری هدایت شد. 80

در 27 ژوئیه، دستیار نیروی دریایی رئیس جمهور، کاپیتان کشتی آرتورو آرایا توسط یک کماندوی Patria y Libertad ترور شد. این جنایت کشور را شوکه کرد، اما زمانی که در 7 آگوست نیروی دریایی گزارش داد که یک تلاش برای نفوذ در صفوف خود کشف کرده است، در پس زمینه محو شد. بازداشت شدگان اعلام کردند که قصد داشتند اسکادران را در 8 آگوست به دست بگیرند، افسران و درجه دارانی که به آنها نپیوستند را بکشند و والپارایسو را بمباران کنند. آنها همچنین اعتراف کردند که جلسات دوره ای با حضور کارلوس آلتامیرانو، اسکار گارتون و میگل انریکز برگزار کردند. نسخه دیگری به زودی منتشر شد، که در آن ملوانان بازداشت شده با رهبران چپ برای محکوم کردن تلاش برای کودتا در نیروی دریایی و اینکه اعترافات از طریق شکنجه گرفته شده بود، ملاقات کرده بودند. دادستانی نیروی دریایی درخواست استیضاح رهبران PS و MAPU را به دلیل تشویق سربازان به نافرمانی کرد، دادخواستی که قرار بود در 11 سپتامبر در دادگاه تجدیدنظر والپارایسو مشاهده شود. 117 118

در 9 آگوست، آلنده بار دیگر از افسران یونیفرم پوش خواست تا به کابینه بپیوندند، این بار با چهار تن از اعضای ارشد نیروهای مسلح، کارلوس پراتس (دفاع)، رائول مونترو کورنیخو (خزانه داری)، سزار رویز دانیائو (کارهای عمومی و حمل و نقل ). ) و خوزه ماریا سپولودا (سرزمین ها و استعمار)، در آنچه او «کابینه نجات ملی» نامید. کابینه به دنبال حل یک اعتصاب جدید از سوی شرکت‌های حمل و نقل بود که دولت را به عدم اجرای تعهدات پس از اعتصاب اکتبر که در 25 جولای آغاز شد، متهم کردند. 119 اعتصاب باعث کمبود جدی شد که تا پایان دولت آلنده ادامه داشت. خود رئیس جمهور تا آنجا پیش رفت که در 15 شهریور اعلام کرد که فقط سه یا چهار روز آرد باقی مانده است. 120 ژنرال رویز با این استدلال که قدرت کافی برای پایان دادن به اعتصاب را ندارد از سمت وزیری خود استعفا داد. آلنده خواستار استعفای خود از هر دو سمت، وزیر و فرمانده کل، شد و پست نظامی را به جای او ژنرال به عهده گرفت. گوستاوو لی . 121

بحران نهادی

قوه مجریه شروع به ایجاد درگیری عمیق با قوه قضاییه ، دستور بازگرداندن چندین شرکت به صاحبان آنها را با نیروی ویژه صادر کرده بود کرده بود که از اواسط سال 1972 با اعلام اقدامات پیشگیرانه به نفع دارایی های صاحبان آسیب دیده . در ژانویه 1973، شهردار سانتیاگو اعلام کرد که “برای اخراج هایی که توسط دادگاه های مختلف صنایع مورد مداخله قرار می گیرند، نیروی عمومی اعطا نخواهد شد.” 122 در 12 آوریل، دیوان عالی کشور نامه ای به رئیس جمهور ارسال کرد و او را متوجه کرد که رفتار شهردار «همه جنبه های بحران نظم قانونی را به دست می آورد، زیرا تصمیم خودسرانه و تک نفره یک مقام اداری با آن مواجه است. حکم یک قدرت دولتی 123 در مواجهه با امتناع مستمر مقامات وحدت مردمی از اجرای مصوبات قضایی، دیوان عالی کشور در ماه می با ارسال دو نامه جدید، «برای چندمین بار از برخورد غیرقانونی مقامات اداری در مداخله غیرقانونی در امور قضایی دادگاه با اعلام اینکه نگرش رئیس جمهور نمایانگر “تجزیه اجباری یا قریب الوقوع قانونی بودن کشور” به پایان رسید. 124

حامیان دولت کمپینی را به راه انداختند و به «پیرمردهای لعنتی» در قوه قضاییه حمله کردند. 125 آلنده در ژوئن به دادگاه عالی پاسخ داد و استدلال کرد که مقامات نمی توانند بی رویه از پلیس محافظت کنند، زیرا این می تواند منجر به موقعیت هایی شود که صلح اجتماعی و نظم عمومی را تهدید می کند، از این رو مقامات مجبور هستند استفاده از نیروی عمومی را در نظر بگیرند. . وی در پایان گفت: «عدم درک آشکاری از سوی برخی بخش‌های قوه قضائیه از روند تحولی که کشور در حال انجام است و بیانگر اشتیاق توده‌های بزرگ غفلت‌شده به عدالت اجتماعی است، وجود دارد. در عمل هم قانون و هم رویه های قضایی در خدمت منافع متاثر از تحولات قرار می گیرند». 126 دیوان در نظر گرفت که پاسخ رئیس جمهور موجب تحریف قانون، اغراق در اهمیت وظایف اداری و کاهش کارکرد قضایی می شود و آن نامه را به «تلاشی برای تسلیم قضاوت آزادانه قوه قضاییه به نیازهای سیاسی دولت» متهم می کند. از طریق جستجوی تفاسیر اجباری از احکام قانون اساسی و قوانین». 127

حزب ملی با استفاده از اصل 43 قانون اساسی به دنبال برکناری قانونی رئیس‌جمهور بود تا رئیس‌جمهور را از کار افتاده و انتخابات جدید را برگزار کند. دموکرات‌های مسیحی در قانون اساسی بودن این مانور تردید داشتند، اما سناتور لوئیس بوسی آن‌ها را متقاعد کرد که یک ماده قانون اساسی دیگر، در مورد اختیارات نظارتی اتاق، برای دستیابی به توافقی را اعمال کنند که به رئیس‌جمهور و وزرای او ابلاغ شود. 128 در 22 اوت، مجلس نمایندگان موافقتنامه نقض جدی نظم نهادی و حقوقی جمهوری را تصویب کرد که در آن دولت متهم به ارتکاب تخلفات مختلف از جمله اعمال اقدامات کنترلی اقتصادی و سیاسی برای ایجاد آن شد. یک سیستم توتالیتر، نقض ضمانت‌های قانون اساسی، رهبری یک کمپین توهین آمیز علیه دیوان عالی، نقض آزادی بیان، سرکوب خشونت‌آمیز مخالفان و تلاش برای نفوذ سیاسی در نیروهای مسلح. این توافق با درخواست از وزرای نظامی برای پایان دادن فوری به شرایط فوق به پایان رسید. 129

نظر برخی اتحادیه ها به اعلامیه اتاق اضافه شد. انجمن پزشکی نامه ای به رئیس جمهور ارسال کرد و خواستار استعفای وی شد 130 و کانون وکلای دادگستری اعلام کرد که این شرایط موانعی ایجاد کرده است که «اجرای شرایط، با اختیارات و با رعایت شرایط را برای رئیس جمهور دشوار می کند. شأن و منزلتی که قانون اساسی سیاسی دولت به آن موقعیت می‌دهد». 131

رویدادهای قبل از کودتا

این کودتا عملاً توسط کل رده بالای نیروی دریایی به جز دریاسالار رائول مونترو طراحی شد، اما او منزوی شد و نیروی دریایی از معاون دریاسالار خوزه توریبیو مرینو اطاعت کرد. در هوانوردی نیز همین اتفاق افتاد، به جز ژنرال سزار رویز ، رئیس سازمان. اما، زمانی که دومی از وزارت فواید عمومی و حمل و نقل، سمتی که در نتیجه «تانکوتازو» به عهده گرفته بود، کناره‌گیری کرد، آلنده درخواست استعفای خود را از هر دو سمت، وزیر و فرمانده کرد و به جای او، ژنرال گوستاوو منصب نظامی را به عهده گرفت. لی ، مخالف دولت. ارتش تقسیم شده بود، اما تعادل بیشتر و بیشتر به سمت گزینه کودتا سنگین می شد. در Carabineros بیش از دو یا سه ژنرال با ارشدیت پایین نبود، از جمله ژنرال سزار مندوزا .

نیروهای مسلح مدتها قبل از اینکه به آن فکر کنند آماده انجام یک کودتای نظامی بودند. ارتش ” طرح های ضد شورش در صورتی که براندازی نیروهای نظمیه را تحت الشعاع قرار داد، ” داشت. این طرح به این صورت بود که کشور به بخش‌های مختلف تقسیم شد و برای هر یک برنامه عملیاتی برای مقابله با شورش‌های احتمالی تنظیم شد. این طرح پایه خام توطئه گران خواهد بود که فقط باید آن را با شرایط جدید تطبیق می دادند.

در 21 آگوست تظاهراتی از همسران ژنرال ها در مقابل خانه پراتس آغاز شد که در آنجا چندین افسر لباس شخصی نیز برای اعتراض به او وارد شدند. به او توهین و سنگسار شد و وقتی کارابینروها تظاهرات را شکستند، دوباره سازماندهی کردند. 132 به محل رسیدند آگوستو پینوشه (که “دوم” پراتس در نظر گرفته می شود)، آلنده و وزیرانش . همه آنها هو شدند. او افسرده و سرخورده از ژنرال ها خواست تا وفاداری خود را به او تأیید کنند، همانطور که فقط عده کمی انجام دادند، او تصمیم گرفت که افسر فرمانده را استعفا دهد. آلنده پینوشه را که رزومه ای طولانی به عنوان یک سرباز حرفه ای و غیرسیاسی داشت، برای این سمت توصیه کرد که در 23 اوت به عنوان فرمانده کل ارتش معرفی شد.

در 7 سپتامبر، دریاسالار مرینو، ژنرال فرمانده سپاه تفنگداران دریایی، دریاسالار عقب هویدوبرو، نامه ای را که بر روی یک کاغذ کوچک نوشته شده بود، فرستاد که پینوشه و لی را متعهد می کرد تا نیروهای خود را تا 11 سپتامبر مستقر کنند و ساعت 6 صبح در والپارایسو: پشت سر آنها باید قرارداد را امضا می کردند.

در جلسه ای در نهم، آلنده به پینوشه از قصد خود برای همه پرسی گفت . در همان روز پینوشه به کودتا پیوست.
رفراندوم شکست خورده

ابلاغ اصلاحات قانون اساسی در سه حوزه اقتصادی، بحران نهادی را عمیق تر کرد. کنگره وتوی رئیس جمهور را با اکثریت ساده رد کرده بود، که به آلنده اجازه داد استدلال کند که رد باید با دو سوم باشد. مخالفان خواستار برگزاری همه پرسی برای غلبه بر بن بست قانون اساسی شدند، اما آلنده این ایده را رد کرد. ، مشورت با دیوان محاسبات در مورد امکان ابلاغ جزئی اصلاحات، در مواردی که در آن مناقشه وجود نداشت شد. دیوان محاسبات این مصوبه جزئی را رد کرد، اما خود را از قضاوت در مورد اینکه چه کسی در تفسیر حق وتو درست است معذور کرد. 133

آلنده به دادگاه قانون اساسی شکایت کرد ، اما این نهاد خود را برای حل و فصل موضوع ناتوان اعلام کرد. آلنده سپس تصمیم گرفت خروج از همه‌پرسی را امتحان کند که قبلاً آن را رد کرده بود، اما در این مناسبت آن را به عنوان یک اعلامیه در مورد دولت خود تفسیر کرد. 133

مشکل رئیس جمهور با احزاب وحدت مردمی بود که ایده همه‌پرسی را نمی‌پذیرفتند. حزب سوسیالیست بر این باور بود که از دستاوردهای به دست آمده چشم پوشی می کند. بخشی از MAPU و چپ مسیحی درون کمیته از موضع سوسیالیستی حمایت کردند و MIR از این ایده چنان خشمگین شد که اعضای آن دیگر او را «رفیق» خطاب نکردند و از این پس او را «آقا» خطاب کردند. تنها سنگر آلنده، در آن زمان، MAPU Obrero y Campesino، از بخش معتدل، حزب رادیکال، و عمدتاً حزب کمونیست بود که ایده او را در مورد ” مسیر صلح آمیز سوسیالیسم ” مشترک بود. آلنده دوباره ایده همه‌پرسی را در آغاز سپتامبر امتحان کرد، اما ناسازگاری حزب سوسیالیست حفظ شد. حرکتی از سوی اورلاندو لتلیر ، وزیر دفاع، حزب PS را متقاعد کرد که حق وتوی خود را پس بگیرد، اما این حرکت در شب 10 سپتامبر و با کودتا در جریان بود. 134

در طول شب 10-11 سپتامبر، آلنده با وزیران و مشاوران خود در مورد سخنرانی برای ملت برای برگزاری همه‌پرسی صحبت کرد. وی در این پیام اعلام کرد که بحث پروژه های قانونگذاری در نظر گرفته شده در مذاکرات با DC را به فوریت بررسی خواهد کرد. اگر توافقی برای تصویب پروژه ها وجود داشت، او اصلاحات قانون اساسی را که هنوز معلق مانده بود، اعلام می کرد. اگر مصالحه ای حاصل نمی شد، همه پرسی برگزار می شد. آلنده فکر می کرد که این تماس تنش با ارتش را برطرف می کند. 135
در 11 سپتامبر
نوشتارهای اصلی: کودتای 1973 شیلی و مرگ سالوادور آلنده .

بمباران کاخ لاموندا

در ساعت 16:00 روز 10 سپتامبر، اسکادران طبق برنامه برای شرکت در مانورهای دریایی بین المللی یونیتاس حرکت کرد . در همین حال، ارتش با استناد به سرنگونی احتمالی آلتامیرانو و گارتون، که پینوشه به وزیر دفاع اورلاندو لتلیر توضیح داد، خود را پادگان کرد.

در سحرگاه 11 سپتامبر، جوخه به والپارایسو بازگشت و نیروهای مسلح شهر را تصرف کردند. به آلنده تلفنی گفته شد که تفنگداران دریایی در خیابان ها هستند و شروع به گرفتن مواضع جنگی کرده اند. آلنده که در اقامتگاهش در توماس مورو بود، خواست تا با پینوشه و لی ارتباط برقرار کند، اما آنها پیدا نشدند.

حدود ساعت 7 صبح آلنده با فیات 125 خود و GAP (گروه دوستان شخصی) به سمت قصر د لا موندا حرکت کردند و بیست دقیقه بعد به آنجا رسیدند. آلنده یک تفنگ AK-47 حمل کرد و GAP با دو مسلسل و سه نارنجک انداز RPG-7 ، علاوه بر سلاح های شخصی وارد کاخ دولت شد. 136

در همان زمان پینوشه به فرماندهی مخابرات رسید. شبکه های ارتباطی با سایر شاخه های نیروهای مسلح سازماندهی شد، به ویژه با لی، که در آکادمی جنگ هوایی بود، و با پاتریسیو کارواخال ، که هماهنگ کننده کودتا بود. 137

سپولودا، مدیر کل کارابینروها، به لاموندا رسید و به او اطمینان داد که کارابینروها به دولت وفادار می مانند، بدون توجه به اینکه کارابینروها توسط ژنرال مندوزا و یووان کنترل می شوند. 138

Cadena Democrática که توسط ایستگاه های رادیویی معدن و کشاورزی تشکیل شد، اولین اعلامیه نظامی را صادر کرد. 139 آلنده مجبور شد فوراً موقعیت خود را به هیئت حاکمه ، متشکل از فرماندهان عالی نیروهای مسلح: پینوشه، لی، مرینو و مندوزا (دو نفر آخری که اخیراً به عنوان فرماندهان عالی شاخه‌های خود، نیروی دریایی و نیروی دریایی منصوب شده‌اند، واگذار کند. کارابینروها). به رئیس جمهور هم اولتیماتوم داده شد که اگر لاموندا تا ساعت 11 بیرون نمی شد، مورد حمله زمینی و هوایی قرار می گرفت. کارابینروها تانک ها و پرسنل مستقر در مقابل کاخ دولت را بیرون کشیدند. 140

ارتش با لاموندا تماس گرفت و پیشنهاد برکناری رئیس جمهور از کشور را داد، اما آلنده این پیشنهاد را رد کرد. پینوشه با کارواخال تماس گرفت که رئیس جمهور از تسلیم امتناع کرد. در ساعت 9:55 تانک های ژنرال خاویر پالاسیوس وارد محیط لاموندا شدند. تک تیراندازان مستقر در ساختمان های اطراف سعی کردند آنها را دفع کنند که در نتیجه تیراندازی شد. 141

وقتی لاموندا توسط ارتش محاصره شد، در ساعت 10:15، از طریق رادیو ماگالان – تنها رادیویی که برای دولت مساعد بود و هنوز ساکت نشده بود- آلنده آخرین پیام خود را به ملت صادر کرد . 142 در یکی از فرازهای سخنان خود چنین تأمل کرد: 24

“در گذر تاریخی قرار می‌گیرم، با جانم برای وفاداری مردم می‌پردازم و به شما می‌گویم مطمئن باشید که بذری را که به وجدان هزاران شیلیایی می‌رسانیم، نمی‌توان قطعی کور کرد… شما ادامه دهید. این را بدانید که خیلی زود بلوارهای بزرگ باز خواهند شد، جایی که انسان آزاد برای ساختن جامعه ای بهتر از آنجا عبور خواهد کرد. زنده باد شیلی، زنده باد مردم، زنده باد کارگران!»
سالوادور آلنده، 11 سپتامبر 1973.

در ساعت 10:30 صبح، تانک ها به سمت لاموندا آتش گشودند. آنها توسط تانک ها و پیاده نظام دنبال شدند، آتشی که توسط اعضای GAP و تک تیراندازان مستقر در ساختمان های اطراف پاسخ داده شد. 143

کارواخال دوباره با پینوشه ارتباط برقرار کرد و او را از قصد گفتگو آگاه کرد. پینوشه خواستار «تسلیم بی قید و شرط» شد. 144

در ساعت 11:52، جنگنده بمب افکن هاوکر هانتر حمله خود را به La Moneda آغاز کردند و چهار بار راکت های خود را به سمت خانه دولت شلیک کردند و خسارات ویرانگری به بار آوردند. دو هواپیمای دیگر مقر ریاست جمهوری توماس مورو را بمباران کردند که در آن زمان توسط اعضای GAP که موفق به رسیدن با آلنده نشدند از آن دفاع کردند. 145

حمله به کاخ دولت با استفاده از گاز اشک آور ادامه یافت، اما با مشاهده اینکه لاموندا همچنان حاضر به تسلیم نشد، در ساعت 2:20 بعد از ظهر، ژنرال پالاسیوس تصمیم به تصرف آن گرفت و گروهی از سربازان را برای تخریب دروازه کاخ فرستاد. 146

تفنگ تهاجمی AK-47 روسی، با استوک تاشو، همان نوعی که آلنده برای خودکشی استفاده کرد.

آلنده تصمیم گرفت تسلیم شود و سلاح هایش را زمین بگذارد. سپس – بنا به شهادت یکی از پزشکانش به نام پاتریسیو گییون که برای برداشتن ماسک گاز خود بازگشته بود، با تفنگ AK-47 با چوب تاشو، با شلیک گلوله به چانه خود، منفجر کردن طاق جمجمه و خودکشی کرد. در حال مرگ فوری 147 پالاسیوس وارد Salón Independencia شد و آلنده و دکتر Guijón را ملاقات کرد. او رئیس جمهور را به خاطر ساعت عظیم Jaeger-LeCoultre خود شناخت . او با افسر رادیو تماس گرفت و گزارش کوتاه خود را ارائه کرد: «ماموریت انجام شد. سکه گرفته شد، رئیس جمهور مرد.

بعدازظهر هیئت رئیسه تشکیل شد. به جز چند درگیری در مکان‌های منزوی در سانتیاگو، حکومت نظامی کل کشور را تحت کنترل داشت. اتحاد مردمی و رئیس آن مرده بودند و شانزده سال و نیم دیکتاتوری نظامی آغاز شد.

تشییع جنازه

مقبره (سمت چپ) و مقبره سالوادور آلنده (راست) در گورستان عمومی .

بقایای او در قبرستان سانتا اینس د وینیا دل مار ، بدون پلاکی که هویت او را نشان دهد، در مراسمی محتاطانه که فقط هورتنسیا بوسی، لورا آلنده و دو برادرزاده رئیس جمهور، پاتریسیو و جیمی گروو، می توانند در آن شرکت کنند، به خاک سپرده شد. به فرمانده FACH روبرتو سانچز. 148 آلنده برای یک سال و ده ماه “ناپدید” شد. مرگ او اخیراً در 7 جولای 1975 به شماره 593 در سازمان ثبت احوال استقلال به ثبت رسیده است 149

تقریباً 18 سال بعد، در 4 سپتامبر 1990، به دستور رئیس جمهور پاتریسیو آیلوین ، سالوادور آلنده تشییع جنازه جدیدی دریافت کرد، اما این بار عظیم و با افتخارات دولتی که به عنوان رئیس جمهور سابق به او مربوط می شد.

 

 

 

 

 

پاتریک آیلوین

“Aylwin” به اینجا تغییر مسیر می دهد. برای دیگر کاربردها، آیلوین (ابهام‌زدایی) را ببینید .
در این نام اسپانیایی ، نام خانوادگی اول یا پدری خانوادگی و نام Aylwin دوم یا مادری Azócar است .
پاتریک آیلوین
Aylwin Banda.jpg
پرتره رسمی، 1990
سی امین رئیس جمهور شیلی
در دفتر
11 مارس 1990 – 11 مارس 1994
قبل از آگوستو پینوشه اوگارته
موفق شد توسط ادواردو فری رویز تگل
رئیس مجلس سنای شیلی
در دفتر
12 ژانویه 1971 – 22 مه 1972
قبل از توماس پابلو الورزا
موفق شد توسط خوزه ایگناسیو پالما
سناتور جمهوری شیلی
برای گروه بندی استانی ششم (کوریکو، تالکا، لینارس و ماول)
در دفتر
15 مه 1965 – 11 سپتامبر 1973
جزئیات شخصی
بدنیا آمدن پاتریسیو آیلوین آزوکار

26 نوامبر 1918
وینا دل مار ، شیلی
فوت کرد 19 آوریل 2016 (سن 97)
سانتیاگو ، شیلی
محل استراحت گورستان عمومی سانتیاگو، سانتیاگو
حزب سیاسی حزب دموکرات مسیحی
همسر لئونور اویارزون ایوانوویچ
( م. 1948)
فرزندان 5
آلما مادر دانشگاه شیلی
اشتغال وکیل
امضا

Patricio Aylwin Azócar OMCh ( تلفظ اسپانیایی: [paˈtɾisjo ˈelwin aˈsokaɾ] ( گوش کن ) ؛ ۲۶ نوامبر ۱۹۱۸ – ۱۹ آوریل ۲۰۱۶) سیاستمدار شیلیایی از حزب دموکرات مسیحی ، وکیل، نویسنده، استاد و سناتور سابق بود. او اولین رئیس جمهور شیلی پس از دیکتاتور آگوستو پینوشه بود و انتخاب او نشان دهنده گذار شیلی به دموکراسی در سال 1990 بود.

علی‌رغم مقاومت عناصر ارتش و دولت شیلی پس از انتخاب، آیلوین در حمایت از کمیسیون ملی حقیقت و آشتی شیلی که خشونت‌های سیستماتیک دیکتاتوری را افشا می‌کرد، سرسخت بود. [1]

زندگی اولیه

آیلوین، بزرگترین فرزند از پنج فرزند میگل آیلوین و لورا آزوکار، در وینیا دل مار به دنیا آمد . او که یک دانشجوی ممتاز بود، در سال 1943 در دانشکده حقوق دانشگاه شیلی ثبت نام کرد و در آنجا وکیل شد، با بالاترین امتیاز در سال 1943. او به عنوان استاد حقوق اداری، ابتدا در دانشگاه شیلی (1946-1967) و همچنین خدمت کرد. در دانشکده حقوق دانشگاه کاتولیک پاپی شیلی (1952-1960). او همچنین استاد آموزش مدنی و اقتصاد سیاسی در موسسه ملی (1946-1963) بود. [2] برادر او، آندرس ، نیز یک سیاستمدار بود. [3]

در 29 سپتامبر 1948 با لئونور اویارزون ایوانوویچ ازدواج کرد . آنها پنج فرزند داشتند (دختر او ماریانا در دولت های بعدی به عنوان وزیر کار می کرد) و 14 نوه (در میان آنها، ) مشهور تلویزیونی و فیلم بازیگر پاز باسکونان . [4]

حرفه سیاسی

رئیس جمهور سالوادور آلنده با سناتور آن زمان آیلوین

این بخش به نقل قول های اضافی برای تأیید نیاز دارد . لطفاً به بهبود این مقاله با افزودن نقل قول به منابع معتبر کمک کنید . اطلاعات بدون مرجع ممکن است مشکل ایجاد کرده و پاک شوند.
یافتن منابع: “Patricio Aylwin” – اخبار · روزنامه ها · کتاب ها · محقق · JSTOR ( دسامبر 2016 ) ( با نحوه و زمان حذف این پیام الگو آشنا شوید )

مشارکت آیلوین در سیاست در سال 1945، زمانی که او به فالانژ ناسیونال پیوست، آغاز شد . بعداً او در سال‌های 1950–1951 به ریاست فالانژ انتخاب شد. [5] [6] هنگامی که آن حزب به حزب دموکرات مسیحی شیلی تبدیل شد ، او هفت دوره به عنوان رئیس آن بین سال‌های 1958 و 1989 خدمت کرد.

در کنگره ملی انتخاب شد در سال 1965 او به عنوان سناتور . در سال 1971 رئیس مجلس سنا شد. در دوران حکومت اتحاد مردمی به ریاست سالوادور آلنده ، او همچنین رئیس حزب خود بود و اپوزیسیون دموکراتیک آلنده را در داخل و خارج کنگره رهبری کرد. [7] او تا حدودی به تلاش برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز برای بحران سیاسی کشور اعتبار دارد. آیلوین با بی اعتمادی به آلنده، «از رئیس جمهور درخواست کرد که فقط مردان نظامی را در کابینه خود به عنوان دلیلی بر قصد صادقانه خود منصوب کند» که آلنده فقط تا حدی این کار را انجام داد، و آیلوین «ظاهراً در کنار نیروهای طرفدار کودتا قرار گرفت و معتقد بود که ارتش دموکراسی را به دولت باز خواهد گرداند. ملت.” [8] او خیلی صریح گفت که بین «دیکتاتوری مارکسیستی و دیکتاتوری ارتش ما، من دومی را انتخاب خواهم کرد». [9]

آیلوین تا سال 1976 رئیس حزب دموکرات مسیحی بود و پس از مرگ رهبر این حزب، ادواردو فری ، در سال 1982، حزب خود را در دوران دیکتاتوری نظامی رهبری کرد. بعداً او به تأسیس گروه 24 مطالعات قانون اساسی کمک کرد تا بخش‌های دموکراتیک کشور را علیه دیکتاتوری متحد کند. در سال 1979 او به عنوان سخنگوی گروه مخالف همه‌پرسی که قانون اساسی جدید را تصویب کرد، خدمت کرد.
لوگوی کمپین نه، el arcoíris (رنگین کمان).

در سال 1982، آیلوین به عنوان معاون رئیس جمهور دموکرات مسیحی انتخاب شد. او از اولین کسانی بود که از پذیرش قانون اساسی به عنوان یک واقعیت به منظور تسهیل بازگشت به دموکراسی حمایت کرد. اپوزیسیون در نهایت استانداردهای قانونی تحمیل شده توسط رژیم پینوشه را برآورده کرد و در همه‌پرسی سال 1988 شرکت کرد. [ نیازمند منبع ]

در 5 اکتبر 1988، همه پرسی ملی شیلی برگزار شد. رای “آری” به پینوشه هشت سال دیگر رئیس جمهور می شود. علیرغم اینکه انتظار می رفت پینوشه برای مدت طولانی رای داده شود، کمپین «نه» پیروز شد، تا حدی به دلیل یک کمپین رسانه ای عالی که در فیلم شماره 2012 به تصویر کشیده شد . پاتریسیو آیلوین در مرکز جنبشی بود که ژنرال پینوشه را شکست داد. [10] پس از همه‌پرسی، او در مذاکراتی شرکت کرد که منجر به توافق دولت و مخالفان بر سر 54 اصلاحات قانون اساسی شد و بدین ترتیب انتقال صلح‌آمیز از 16 سال دیکتاتوری به دموکراسی امکان‌پذیر شد.

ریاست جمهوری

آیلوین در دفترش، 1990.
پینوشه روز تحلیف، 11 مارس 1990 را به ایلوین تبریک می گوید.
کابینه آیلوین
دفتر نام مهمانی – جشن مدت، اصطلاح
رئيس جمهور پاتریک آیلوین دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
داخلی انریکه کراوس PS 11 مارس 1990–11 مارس 1994
امور خارجه انریکه سیلوا سیما روابط عمومی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
دفاع پاتریک روجاس دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
دارایی، مالیه، سرمایه گذاری الخاندرو فاکسلی دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
جنرال بخش از
ریاست جمهوری ادگاردو بونینگر دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
جنرال بخش از
دولت انریکه کوریا PS 11 مارس 1990–11 مارس 1994
اقتصاد کارلوس اومینامی PS 11 مارس 1990–28 سپتامبر 1992
خورخه مارشال PPD 28 سپتامبر 1992–16 دسامبر 1993
جیمی توها PS 16 دسامبر 1993–11 مارس 1994
اجتماعی
توسعه سرخیو مولینا سیلوا دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
تحصیلات ریکاردو لاگوس PPD 11 مارس 1990–28 سپتامبر 1992
خورخه آراته PS 20 سپتامبر 1992–11 مارس 1994
عدالت تعریف فرانسیس دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
کار یدی رنه کورتازار دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
کارهای عمومی کارلوس هورتادو رویز-تاگل Ind. 11 مارس 1990–11 مارس 1994
سلامتی خورخه خیمنز دی سی 11 مارس 1990–30 اکتبر 1992
خولیو مونت دی سی 30 اکتبر 1992–11 مارس 1994
مسکن و
شهرسازی آلبرتو اچگارای اوبری Ind. 11 مارس 1990–11 مارس 1994
کشاورزی خوان آگوستین فیگوئروآ روابط عمومی 11 مارس 1990–11 مارس 1994
معدن خوان همیلتون دپاسیه دی سی 11 مارس 1990–28 سپتامبر 1992
الکساندر هیلز دی سی 28 سپتامبر 1992–11 مارس 1994
حمل و نقل و
مخابرات کره آلمانی PS 11 مارس 1990–28 سپتامبر 1992
مولینا والدیویسو آلمانی PPD 28 سپتامبر 1992–11 مارس 1994
دارایی های ملی لوئیس آلوارادو کانستلا PPD 11 مارس 1990–11 مارس 1994
محیط جیمی توها PS 11 مارس 1990–11 مارس 1994
زنان سولداد آلوئار دی سی 11 مارس 1990–11 مارس 1994

سیاست داخلی

پاتریسیو آیلوین در 14 دسامبر 1989 به عنوان رئیس جمهور جمهوری انتخاب شد.

اگرچه شیلی رسماً به یک دموکراسی تبدیل شده بود ، ارتش شیلی به رهبری پینوشه در دوران ریاست جمهوری آیلوین بسیار قدرتمند باقی ماند، و قانون اساسی تداوم نفوذ پینوشه و فرماندهانش را تضمین کرد، که مانع از دستیابی دولت او به بسیاری از اهدافی شد که تعیین کرده بود. مانند تجدید ساختار دادگاه قانون اساسی و کاهش قدرت سیاسی پینوشه. با این حال، دولت او انتخابات مستقیم شهرداری را آغاز کرد که اولین آن در ژوئن 1992 برگزار شد. در جامعه مدنی و در جامعه سیاسی.” [11] پینوشه مصمم بود که ارتش به دلیل نقشش در سرنگونی دولت آلنده یا سال‌های دیکتاتوری نظامی مجازات نشود. آیلوین تلاش کرد کسانی را که در ارتش مرتکب تخلف شده اند، به دست عدالت بسپارد. [12]

سیاست اقتصادی

دولت ایلوین در طول دوران ریاستش برای کاهش فقر و نابرابری تلاش زیادی کرد. اصلاحات مالیاتی در سال 1990 ارائه شد که درآمدهای مالیاتی را حدود 15 درصد افزایش داد و دولت آیلوین را قادر ساخت تا هزینه های دولت در برنامه های اجتماعی را از 9.9 درصد به 11.7 درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهد. در پایان دولت آیلوین، منابع بی‌سابقه‌ای به برنامه‌های اجتماعی، از جمله برنامه‌های بهداشت عمومی گسترده، برنامه‌های حرفه‌ای و آموزشی برای جوانان شیلیایی، و یک طرح بزرگ مسکن عمومی تخصیص یافت. [13]

یک صندوق همبستگی و سرمایه گذاری اجتماعی جدید برای هدایت کمک ها به جوامع فقیرتر ایجاد شد و هزینه های اجتماعی (به ویژه در زمینه بهداشت و آموزش) بین سال های 1989 تا 1993 حدود یک سوم افزایش یافت. قانون کار جدید نیز در سال 1990 تصویب شد که گسترش یافت. حقوق اتحادیه کارگری و چانه زنی جمعی [14] در حالی که دستمزد اخراج کارگران را نیز بهبود می بخشد. [15] حداقل دستمزد نیز افزایش یافت، [16] و همچنین کمک هزینه خانواده، مستمری، و سایر مزایا. [17] بین سال‌های 1990 و 1993، دستمزدهای واقعی 4.6 درصد افزایش یافت، در حالی که نرخ بیکاری از 7.8 درصد به 6.5 درصد کاهش یافت. هزینه های آموزش 40 درصد و هزینه های بهداشت 54 درصد افزایش یافته است. [18] درآمد مردم شیلی فقیر در دولت ایلوین 20 درصد به صورت واقعی (بالاتر از نرخ تورم) افزایش یافت، در حالی که افزایش حداقل دستمزد به این معنی بود که در سال 1993 به طور واقعی 36 درصد بیشتر از سال 1990 بود. برنامه پاکسازی محله های فقیر نشین نیز آغاز شد، با بیش از 100000 خانه جدید در دولت ایلوین در مقایسه با 40000 خانه در سال در دولت پینوشه.

در دولت آیلوین، تعداد شیلیایی‌هایی که در فقر زندگی می‌کردند به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافت، با گزارش سازمان ملل متحد تخمین زد که درصد جمعیتی که در فقر زندگی می‌کردند از حدود 40 درصد جمعیت در سال 1989 به حدود 33 درصد در سال 1993 کاهش یافته بود . ]
پایان

او در سال 1994 با انتخاب ، دموکرات مسیحی ادواردو فری روئیز تاگل ، پسر رئیس جمهور فقید ادواردو فری مونتالوا ، جانشین وی شد .
پس از ترک دفتر

آیلوین در ژوئیه 2011

آیلوین رئیس شرکت برای دموکراسی و عدالت بود، یک سازمان غیرانتفاعی که او برای توسعه رویکردهایی برای از بین بردن فقر و تقویت ارزش‌های اخلاقی در سیاست تأسیس کرد. در سال 1998، او جایزه جی ویلیام فولبرایت را برای تفاهم بین المللی دریافت کرد . [ نیازمند منبع ]

ایلوین از دانشگاه های استرالیا، کانادا، کلمبیا، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، پرتغال، اسپانیا و ایالات متحده و همچنین هفت دانشگاه شیلی مدرک افتخاری دریافت کرد. در سال 1997، شورای اروپا جایزه شمال-جنوب را به آیلوین و مری رابینسون ، رئیس جمهور پیشین ایرلند، به دلیل مشارکت آنها در تقویت حقوق بشر، دموکراسی و همکاری بین اروپا و آمریکای لاتین اعطا کرد. [20]
مرگ

تشییع جنازه پاتریسیو آیلوین در 22 آوریل 2016 در سانتیاگو.

در 18 دسامبر 2015، آیلوین پس از آسیب دیدگی جمجمه در خانه در بیمارستانی در سانتیاگو بستری شد. [21] او در 19 آوریل 2016 در سن 97 سالگی به دلایل طبیعی ناشی از نارسایی تنفسی درگذشت. [1]

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *