جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم
 جستجو
عدد: سپتامبر 1939 1945 – 2 1 سپتامبر
محل: اروپا ، اقیانوس آرام ، آسیای جنوب شرقی ، خاورمیانه ، مدیترانه و آفریقا
نتیجه: پیروزی نیروهای متفقین. ایجاد سازمان ملل متحد . ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی تبدیل به ابرقدرتها . تقسیم اروپا به حوزه های نفوذ که آغازگر جنگ سرد بود .
دشمنان
نیروهای متفقین .
{{{2}}} اتحاد جماهیر شوروی
 1912 ایالات متحده آمریکا
 {{{2}}} بریتانیای کبیر
 {{{2}}} چین
… و غیره .
کشورهای محور [1] .
 {{{2}}} آلمان
 پرچم ژاپن.svg ژاپن
 {{{2}}} ایتالیا
… و غیره .
فرماندهان
{{{2}}} ژوزف استالین
 {{{2} گئورگی ژوکوف
 }} {{{2}}} V. مولوتف
 {{{2}}} ک. روکوسفسکی
 {{{2}}} من. باغرامیان
 1912 فرانکلین روزولت
 1912 D. آیزنهاور
1912 D. ماکارتور
 1912 جی. اس. پاتون
 1912 O. ن. بردلی:
 {{{2}}} وینستون چرچیل
 {{{2}}} آتلی کلمنت
 {{{2}}} نویل چمبرلین
{{{2}}} برنارد لو
 {{{2}}} چان کایشی : 蔣介石 کیان تسه شی
 {{{2}}} مائو تسه تونگ : 毛泽东
 پرچم امپراتوری هند. مهاتما گاندی
 svg پرچم لهستان.svg ادوارد ریدز-اسمیگلی
 {{{2}}} شارل دوگل
 پرچم کرواسی (1941–1945).svg جوسیپ بروز تیتو
 {{{2}}} آدولف هیتلر
 {{{2}} } هرمان گورینگ
 {{{2}}} اروین رومل
 {{{2} از کارل دیون
 }} {{{2}}} اریش رودر
 {{{2}}} ویلهلم کایتل
 {{{2}}} اریش فون ماینشتاین
 پرچم ژاپن. هیروهیتو
 svg پرچم ژاپن. توجیو هیدکو
 svg پرچم ژاپن.svg ایزوروکو یاماموتو
 {{{2}}} بنیتو موسولینی
پرچم کرواسی (1941–1945).svg آنته پاولیک
 مجارستان (1915-1918 هورتی میکلوس
 صربستان میلان ندیک
 پرچم نروژ ویدکون کوئیسلینگ
 فیلیپ پتن، رئیس ایالت ویشی فرانسه.svg فیلیپ پت
 پرچم فیلیپ پتن، رئیس ایالت ویشی فرانسه.svg پیر لوال
 رومانی یون آنتونسکو
 پرچم یوگسلاوی (1918–1941).svg دکتر. میهایلوویچ
تلفات نظامی
تلفات نظامی .
بیش از 14000000
غیرنظامی قربانیان
بیش از 36000000
قربانیان مجموع
بیش از 50000000
تلفات نظامی .
بیش از 8000000
غیرنظامی قربانیان
بیش از 4000000
مجموع تلفات
بیش از 12000000

جنگ جهانی دوم ( 1 سپتامبر [2] ، 1939 – 2 سپتامبر 1945 ) [3] [ 4] . اکثر کشورهای جهان از جمله تمام قدرت های بزرگ که دو اتحاد نظامی متضاد را تشکیل داده بودند درگیر جنگ بودند . اتحادهای نظامی تشکیل شده گروه ضد هیتلر و کشورهای محور [1] بودند . این گسترده ترین جنگ در تاریخ جهان بود که بیش از 100 میلیون نفر از 30 کشور را درگیر کرد. این امر با تلفات جانی زیادی از جمله در میان جمعیت غیرنظامی همراه بود، از جمله هولوکاست (که در آن حدود 11 میلیون نفر کشته شدند) [5] [6] و بمباران استراتژیک مراکز مسکونی و صنعتی ، که در آن تخمین زده می شود. یک میلیون نفر از جمله هیروشیما و ناکازاکی کشته شدند . بمباران اتمی [7] در جنگ جان باختند ، بر اساس کل برآوردها ، 50 تا 85 میلیون نفر . این جنگ خونین ترین جنگ در تاریخ بشر شد [8] .

امپراتوری ژاپن به دنبال کسب برتری در آسیا و اقیانوسیه در حال جنگ با جمهوری چین بود و از سال 1937 بود، [9] اما جنگ جهانی به طور کلی در 1 سپتامبر 1939 آغاز شد ، [10] زمانی که نازی ها آلمان حمله کرد به لهستان به او اعلام جنگ کردند و فرانسه و بریتانیا . آلمان از طریق چندین تهاجم و معاهده در اواخر سال 1939 و اوایل سال 1941 بخش اعظم قاره اروپا را فتح کرد یا کنترل آن را به دست گرفت و ایتالیا و ژاپن با وارد اتحادهای نظامی شد. با پیمان مولوتوف-ریبنتروپ در اوت 1939، آلمان و اتحاد جماهیر شوروی ، سرزمین های همسایگان خود در اروپا از جمله لهستان ، فنلاند ، رومانی و کشورهای بالتیک را تقسیم و ضمیمه کردند. جنگ عمدتاً بین قدرت های محور و بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع بریتانیا ادامه یافت ، صحنه های جنگ شمال آفریقا و شرق آفریقا بود . در 22 ژوئن 1941، قدرت های محور اروپا به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد را باز کرد و بزرگترین جبهه زمینی تاریخ که شامل نیروهای اصلی قدرت های محور بود. در دسامبر 1941، ژاپن به ایالات متحده و مستعمرات اروپایی آن در اقیانوس آرام حمله کرد و به سرعت غرب اقیانوس آرام را فتح کرد.

شکست خورد در سال 1942، ژاپن در نبرد میدوی و آلمان در شمال آفریقا و سپس در استالینگراد شکست خورد . در سال 1943، آلمانی ها متحمل شکست های متوالی در جبهه شرقی شدند و متفقین به ایتالیا و سیسیل حمله کردند، که باعث شد قدرت های محور برتری تاکتیکی خود را در همه جبهه ها از دست بدهند. در سال 1944، متفقین جبهه غرب را باز کردند. در حالی که اتحاد جماهیر شوروی تمام سرزمین های از دست رفته را آزاد کرد. بین سال های 1944 تا 1945، ژاپن تقریباً تمام جزایر استراتژیک خود را در اقیانوس آرام از دست داد.

جنگ در اروپا رو به پایان بود و متفقین از غرب و اتحاد جماهیر شوروی از شرق به آلمان حمله کردند و پس از فتح برلین توسط نیروهای شوروی، آلمان در 9 می 1945 تسلیم خود را اعلام کرد . با این حال، جنگ ادامه یافت و ژاپن تسلیم نشد. در 6 و 9 آگوست 1945، ایالات متحده بمب اتمی را ژاپن شهرهای هیروشیما و ناکازاکی بر پرتاب کرد. تهاجم ژاپن به دلیل تهدید اتمی جدید و حمله به اتحاد جماهیر شوروی لغو شد، ژاپن در 15 اوت 1945 تسلیم شد. بدین ترتیب جنگ با پیروزی کامل متفقین به پایان رسید.

کرونولوژی

آغاز جنگ در اروپا را اول سپتامبر 1939 می دانند [11] [12] زمانی که آلمان به لهستان حمله کرد و دو روز بعد بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلام جنگ کردند. نیز آغاز جنگ محسوب می شود شروع جنگ دوم چین و ژاپن در 7 ژوئیه 1937 [13] [14] و حتی حمله ژاپن به منچوری در 19 سپتامبر 1931 .

برخی از مورخان از جمله A.J. پ. تیلور معتقد است که جنگ چین و ژاپن و جنگ اروپا جنگ هایی با اهداف متفاوت بوده و در سال 1941 تحت یک جنگ متحد شدند. به گفته مورخان دیگر، جنگ جهانی دوم شامل جنگ دوم ایتالیا و اتیوپی است که در 3 اکتبر 1935 آغاز شد [17] . به گفته مورخ بریتانیایی آنتونی بیور، جنگ جهانی دوم با نبردهای خلخین گل بین ژاپن و مغولستان و نیروهای اتحاد جماهیر شوروی که از ماه می تا سپتامبر 1939 برگزار شد، آغاز شد [18] .

در مورد پایان جنگ نیز اختلاف نظر وجود دارد. عموماً اعتقاد بر این است که در 14 اوت 1945 در پاسخ به درخواست ژاپن برای آتش بس یا تسلیم ژاپن (2 سپتامبر 1945) دستگیر شده است. پیمان صلح با ژاپن در سال 1951 امضا شد [19] .

پس زمینه

اروپا

جنگ جهانی اول با شکست قدرت های مرکزی ، اتریش-مجارستان ، آلمان ، بلغارستان و امپراتوری عثمانی ، نقشه سیاسی اروپا را تا حد زیادی تغییر داد. در سال 1917، بلشویک ها قدرت را در روسیه به دست گرفتند و در نهایت اتحاد جماهیر شوروی را تأسیس کردند . در این میان، متفقین پیروز مانند فرانسه، بلژیک، ایتالیا، رومانی و یونان به قلمروهای خود افزودند و دولت‌های جدیدی در قلمرو امپراتوری‌های عثمانی، اتریش-مجارستان و روسیه ایجاد شدند.

سران جامعه ملل اجلاس در ژنو ، سوئیس ، 1930

به منظور حذف درگیری های جهانی بیشتر، در مجمع صلح پاریس در سال 1919 ایجاد شد جامعه ملل . هدف اصلی این سازمان جلوگیری از تکرار درگیری جهانی بود.

علیرغم رشد صلح‌طلبانه احساسات قوی پس از جنگ جهانی اول ، [20] پیامدهای آن همچنان ناعادلانه تلقی می‌شد و بدخواهانه و ملی‌گرایی در چندین کشور اروپایی وجود داشت. این جهت گیری به ویژه در آلمان که بر اساس معاهده ورسای ضررهای ارضی و مالی قابل توجهی داشت، قابل توجه بود . بر اساس این معاهده، آلمان 13 درصد از قلمروهای خود و تمام مستعمرات خود را از دست داد، علاوه بر این، آلمان مجبور به پرداخت جریمه جنگی هنگفت و داشتن تعداد محدودی نیروهای مسلح بود [21] .

امپراتوری آلمان در نتیجه انقلاب آلمان فروپاشید و یک جمهوری مردمی تأسیس شد که بعدها به نام جمهوری وایمار شناخته شد . در دوره بین دو جنگ، مبارزه ای بین طرفداران جمهوری جدید و مخالفان آنها آغاز شد. ایتالیا به عنوان یک کشور آنتانت به برخی دستاوردهای ارضی دست یافت، اما ناسیونالیست‌های ایتالیایی از این که بریتانیا و فرانسه به بیشتر وعده‌های خود عمل نکردند، عصبانی بودند. بین سالهای 1922 و 1925، فاشیستی که جنبش بنیتو موسولینی، را رهبری می کرد ، قدرت را در ایتالیا به دست گرفت [22] .

آدولف هیتلر آلمان در راهپیمایی سیاسی ناسیونال سوسیالیست در اکتبر 1930 در وایمار .

آدولف هیتلر در سال 1933 پس از کودتای نافرجام در سال 1923 صدراعظم آلمان شد . او دموکراسی را از بین برد و یک جنبش افراطی ایجاد کرد و شروع به تسلیح کشور به طرق مختلف کرد [23] . در این زمان، دانشمندان علوم سیاسی پیش بینی کردند که یک جنگ جهانی جدید اجتناب ناپذیر است [24] در همین حال، فرانسه برای حفظ اتحاد خود به ایتالیا اجازه حمله به اتیوپی را داد که ایتالیا آن را مستعمره کرد. اوضاع در اوایل سال 1935 بدتر شد، زمانی که سار به آلمان بازگردانده شد و هیتلر معاهده ورسای را کنار گذاشت و از پرداخت جریمه جنگ امتناع کرد .

برای مهار آلمان، بریتانیای کبیر، فرانسه و ایتالیا در آوریل 1935 جبهه استرسین را تأسیس کردند . با این حال، در ژوئن همان سال، بریتانیا یک معاهده دریایی مستقل با آلمان امضا کرد و محدودیت های قبلی را لغو کرد. اتحاد جماهیر شوروی که از قصد آلمان برای فتح سرزمین های جدید بیم داشت ، با فرانسه قرارداد کمک متقابل امضا کرد. قبل از لازم الاجرا شدن این معاهده، باید موافقت جامعه ملل را که در واقع سازمانی بی دندان بود، دریافت می کرد [26] .

هیتلر قراردادهای ورسای و لوکارنو را زیر پا گذاشت ، هنگامی که با مقاومت اندکی مواجه شد، راینلند را با آلمان در مارس 1936 متحد کرد [27] . در اکتبر 1936، آلمان و ایتالیا محور رم-برلین را تأسیس کردند . یک ماه بعد، در نوامبر 1936، آلمان و ژاپن پیمان ضد کمینترن را امضا کردند ، که ایتالیا در سال بعد در سال 1937 به آن پیوست و محور برلین-توکیو-رم را تشکیل داد (نگاه کنید به قدرت های محور ).

آسیا

چین کومینتانگ آغاز کرد کمپین اتحاد را علیه رهبری نظامی ارضی در اواسط دهه 1920 و تا حدودی چین را متحد کرد، اما به زودی جنگ داخلی علیه سابق حزب کمونیست چین متحدان [28] و رهبران نظامی جدید سرزمینی آغاز شد. در سال 1931، امپراتوری ژاپنی نظامی شده ، که مدتها می خواست در چین نفوذ کند [29] ، از حادثه موکدن به عنوان فرصتی برای حمله به منچوری و ایجاد مانژو-گو ایالت وابسته [30] استفاده کرد .

درخواست کمک چین بسیار ضعیف از جامعه ملل کرد . ژاپن با مشخص شدن حمله به منچوری از جامعه ملل خارج شد. در سال 1933 ، چندین نبرد بین دو کشور روی داد تا زمان امضای پیمان صلح تانگو . با این حال، پس از آن، نیروهای داوطلب چینی به مقاومت در برابر تجاوزات ژاپنی در منچوری و مغولستان ادامه دادند [31] . سال 1936 پس از حادثه شیان در ، کومینتانگ و نیروهای کمونیست توافق کردند که یک جبهه مشترک علیه ژاپن تشکیل دهند [32] .

رویدادهای پیش از جنگ

حمله ایتالیایی به اتیوپی (1935)

بنیتو موسولینی در حال بازرسی سربازان در طول جنگ ایتالیا و اتیوپی ، 1935

جنگ دوم اتیوپی-ایتالیا یک جنگ استعماری بود که در اکتبر 1935 آغاز شد و در می 1936 پایان یافت. جنگ با تهاجم ایتالیا به امپراتوری اتیوپی صورت گرفت آغاز شد که از سومالی ایتالیا و اریتره [33] . در نتیجه جنگ، اتیوپی اشغال شد و به مستعمره تازه تاسیس ایتالیا در آفریقای شرقی ( Africa Orientale Italiana ) ضمیمه شد و همچنین ضعف جامعه ملل در ایجاد صلح را نشان داد. ایتالیا و اتیوپی اعضای جامعه ملل محسوب می شدند، اما اتحادیه هیچ کاری برای جلوگیری از جنگ انجام نداد [34] . آلمان تنها قدرت اروپایی بود که آشکارا از این حمله حمایت کرد. در پاسخ، ایتالیا از آلمان اتریش در الحاق حمایت کرد [35] .

جنگ داخلی اسپانیا (1936–39)

نوشتار اصلی: جنگ داخلی اسپانیا

بمباران گرنیکا در سال 1937 جنگ داخلی اسپانیا . در طول

هنگامی که جنگ داخلی اسپانیا آغاز شد، هیتلر و موسولینی به ملی گرایان به رهبری ژنرال فرانسیسکو فرانکو کمک نظامی کردند . اتحاد جماهیر شوروی از دولت فعلی، جمهوری اسپانیا حمایت کرد . بیش از 30000 داوطلب خارجی موسوم به بریگادهای بین المللی نیز علیه ملی گرایان جنگیدند. آلمان و اتحاد جماهیر شوروی از این جنگ به عنوان فرصتی برای آزمایش سلاح ها و تاکتیک های خود استفاده کردند. ناسیونالیست ها در جنگ داخلی در آوریل 1939 پیروز شدند و فرانکو با تبدیل شدن به دیکتاتور، رسماً در طول جنگ جهانی دوم بی طرف ماند، اما بیشتر از محور حمایت کرد [36] . فرستادند آنها برای تأکید بر دوستی با آلمان، داوطلبانی را برای جنگ در جبهه شرقی [36] .

حمله ژاپن به چین (1937)

ارتش امپراتوری ژاپن سربازان در نبرد شانگهای ، 1937.

، پکن، پایتخت کنونی چین را فتح کرد ، در سال 1937، ژاپن پس از فاجعه پل مارکوپولو که فرصتی برای ژاپن برای حمله به چین شد [37] . اتحاد جماهیر شوروی به سرعت با چین پیمان عدم تجاوز امضا کرد و شروع به تامین مواد خام چین کرد. از سپتامبر تا نوامبر، ژاپن حمله کرد [ به تایوان 38] [39] . ژنرالیسمو چان کایشی بهترین ارتش خود را برای دفاع از شانگهای آماده کرد ، اما پس از سه ماه نبرد، شانگهای سقوط کرد. ژاپنی ها به عقب راندن نیروهای چینی ادامه دادند و پایتخت نانجینگ را در دسامبر 1937 تصرف کردند. پس از سقوط نانجینگ، ده ها هزار، اگر نگوییم صدها هزار چینی توسط ژاپنی ها قتل عام شدند [40] [41] .

در مارس 1938، نیروهای ملی‌گرای چین اولین نبرد بزرگ خود را در Taerzhuang پیروز شدند ، اما سپس شهر Suizhou را در ماه مه تصرف کردند [42] . در ژوئن 1938، نیروهای چینی سعی کردند با طغیان رودخانه زرد، پیشروی ژاپنی ها را متوقف کنند، که به چینی ها فرصت داد تا دفاع خود را در ووهان سازماندهی کنند ، اما شهر در اکتبر توسط ژاپنی ها تسخیر شد [43] . پیروزی های نظامی ژاپنی ها نتیجه ای را که ژاپنی ها برنامه ریزی کرده بودند نداشت، زیرا دولت چین همچنان در چونگ کینگ فعال بود و جنگ را ادامه می داد [44] [45] .

درگیری های مرزی اتحاد جماهیر شوروی و ژاپن

ارتش سرخ در لشکر توپخانه در نبرد دریاچه خوسان ، 1938م.

در اواخر دهه 1930، نیروهای ژاپنی در مانژولی گهگاه درگیر شدند اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق مغولستان با . طبق دکترین هوکوشین رون ژاپن که به پیشروی به سمت شمال اهمیت خاصی می داد، در این زمان مورد تایید ارتش امپراتوری قرار گرفت. هنگامی که ژاپنی ها در خلخین گیول در سال 1939 شکست خوردند، جنگ ادامه دار چین و ژاپن [46] و اتحاد با آلمان نازی ژاپن را در وضعیت دشواری قرار داد. ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی در آوریل 1941 پیمان بی طرفی را امضا کردند و ژاپن دکترین نانشین-رون را پذیرفت که تمرکز خود را به جنوب تغییر داد و وارد جنگ با ایالات متحده و متحدان غربی شد [47] [48] .

مشاغل و قراردادهای اروپایی

چمبرلین ، دالادیه ، هیتلر ، موسولینی و چیونو اندکی قبل از امضای قرارداد مونیخ در 29 سپتامبر 1938.

در اروپا، آلمان و ایتالیا تهاجمی تر شدند. در مارس 1938، آلمان اتریش را ضمیمه کرد و دوباره پاسخ ضعیفی از قدرت‌های اروپایی دریافت کرد [49] . پس از آن، هیتلر علناً ادعاهای آلمان را در مورد سرزمین سودت که به چکسلواکی تعلق داشت و عمدتاً توسط آلمانی‌های نژادی ساکن بود، اعلام کرد. به زودی، بریتانیا و فرانسه، به ابتکار نویل چمبرلین با آلمان در مخالفت با چکسلواکی ، قرارداد مونیخ را امضا کردند که به موجب آن سرزمین را به آلمان واگذار کردند، در مقابل، آلمان متعهد شد که از ادعاهای ارضی بیشتر چشم پوشی کند [50] . به زودی آلمان و ایتالیا چکسلواکی را مجبور کردند تا قلمرو خود را به مجارستان واگذار کند و لهستان Zaolzie منطقه را ضمیمه کرد [51] .

اگرچه توافق مونیخ تمام خواسته های آلمان را برآورده کرد، اما هیتلر از مداخله بریتانیا خشمگین شد زمانی که آلمان می خواست چکسلواکی را در یک لحظه ضمیمه کند. هیتلر در سخنرانی های خود از «جنگ افروزان» انگلیسی و یهودی انتقاد کرد و در سال 1939 مخفیانه دستور ساخت یک نیروی دریایی آلمان برای مقابله با برتری دریایی بریتانیا را صادر کرد. در مارس 1939، آلمان به چکسلواکی حمله کرد و تحت الحمایه بوهم و موراویا را به آلمان ضمیمه کرد و جمهوری اسلواکی طرفدار آلمان به یک قلمرو وابسته تبدیل شد [52] . هیتلر همچنین در 20 مارس 1939 اولتیماتومی به لیتوانی ارائه کرد رها کند و لیتوانی را مجبور کرد که منطقه کلایپدا را .

وزیر امور خارجه آلمان ، یواخیم فون ریبنتروپ (راست) و رهبر شوروی جوزف استالین پیمان مولوتوف-ریبنتروپ ، 23 اوت 1939. پس از امضای

ادعای ارضی بعدی هیتلر شهر آزاد دانزیگ بود . بریتانیا و فرانسه استقلال لهستان را تضمین کردند، زمانی که ایتالیا در آوریل 1939 آلبانی را فتح کرد، یونان و رومانی نیز همین تضمین را دریافت کردند [53] . پس از ضمانت فرانسه و انگلیس، آلمان و ایتالیا اتحاد خود را تشکیل دادند که به آن پیمان آهنین (Iron Pact) نامیده شد [54] . هیتلر بریتانیا و لهستان را به تلاش برای محاصره آلمان متهم کرد و از توافقنامه دریایی انگلیس و آلمان و پیمان عدم تجاوز لهستان و آلمان صرف نظر کرد .

وضعیت در اواخر ماه اوت، زمانی که آلمان نیروهای خود را در مرز لهستان بسیج کرد، بحرانی شد. در 23 اوت، زمانی که بحث های سه جانبه در مورد تشکیل اتحاد بین فرانسه، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی به بن بست رسید [55] ، اتحاد جماهیر شوروی پیمان عدم تجاوز با آلمان امضا کرد [56] . این معاهده حاوی بند محرمانه ای بود که حوزه های نفوذ آلمان و اتحاد جماهیر شوروی (لویستان غربی و لیتوانی به آلمان، شرق لهستان، فنلاند، استونی، لتونی و بسارابی به اتحاد جماهیر شوروی) را مشخص می کرد و مسئله حاکمیت آینده لهستان را مطرح می کرد [57 ] . این پیمان مخالفت اتحاد جماهیر شوروی با اقدامات علیه لهستان را خنثی کرد و آلمان مجبور نبود مانند جنگ جهانی اول در دو جبهه بجنگد. اندکی پس از آن، هیتلر دستور داد حمله در 26 اوت آغاز شود، اما پس از اطلاع از اینکه بریتانیا معاهده کمک متقابل را با لهستان امضا کرده و ایتالیا تصمیم گرفته است بی طرف بماند، تصمیم گرفت حمله را به تعویق بیندازد [58 ] .

در پاسخ به دعوت بریتانیا برای مذاکره مستقیم و اجتناب از جنگ، هیتلر خواسته هایی را از لهستان مطرح کرد که امکان پذیر نبود و منجر به حمله به لهستان می شد [59] . در 29 اوت، هیتلر از رهبری لهستان خواست که فوراً به برلین برسد و دانزیگ را تحویل دهد و موضوع کریدور لهستان باید از طریق رفراندوم تصمیم گیری شود [59] . لهستانی ها از انجام خواسته های هیتلر خودداری کردند و در 1 سپتامبر 1939، آلمان به لهستان حمله کرد [60] .

جریان جنگ

وقوع جنگ در اروپا (1939-1940)

آلمانی ورماخت سربازان از مرز لهستان در 1 سپتامبر 1939 عبور کردند

در 1 سپتامبر 1939، آلمان به لهستان حمله کرد و باعث تحریک یک سری از تحریکات دروغین پرچم در مرز شد ، که فرصتی برای حمله بود [61] . نبرد وسترپلاته اولین نبرد جنگ در نظر گرفته می شود. بریتانیا به آلمان اولتیماتوم داد تا فوراً مخاصمات را متوقف کند و در 3 سپتامبر، زمانی که آلمان اولتیماتوم را رد کرد، فرانسه، بریتانیا، استرالیا و نیوزیلند به آلمان اعلام جنگ کردند. به این اتحاد پیوستند اتحادیه آفریقای جنوبی (6 سپتامبر) و کانادا (10 سپتامبر) . این اتحاد هیچ حمایت نظامی مستقیمی از لهستان ارائه نکرد، به جز یک حمله کوچک فرانسوی در جهت سار [62] . متفقین غربی نیز محاصره دریایی آلمان را آغاز کردند که هدف آن وارد کردن آسیب های بزرگ به اقتصاد این کشور بود [63] . آلمان تصمیم گرفت یک جنگ زیر آب را علیه کشتی ها و کشتی های جنگی متفقین آغاز کند که بعداً به نبرد اقیانوس اطلس تبدیل شد .

سربازان ارتش لهستان در هنگام دفاع از لهستان در سپتامبر 1939.

در 8 سپتامبر، واحدهای آلمانی به حومه ورشو رسیدند . لهستان ضد حمله در غرب، پیشروی آلمان را برای چند روز کند کرد، اما ورماخت را متوقف نکرد. بقایای ارتش لهستان به ورشو عقب نشینی کردند. در 17 سپتامبر 1939، اتحاد جماهیر شوروی با پایان دادن به درگیری مرزی با ژاپن، به شرق لهستان حمله کرد [64] و در نتیجه مسئله وجود لهستان زیر سوال رفت [65] . در 27 سپتامبر، پادگان ورشو به آلمانی ها تسلیم شد و آخرین واحد در 6 اکتبر تسلیم شد. با وجود شکست نظامی، دولت لهستان هرگز تسلیم نشد [66] . بیشتر پرسنل نظامی لهستانی به رومانی و کشورهای بالتیک منتقل شدند، که بعداً بسیاری از آنها در صفوف متفقین علیه آلمان جنگیدند [67] . دولت لهستان در تبعید یک دولت زیرزمینی ایجاد کرد و یک جنبش مقاومت را ایجاد کرد، به ویژه یکی از بزرگترین جنبش های مقاومت در جنگ از بقایای ارتش لهستان [66] .

آلمان بخش غربی و مرکزی لهستان را ضمیمه کرد و اتحاد جماهیر شوروی بخش شرقی این کشور را ضمیمه کرد. بخش های کوچکی از لهستان به لیتوانی و اسلواکی ضمیمه شد. در 6 اکتبر، هیتلر علناً از بریتانیا و فرانسه درخواست صلح کرد، اما اعلام کرد که آینده لهستان تنها به آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بستگی دارد. این تماس رد شد [60] و هیتلر دستور آماده سازی فوری برای حمله به فرانسه را صادر کرد [68] که به دلیل آب و هوای بد تا بهار 1940 به تعویق افتاد [69] [70] [71] .

یک مسلسل فنلاندی که مواضع ارتش سرخ شوروی را هدف گرفت. در فوریه 1940 جنگ زمستانی در طول

اتحاد جماهیر شوروی کشورهای بالتیک – استونی، لتونی و لیتوانی را تحت نفوذ خود قرار داد که طبق پیمان مولوتوف-ریدنتروپ در حوزه نفوذ اتحاد جماهیر شوروی قرار داشتند. به زودی نیروهای شوروی نیز در این کشورها مستقر شدند [72] [73] [74] . فنلاند از امضای توافقنامه ای امتناع کرد که طبق آن کشور باید بخشی از خاک خود را به اتحاد جماهیر شوروی واگذار می کرد. اتحاد جماهیر شوروی در نوامبر 1939 به فنلاند حمله کرد [75] و پس از آن اتحاد جماهیر شوروی از جامعه ملل اخراج شد [76] . با وجود مزیت چندگانه، موفقیت های قوچ اتحاد جماهیر شوروی ناچیز بود و جنگ شوروی و فنلاند در مارس 1940 با حداقل تلفات سرزمینی فنلاند به پایان رسید [77] .

در سال 1940، اتحاد جماهیر شوروی، استونی، لتونی و لیتوانی را ضمیمه کرد [73] و مدعی مناطق رومانیایی بسارابیا، بوکووینا شمالی و هرسه شد. در همان زمان، روابط اقتصادی و سیاسی آلمان و شوروی به تدریج بدتر شد [78] [79] [80] [81] و هر دو طرف مقدمات جنگ را آغاز کردند [82] .

اروپای غربی (1940–1941)

نوشتار اصلی: جبهه دوم جنگ جهانی دوم

تهاجم آلمان به بلژیک و شمال فرانسه 10 مه تا 4 ژوئن 1940. خط Maginot با قرمز تیره مشخص شده است.

در آوریل 1940 ، آلمان به دانمارک و نروژ حمله کرد تا از مسیر تامین آهن از سوئد محافظت کند، که متفقین سعی در قطع آن داشتند [83] . دانمارک ظرف چند ساعت تسلیم شد و نروژ در عرض دو ماه [84] با وجود کمک متفقین فتح شد . شکست انگلیسی ها در مبارزات نروژی منجر به انتصاب وینستون چرچیل به عنوان نخست وزیر در 10 می 1940 شد [85] .

در همان روز، آلمان حمله گسترده ای را علیه فرانسه آغاز کرد . به دلیل استحکامات قوی خط ماژینو، آلمان حمله خود را از طریق بلژیک ، هلند و لوکزامبورگ بی طرف هدایت کرد [86] . یک بال آلمانی آردن در منطقه مانور داد، [87] که متفقین از آن دفاع نکرده بودند، و معتقد بودند که این یک مانع طبیعی برای وسایل نقلیه زرهی است [88] [89] . با استفاده موفقیت آمیز از تاکتیک های حمله رعد اسا جدید ، ورماخت به سرعت از دفاع متفقین دور شد و آنها را در بلژیک محاصره کرد و آنها را در یک راهرو کوچک در مرز فرانسه و بلژیک در نزدیکی لیل رها کرد. توانست در اوایل ژوئن تعداد زیادی از نیروها را از این قاره خارج کند بریتانیا علیرغم استفاده از تمام منابع خود [90] .

در 10 ژوئن، ایتالیا به فرانسه حمله کرد و به فرانسه و بریتانیا اعلان جنگ داد [91] . آلمانی ها علیه ارتش تضعیف شده فرانسه به سمت جنوب حرکت کردند و پاریس در 14 ژوئن سقوط کرد. هشت روز بعد، فرانسه با آلمان آتش بس امضا کرد و کشور به آلمان و مناطق تحت اشغال ایتالیا تقسیم شد ، [92] و یک ایالت وابسته رژیم ویشی غیراشغالی تحت فرانسه ناوگان خود را که در 3 ژوئیه توسط بریتانیا مورد حمله قرار گرفت ، حفظ کرد تا از تسخیر آلمان جلوگیری کند ، که اگرچه رسماً بی طرف بود، اما عمدتاً طرفدار آلمان بود. [93] .

نمایی از لندن آلمان پس از بلیتز ، دسامبر 1940.

نبرد بریتانیا [94] در اوایل ژوئیه با حمله لوفت وافه به شنل ها و کشتی ها [95] آغاز شد . بریتانیا اولتیماتوم هیتلر را رد کرد [96] و در ماه اوت عملیات هوایی گسترده آلمان آغاز شد ، اما نتوانست نیروی هوایی بریتانیا را شکست دهد. عملیات زمینی آلمان علیه بریتانیا به تعویق افتاد و تأکید اصلی بر بمباران تاکتیکی ، عمدتاً در شب در لندن و سایر شهرها بود، اما اینها نتایج قطعی نداشت و تا حد زیادی در می 1941 پایان یافت [97] .

مدیترانه (1940–41)

سربازان نیروی اعزامی بریتانیا در طول محاصره طبرق . مبارزات آفریقای شمالی ، اوت 1941

در ژوئن 1940، نیروی هوایی ایتالیا حمله کرد به مواضع بریتانیا در مالت . در اواخر تابستان، ایتالیا سومالی بریتانیا را فتح کرد و به مصر تحت کنترل بریتانیا حمله کرد . در ماه اکتبر ، ایتالیا به یونان حمله کرد ، اما این حمله متوقف شد و خسارات سنگینی به ایتالیایی ها وارد کرد. کمپین در چند روز با تغییرات جزئی سرزمینی پایان یافت [98] . [99] آلمان شروع به آماده شدن برای حمله به بالکان کرد تا به ایتالیا کمک کند و دسترسی بریتانیا را به این منطقه قطع کند، جایی که آنها می توانستند به میادین نفتی رومانی دسترسی پیدا کنند و مزیت بریتانیا را در مدیترانه کاهش دهند. [ ] 99

در دسامبر 1940، نیروهای امپراتوری بریتانیا ضد حمله ای را علیه نیروهای ایتالیایی در مصر و آفریقای شرقی ایتالیا آغاز کردند [100] . این حملات موفقیت بزرگی بود و تا فوریه 1941 ایتالیا کنترل لیبی را از دست داد و تعداد زیادی از سربازان ایتالیایی اسیر شدند. نیروی دریایی ایتالیا نیز متحمل خسارات قابل توجهی شد. ناوگان بریتانیایی سه کشتی جنگی ایتالیایی را در نبرد تارانتو از کار انداخت و چندین کشتی دیگر را در نبرد کیپ ماتاپان خنثی کرد [101]

تانک های آلمانی Afrika Korps در صحرای شمال آفریقا حرکت می کنند، 1941.

شکست های ایتالیا، آلمان را مجبور کرد که یک نیروی اعزامی به شمال آفریقا بفرستد و در مارس 1941، رومل آفریکا کورپس حمله ای را آغاز کرد و نیروهای بریتانیا را عقب راند [102] . در عرض یک ماه، نیروهای محور وارد غرب مصر شدند و بندر طبرق را تصرف کردند [103] .

در مارس 1941 بلغارستان و یوگسلاوی پیوستند به پیمان برلین . با این حال دو روز بعد کودتایی در دولت یوگسلاوی توسط ناسیونالیست های طرفدار انگلیس روی داد. حمله به یوگسلاوی و یونان آلمان در 6 آوریل 1941 را آغاز کرد. دو کشور مجبور شدند یک ماه بعد تسلیم شوند [104] . در پایان ماه مه، فتح کرت به فتح شبه جزیره بالکان توسط آلمان پایان داد [104] . اگرچه محور یک پیروزی سریع به دست آورد، یک مبارزه چریکی خونین طولانی علیه اشغال یوگسلاوی دنبال شد و تا پایان جنگ ادامه یافت [104] .

در خاورمیانه، نیروهای بریتانیا در شورش عراق، که توسط نیروی هوایی آلمان از سوریه [105] تحت کنترل ویشی حمایت می شد، درگیر شدند . بین ژوئن و ژوئیه، با حمایت فرانسه آزاد، انگلیسی ها مواضع فرانسه را در سوریه و لبنان فتح کردند.

حمله محوری به اتحاد جماهیر شوروی (1941)

نوشتار اصلی: جنگ بزرگ میهنی

نقشه متحرک تئاتر اروپای جنگ جهانی دوم ، 1939-1945 – متفقین غربی و اتحاد جماهیر شوروی پس از سال 1941 با رنگ قرمز، اتحاد جماهیر شوروی قبل از سال 1941 با رنگ سبز، قدرت های محور به رنگ آبی .

هنگامی که اوضاع در اروپا و آسیا نسبتاً آرام شد، آلمان، ژاپن و اتحاد جماهیر شوروی شروع به آماده شدن برای اقدامات بعدی کردند. اتحاد جماهیر شوروی از قطع روابط با آلمان محتاط بود و ژاپن قصد داشت از جنگ اروپا استفاده کند و قلمروهای غنی از منابع اروپایی در جنوب آسیا را فتح کند، بنابراین دو کشور پیمان بی طرفی شوروی و ژاپن را در سال 1941 امضا کردند [ 106 ] . در همان زمان، آلمان به سرعت خود را برای حمله به اتحاد جماهیر شوروی آماده می کرد و نیروهای خود را در مرزهای اتحاد جماهیر شوروی متمرکز می کرد [107] .

هیتلر معتقد بود که بریتانیا به رد پیشنهاد پایان دادن به جنگ ادامه خواهد داد و احساس می کرد که دیر یا زود ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی به جنگ علیه آلمان کشیده می شوند [ 108] . او تصمیم گرفت روابط خود را با اتحاد جماهیر شوروی تقویت کند یا به عنوان یک عامل حمله کند و آنها را خنثی کند. در نوامبر 1940، مذاکراتی بین اتحاد جماهیر شوروی و قدرت های محور صورت گرفت و موضوع پیوستن اتحاد جماهیر شوروی به محور باید تصمیم گیری می شد. اتحاد جماهیر شوروی علاقه نشان داد، اما از فنلاند، بلغارستان، ترکیه و ژاپن خواستار سرزمین هایی شد که آلمان آن را غیرقابل قبول دانست. در 18 دسامبر 1940، هیتلر یادداشتی را برای آماده شدن برای تهاجم به اتحاد جماهیر شوروی امضا کرد [109] .

سربازان آلمانی در طول تهاجم به اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941.

در 22 ژوئن 1941 آلمان با حمایت ایتالیا و رومانی به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد که عملیات بارباروسا نام گرفت . به زودی فنلاند و مجارستان به آنها پیوستند [110] . اهداف اصلی حمله غافلگیرانه منطقه سیاه بالتیک ، مسکو و بود و طبق تاکتیک ها تا پایان سال 1941 باید به خط آرخانگلسک- آستاراخان اوکراین از دریای خزر تا دریای سفید می رسیدند . هیتلر می خواست اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان یک قدرت نظامی از بین ببرد و خواستار Lebensraum (“فضای زندگی”) [111] طرح جامع Ost به عنوان بخشی از [112] و برای اطمینان از دسترسی آلمان به منابع حیاتی [113] شد .

اگرچه ارتش سرخ برای یک جنگ ضد حمله آماده می شد، [114] بارباروسا عملیات استاوکا را مجبور به اتخاذ تاکتیک های دفاعی کرد. در طول تابستان، آلیش پیشروی قابل توجهی را در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی ثبت کرد که باعث خسارات جانی و مادی هنگفتی شد. با این حال، در اواسط ماه اوت، فرماندهی عالی آلمان تصمیم به انجام یک ضد حمله از طریق مرکز گرفت و به مرکز گروه ارتش دستور داد تا نیروها را به مرکز اوکراین و لنینگراد هدایت کند. [115] حمله به کی یف بسیار موفقیت آمیز بود و آلمانی ها توانستند از محل خارج شوند. ارتش شوروی و امکان پیشروی بیشتر در کریمه و شرق صنعتی اوکراین ( نبرد اول خارکف ) [116] .

شهروندان اتحاد جماهیر شوروی پس از بمباران آلمانی ها در طی محاصره لنینگراد ، 10 دسامبر 1942، خانه های ویران شده را ترک می کنند.

وقوع جنگ در اقیانوس آرام (1941)

نوشتار اصلی: جنگ اقیانوس آرام

به تحریک ژاپن پس از حادثه موکدن در سال های 1937-38 در سال 1931، ژاپنی ها کشتی جنگی پانای ایالات متحده را در سال 1937 غرق کردند و کشتار نانکینگ را انجام دادند که در نتیجه روابط ژاپن و آمریکا بدتر شد. در سال 1939، ایالات متحده به ژاپن اطلاع داد که نمی تواند قرارداد تجاری را تمدید کند و مردم آمریکا با رویارویی ژاپن مخالف بودند و در نتیجه یک سری تحریم های اقتصادی اعمال شد که به موجب آن ایالات متحده صادرات مواد شیمیایی و شیمیایی را ممنوع کرد. مواد معدنی به ژاپن و افزایش فشار اقتصادی بر رژیم ژاپن [ 96] [117] [118] . در سال 1939، ژاپن اولین حمله را به چانگشا ، یک شهر استراتژیک مهم در چین انجام داد، اما در اواخر سپتامبر دفع شد [119] . با وجود یک سری حملات از سوی هر دو طرف، جنگ بین چین و ژاپن تا حد زیادی در سال 1940 متوقف شد. ژاپن به منظور افزایش فشار بر چین با بستن راه های تدارکاتی و به دست آوردن موقعیت های بهتر برای نیروهای ژاپنی، وارد جنگ با قدرت های غربی شد و در سال 1940 به شمال هندوچین حمله و آن را اشغال کرد. [120] .

توپخانه ژاپنی هنگ کنگ را بمباران کرد ، دسامبر 1941

گسترده را آغاز کردند یک ضد حمله نیروهای ملی گرای چین در اوایل سال 1940 . در ماه اوت، کمونیست های چینی آغاز کردند حمله ای را در مرکز چین . در پاسخ، ژاپن اقدامات سختی را برای کاهش منابع انسانی و مادی کمونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی انجام داد [121] . ادامه اختلافات بین کمونیست های چین و نیروهای ملی گرا در ژانویه 1941 به یک درگیری نظامی تبدیل شد و پس از آن همکاری آنها پایان یافت [122] . در ماه مارس، ارتش یازدهم ژاپن به ارتش نوزدهم چین حمله کرد، اما دفع شد [123] . در سپتامبر، ژاپنی ها تلاش کردند تا شهر چانگشا را فتح کنند ، اما توسط نیروهای ملی گرای چینی شکست خوردند [124] .

موفقیت های آلمان در اروپا، ژاپن را تشویق کرد تا فشار بر دولت های اروپایی در آسیای جنوب شرقی را افزایش دهد. دولت هلند موافقت کرد که برخی از پیشنهادات نفتی را از طریق شرکت هند شرقی هلند به ژاپن ارائه دهد ، اما مذاکرات در ژوئن 1941 شکست خورد [125] . در ژوئیه 1941، ژاپن نیروهایی را به جنوب هند فرستاد و از این طریق به مواضع بریتانیا و هلند در شرق دور دست یافت. ایالات متحده، بریتانیا، و دیگر قدرت های غربی دارایی های ژاپن را مسدود کردند و تحریم کامل نفت را اعلام کردند [126] [127] . در آن زمان، ژاپن قصد داشت به شرق دور اتحاد جماهیر شوروی حمله کند تا بتواند از تهاجم آلمان از غرب سرمایه‌گذاری کند، اما پس از تحریم‌ها این ایده را رها کرد [128] .

در اوایل سال 1941، ایالات متحده و ژاپن در حال مذاکره برای بهبود روابط و پایان دادن به جنگ در چین بودند. در جریان این مذاکرات، ژاپن خواسته هایی را مطرح کرد که آمریکایی ها آن را غیرقابل قبول می دانستند [129] . در این مدت، ایالات متحده، بریتانیا و هلند مخفیانه در مورد دفاع مشترک از سرزمین های خود در صورت حمله ژاپن به کسی بحث می کردند [130] . روزولت فیلیپین را دوباره مسلح کرد و ژاپن را تهدید کرد که اگر ژاپن به هر “کشور همسایه” حمله کند، ایالات متحده تلافی خواهد کرد [130] .

ژاپن که از تحریم های آمریکا، انگلیس و هلند ناامید شده بود، آماده جنگ شد. در 20 نوامبر، دولت جدید به هیدکی توجیو نقشه راه رسیدن به هدف نهایی را ارائه کرد. وی از آمریکا خواست به چین کمک نکند و تحریم نفت و سایر کالاها علیه ژاپن را لغو کند. در عوض، او قول داد که هیچ حمله ای در جنوب شرقی آسیا انجام ندهد و نیروهای خود را از هندوچین خارج کند [129] . در عوض آمریکا در 26 نوامبر از ژاپن خواست که چین را بدون تقاضا ترک کند و یک پیمان عدم تجاوز را با تمام قدرت های اقیانوس آرام امضا کند [131] . این بدان معنی بود که ژاپن یا باید جاه طلبی های خود در چین را رها کند یا منابع لازم را از شرکت هند شرقی هلند مصادره کند [132] [133] و رهبری نظامی ژاپن دریافت که هیچ انتخابی به آنها داده نشد و تحریم یک جنگ اعلام نشده بود [ 132] 134] .

ژاپن قصد داشت به سرعت مستعمرات اروپایی در آسیا را فتح کند و یک منطقه دفاعی بزرگ در وسط اقیانوس آرام ایجاد کند. پس از آن ژاپنی ها می توانستند آزادانه از منابع آسیای جنوب شرقی استفاده کنند و بتوانند با متفقین مقابله کنند [135] [136] . برای جلوگیری از خطر حمله آمریکا، تصمیم گرفته شد که ناوگان اقیانوس آرام و حضور نظامی آمریکا در فیلیپین خنثی شود [137] . در 7 دسامبر 1941، ژاپن به متصرفات بریتانیا و آمریکا در جنوب شرقی آسیا و اقیانوس آرام مرکزی حمله کرد [138] . این شامل حملات به ناوگان آمریکایی در پرل هاربر و فیلیپین ، گوام ، جزیره ویک ، مالایا ، [138] تایلند و هنگ کنگ بود . [139]

حمله ژاپن به تایلند، تایلند را مجبور به اتحاد با ژاپن کرد، در حالی که ایالات متحده، بریتانیا، چین، استرالیا و چندین کشور دیگر رسماً به ژاپن اعلام جنگ کردند و اتحاد جماهیر شوروی که به شدت علیه آلمان می جنگید، ترجیح داد با ژاپن بی طرف بماند. [140 ] . ایالات متحده [141] آلمان، همراه با دیگر قدرت های محور، در پاسخ به حمله آمریکا به کشتیرانی آلمان، در حمایت از ژاپن به اعلام جنگ کرد [110] [142] .

توقف پیروزی محور (1942-1943)

رئیس جمهور ایالات متحده فرانکلین دی. روزولت و نخست وزیر بریتانیا وینستون چرچیل در کنفرانس کازابلانکا ، ژانویه 1943

در سال 1942، چهار متحد بزرگ [143] – اتحاد جماهیر شوروی، چین، بریتانیا، و ایالات متحده – و 22 دولت کوچکتر تبعیدی، اعلامیه سازمان ملل در موافقت با منشور آتلانتیک [144] را تأیید کردند و موافقت کردند که منشور آتلانتیک را امضا نکنند. پیمان صلح با نیروهای محور [145] .

در طول سال 1942، مقامات متفقین در مورد تاکتیک های کلی بحث کردند. همه قبول داشتند که هدف اصلی شکست آلمان است. آمریکا حمله تمام عیار به آلمان را از طریق فرانسه تایید کرد. اتحاد جماهیر شوروی همچنین خواستار افتتاح جبهه دوم شد. از سوی دیگر، انگلیس اصرار داشت که عملیات نظامی باید در خارج از اروپا انجام شود و هدف باید تضعیف مواضع آلمان در نقاط دیگر باشد. خود آلمان باید هدف بمباران قرار گیرد. پس از آن، حمله به آلمان نیازی به ارتش های بزرگ نخواهد داشت [146] . بنابراین، بریتانیا توانست ایالات متحده را متقاعد کند که حمله از طریق فرانسه در سال 1942 صلاح نیست و لازم است بر سرکوب مثل در شمال آفریقا متمرکز شود [147] .

در اوایل سال 1943، در کنفرانس کازابلانکا متفقین مجدداً توافقات 1942 را تأیید کردند و خواستار تسلیم بی قید و شرط همه دشمنان شدند. بریتانیا و آمریکا توافق کردند که با حمله به سیسیل به فشار در دریای مدیترانه ادامه دهند و از مسیرهای تدارکاتی مدیترانه به طور کامل محافظت کنند [148] . اگرچه بریتانیا بر اقدامات بیشتر در بالکان و کشاندن ترکیه به جنگ اصرار داشت، اما در ماه مه 1943 آمریکایی ها و انگلیسی ها برای حمله به ایتالیا و در سال 1944 برای حمله به فرانسه به توافق رسیدند [149 ] .

اقیانوس آرام (1942-1943)

پیشرفت ارتش ژاپن در اواسط سال 1942.

تا پایان سال 1942، ژاپن و متحدش تایلند تقریباً به طور کامل برمه ، مالایا ، هند شرقی هلند ، سنگاپور و راباول را فتح کردند و خسارات سنگینی به متفقین وارد کردند و تعداد زیادی از پرسنل نظامی را اسیر کردند [150] . (با وجود فیلیپینی ها و نیروهای ایالات متحده مقاومت شدید ، همکاری فیلیپین در می 1942 به دست آمد و دولت مجبور به فرار از کشور شد . [151] در 16 آوریل، حدود 7000 سرباز بریتانیایی در برمه توسط لشکر 33 ژاپن محاصره شدند و توسط لشکر 33 ژاپن نجات یافتند. لشکر 38 چین [152] نیروهای ژاپنی در دریای چین جنوبی، دریای جاوه و اقیانوس هند پیروزی های دریایی به دست آوردند [153] و پایگاه دریایی متفقین استرالیا در داروین را بمباران کردند . تنها موفقیت متفقین در برابر ژاپنی ها در ژانویه 1942 پیروزی در چانگشا بود . [154] ایالات متحده و اروپا آماده نبودند. [155] این پیروزی های آسان بر حریفان خود باعث شد ژاپنی ها بیش از حد اعتماد به نفس و همچنین کشش بیش از حد داشته باشند .

در اوایل ماه مه 1942، ژاپنی ها عملیات مو را با یک حمله آبی خاکی برای قطع منابع بین ایالات متحده و استرالیا آغاز کردند. حمله برنامه ریزی شده زمانی که یک نیروی ضربت متفقین متمرکز بر دو ناو نیروی دریایی ایالات متحده در نبرد دریای مرجان مانع از پیشروی نیروی دریایی ژاپن [156] شد، شکست خورد . طرح بعدی ژاپن که توسط حمله دولیتل تشویق شد ، تصرف جزیره میدوی و از کار انداختن ناوهای آمریکایی بود. به عنوان یک انحراف، ژاپن نیز نیروهایی را جزایر آلوتی برای فتح در آلاسکا فرستاد [157] . در ماه مه در چین ژاپن عملیات Zhejiang-Jiangjiang را با هدف از بین بردن مقاومت چین، که به بازماندگان نظامی آمریکایی عملیات Doolittle کمک می کرد و با گروه های ارتش 23 و 32 چین کمک می کرد، آغاز کرد [158] [159] . در اوایل ژوئن، ژاپن عملیات نظامی خود را آغاز کرد، اما آمریکایی ها که در اواخر ماه مه رمز عبور نیروی دریایی ژاپن را شکسته بودند، کاملاً از نیات ژاپنی ها آگاه بودند و از این اطلاعات استفاده کردند. پیروزی در میدوی برای رسیدن به [160] .

جبهه شرقی (1942–1943)

ارتش سرخ سربازان در نبرد استالینگراد ، فوریه 1943 ضد حمله

علیرغم تلفات سنگین در سال 1942، آلمان و متحدانش موفق شدند حمله اصلی اتحاد جماهیر شوروی را در مرکز و جنوب روسیه متوقف کنند و بیشتر مناطق فتح شده در سال قبل را حفظ کنند [161] . در ماه مه، آلمانی ها اتحاد جماهیر شوروی را در شبه جزیره کرچ و خارکف شکست دادند، [162] پس از آن حمله اصلی تابستانی خود را در جنوب روسیه در ژوئن 1942 آغاز کردند، با هدف تصرف میادین نفتی قفقاز و تسخیر استپ کوبان ، در عوض تضعیف. مواضع در شمال و مرکز جبهه. آلمانی ها گروه ارتش جنوب را به دو گروه تقسیم کردند: گروه ارتش A حمله کرد از رودخانه دون و به سمت جنوب شرقی قفقاز حرکت کرد، در حالی که گروه ارتش B حمله کرد از طریق رودخانه ولگا . رهبری اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به سازماندهی دفاع در شهر استالینگراد در رودخانه ولگا گرفت [163] .

در اواسط نوامبر، آلمانی ها تقریباً استالینگراد را فتح کردند و به درگیری های خیابانی روی آوردند. اتحاد جماهیر شوروی دومین ضد حمله زمستانی خود را آغاز کرد و شروع به محاصره آلمانی ها در استالینگراد [164] و حمله به روستای Rzhev در نزدیکی مسکو کرد ، اگرچه دومی شکست خورد [165] . در آغاز فوریه 1943، ارتش آلمان متحمل خسارات زیادی شد. آلمانی ها در استالینگراد [166] شکست خوردند و خط مقدم به مواضع حمله تابستانی عقب رانده شد. در اواسط فوریه، آلمانی ها حمله جدیدی را در جهت خارکف ترتیب دادند و خط مقدم را به کورسک شهر شوروی رساندند [167] .

اروپای غربی / جبهه اقیانوس اطلس و مدیترانه (1942-1943)

یک بوئینگ B-17 نیروی هوایی هشتم ایالات متحده در 9 اکتبر 1943 کارخانه Focke-Wulf در آلمان را بمباران کرد.

به دلیل اشتباهاتی که فرماندهی نیروی دریایی آمریکا مرتکب شد، آلمانی ها مسیرهای کشتیرانی را در اقیانوس اطلس قطع کردند [168] . در نوامبر 1941، نیروهای کنفدراسیون یک حمله متقابل را در شمال آفریقا آغاز کردند و مواضع آلمان و ایتالیا را بازپس گرفتند [169] . در شمال آفریقا، آلمانی‌ها حمله‌ای را در ژانویه آغاز کردند و بریتانیا را به خط غازالا تا فوریه عقب راندند [170] ژاپن توانست از ماداگاسکار تحت کنترل ویشی بهره‌برداری کند اما بریتانیایی‌ها توانستند جزیره را در اوایل سال 1942 تصرف کنند [171] . تهاجم محور در لیبی، متفقین را مجبور به عقب نشینی تا مصر کرد، اما در العالمین متوقف شد [172] . در اروپا، متفقین حملاتی را به نقاط استراتژیک انجام دادند که در نبرد غم انگیز دیپ [173] به اوج رسید که نشان داد متفقین غربی نمی توانند بدون آمادگی جدی به قاره اروپا حمله کنند [174] .

در آگوست 1942، متفقین با موفقیت حمله دوم را در العلمین دفع کردند [175] و به قیمت تلفات سنگین، توانستند تدارکات را به مالت محاصره شده ارسال کنند [176] . چند ماه بعد، متفقین حمله خود را به مصر آغاز کردند و محور را مجبور به عقب نشینی به لیبی کردند [177] . این تهاجم با تهاجم نیروهای انگلیسی-آمریکایی به آفریقای شمالی فرانسه آغاز شد که در نتیجه آن منطقه به متفقین پیوست [178] . هیتلر دستور فتح کامل ویشی فرانسه را صادر کرد [178] ، اگرچه ارتش ویشی فرانسه مقاومت نکرد، اما این اقدام نقض آتش بس بود و آنها ناوگان خود را غرق کردند تا آلمان از تصرف آن جلوگیری کند [178] [179] . قدرت های محور در آفریقا به سمت تونس عقب نشینی کردند که توسط متفقین فتح شد در ماه مه 1943 [178] . [180]

در ماه ژوئن، انگلیسی ها و آمریکایی ها بمباران استراتژیک آلمان را با هدف فروپاشی اقتصاد آلمان، کاهش روحیه و سلب حق رای جمعیت آغاز کردند [181] . بمباران هامبورگ اولین بار در این عملیات بود که باعث وارد آمدن خسارات زیادی به یک مرکز صنعتی مهم شد [182] .

متحدان شتاب به دست می آورند (1943-1944)

نیروی دریایی ایالات متحده SBD-5 یک هواپیمای شناسایی در جریان عملیات جزایر گیلبرت و مارشال ، 1943.

پس از لشکرکشی گوادالکانال، متفقین چندین کمپین دیگر را علیه ژاپن به راه انداختند. در ماه مه 1943، نیروهای آمریکایی و کانادایی ژاپنی ها را از جزایر آلوتین بیرون راندند [183] . [184 ] اندکی پس از آن، ایالات متحده، با حمایت نیروهای استرالیا، نیوزیلند و جزیره اقیانوس آرام، عملیات Cartwile را برای منزوی کردن Rebaloul از جزایر مجاور و عملیات گیلبرت و جزایر مارشال [184] آغاز کرد . در پایان سال 1944، متفقین هر دوی این عملیات را به پایان رساندند و پایگاه نظامی ژاپن در تروک را از رده خارج کردند . در آوریل، متفقین فتح مجدد گینه نو غربی را آغاز کردند [185] . در آوریل، متفقین فتح مجدد گینه نو غربی را به عهده گرفتند [185] .

در تابستان 1943، اتحاد جماهیر شوروی و آلمان برای یک حمله گسترده در مرکز روسیه آماده شدند. در 4 ژوئیه 1943، آلمان به نیروهای شوروی در امتداد رودخانه کورس حمله کرد . در عرض یک هفته، گورمن ها متوجه شدند که در دام شوروی عمیقاً دفاع شده افتاده اند [186] و برای اولین بار در جنگ، هیتلر بدون هیچ موفقیت تاکتیکی یا تاکتیکی عملیات را لغو کرد [187] . این تصمیم تا حدی متفقین غربی را تشویق کرد تا در 9 ژوئیه به سیسیل حمله کنند، که منجر به اخراج و دستگیری موسولینی یک ماه بعد شد [188] .

ارتش سرخ ضد حمله سربازان در نبرد کورسک ، ژوئیه 1943.

خود را آغاز کردند در 12 ژوئیه 1943، متفقین حملات متقابل و هر گونه شانس پیروزی آلمان یا حتی هر موفقیتی را در شرق از بین بردند. پیروزی شوروی در کورسک به برتری آلمان پایان داد [189] و ابتکار عمل را به اتحاد جماهیر شوروی در جبهه شرقی واگذار کرد [190] [191] . موقعیت خود را در جبهه شرقی تثبیت کنند آلمانی ها سعی کردند با تقویت خط پلنگ-ولا ، اما شوروی آن را در عملیات اسمولنسک و دنیپر سفلی شکست داد [192] .

وضعیت یهودیان در جنگ جهانی

نوشتار اصلی: هولوکاست

تحریم یک فروشگاه یهودی

حدود 6 میلیون یهودی اروپایی هولوکاست قتل عام برنامه ریزی شده و همچنین میلیون ها کولی، لهستانی، شهروندان شوروی، مخالفان و فرقه گراها توسط نازی ها در طول جنگ جهانی دوم بود [193] .

آلمان فاشیست یک کشور نسل کشی بود. تمام اقدامات بوروکراسی دولتی با هدف انجام قتل عام و قتل عام بود. جمعیت صلح آمیز بر اساس قومیت مورد رعب و وحشت قرار گرفتند، یهودیان و دیگر افراد نامطلوب مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، اموال مصادره شد، به اردوگاه های کار اجباری تبعید شد، مواد مخدر جدید بر روی آنها آزمایش شد و غیره. در کنار نسل کشی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی ، یکی از معروف ترین نمونه های نسل کشی قرن بیستم به شمار می رود.

آدولف هیتلر نقشه ضد بشری خود را با این جمله توجیه کرد: “چه کسی کشتار ارامنه را به خاطر می آورد ؟”

گتو

نقشه ای از گتوی ورشو، 1940

بنای یادبود یهودیان کشته شده اروپا در برلین ، آلمان

هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز شد، نازی ها سرزمین هایی را که به شدت توسط یهودیان اشغال شده بود، مانند لهستان ، کشورهای بالتیک ، اوکراین و بلاروس اشغال کردند .

گتوهای یهودی در شهرهای بزرگ (به ندرت در شهرهای غیر بزرگ) ساخته شدند، جایی که کل جمعیت یهودی از شهرها و حومه ها اخراج شدند. بزرگترین گتو در ورشو ایجاد شد . شامل 480 هزار نفر می شد.

بزرگترین گتوها در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی بودند ، گتوی لویو (409 هزار نفر، از مارس 1941 تا ژوئن 1943 ) و گتوی مینسک (حدود 100 نفر، منحل شده 1943 . در 21 اکتبر ) قبل از اتخاذ تصمیم در مورد کشتار جمعی یهودیان، آلمانی ها از طرح زیر برای “حل مسئله یهودی” استفاده کردند.

  • تمرکز جمعیت اروپا در مناطق وسیعی از شهرها – گتوها
  • جدایی جمعیت غیر یهودی از جمعیت یهودی: تفکیک
  • طرد کامل یهودیان از زندگی عمومی
  • مصادره اموال، طرد یهودیان از تمام عرصه های زندگی اقتصادی
  • تا کار سخت بدنی تنها وسیله بقا برای یهودیان باشد.

تیراندازی دسته جمعی

نوشتار اصلی: هولوکاست در اتحاد جماهیر شوروی

به عنوان یک قاعده، یهودیان ساکن در اتحاد جماهیر شوروی در محل زندگی خود نابود شدند ( به آلمانی : Einsatzgruppen). اودسا ارتش رومانی درگیر نابودی یهودیان در مناطق اشغالی بود. در سرتاسر قلمرو کشورهای بالتیک، اوکراین و بلاروس، در نزدیکی هر شهر کوچک یا روستایی به اصطلاح «گودال» وجود داشت که مردان، زنان و کودکان را بیرون کرده و تیرباران می کردند.

قبلاً سال 1941 در در پایان ماه ژوئن، هزاران یهودی در کاوناس به دست آلمانی ها و همدستان لیتوانیایی آنها کشته شدند. 60000 یهودی ویلنیوس 45000 نفر از در جریان تیراندازی دسته جمعی پونارا که تا سال 1941 ادامه داشت، جان باختند . پایان. موج قتل در سراسر لیتوانی گسترش یافت . در سال 1942، بقایای جوامع یهودی فقط در شهرهای کانواس، ویلنیوس، شیائولیای و شوهچیس باقی ماندند.

در لتونی، کل جمعیت یهودی شهرهای استان ظرف چند هفته نابود شد. تنها جوامع داوگاوپیلز، ریگا و لیپای حفظ شدند. بیست و هفت هزار از سی و سه هزار یهودی ساکن ریگا در سال 1941 کشته شدند. از اواخر نوامبر تا اوایل دسامبر. در آن زمان یهودیان داوگاوپیلز و لیپاجا نابود شدند.

استونی بخش قابل توجهی از جمعیت اروپایی . که تا سال 1940 حدود 4.5 هزار نفر بود، موفق شدند از کشتار خودداری کنند سال 1941 در در 14 ژوئن ، درست 8 روز قبل از جنگ، حدود 500 یهودی با 10000 استونیایی از طریق کمیساریای خلق امور داخلی اتحاد جماهیر شوروی به سیبری مهاجرت کردند ، حدود 500 یهودی مرد به ارتش سرخ فراخوانده شدند یا به گردان های جنگنده پیوستند. از 3.5 هزار یهودی در استونی، تنها 950 نفر نتوانستند یا نخواستند تخلیه شوند. حدود 2-2.5 هزار یهودی توانستند به مناطق داخلی اتحاد جماهیر شوروی تخلیه شوند، که با این واقعیت که آلمانی ها تالین را تنها در سال 1941 اشغال کردند، تسهیل شد . در 28 آگوست . 929 یهودی که در استونی بودند قبل از پایان سال 1941 توسط Sondergruppe شماره 1a از ریگا به رهبری Standartenführer Martin Zandberger تیرباران شدند.

رخ داد تیراندازی در تالین ، تارتو و پرنو سال 1942 . در رویدادهای فوریه در برلین فرصتی شد تا استونی به اولین و تنها کشور اروپایی “عاری از یهودیان” تبدیل شود ( به آلمانی: “Judenfrei”).

تنها بخش کوچکی از یهودیان بلاروس توانستند به اعماق شهر تخلیه شوند. سال 1941 در در ماه ژوئن، هزاران یهودی در بیالیستوک کشته شدند. در عرض پنج روز، مینسک حدود 80000 یهودی ساکن ) 1941 و اطراف آن در گتوها (ساخته شده در 20 ژوئن متمرکز شدند . قبل از شروع زمستان، بیش از 50 هزار نفر کشته شدند. در ماه های اول اشغال، بیشتر یهودیان ساکن در ویتبسک، گومل، بوبرویسک و موگیلف کشته شدند. منحل شدند دوازده گتو از بیست و سه گتو که در بلاروس و سایر سرزمین‌های اشغالی (به ویژه در منطقه اسمولنسک) ایجاد شد تا پایان سال 1941 و شش محله بعدی . در ماه‌های اول سال 1942

در غرب اوکراین، آلمانی ها و مردم محلی این کشتار را در سال 1941 آغاز کردند . بین پایان ژوئن تا اوایل تیرماه. چهار هزار یهودی در لویو 30 ژوئن از تا 3 ژوئیه کشته شدند 25 تا 27 . ژوئیه و حدود دو هزار یهودی در لوتسک چند روز پس از تصرف ، دو هزار یهودی در آنجا کشته شدند. دقیقاً بیست و یک هزار نفر از بیست و هفت هزار یهودی در نوامبر 1941 کشته شدند .

آن دسته از یهودیان اوکراین مرکزی و شرقی که نمی توانستند قبل از ورود آلمانی ها تخلیه شوند به دست نازی ها افتادند. ورود نیروهای آلمانی به شرق و اتحاد جماهیر شوروی اشغال سرزمین های وسیع . منجر به این واقعیت شد که یهودیانی که قبل از شروع جنگ موفق به فرار از مناطق کشورهای شرقی شده بودند تحت تأثیر نازی ها قرار گرفتند اکثر جوامع یهودی در اوکراین بدون به جا گذاشتن اثری ویران شدند. 43 مرکز از هفتاد مرکز یهودیان قبل از جنگ اوکراین در سال 1941 و بقیه در اواسط سال 1942 ویران شدند .

سال 1941 در در ماه اکتبر ، حدود پنج هزار یهودی محلی و حدود 18 هزار یهودی مهاجر با کمک فعال مردم محلی در کریمه کشته شدند . نابودی یهودیان در مناطق لنینگراد و نوگورود، قفقاز شمالی و کریمه بلافاصله پس از اشغال این سرزمین انجام شد.

با این حال، به لطف ضد حمله در مناطق کالوژیسک و کالینین، نابودی کامل یهودیان در آن مناطق انجام نشد. کشتار یهودیان در جنوب روسیه و قفقاز شمالی در سال 1942 آغاز شد . در تابستان. سال 1942 در در 11 اوت ، یک قتل دسته جمعی یهودیان در روستوف-آن-دون رخ داد . یهودیان نیز در روزهای بعد نابود شدند و تا زمان آزادی شهر ادامه یافت. به گفته کارشناسان مختلف، تعداد قربانیان یهودی در دوره دوم اشغال روستوف بین 15000 تا 30000 نفر بود.

راه حل نهایی مسئله یهود

محله یهودی نشین ورشو: در سال 1943 در آوریل-مه

سال 1941 در 31 ژوئن در ، هرمان گورینگ : Reichssicherheitshauptamt) را امضا کرد راینهارد هایدریش به عنوان رئیس ستاد امنیت رایش ( به آلمانی دستور انتصاب که مسئول “حل و فصل نهایی مسئله یهودی” شد.

سال 1941 در آغاز شد در ماه اکتبر، تخلیه یهودیان از آلمان به گتوهای لهستان ، کشورهای بالتیک و بلاروس .

سال 1942 در در ژانویه، برنامه «راه حل نهایی مسئله یهود» در کنفرانس وانزیسکیان تصویب شد. این تصمیم اعلام نشد و تعداد کمی (از جمله قربانیان آینده) معتقد بودند که چنین نابودی در قرن بیستم انجام خواهد شد.

یهودیان آلمان ، فرانسه ، هلند و بلژیک به شرق، به اردوگاه ها و گتوها در لهستان و بلاروس فرستاده شدند . در لهستان، اردوگاه های مرگ ایجاد شد که برای سکونت بسیاری از مردم محاسبه نشده بود، بلکه برای نابودی سریع تازه واردان در نظر گرفته شده بود. محل ساخت و ساز اولین اردوگاه های مرگ (هلمنو و بلژتس ) قبلاً در سال 1941 تعیین شده بود . در ماه اکتبر نابودی یهودیان لهستان به افتخار سال 1942 “عملیات راینهارد” نامیده می شود . در ماه مه در پراگ که راینهارد هایدریش کشته شد .

سال 1941 در در آغاز ماه دسامبر، اولین اردوگاه مرگ در حلمنو آغاز به کار کرد. بسته شده بودند کشته شدند مونوکسید کربن یهودیان در آنجا در کامیون هایی که با .

سال 1942 در در ماه جولای، تخلیه دسته جمعی از گتوی ورشو (بزرگترین گتوهای ایجاد شده) به اردوگاه مرگ تربلینکا آغاز شد. قبل از 1942 _ در 13 سپتامبر ، 300000 یهودی ورشو تخلیه شدند یا در گتو جان باختند.

گتوی لودز تا 160000 یهودی در نگهداری می شدند. این محله یهودی نشین به تدریج ویران شد. اولین موج تخلیه به هلمنو در سال 1942 انجام شد . در ماه های ژانویه تا مه (55 هزار یهودی از شهرهای استانی لودز و منطقه کالیسزیان)، سپس امواج بعدی تخلیه به هلمنو و اردوگاه های دیگر و 1944 در سال در 1 سپتامبر، سرانجام منحل شد.

جمعیت یهودی لیوبلیانا به اردوگاه کشتار بلژک فرستاده شدند. سال 1942 در بین 17 مارس تا 14 آوریل، 37000 یهودی به مرگ فرستاده شدند و 4000 یهودی که اعزام نشده بودند در محله یهودی نشین میدان تاتار متمرکز شدند. سال 1942 در در ماه مارس، همه یهودیان لیوبلیانا به شهر بلژک منتقل شدند. سال 1942 در در ماه مارس ، حدود 15000 یهودی از Lviv به Belzhec و در ماه اوت 50000 نفر دیگر فرستاده شدند .

سال 1942 در در ژوئن و اکتبر، اکثر یهودیان از کراکوف به بلزک نقل مکان کردند. سال 1943 در در ماه مارس، حدود شش هزار یهودی که در آنجا باقی مانده بودند به Plaszów و حدود سه هزار یهودی به آشویتس منتقل شدند. سال 1942 در در سپتامبر، اکثر یهودیان از رودوم، کیلچه، چستوخوا، و دیگر شهرهای شرق لهستان به تربلینکا فرستاده شدند. از 300000 یهودی منطقه رادومسک در سال 1942، . فقط 30000 زنده ماندند.

اکثر در سال 1942 یهودیان اروپای شرقی و مرکزی و اروپای غربی بخش قابل توجهی از یهودیان سال 1943 نابود شدند. در حمله ارتش شوروی، نقطه عطف نبرد استالینگراد، و شکست ارتش رومل در العلمین، منجر به تسریع کشتار یهودیان توسط نازی ها شد.

پیشروی سریع ارتش شوروی به سمت غرب، اس اس را مجبور کرد که محله یهودی نشین ها و اردوگاه های کار اجباری را نابود کنند تا آثار جنایات خود را از بین ببرند. واحدهای ویژه ( به آلمانی : Sonderaktion 1005) در سوزاندن اجساد در محل های تیراندازی دسته جمعی شرکت داشتند. به سرعت منحل شدند لهستان ، اوکراین ، بلاروس ، لتونی و لیتوانی گتوها و اردوگاه های . تخلیه دسته جمعی یهودیان از ایتالیا ، نروژ ، فرانسه ، بلژیک ، اسلواکی و یونان به آشویتس آغاز شد که تا سال 1944 ادامه یافت .

نابودی یهودیان در مجارستان پس از اشغال مناطق شرقی کشور توسط ارتش شوروی آغاز شد.

پایان جنگ

ساخت دیوار گتوی ورشو

به گفته برخی از محققان، در سال های 1943 – 1945 ، طرح نابودی یهودیان (قبل از 1945 در مه تحویل آلمان ) به میزان دو سوم انجام شد. 1943 – 1944 _ کمبود نیروی انسانی و کشتار عمدی میلیون ها نفر به طور همزمان باعث شد تا نخبگان نازی رویکرد “راه حل نهایی” را زیر سوال ببرند.

سال 1943 در هیملر دستوری صادر کرد تا یهودیان بازمانده را در عملیات های جنگی استخدام کنند.

در مراحل پایانی جنگ، زمانی که شکست آلمان اجتناب ناپذیر بود، برخی از حاکمان نازی سعی کردند از یهودیان برای مذاکره صلح استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر (به ویژه هیتلر ) همچنان خواستار نابودی کامل یهودیان باقی مانده بودند.

Standerführer Dieter Wislitzen در دادگاه نورنبرگ ادعا کرد که سال 1945 در در ماه فوریه ، آدولف آیشمن به او اطلاع داد که تعداد یهودیان کشته شده حدود 5 میلیون نفر است.

Aquote1.png من اینجا کاملا صریح و صریح با شما صحبت می کنم… ما علنی با یکدیگر صحبت خواهیم کرد که هرگز در ملاء عام انجام نمی دهیم… منظورم تبعید یهودیان، نابودی یهودیان است… تعداد کمی از حاضران اینجا می دانند انبوهی از جنازه چیست، انبوهی از صد، پنجاه، هزار جسد… برای تحمل همه اینها و حفظ نجابت… این داستان زندگی ماست که هرگز نوشته نشده است و هرگز نوشته نخواهد شد

– از سخنرانی هاینریش هیملر . پوزنان، 1943 4 اکتبر
 Aquote2.png

ائتلاف ضد هیتلر

ایجاد ائتلاف ضد هیتلر

کشورهای درگیر در جنگ علیه آلمان و متحدانش در ائتلاف ضد هیتلر متحد شدند. تشکیل شد آن ائتلاف در سال 1941 . پایان تا سال 1942 از در دوره میانی قدرت های اصلی آن اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا و انگلیس بودند.

روزولت و چرچیل در سال 1941 در 14 اوت ، آنها بیانیه مشترکی صادر کردند که بیشتر به منشور آتلانتیک معروف است . آنها با آن بیانیه عزم خود را برای کمک به اتحاد جماهیر شوروی با سلاح و مهمات لازم تایید کردند. اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941 در 24 سپتامبر به منشور آتلانتیک پیوست . در آن سند آمده بود که آمریکا و انگلیس به دنبال فتوحات ارضی نیستند. آنها حق همه مردم را در انتخاب نوع حکومت خود به رسمیت می شناسند و به مردمی که استقلال خود را با ابزارهای خشونت آمیز سلب کرده اند کمک خواهند کرد تا حقوق خود را باز یابند.

یک رویداد سیاسی مهم بود 1942 . اول ژانویه در را در واشنگتن ، 26 عضو ائتلاف ضد هیتلر، از جمله ایالات متحده آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس، اعلامیه سازمان ملل امضا کردند . آنها متعهد شدند که در برابر متجاوزان همکاری کنند و با آنها صلح جداگانه ای برقرار کنند.

در سال 1942 در 26 می ، معاهده همکاری و کمک متقابل بین اتحاد جماهیر شوروی و انگلیس به مدت بیست سال در لندن امضا شد. و در واشنگتن سال 1942 در در 11 ژوئن ، قرارداد شوروی و آمریکا امضا شد. طرفین متعهد شدند از تقویت بنیه دفاعی یکدیگر حمایت کنند.

کشورهایی با ساختارهای سیاسی-اجتماعی متضاد در ائتلاف ضد هیتلر متحد شدند. از یک سو، آمریکای سرمایه داری ، انگلستان و کشورهای دیگر، از سوی دیگر، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی . با این حال، این اتحاد ممکن بود، زیرا، همانطور که چرچیل به درستی توصیف کرد، جنگ علیه آلمان “یک جنگ طبقاتی نبود” . مسائل استقلال و آزادی ملی بر مسائل تنگ طبقاتی برتری داشت.

کنفرانس تهران

کنفرانس تران اتحاد جماهیر شوروی ، ایالات متحده آمریکا و انگلیس رهبران ، I. استالینی ، اف. روزولت و یو. با مشارکت چرچیل . چرچیل نیروی هوایی سلطنتی را لباس یک کمودور هوایی [194] به نمایش می گذارد . تهران ، ۱۳۳۲

سال 1943 در سایر کشورهای ائتلاف ضد فاشیست در دیگر صحنه های جنگ موفق شدند. نیروهای انگلیسی-آمریکایی وارد ایتالیا و گشودن جبهه دوم نداشتند فرانسه شدند، اما عجله ای برای رفتن به . این وضعیت باعث عصبانیت دولت شوروی شد. مسائل زیادی بین متفقین انباشته شده بود که حل آن تنها در صورت ملاقات سران سه کشور امکان پذیر بود. بدین منظور سال 1943م در 7 آذر 1 . تهران برگزار کنفرانسی در _ تا از شد آبان روزولت ، آی. استالین و یو. با مشارکت چرچیل . موضوع اصلی بحث در کنفرانس تهران، در اروپا گشایش جبهه دوم علیه آلمان بود . در این موضوع بین متفقین اختلافاتی وجود داشت. جبهه دوم را در اروپا باز کنند در ابتدا، انگلستان و ایالات متحده به اتحاد جماهیر شوروی قول دادند که در سال 1942 و سپس در سال 1943 . با این حال، جبهه دوم هرگز باز نشد.

انجام شود در تهران تصمیم گرفته شد که آمریکا و انگلیس با حمله به فرانسه جبهه دومی را باز کنند و این کار در سال 1944 . تا اردیبهشت حداکثر باید با مرزهای گسترده تر احیا شود لهستان سه قدرت بزرگ همچنین توافق کردند که پس از جنگ، استقلال .

وی همچنین اعلامیه ای درباره ایران به تصویب رساند که در آن سه قدرت بزرگ در حفظ استقلال کامل، حاکمیت و تمامیت ارضی ایران اتفاق نظر دارند.

چرچیل نیز به شدت نگران سرنوشت ترکیه بود . او تلاش می کرد از استالین قول بگیرد که گام های تهاجمی در قبال ترکیه برندارد. استالین می‌تواند با بهانه‌سازی امنیت اتحاد جماهیر شوروی و با در نظر گرفتن سیاست آلمان‌گرایانه ترکیه دست به چنین اقدامی بزند. چرچیل به دنبال محافظت از ترکیه در برابر تلافی جویانه شوروی و حفظ آن به عنوان سنگری در برابر پیشروی های روسیه در خاورمیانه و مدیترانه بود . به کشور مادر از آنجا می گذشت شریان اتصال امپراتوری بریتانیا . اساساً انگلستان در تلاش بود تا از چنین تحولاتی که می تواند به حل کامل یا جزئی مسئله ارمنستان منجر شود، جلوگیری کند .

گشایش جبهه دوم و نتایج جنگ

1944 در 6 ژوئن ، نیروهای انگلیسی و آمریکایی به فرماندهی ژنرال آمریکایی آیزنهاور با موفقیت از کانال مانش عبور کردند و به سواحل فرانسه رسیدند. جبهه دوم باز شد و آلمان در سال پنجم جنگ مجبور شد در دو جبهه بجنگد.

آزادی فرانسه آغاز شد. 1944 . 19 اوت در قیام در پاریس آغاز شد که چند روز بعد با پیروزی به پایان رسید در 23 اکتبر ، ایالات متحده، انگلستان و اتحاد جماهیر شوروی دولت موقت فرانسه به ریاست ژنرال دوگل را به رسمیت شناختند.

پس از مدتی، نیروهای شوروی موفق شدند تمام قلمرو اتحاد جماهیر شوروی را آزاد کنند و جنگ را به سرزمین های اشغال شده توسط نیروهای فاشیست منتقل کنند. عملیات نیروهای شوروی توسط فرماندهان نظامی G. ژوکوف ، آ. واسیلوسکی ، آی. کونف ، ک. روستوفسکی، اچ. باغرامیان و دیگران.

روابط با آلمان قطع شد و رومانی، بلغارستان و مجارستان جنگ را ترک کردند. جابجایی هایی نیز در جبهه اقیانوس آرام مشاهده شد. در سال 1944 در ماه اکتبر، نیروهای آمریکایی آزادسازی فیلیپین را از ژاپن آغاز کردند.

کنفرانس یالتا

کنفرانس یالتا

سال 1945 در در ابتدا مشخص شد که شکست آلمان موضوع ماه های آینده است. شرایط ایجاد شده ایجاب می کند که رهبران سه کشور پیشرو ائتلاف ضد هیتلر: اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا و انگلیس، ملاقات کنند. برگزار شد در سال 1945 . 4-11 فوریه کریمه ، در یالتا . رئیس جمهور آمریکا اف. روزولت، رئیس شورای کمیسرهای خلق اتحاد جماهیر شوروی I. استالین و نخست وزیر بریتانیا U. چرچیل

رهبران سه کشور متحد موافقت کردند که اقدامات توافق شده را ادامه دهند و از شرق، غرب، شمال و جنوب به آلمان هیتلری به طور همزمان ضربه بزنند. طرفین توافق کردند که جنگ را تنها پس از تسلیم بی قید و شرط آلمان متوقف کنند.

همچنین تصمیمی سازمان ملل متحد برای تأسیس تعیین شد (UN) گرفته شد. برای این منظور در سال 1945 . 25 آوریل در در سانفرانسیسکو برای تشکیل جلسه موسس.

پایان جنگ جهانی دوم

تسلیم شدن به آلمان

متفقین با ادامه موفقیت های نظامی، از شرق و غرب به سمت آلمان حرکت کردند. کشورهای اروپایی زیر یوغ فاشیستی یکی پس از دیگری آزاد شدند. نیروهای شوروی به برلین نزدیک شدند .

سال 1945 در در 16 آوریل ، حمله به برلین آغاز شد. این یک مبارزه سخت و پیگیر بود. آلمان هیتلری آخرین تلاش خود را برای نجات خود انجام می داد. 25 آوریل در البا ، نیروهای شوروی و آمریکایی در سواحل با هم دیدار کردند. و نبردها هنوز در خیابان های برلین ادامه داشت. در 30 آوریل ، مشخص شد که هیتلر خودکشی کرده است. برلین دو روز بعد تسلیم شد. در شب 8 و 9 می، قانون تسلیم بدون قید و شرط آلمان امضا شد.

طبق تصمیم دولت شوروی، 9 مه در اتحاد جماهیر شوروی تعطیلات اعلام شد – روز پیروزی بزرگ.

جنگ در اروپا تمام شده است.

کنفرانس پوتسدام

پس از پایان جنگ در اروپا، متفقین وظیفه جمع بندی نتایج آن و تعیین مسیرهای اصلی توسعه پس از جنگ را داشتند. بدین منظور سال 1945م در از 17 جولای تا 2 آگوست، نشست در پوتسدام رهبران سه قدرت بزرگ ائتلاف ضد هیتلر (نزدیک برلین) تشکیل شد.

در این کنفرانس، رئیس جمهور جدید ایالات متحده ، هری ترومن (او جایگزین 12 آوریل اف. روزولت شد که به طور ناگهانی در درگذشت)، حضور داشت. استالین در 17-25 ژوئیه، انگلیس توسط نخست وزیر U. چرچیل و پس از شکست محافظه کاران در انتخابات پارلمانی، جای او را رهبر حزب کارگر پیروز ، نخست وزیر جدید کلمنت آتلی، گرفت .

سه قدرت بزرگ اصول اصلی سیاست در قبال آلمان را تأیید کردند: غیرنظامی کردن، حذف نازیسم و ​​دموکراتیزه کردن .

شرکت کنندگان در مورد موضوع مرزهای جدید برای لهستان به توافق رسیدند و برخی از مناطق را که قبلاً تحت حاکمیت آلمان بودند به آن واگذار کردند. کنونی) به اتحاد جماهیر شوروی تحویل داده شد کونیگزبرگ ( کالینینگراد .

برای تهیه معاهدات صلح با ایتالیا، فنلاند، رومانی، مجارستان و بلغارستان، این کنفرانس شورایی متشکل از وزرای خارجه ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، انگلستان، فرانسه و چین ایجاد کرد. اتحاد جماهیر شوروی آمادگی خود را برای ورود به جنگ علیه ژاپن اعلام کرد.

انفجار ناشی از بمب اتمی در شهر ناکازاکی پرتاب شد.

شکست ژاپن

بعد از شکست ایتالیا و آلمان نوبت به ژاپن رسید. سال 1945 در در صبح روز 6 آگوست ، بمب افکن های آمریکایی برای اولین بار در تاریخ بشریت، بمب اتمی را انداختند بر روی هیروشیما و 9 آگوست در بر روی شهرهای ناکازاکی و آنها را به تلی از خاکستر و خرابه تبدیل کردند. سال 1945 در در 8 اوت ، دولت شوروی بیانیه ای صادر کرد که در آن اظهار داشت که اتحاد جماهیر شوروی 9 اوت خود را در حال جنگ علیه ژاپن از می داند.

متمرکز شده بود ، حمله کردند نیروهای شوروی علیه ارتش یک میلیون نفری کوانتونگ که در خاور دور . عملیات نظامی متفقین هم در زمین و هم در دریا با موفقیت پیش می رفت.

ژاپن سال 1945 در 2 سپتامبر او در تسلیم شد. با آن جنگ جهانی دوم به پایان رسید.

پیامدهای جنگ

جنگ جهانی دوم ضربه بسیار سنگینی به بشریت وارد کرد. 61 کشور با جمعیت 1.7 میلیارد نفر درگیر جنگ بودند که 110 میلیون نفر در نیروهای نظامی خود مشغول به کار بودند. عملیات جنگی در حدود 22 میلیون متر مربع در جریان بود. کیلومتر در قلمرو در طول جنگ شش ساله، بیش از 50 میلیون نفر جان باختند و 95 میلیون نفر معلول شدند [195] . خسارات مادی نیز بسیار زیاد بود. پس از جنگ، 1945-1946. که در نورنبرگ برگزار شد، دادگاهی جنایتکاران هیتلر را به اعدام محکوم کرد.

مشارکت مردم ارمنستان در جنگ جهانی دوم

مردم ارمنی نیز در مبارزه با فاشیسم مشارکت فعال داشتند.

در طول جنگ، حدود 600 هزار ارمنی از ارمنستان شوروی با جمعیتی بالغ بر 1 میلیون و 320 هزار نفر به ارتش فراخوانده شدند [196] [197] . لشکرهای 76، 89، 261، 390، 408 و 409 از آنها تشکیل شد [198] . لشکرهای ارمنی و ارمنی هایی که در سایر واحدهای نظامی ارتش شوروی خدمت می کردند در تمام جبهه ها و واحدهای نظامی جنگیدند: زمینی، تانک، دریایی، نیروی هوایی و غیره. آنها با سایر واحدهای نظامی ارتش سرخ از قفقاز برای دفاع جنگیدند و بعداً در آزادسازی سرزمین های روسیه، اوکراین ، بلاروس ، کشورهای بالتیک، بالکان، لهستان ، اروپای مرکزی و آلمان شرکت کردند. تنها لشگری که در حمله به برلین شرکت کرد ، لشکر 89 به فرماندهی سرلشکر نور صفریان بود . بیش از 250 هزار ارمنی در جنگ جان باختند.

به 107 فرزند فداکار مردم ارمنستان بالاترین عنوان قهرمان اتحاد جماهیر شوروی اعطا شد و مارشال هوهانس باقرامیان و خلبان نلسون استپانیان قهرمانان مضاعف شدند. 63 ژنرال ارمنی واحدهای نظامی بزرگی را رهبری کردند: لشکرها، سپاه، ارتش و اچ. باقرامیان فرمانده جبهه اول بالتیک بود. به چهار تن از فرماندهان نظامی ارمنستان بالاترین درجه نظامی مارشال اعطا شد. آنها عبارت بودند از: مارشال اتحاد جماهیر شوروی، هوهانس باقرامیان ، مارشال هوانوردی اس. خودیاکوف (آرمناک خانپریانتس) ، مارشال نیروهای زرهی هامازاسپ باباجانیان و دریاسالار نیروی دریایی اتحاد جماهیر شوروی ، هوانس ایزاکوف (تس-ایسااکیان) . علاوه بر این، H. اولین در اتحاد جماهیر شوروی بود. به ایزاکوف بالاترین درجه در نیروهای دریایی اعطا شد.

نیز فعالانه در جنگ شرکت کردند ارامنه دیاسپورا . آنها در ارتش متحدان اتحاد جماهیر شوروی علیه فاشیست های آلمانی-ایتالیایی و ارتش ژاپن در تمام صحنه های جنگ جنگیدند. تنها 18.5 هزار ارمنی در صفوف ارتش آمریکا در جنگ شرکت کردند. بسیاری از ارامنه در جنبش مقاومت شرکت کردند [یادداشت 1] . ارامنه دیاسپورا فعالانه در جمع آوری بودجه برای ایجاد کاروان تانک “ساسونتسی داویت” و بسیاری رویدادهای دیگر شرکت کردند.

مشارکت سربازان ارمنی در شکست ژاپن (9 اوت – 2 سپتامبر 1945)

چندین هزار کودک ارمنی در آخرین عملیات رزمی جنگ جهانی دوم در صفوف ارتش شوروی شرکت فعال داشتند که بیشتر آنها در صحنه عملیات نظامی شوروی و آلمان جنگیده بودند. از جمله فرمانده 12 ارتش هوایی جبهه ترانس بالکان، مارشال هوانوردی سرگئی خودیاکوف (آرمناک خامپریانتس) بود . برای فرماندهی عملیات هوایی دوازدهم ، او نشان نظامی درجه یک کوتوزوف را دریافت کرد .

بود، نیز نقش مهمی در شکست ارتش کوانتونگ و آزادسازی ساخالین توپخانه جبهه دوم شرق دور، که فرمانده آن قهرمان اتحاد جماهیر شوروی، ژنرال سپهبد توپخانه میکائیل پارسهوف جنوبی ایفا کرد . او به دلیل هدایت عملیات توپخانه ای جبهه نظامی نشان نظامی درجه 2 سووروف را دریافت کرد . به رئیس پدافند هوایی همان جبهه نظامی، سرلشکر توپخانه گوورگ چاخالیان اعطا شد نشان کوتوزوف درجه 2 ، رئیس بخش پزشکی و بهداشتی جبهه دوم شرق دور، سپهبد خدمات پزشکی آوتیک برنازیان . همچنین جایزه مشابهی دریافت کرد .

فرمانده لشکر 215 تفنگ، قهرمان اتحاد جماهیر شوروی، سرلشکر آندرانیک قازاریان به دلیل شجاعت نشان درجه 2 سووروف را دریافت کرد . آراکل فرمانده لشکر 361 تفنگ، به دلیل موفقیت هایش در عبور موفقیت آمیز از رودخانه آمور و آزادسازی شهرهای چین، نشان سووروف درجه 3 را دریافت کرد سرهنگ هوانیسیان، .

بود، نقش مهمی در آزادسازی چانگچو و موکدن لشکر 278 تفنگ، که فرمانده آن کنستانتین لازاریان ایفا کرد . این لشکر نام افتخاری خینگانیان و به فرمانده آن نشان پرچم سرخ رزمی اعطا شد. از جمله کسانی که نشان پرچم سرخ را دریافت کردند، معاون فرمانده نیروی هوایی دهم، سرلشکر هوانوردی گریگور تولماجیان ، عضو شورای نظامی ششمین ارتش تانک گارد، سپهبد نیروهای تانک هایک تومانیان ، خلبان نیروی دریایی وازگن واردانیان بودند. ، تانکر سرگئی مکرتچیان ، فرمانده ناوگان نظامی ساخالین ، رئیس ستاد ، کاپیتان درجه یک (بعدها معاون دریاسالار) والرین سورابکیان و بسیاری دیگر [199] .

در صفوف جنبش چریکی

این مقاله یا بخش ممکن است با سبک علمی مطابقت نداشته باشد. استانداردهای ویکی‌پدیا برای
برای نگرانی های ارسال شده، از صفحه بحث دیدن کنید .
ویکی‌پدیا را راهنمای سبک برای دستورالعمل‌هایی در مورد چگونگی بهبود مقاله ببینید.

در جنگ بزرگ میهنی که در پشت سر دشمن می جنگیدند نیز سهم شایسته خود را در پیروزی علیه فاشیسم ده ها هزار پارتیزان ایفا کردند که در میان آنها تعداد کمی از فرزندان مردم ارمنی وجود نداشت. بنابراین، فقط در اوکراین و بلاروس بیش از 2000 پارتیزان ارمنی ، 500 نفر در کریمه و قفقاز شمالی، 200 نفر در منطقه بالتیک، مناطق لنینگراد ( سن پترزبورگ کنونی ) و کالینین، در فرانسه 1200 نفر در یونان ، بیش از 1000 نفر در هلند جنگیدند. حدود 800 .

تعدادی دسته های پارتیزانی، حتی یک هنگ، که عمدتاً از ارامنه تشکیل شده بودند، وجود داشت. بنابراین، برای مثال، . گروه “پیروزی” متشکل از 100 نفر، به فرماندهی سرگئی هاروتونیان، و “گروه آناستاس میکویان” متشکل از 250 ارمنی، به فرماندهی آرامایس هووسپیان، علیه نیروهای آلمانی در اوکراین جنگیدند و کالینین فعالیت می کرد متشکل از 80 ارمنی مناطق لنینگراد گروه 41 پارتیزانی که در . به رهبری آرتم ساغومیان بود. یگان پارتیزان دهم به فرماندهی آرام تریان، در منطقه کراسنودار “گروه به نام استپان شاهومیان” از منطقه آرمیانسک ، به فرماندهی آندرانیک مالخاسیان، در کریمه جنگید

تحت فرماندهی الکساندر قازاریان در فرانسه اولین گروه پارتیزان شوروی فعالیت می کرد. خدمه این هنگ شامل 2000 نفر بود که 1200 نفر از آنها ارمنی بودند. در یونان جوخه چریکی “آزادی” متشکل از 1000 ارمنی به فرماندهی بابکن نرسیسیان، یک گروه 800 نفری ارمنی در هلند و همچنین گروه های حامی جنبش مقاومت هلند و غیره فعالیت می کردند. از جمله پارتیزان های ارمنی بودند که از آن خارج شدند. چکسلواکی هنریک زاکاریان، واهان گریگوریان ( بلاروس )، برادر و خواهر هایک و تامارا مارتیروسیان، آشوت هایراپتویا ( کریمه )، اعضای سازمان “گارد جوان” کراسنودار، گئورگی (ژورا) هاروتیونیانتز و مایا پهلوانیان ( اوکراین ) آرتوم پطروسیان ( ) ، گئورگ کولوزیان، مکرتیچ دشتویان ( ایتالیا )، بارتوق پطروسیان، لوون تیتانیان (فرانسه)، آندرانیک میروزیان ( هلند )، آرارات ناوویان ( لهستان ) و دیگران.

در پیروزی علیه فاشیسم در جنگ جهانی دوم، کارآگاهان مخفی (غیرقانونی) ارمنی جبهه نامرئی، سپهبد هایک هوواکیمیان، سرلشکر گورگن آقایان، ایوان آقایانتس، میکائیل آلاوردیان، ویاچسلاو گئورگیان، سرهنگ‌ها آشوت هاکوبیانا ویاچسلاو گورگنیان همچنین سهم قابل توجهی در پیروزی علیه فاشیسم داشت . ، قهرمان اتحاد جماهیر شوروی گئورگیان واردانیان، شریک و همسر جدایی ناپذیر او گوهر واردانیان و بسیاری دیگر. نام گئورگ واردانیان به درستی در میان 100 کارآگاه برجسته جهان در تمام دوران گنجانده شده است.

گئورگ واردانیان تنها جاسوس شوروی است که عنوان قهرمان اتحاد جماهیر شوروی را دریافت کرد. به دلایل شناخته شده، هنوز نمی توان در بسیاری از کشورهای جهان از موفقیت های او نوشت، اما در طول جنگ بزرگ میهنی، موفقیت های گئورگ واردانیان و همسرش به شهرت رسید. با تشکر از فعالیت های گروه شناسایی گئورگ واردانیان (“سواره سواران سبک”) در سال 1943 . 28 نوامبر – 1 دسامبر، در آستانه نشست رهبران اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا، شبکه ای از عوامل اطلاعاتی فاشیست که ترور جوزف را طراحی استالین ، فرانکلین دلانو روزولت و وینستون چرچیل کرده بودند، خنثی شد. .