نقش تاریخی مذهب در اروپا

دین در اروپا امروزی داشته است تأثیر عمده ای بر جامعه، هنر ، فرهنگ ، فلسفه و حقوق . بزرگترین دین است در اروپا مسیحیت، اما بی دینی و سکولاریزاسیون عملی قوی هستند. سه کشور در جنوب شرقی اروپا دارای اکثریت مسلمان هستند . ادیان اروپایی باستان شامل احترام به خدایان مانند زئوس بودند. جنبش‌های احیای مدرن این ادیان عبارتند از : اتنیسم ، رودنووری، رومووا ، درویدری ، ویکا و غیره. ادیان کوچکتر شامل ادیان درمیک ، یهودیت و برخی ادیان آسیای شرقی هستند که در بزرگترین گروههای خود در بریتانیا ، فرانسه و کالمیکیا یافت می شوند .

اطلاعات کمی در مورد دین ماقبل تاریخ اروپای نوسنگی وجود دارد . مذهب عصر برنز و آهن در اروپا مانند سایر جاها عمدتاً شرک آلود بود ( دین یونان باستان ، آیین روم باستان ، اساطیر باسک ، بت پرستی فنلاندی ، شرک سلتی ، بت پرستی ژرمنی و غیره).

امپراتوری روم رسماً مسیحیت را در سال 380 پس از میلاد پذیرفت. در طول قرون وسطی اولیه ، بیشتر اروپا تحت مسیحیت قرار گرفت ، روندی که اساساً با مسیحی شدن اسکاندیناوی در قرون وسطی عالی تکمیل شد . مفهوم «اروپا» و « جهان غربی » ارتباط تنگاتنگی با مفهوم « مسیحیت » داشته است و حتی بسیاری مسیحیت را به عنوان باور وحدت‌بخشی می‌دانند که هویت اروپایی را ایجاد کرده است ، به ویژه از زمانی که مسیحیت در خاورمیانه با ظهور اسلام از قرن هشتم به حاشیه رانده شد. این رویارویی به جنگ های صلیبی انجامید که در نهایت از نظر نظامی شکست خورد، اما گام مهمی در پیدایش هویت اروپایی مبتنی بر مذهب بود. با وجود این، سنت های دین عامیانه در همه زمان ها، عمدتاً مستقل از دین نهادی یا الهیات جزمی، ادامه یافت.

نفاق بزرگ قرن یازدهم و اصلاحات قرن شانزدهم، مسیحیت را به دو دسته متخاصم تقسیم کرد و به دنبال عصر روشنگری در قرن هجدهم، الحاد و آگنوستیک در سراسر اروپا گسترش یافت. قرن نوزدهم شرق‌شناسی به محبوبیت خاصی از هندوئیسم و ​​بودیسم کمک کرد ، و قرن بیستم ، سنت‌گرایی فزاینده ، عصر جدید مختلف و جنبش‌های مذهبی جدید را به ارمغان آورد که معنویت را از سنت‌های موروثی برای بسیاری از اروپایی‌ها جدا کرد. در زمان های اخیر شاهد افزایش سکولاریزاسیون و کثرت گرایی مذهبی بوده ایم . [5]

دینداری

برخی از کشورهای اروپایی کاهش عضویت در کلیسا و حضور در کلیسا را ​​تجربه کرده اند. [6] [7] یک مثال مرتبط از این روند سوئد است که در آن کلیسای سوئد ، که قبلاً کلیسای دولتی تا سال 2000 بود، ادعا می کرد که 82.9٪ از جمعیت سوئد را به عنوان گله در سال 2000 تشکیل می دهد. بررسی ها نشان می دهد که این تعداد به 72.9 کاهش یافته است. درصد تا سال 2008 [8] و به 56.4 درصد تا سال 2019. [9] علاوه بر این، در بررسی یوروبارومتر در سال 2005، 23 درصد [10] از جمعیت سوئد گفتند که معتقدند هیچ نوع روح، خدا یا نیروی حیاتی وجود ندارد و در بررسی یوروبارومتر در سال 2010، 34 درصد [2] همین را گفتند.

نظرسنجی گالوپ 2008-2009

این بخش باید به روز شود . لطفاً به به روز رسانی این مقاله کمک کنید تا رویدادهای اخیر یا اطلاعات جدید موجود را منعکس کند. ( ژوئن 2022 )

طی سال‌های 2008 تا 2009، یک نظرسنجی گالوپ در چندین کشور این سوال را مطرح کرد که “آیا مذهب در زندگی روزمره شما مهم است؟” جدول و نقشه زیر درصد افرادی را نشان می دهد که به سوال پاسخ “بله” داده اند.

نتایج یک نظرسنجی گالوپ در سال 2008/2009 در مورد اینکه آیا پاسخ دهندگان می گویند که دین “در زندگی روزمره آنها مهم است.” [11] [12]

0٪ – 9٪
10٪ – 19٪ (استونی، سوئد، دانمارک)
20٪ – 29٪ (نروژ، جمهوری چک، انگلستان، فنلاند)
30٪ تا 39٪ (فرانسه، هلند، بلژیک، بلغارستان، روسیه، بلاروس، لوکزامبورگ، مجارستان، آلبانی، لتونی)
40٪ تا 49٪ (آلمان، سوئیس، لیتوانی، قزاقستان، اوکراین، اسلوونی، اسلواکی، اسپانیا)
50٪ – 59٪ (آذربایجان، صربستان، ایرلند، اتریش)
60٪ – 69٪
70٪ – 79٪ (کرواسی، مونته نگرو، یونان، پرتغال، ایتالیا، لهستان، قبرس، مقدونیه شمالی)
80٪ – 89٪ (ترکیه، رومانی، مالت، ارمنستان، مولداوی، بوسنی و هرزگوین)
90٪ تا 100٪ (کوزوو، گرجستان)
اطلاعاتی وجود ندارد
اهمیت دین در اروپا توسط نظرسنجی گالوپ (2008-2009) [11] [12]
کشور درصد
 استونی
16%
 سوئد
17%
 دانمارک
19%
 نروژ
21%
 جمهوری چک
21%
 انگلستان
27%
 فنلاند
28%
 فرانسه
30%
 هلند
33%
 بلژیک
33%
 بلغارستان
34%
 روسیه
34%
 بلاروس
34%
 لوکزامبورگ
39%
 مجارستان
39%
 آلبانی
39%
 لتونی
39%
 آلمان
40%
 سوئیس
41%
 لیتوانی
42%
 قزاقستان
43%
 اوکراین
46%
 اسلوونی
47%
 اسلواکی
47%
 اسپانیا
49%
 آذربایجان
50%
 صربستان
54%
 ایرلند
54%
 اتریش
55%
 کرواسی
70%
 مونته نگرو
71%
 یونان
71%
 کشور پرتغال
72%
 ایتالیا
72%
 لهستان
75%
 قبرس
75%
 رومانی
76%
 بوسنی و هرزگوین
80%
 بوقلمون
82%
 مالت
86%
 مولداوی
88%
 ارمنستان
89%
 کوزوو
90%
 گرجستان
90%

طی سال‌های 2007-2008، یک نظرسنجی گالوپ در چندین کشور این سوال را مطرح کرد که “آیا مذهب جایگاه مهمی در زندگی شما دارد؟” جدول سمت راست درصد افرادی را نشان می دهد که پاسخ «نه» داده اند. [13]

عدم اهمیت دین در اروپا توسط نظرسنجی گالوپ (2007-2008)
کشور درصد
 استونی
84%
 سوئد
83%
 دانمارک
80%
 نروژ
78%
 آذربایجان
74%
 جمهوری چک
74%
 فرانسه
73%
 انگلستان
71%
 فنلاند
69%
 هلند
66%
 بلاروس
65%
 روسیه
63%
 آلبانی
63%
 بلغارستان
62%
 لتونی
62%
 بلژیک
61%
 مجارستان
59%
 اسلوونی
59%
 اسپانیا
59%
 آلمان
57%
 سوئیس
56%
 اوکراین
54%
 لیتوانی
52%
 اسلواکی
51%
 اتریش
42%
 ایرلند
42%
 رومانی
31%
 صربستان
31%
 کرواسی
30%
 یونان
30%
 کشور پرتغال
27%
 مونته نگرو
27%
 ایتالیا
26%
 قبرس
24%
 لهستان
23%
 بوسنی و هرزگوین
19%
 مقدونیه شمالی
19%
 مالت
18%
 مولداوی
11%
 ارمنستان
10%
 بوقلمون
9%
 گرجستان
9%

بررسی یوروبارومتر 2010

بزرگترین گروه (غیر) مذهبی توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا [14] بر اساس بررسی یوروبارومتر در سال 2010. [2]

 بیش از 75٪ کاتولیک
 50-75٪ کاتولیک
 اکثریت نسبی کاتولیک
 50-75٪ پروتستان
 بیش از 75٪ ارتدکس
 50 تا 75 درصد غیر مذهبی
 اکثریت نسبی غیر مذهبی
 بیش از 75 درصد مسلمان

بررسی یوروبارومتر در سال 2010 [2] نشان داد که به طور متوسط، 51 درصد از شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا اظهار می دارند که “باور دارند خدا وجود دارد”، 26٪ “معتقدند که نوعی روح یا نیروی حیات وجود دارد” در حالی که 20 ٪ “باور نکنید که هیچ نوع روح، خدا یا نیروی زندگی وجود دارد”. 3 درصد از پاسخ دادن خودداری کردند. ” نامیده می شود. پس از مسیحیت بر اساس یک مطالعه اخیر (دوگان، ماتی، اعتقادات مذهبی در اروپا: عوامل انحطاط تسریع شده)، 47 درصد از مردم فرانسه خود را به عنوان آگنوستیک در سال 2003 اعلام کردند. این وضعیت اغلب ” اروپا کاهش مذهب و حضور در کلیسا در دانمارک ، بلژیک ، فرانسه ، آلمان ، هلند و سوئد ، علیرغم افزایش همزمان در برخی کشورها مانند یونان (2٪ در یک سال) مشاهده شده است. با این حال، بررسی یوروبارومتر باید با احتیاط انجام شود، زیرا بین آن و نتایج سرشماری ملی اختلاف وجود دارد. به عنوان مثال، در بریتانیا، سرشماری سال 2001 نشان داد که بیش از 70 درصد از جمعیت خود را «مسیحی» می‌دانستند و تنها 15 درصد آن را «بی دین» می‌دانستند، هرچند که عبارت سؤال به عنوان «پیشرو» مورد انتقاد قرار گرفته است. را انجمن اومانیست بریتانیا [15] رومانی، یکی از مذهبی ترین کشورهای اروپا، شاهد افزایش سه برابری در تعداد آتئیست ها بین سال های 2002 تا 2011 بود، همانطور که توسط آخرین سرشماری ملی نشان داده شد. [16]

نتایج نمودار بررسی یوروبارومتر 2005

فهرستی از کشورهای اروپایی است که بر اساس میزان اعتقادات براساس نظرسنجی یوروبارومتر در سال 2010 رتبه بندی شده اند در زیر . نوعی روح یا نیروی حیات»، یا «باور ندارد روح، خدا یا نیروی حیاتی وجود داشته باشد».

بررسی یوروبارومتر 2010 [2]
کشور “من باور دارم
خدایی هست”
“من معتقدم برخی وجود دارد
نوعی روح یا نیروی زندگی”
“من معتقد نیستم که هیچ نوع وجود داشته باشد
روح، خدا یا نیروی حیات”
مالتا مالت 94% 4% 2%
 رومانی رومانی 93% 6% 1%
قبرس قبرس 88% 8% 3%
 لهستان لهستان 79% 14% 5%
 یونان یونان 79% 16% 4%
 ایتالیا ایتالیا 74% 20% 6%
 جمهوری ایرلند پرتغال ایرلند 70% 20% 7%
 اسلواکی اسپانیا کشور پرتغال 70% 15% 12%
 لیتوانی اسلواکی 63% 23% 13%
 لوکزامبورگ اسپانیا 59% 20% 19%
 مجارستان لیتوانی 47% 37% 12%
 اتریش لوکزامبورگ 46% 22% 24%
 آلمان مجارستان 45% 34% 20%
 لتونی اتریش 44% 38% 12%
 فنلاند آلمان 44% 25% 27%
 بلژیک لتونی 38% 48% 11%
 بریتانیا انگلستان 37% 33% 25%
 بلغارستان بلژیک 37% 31% 27%
 بلژیک بلغارستان 36% 43% 15%
 اسلوونی فنلاند 33% 42% 22%
 مذهب اسلوونی 32% 36% 26%
دانمارک دانمارک 28% 47% 24%
 هلند هلند 28% 39% 30%
فرانسه فرانسه 27% 27% 40%
 استونی استونی 18% 50% 29%
 سوئد سوئد 18% 45% 34%
 جمهوری چک جمهوری چک 16% 44% 37%
 اتحادیه اروپا EU27 51% 26% 20%
 ترکیه ترکیه ( EUCU ، نه اتحادیه اروپا ) 94% 1% 1%
 کرواسی کرواسی ( در سال 2013 به اتحادیه اروپا پیوست ) 69% 22% 7%
سوئیس سوئیس ( EFTA ، نه اتحادیه اروپا ) 44% 39% 11%
 ایسلند ایسلند ( EFTA ، نه اتحادیه اروپا ) 31% 49% 18%
 نروژ نروژ ( EFTA ، نه اتحادیه اروپا ) 22% 44% 29%

کاهش خداباوری در سال‌های 1981 و 1999 بر اساس بررسی ارزش‌های جهانی ، [17] هم برای کشورهای سنتی به شدت خداباور (اسپانیا: 86.8٪: 81.1٪؛ ایرلند 94.8٪: 93.7٪) و برای کشورهای سنتی سکولار (سوئد) نشان داده شده است. : 51.9٪: 46.6٪؛ فرانسه 61.8٪: 56.1٪؛ هلند 65.3٪: 58.0٪. با این حال، برخی از کشورها افزایش خداباوری را در طول دوره نشان می دهند، ایتالیا 84.1٪: 87.8٪، دانمارک 57.8٪: 62.1٪. برای مطالعه جامع در مورد اروپا، ماتی دوگان “باورهای مذهبی در اروپا: عوامل انحطاط شتابان” را در پژوهش در مطالعه علمی اجتماعی دین ببینید .

بررسی یوروبارومتر 2019

دین خود توصیف شده در اتحادیه اروپا (2019) [18]

  کاتولیک رومی (41%)
  ارتدکس شرقی (10%)
  پروتستانتیسم (9%)
 سایر مسیحیان (4%)
 غیر مؤمن/ اگنوستیک (17%)
  الحاد (10%)
  اسلام (2%)
 دین دیگر (4%)
 امتناع/نمی دانم (3%)

بزرگترین گروه (غیر) مذهبی توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا بر اساس بررسی یوروبارومتر 2019. [19]

 بیش از 75٪ کاتولیک
 50-75٪ کاتولیک
 اکثریت نسبی کاتولیک
 50-75٪ پروتستان
 بیش از 75٪ ارتدکس
 50 تا 75 درصد غیر مذهبی
 اکثریت نسبی غیر مذهبی
 30٪ کاتولیک، 30٪ غیر مذهبی (آلمان)

طبق نظرسنجی یوروبارومتر 2019 درباره دینداری در اتحادیه اروپا مسیحیت بزرگترین دین در اتحادیه اروپا است که 64 درصد از جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد، [18] از 72 درصد در سال 2012. [20] کاتولیک ها بزرگترین گروه مسیحی در اتحادیه اروپا هستند. 41٪ از جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل می دهند، در حالی که ارتدوکس های شرقی 10٪ و پروتستان ها 9٪ و سایر مسیحیان 4٪ از جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل می دهند. غیر مؤمن/آگنوستیک 17 درصد، آتئیست 10 درصد و مسلمان 2 درصد از جمعیت اتحادیه اروپا. 3 درصد از پاسخ دادن امتناع می کنند یا نمی دانستند. [18]

بررسی یوروبارومتر 2019 [18]
کشور “بی دین” «غیر مؤمن/آگنوستیک» “آتئیست + غیر مؤمن / آگنوستیک”
 رومانی رومانی 2% 2% 4%
 مالت مالت 2% 2% 4%
 سوئیس قبرس 3% 4% 7%
 لهستان لیتوانی لهستان 5% 4% 9%
 قبرس لیتوانی 3% 6% 9%
یونان یونان 7% 4% 11%
 اسلواکی اسلواکی 6% 5% 11%
کرواسی کرواسی 6% 5% 11%
 پرتغال کشور پرتغال 4% 8% 12%
 جمهوری ایرلند ایتالیا ایرلند 7% 7% 14%
 اتریش ایتالیا 5% 9% 14%
 اسلوونی بلغارستان 8% 7% 15%
 آلمان اتریش 4% 12% 16%
 بلغارستان اسلوونی 14% 4% 18%
 مذهب لتونی 6% 13% 19%
 لتونی مجارستان 3% 17% 20%
 بلژیک دانمارک 9% 13% 22%
 اسپانیا فنلاند 10% 14% 24%
 مجارستان دانمارک فنلاند لوکزامبورگ لوکزامبورگ 10% 16% 26%
 استونی آلمان 9% 21% 30%
 هلند بلژیک 10% 21% 31%
 جمهوری اسپانیا 12% 20% 32%
 اروپا انگلستان 19% 20% 39%
 چک فرانسه 21% 19% 40%
 اتحادیه استونی 21% 27% 48%
 بریتانیا بریتانیا فرانسه سوئد 16% 34% 50%
 سوئد هلند 11% 41% 52%
 آتئیسم جمهوری چک 22% 34% 56%
 اسلام EU28 10% 17% 27%

نقشه ها

  • اعتقاد به "خدا وجود دارد" در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2005

    اعتقاد به “خدا وجود دارد” در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2005

  •  اعتقاد "یک نوع روح یا نیروی حیاتی" در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2005

    بر اساس بررسی یوروبارومتر 2005، اعتقاد به “نوعی روح یا نیروی حیاتی در هر کشور وجود دارد”.

  •  بدون اعتقاد به "هیچ نوع روح، خدا یا نیروی حیات" در هر کشور بر اساس در نظرسنجی یوروبارومتر 2005

    هیچ اعتقادی به “هر نوع روح، خدا یا نیروی حیات” در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2005 وجود ندارد.

  •  باور "خدا وجود دارد" در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2010

    اعتقاد به “خدا وجود دارد” در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2010

  •  اعتقاد "نوعی روح یا نیروی حیاتی در هر کشور وجود دارد" بر اساس نظرسنجی یوروبارومتر 2010

    بر اساس نظرسنجی یوروبارومتر 2010، اعتقاد به “نوعی روح یا نیروی حیاتی در هر کشور وجود دارد”

  •  هیچ اعتقادی به "هر نوع روح، خدا یا نیروی حیاتی وجود ندارد" در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2010

    هیچ اعتقادی به “هر نوع روح، خدا یا نیروی حیات” در هر کشور بر اساس بررسی یوروبارومتر 2010 وجود ندارد.

نظرسنجی تحقیقاتی پیو

بر اساس نظرسنجی جهانی منظر مذهبی در سال 2012 توسط مرکز تحقیقاتی پیو ، 75.2 درصد از ساکنان اروپا مسیحی ، 18.2 درصد بی دین ، بی دین یا آگنوستیک ، 5.9 درصد مسلمان و 0.2 درصد یهودی ، 0.2 درصد هندو، 0.2 درصد هستند. بودایی، و 0.1٪ به ادیان دیگر پایبند هستند. [21] بر اساس نظرسنجی سال 2015 اعتقادات مذهبی و تعلق ملی در اروپای مرکزی و شرقی توسط مرکز تحقیقاتی پیو ، 57.9 درصد از مردم اروپای مرکزی و شرقی معرفی شده اند به عنوان مسیحیان ارتدوکس ، [22] و بر اساس مطالعه سال 2018 توسط Pew Research. مرکز ، 71.0٪ از اروپاییان غربی مسیحی، 24.0٪ به عنوان غیرمذهبی و 5٪ به عنوان پایبند به ادیان دیگر شناسایی شدند. [23] بر اساس همین مطالعه، اکثریت بزرگ (83٪) از کسانی که به عنوان مسیحی در اروپای غربی بزرگ شده اند ، هنوز به عنوان چنین هویتی شناخته می شوند، و بقیه عمدتاً خود را به عنوان غیر مذهبی معرفی می کنند. [23]

نظرسنجی تحقیقاتی پیو

نظرسنجی Pew Research 2015 [22]
کشور وابسته به ارتدکس،
کاتولیک یا مسلمان
(نظرسنجی 1)
غیر وابسته
(نظرسنجی 1)
دیگر/DK/مرجع
(نظرسنجی 1)*
“اعتقاد به خدا،
کاملا مطمئن”
(نظرسنجی 2)**
“اعتقاد به خدا،
نسبتا مطمئن”
(نظرسنجی 2)**
“اعتقاد به خدا،
خیلی/اصلاً قطعی نیست”
(نظرسنجی 2)**
“به خدا ایمان نداشته باشید”
(نظرسنجی 2)**
بی دین
(نظرسنجی 3)***
اگنستیک
(نظرسنجی 3)***
چیز خاصی نیست
(نظرسنجی 3)***
 ارمنستان 97 2 1 94 2 1 2 1 1
 گرجستان 99 <1 1 93 2 2 1 <1
 بوسنی و هرزگوین 96 3 1 90 3 2 3 2 1
 مولداوی 95 2 3 89 4 3 3 1 1
 رومانی 91 1 8 64 28 2 4 1
 صربستان 94 4 1 73 16 3 5 2 1 1
 کرواسی 90 7 3 72 14 5 5 4 2 1
 یونان 92 4 4 69 16 7 6 3 1
 لهستان 88 7 5 45 35 5 8 2 1 4
 لیتوانی 78 6 17 34 34 7 11 2 4
 اوکراین 88 7 5 32 45 6 9 3 4
 بلغارستان 91 5 4 30 40 7 17 2 1 2
 لتونی 54 21 25 28 34 7 15 3 18
 بلاروس 86 3 11 26 47 11 9 2 1
 مجارستان 57 21 22 26 26 7 30 5 16
 روسیه 81 15 4 25 38 10 15 4 1 10
 جمهوری چک 22 72 6 13 13 3 66 25 1 46
 استونی 26 45 29 13 24 7 45 9 1 35

(*) 13 درصد از پاسخ دهندگان در مجارستان به عنوان پروتستان معرفی می شوند. در استونی و لتونی، 20٪ و 19 درصد به ترتیب لوتری هستند. و در لیتوانی، 14٪ می گویند که آنها “فقط یک مسیحی» و فرقه خاصی را مشخص نمی کنند. آنها در «دیگری» قرار می گیرند. دسته بندی.
(**) از ستون “دیگر/idk/ref” به عنوان “نمی دانم/رد شده” از این آمار مستثنی شده اند.
(***) ارقام ممکن است به دلیل گرد کردن به جمع های فرعی اضافه نشوند.

نظرسنجی تحقیقاتی پیو در سال 2017 ** [24]
کشور یک کتاب مقدس (مثلاً کتاب مقدس) نوشته شده است
توسط مردان، نه کلام خدا
کتاب مقدس کلام خداست
 گرجستان
9%
88%
 ارمنستان
9%
87%
 مولداوی
10%
87%
 بوسنی و هرزگوین
14%
81%
 رومانی
18%
76%
 اوکراین
21%
63%
 لهستان
24%
61%
 صربستان
28%
59%
 یونان
28%
58%
 کرواسی
29%
58%
 روسیه
30%
58%
 بلاروس
27%
57%
 بلغارستان
41%
43%
 لیتوانی
43%
42%
 مجارستان
41%
41%
 لتونی
38%
40%
 استونی
58%
26%
 جمهوری چک
65%
21%

(**) شناسایی شده با پاسخ های “نمی دانم/رد شده” نشان داده نمی شود.

ادیان ابراهیمی

دیانت بهائی

نوشتار اصلی: بهائیت در اروپا

عبادتگاه بهائی ، لانگنهاین ، آلمان

اولین اشاره روزنامه به جنبش مذهبی با پوشش باب آغاز شد ، که بهائیان او را پیشرو دیانت بهائی در روزنامه تایمز می دانند، که در 1 نوامبر 1845، تنها کمی بیش از یک سال پس از شروع باب رخ داد. ماموریت او [25] توجه کردند بابی دیپلمات‌ها، بازرگانان، دانشمندان و جهانگردان بریتانیایی، روسی و دیگر دیپلمات‌ها، بازرگانان، دانشمندان و مسافران جهان نیز به پیشرو دین [26] که برجسته‌ترین آن در سال 1865 توسط آرتور دو گوبینو فرانسوی بود که اولین و تأثیرگذارترین گزارش را نوشت. در آوریل 1890، ادوارد جی. براون از دانشگاه کمبریج با بهاءالله ، پیامبر بنیانگذار دیانت بهائی ملاقات کرد و تنها شرح مفصلی از یک غربی به جا گذاشت. [27]

از دهه 1890، اروپاییان شروع به گرویدن به این دین کردند. ، پسر بهاءالله و جانشین منصوب شده، در سال 1910، عبدالبهاء آغاز کرد سفری سه ساله به اروپا و آمریکای شمالی را [28] و سپس مجموعه نامه هایی نوشت که در کتابی با عنوان الواح گردآوری شد. از برنامه الهی که شامل ذکر ضرورت گسترش دین در اروپا پس از جنگ بود. [29]

فهرستی از «مراکز پیشرو محلی بهائی» اروپا در سال 1925، جوامع سازمان‌یافته بسیاری از کشورها را فهرست کرد که بزرگترین آنها در آلمان است. [30] با این حال این دین به زودی در چند کشور ممنوع شد: در سال 1937 هاینریش هیملر مؤسسات دیانت بهائی را در آلمان به دلیل “گرایش های بین المللی و صلح طلبانه” آن [31] و در روسیه در سال 1938 “اتهامات وحشتناک” علیه آن را منحل کرد. بهائیان و سیاست دولت شوروی در سرکوب دین منجر به توقف وجود جوامع بهائی در 38 شهر در سراسر سرزمین شوروی شد. [32] با این حال دین در هر دو کشور بهبود یافت. این دین عموماً چنان گسترش یافته است که در سال‌های اخیر انجمن آرشیو داده‌های دین تعداد بهائیان در کشورهای اروپایی را صدها تا ده‌ها هزار نفر تخمین زده است. [33]

مسیحیت

نوشتار اصلی: مسیحیت در اروپا

مسیحیت در اروپا بر حسب درصد (2010). [34]

نمایی از کلیسای سنت پیتر در شهر واتیکان ، بزرگترین کلیسای کاتولیک رومی اروپا

کلیسای جامع سنت ساوا در صربستان بزرگترین کلیسای ارتدکس در جهان است

کلیسای جامع الکساندر نوسکی در صوفیه یکی از بزرگترین کلیساهای ارتدکس است

کلیسای سنت جان، برگن یک کلیسای لوتری در نروژ است

معبد Calvinist Saint-Étienne ( کلیسای پروتستان سنت استفان ) در فرانسه

اکثریت اروپایی ها خود را مسیحی توصیف می کنند که به تعداد زیادی فرقه تقسیم شده اند. [1] فرقه‌های مسیحی معمولاً در سه دسته طبقه‌بندی می‌شوند: کاتولیک (فقط دو گروه، کاتولیک رومی-لاتین و کاتولیک‌های یونانی شرقی و ارمنی را در نظر بگیرید )، ارتدکس (فقط دو گروه، ارتدکس شرقی بیزانس و ارمنی حواری را در نظر بگیرید. در کلیسای ارتدوکس شرقی ) و پروتستانیسم (گروهی متنوع از جمله لوترانیسم ، کالوینیسم و ​​انگلیکانیسم و ​​همچنین فرقه های فرعی متعدد، از جمله باپتیست ها ، متدیسم ، انجیلی ، پنطیکاستی و غیره).

مسیحیت ، به‌ویژه کلیسای کاتولیک ، که نقش مهمی در شکل‌گیری تمدن غرب حداقل از قرن چهارم داشته است. [35] [36] از نظر تاریخی، اروپا مرکز و “مهد تمدن مسیحی ” بوده است. [37] [38] [39] [40]

فرهنگ اروپایی ، در طول بیشتر تاریخ اخیر خود، به شدت تحت تأثیر اعتقادات مسیحی بوده است و تقریباً معادل فرهنگ مسیحی بوده است . [41] فرهنگ مسیحی یکی از مسلط‌ترین نیروهایی بود که بر تمدن غرب در زمینه فلسفه ، هنر ، موسیقی ، علم ، ساختار اجتماعی و معماری تأثیر گذاشت . [41] [42] تأثیر تمدنی مسیحیت شامل رفاه اجتماعی ، [43] تأسیس بیمارستان ها ، [44] اقتصاد (به عنوان اخلاق کاری پروتستان )، [45] [46] سیاست ، [47] معماری ، [48] ادبیات . [49] و زندگی خانوادگی . [50]

مسیحیت هنوز هم بزرگترین دین اروپاست . [51] بر اساس یک نظرسنجی در مورد دینداری در اتحادیه اروپا در سال 2019 توسط Eurobarometer ، مسیحیت بزرگترین دین در اتحادیه اروپا بود که 64٪ از جمعیت اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داده بود، [18] از 72٪ در سال 2012. [20] کاتولیک ها بودند. بزرگترین گروه مسیحی در اتحادیه اروپا، و 41٪ از جمعیت اتحادیه اروپا را تشکیل می دهند، در حالی که ارتدوکس شرقی 10٪، پروتستان ها 9٪ و سایر مسیحیان 4٪ را تشکیل می دهند. [18] بر اساس مطالعه 2010 توسط مرکز تحقیقات پیو ، 76.2٪ از جمعیت اروپا خود را مسیحی معرفی کردند، [52] به طور مطلق بزرگترین جمعیت مسیحی جهان را تشکیل می دهند . [53]

فرقه های مسیحی

این مقاله ممکن است حاوی مقدار بیش از حد جزئیات پیچیده باشد که ممکن است فقط مخاطب خاصی را مورد توجه قرار دهد . لطفاً با حذف یا جابجایی هر گونه اطلاعات مرتبط، و حذف جزئیات بیش از حدی که ممکن است بر خلاف خط مشی گنجاندن ویکی‌پدیا باشد، کمک کنید . ( آگوست 2017 ) ( نحوه و زمان حذف این پیام الگو را بیاموزید )
System-search.svg
این مقاله صحت واقعی مورد مناقشه است . بحث مربوطه را ممکن است در صفحه بحث پیدا کنید . لطفاً کمک کنید تا اطمینان حاصل شود که اظهارات مورد مناقشه به طور قابل اعتماد منبع هستند . ( دسامبر 2017 ) ( نحوه و زمان حذف این پیام الگو را بیاموزید )
  • کاتولیک (عمدتاً پس از رومی – کلیسای کاتولیک لاتین با اقلیت‌های مختلف از معدود کلیساهای کاتولیک یونانی در مناطق اروپای شرقی و کلیسای کاتولیک ارمنی در ارمنستان و دیاسپورای آن ) بزرگترین فرقه با پیروان اکثراً در اروپای لاتین است ( که در اروپای لاتین وجود دارد). شامل فرانسه ، [54] ایتالیا ، [54] اسپانیا ، [54] پرتغال ، [54] مالت ، [54] سن مارینو ، [54] موناکو ، [54] واتیکان ، [54] ؛ جنوب [والون] بلژیک ، [54] جمهوری چک ، ایرلند ، [54] لیتوانی ، [54] لهستان ، [54] مجارستان ، [54] ، اسلواکی ، [54] کرواسی [ 54] ، ، [54] غرب اوکراین اسلوونی بخش‌هایی از بوسنی و هرزگوین (بیشتر در مناطق عمدتاً کروات‌نشین )، اما همچنین بخش‌های جنوبی اروپای آلمانی (که شامل اتریش ، لوکزامبورگ ، شمال فلاندری بلژیک ، جنوب و غرب آلمان ، بخش‌هایی از هلند ، بخش‌هایی از سوئیس و لیختن اشتاین می‌شود ).
  • مسیحیت ارتدکس (کلیساها در اشتراک کامل هستند ، یعنی کلیساهای ملی در مفهوم الهیاتی متحد هستند و بخشی از کلیسای ارتدکس شرقی یگانه، مقدس، کاتولیک و حواری هستند)
    • پاتریارک جهانی قسطنطنیه
    • کلیسای ارتدکس روسیه
    • کلیسای ارتدکس صربستان
    • کلیسای ارتدکس رومانیایی
    • کلیسای یونان
    • کلیسای ارتدکس بلغارستان
    • کلیسای ارتدکس گرجستان
    • کلیسای ارتدکس فنلاند
    • کلیسای ارتدکس قبرس
    • کلیسای ارتدکس آلبانی
    • کلیسای ارتدکس لهستان
    • کلیسای سرزمین چک و اسلواکی
    • کلیسای ارتدکس اوکراین
    • کلیسای ارتدکس ترکیه
    • کلیسای ارتدوکس مقدونی – اسقف اعظم اوهرید
    • کلیسای ارتدوکس مونته نگرو
  • ارتدکس شرقی
    • کلیسای حواری ارمنی
      • پاتریارک ارمنی قسطنطنیه
  • پروتستانیسم
    • لوتریسم
      • کلیسای انجیلی-لوتری مستقل
      • کلیسای ملی دانمارک
      • کلیسای انجیلی لوتری استونیایی
      • کلیسای انجیلی لوتری فنلاند
      • کلیسای انجیلی لوتری – سینود فرانسه و بلژیک
      • کلیسای انجیلی در آلمان
      • کلیسای انجیلی-لوتری در مجارستان
      • کلیسای انجیلی لوتری لتونی
      • کلیسای نروژ
      • کلیسای سوئد
    • آنگلیکانیسم
      • کلیسای انگلستان
      • کلیسای ایرلند
      • کلیسای اسقفی اسکاتلند
      • کلیسایی در ولز
      • کلیسای انجیلی حواری کاتولیک لوزیتانی
      • کلیسای اسقفی اصلاح شده اسپانیا
    • کالوینیسم
      • کلیسای متحد اصلاح شده
      • کلیسای پروتستان انجیلی در انگلستان و ولز
      • کلیسای اصلاح شده در مجارستان
      • کلیسای اسکاتلند
      • کلیسای پروتستان در ایرلند
      • کلیسای متدیست بریتانیای کبیر
      • کلیسای پروتستان در هلند ( نئوکالوینیسم )
      • کلیسای اصلاح شده فرانسه
      • کلیسای اصلاح شده سوئیس
  • ترمیم گرایی
    • کلیسای عیسی مسیح مقدسین آخرالزمان
    • شاهدان یهوه
  • دیگر
      • اتحادیه باپتیست بریتانیای کبیر
      • اتحادیه باپتیست سوئد
      • جوامع برودرهوف
      • کلیسای ادونتیست روز هفتم

وجود دارد جنبش های پروتستانی جزئی متعددی از جمله جماعت های مختلف انجیلی .

اسلام

اطلاعات بیشتر: اسلام در اروپا

مسجد مرکزی بیرمنگام , اولین مسجد در انگلستان که از بلندگو برای پخش اذان استفاده کرد . [55]

اسلام آمد به بخش هایی از جزایر و سواحل اروپایی در دریای مدیترانه در قرن هشتم در طول فتوحات مسلمانان . در شبه‌جزیره ایبری و بخش‌هایی از جنوب فرانسه ، دولت‌های مسلمان مختلفی قبل از Reconquista وجود داشتند . اسلام برای مدت کوتاهی در جنوب ایتالیا از طریق امارت سیسیل و امارت باری گسترش یافت . در طول گسترش عثمانی ، اسلام از بالکان و حتی بخشی از اروپای مرکزی گسترش یافت . امروزی حضور داشته اند مسلمانان همچنین از لحاظ تاریخی در اوکراین ( کریمه و اطراف، با تاتارهای کریمه ) و همچنین روسیه ، که از ولگا بلغارستان در قرن دهم و تبدیل گروه ترکان طلایی به اسلام آغاز شد. در سالهای اخیر، [ چه زمانی؟ ] مسلمانان به عنوان ساکنان و کارگران موقت به اروپا مهاجرت کرده اند .

طبق گزارش Pew Forum ، تعداد کل مسلمانان اروپا در سال 2010 حدود 44 میلیون (6٪) بود. [56] در حالی که تعداد کل مسلمانان اتحادیه اروپا در سال 2007 حدود 16 میلیون نفر (3.2%) بود. [57] داده های دهه 2000 در مورد نرخ رشد اسلام در اروپا نشان داد که افزایش تعداد مسلمانان در درجه اول به دلیل مهاجرت و نرخ بالای زاد و ولد بوده است . [58]

مسلمانان 99 درصد از جمعیت ترکیه ، [59] قبرس شمالی ، [60] [61] 96 درصد در کوزوو ، [62] 56 درصد در آلبانی ، [63] [64] 51 درصد در بوسنی و هرزگوین ، [ 61] را تشکیل می دهند. 65] 32.17 درصد در مقدونیه شمالی ، [66] [67] 20 درصد در مونته نگرو ، [68] بین 10 تا 15 درصد در روسیه ، [69] 7-9 درصد در فرانسه ، [70] [71] [72] 8 ٪ در بلغارستان ، [73] 6٪ در هلند ، 5٪ در دانمارک ، بریتانیا و آلمان ، [74] [75] [76] کمی بیش از 4٪ در سوئیس و اتریش ، و بین 3 تا 4٪ در یونان .

نظرسنجی انجام شده توسط مرکز تحقیقاتی پیو در سال 2016 نشان داد که مسلمانان 4.9 درصد از کل جمعیت اروپا را تشکیل می دهند. [77] طبق یک مطالعه مشابه ، تغییر مذهب به میزان قابل توجهی به رشد جمعیت مسلمانان در اروپا نمی افزاید، به طوری که بین سال های 2010 تا 2016 تقریباً 160000 نفر بیشتر از مسلمان شدنشان اسلام را ترک کردند. [77]

یهودیت

در کنیسه Jubilee پراگ ، جمهوری چک
اطلاعات بیشتر: تاریخ یهودیان در اروپا ، یهودیان و یهودیت در اروپا ، و یهودیان بر اساس کشور

یهودیان پراکنده از قرن دوم در داخل امپراتوری روم شدند. [78] زمانی یهودیت به طور گسترده در سراسر قاره اروپا اجرا می شد. در سراسر قرون وسطی ، یهودیان متهم به قتل های آیینی و با قتل عام و تبعیض قانونی بودند. هولوکاست که توسط آلمان نازی از بین برد انجام شد، جمعیت یهودیان را ، و امروزه، فرانسه با 1٪ از کل جمعیت (بین 483000 تا 500000 یهودی) بزرگترین جامعه یهودی اروپا را در خود جای داده است. [79] [80] دیگر کشورهای اروپایی با جمعیت قابل توجه یهودی شامل بریتانیا (291000 یهودی)، [80] آلمان (119000) و روسیه (194000) است که بزرگترین جامعه یهودی اروپای شرقی را در خود جای داده است. [80] جمعیت یهودی اروپا در سال 2010 تقریباً 1.4 میلیون نفر (0.2٪ از جمعیت اروپا) یا 10٪ از جمعیت یهودیان جهان برآورد شد. [81]

دئیسم

نوشتار اصلی: دئیسم

در دوران روشنگری ، دئیسم به ویژه در فرانسه، آلمان، هلند و بریتانیا تأثیرگذار شد. مفاهیم کتاب مقدس با مفاهیمی مانند جهان خورشید مرکزی و سایر چالش های علمی برای کتاب مقدس به چالش کشیده شد. [82] دئیست های اولیه قابل توجه عبارتند از ولتر ، کانت ، و مندلیف . [83]

بی دینی

اطلاعات بیشتر: سکولاریسم ، بی دینی ، و پس از مسیحیت

گرایش به سکولاریسم در قرن 20 و 21 بسته به هر کشوری دلایل مختلفی دارد:

  • فرانسه بوده است به طور سنتی لائیسیته از زمان انقلاب فرانسه . امروزه این کشور 25% [84] تا 32% [85] بی دین است . جمعیت باقی مانده به طور مساوی از مسیحیان و افرادی تشکیل شده است که به یک خدا یا نوعی نیروی حیات معنوی اعتقاد دارند، اما در مذهب سازمان یافته دخالت ندارند. [86] جامعه فرانسه هنوز به طور کلی سکولار است.
  • سابق به عنوان یک موضوع دکترین دولتی سکولاریزه شدند برخی از بخش‌های اروپای شرقی تحت حکومت کمونیستی در کشورهای بلوک شرق . آلبانی از سال 1967 تا 1991 یک دولت ملحد رسما (و از نظر قانون اساسی الزام آور) بود. [87] کشورهایی که بیشترین افراد در آن هیچ اعتقاد مذهبی نداشتند فرانسه (33٪)، جمهوری چک (30٪)، بلژیک (27٪) و هلند بودند. (27%)، استونی (26%)، آلمان (25%)، سوئد (23%) و لوکزامبورگ (22%). [88] منطقه آلمان شرقی ، که تحت حکومت کمونیستی نیز بود، اعتقاد بر این است که کمترین منطقه مذهبی در اروپا است. [89] [90] با این حال، سایر کشورهای پساکمونیستی تأثیر معکوس داشته اند، زیرا مذهب در کشورهایی مانند رومانی، لیتوانی و لهستان بسیار مهم است.

گرایش به سکولاریسم در کشورهای سنتی کاتولیک اروپای مدیترانه کمتر مشهود بوده است. یونان کمونیستی نبوده است به عنوان تنها کشور سنتی ارتدوکس شرقی در اروپا که بخشی از بلوک شرق نیز از دینداری بسیار بالایی برخوردار است و بیش از 95 درصد از یونانیان به کلیسای ارتدوکس یونانی پایبند هستند .

بر اساس مرکز تحقیقاتی پیو در سال 2012، افراد غیر مذهبی ( بی خدا و آگنوستیک ها ) حدود 18.2 درصد از جمعیت اروپا را در سال 2010 تشکیل نظرسنجی می دهند. کشورهای اروپایی : جمهوری چک (76%) و استونی (60%). [3] یک مطالعه جدیدتر (منتشر شده در سال 2015) نشان داد که در هلند نیز اکثریت غیر مذهبی 68٪ وجود دارد. [92]

الحاد و آگنوستیک

مقاله‌های اصلی: بی‌خدایی و اگنوستیسیسم

در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، بی‌خدایی و آگنوستیکیسم با کاهش حضور در کلیسا و عضویت در کشورهای مختلف اروپایی افزایش یافته است. [93] نظرسنجی یوروبارومتر در سال 2010 نشان داد که به طور متوسط ​​از جمعیت 28 اتحادیه اروپا ، 51٪ “باورند که خدا وجود دارد”، 26٪ “معتقدند که نوعی روح یا نیروی حیات وجود دارد” و 20٪ “نباید” باور کن هر نوع روح، خدا یا نیروی حیاتی وجود دارد.» [2] در سراسر اتحادیه اروپا، باورها در میان زنان بیشتر بود، با افزایش سن، آنهایی که تربیت سختگیرانه داشتند، آنهایی که پایین ترین سطح تحصیلات رسمی داشتند و کسانی که به سمت سیاست جناح راست گرایش داشتند، افزایش یافت . [88] : 10-11 نتایج به طور گسترده ای بین کشورهای مختلف متفاوت بود. [2]

بر اساس یک نظرسنجی که هویت مذهبی در اتحادیه اروپا در سال 2019 را توسط یوروبارومتر اندازه گیری کرد ، 10 درصد از شهروندان اتحادیه اروپا خود را ملحد معرفی می کنند . [18] تا ماه مه 2019 ، هفت کشور اروپایی با بیشترین افرادی که خود را ملحد می‌دانستند جمهوری چک (22%)، فرانسه (21%)، سوئد (16%)، استونی (15%) هلند بودند. اسلوونی (14%)، اسپانیا (12%) و ( 11%). [18] 17٪ از شهروندان اتحادیه اروپا خود را بی ایمان یا آگنوستیک می نامیدند و این درصد در هلند (41٪)، جمهوری چک (34٪)، سوئد (34٪)، انگلستان (28٪)، استونی (28٪) بالاترین میزان بود. 23 درصد، آلمان (21 درصد) و اسپانیا (20 درصد). [18]

بت پرستی مدرن

جامعه ایستروتر از Íslenska Ásatrúarfélagið (یارانه ایسلندی Esetroth) در حال آماده شدن برای Þingblót در Þingvellir .

عروسی با آئین اودینیست در اسپانیا، در سال 2010، در معبد گوت در آلباسته .
همچنین نگاه کنید به: نئوپاگانیسم در اروپای آلمانی زبان ، ایرلند ، اروپای لاتین ، بریتانیا ، نوپگانیسم اسلاو ، و نئوپاگانیسم بالتیک

آلمانی

نوشتار اصلی: نئوپاگانیسم آلمانی
اطلاعات بیشتر: هیتنری در بریتانیا ، نئوپاگانیسم در اسکاندیناوی ، نئوپاگانیسم در آلمان و اتریش ، و نئوپاگانیسم در اروپای لاتین

آتنیسم یا استروت (به ایسلندی: Ásatrú )، و شکل سازمان یافته اودینیسم ، نام هایی برای دین عامیانه مدرن ملت های ژرمنی هستند .

در سرشماری بریتانیا در سال 2001 ، 300 نفر به عنوان بتها در انگلستان و ولز ثبت نام کردند . [94] با این حال، بسیاری از بتها از توصیه های فدراسیون بت پرست (PF) پیروی کردند و خود را صرفاً “بت پرست” توصیف کردند، در حالی که سایر ملحدان اعتقادات مذهبی خود را مشخص نکردند. [94] در سرشماری سال 2011 ، 1958 نفر در انگلستان و ولز خود را به عنوان بتها معرفی کردند. 251 نفر دیگر خود را بازسازی گرا توصیف کردند و ممکن است شامل افرادی باشد که بت پرستی آلمانی را بازسازی می کنند. [95]

Ásatrúarfélagið به عنوان یک مذهب رسمی شناخته شد. (یارانه Esetroth) در سال 1973 توسط دولت ایسلند در 20 سال اول آن توسط کشاورز و شاعر Sveinbjörn Beinteinsson رهبری شد . تا سال 2003، 777 عضو، [96] و تا سال 2014، 2382 عضو داشت که معادل 0.8 درصد از جمعیت ایسلند است. [97] در ایسلند، مذهب ژرمنی بیش از تعداد پیروان آن تأثیر دارد. [98]

در سوئد، مجمع Forn Sed سوئد ( Forn Sed کهن ، یا Forn Siðr ، به معنای “رسم قدیمی”) در سال 1994 تشکیل شد و از سال 2007 به عنوان یک سازمان مذهبی توسط دولت سوئد به رسمیت شناخته شد. در دانمارک Forn Siðr در سال 1999 تشکیل شد و در سال 2003 رسماً به رسمیت شناخته شد [99] نروژی Åsatrufellesskapet Bifrost (Esetroth Fellowship Bifrost) در سال 1996 تشکیل شد. از سال 2011، این انجمن حدود 300 عضو دارد. Foreningen Forn Sed در سال 1999 تشکیل شد و توسط دولت نروژ به عنوان یک سازمان مذهبی به رسمیت شناخته شد. وجود دارد در اسپانیا جامعه اودینیست اسپانیا – Ásatrú .

رومی

شرک رومی ‘Via romana agli Déi’) نیز شناخته می‌شود Religio Romana ( مذهب رومی ) که به لاتین یا راه رومی به سوی خدایان (به ایتالیایی ، در جوامع کوچک و سازمان‌های مرتبط با هم، عمدتاً در ایتالیا ، زنده است .

خشکی

توسعه مذهبی درویدری تا حد زیادی تحت تأثیر Iolo Morganwg قرار گرفت . [100] هدف شیوه های مدرن تقلید از شیوه های مردم سلتیک عصر آهن است. [101]

ادیان رسمی

تعدادی از کشورهای اروپایی دارای ادیان رسمی هستند ، از جمله یونان ، [102] لیختن اشتاین ، [103] مالت ، [104] موناکو ، [105] شهر واتیکان (کاتولیک). [106] ارمنستان (ارتدکس رسولی) ; دانمارک ، [107] ایسلند [108] [109] و بریتانیا (انگلیس به تنهایی) (انگلیسی). [110] در سوئیس ، برخی از کانتون ها رسما کاتولیک هستند، برخی دیگر پروتستان اصلاح شده. برخی از روستاهای سوئیس حتی مذهب خود و همچنین نام روستا را بر روی تابلوهای ورودی خود نوشته اند.

گرجستان ، گرچه از نظر فنی به خودی خود کلیسای رسمی ندارد، اما با کلیسای ارتدکس گرجستان که در واقع از وضعیت ممتاز برخوردار است، توافقنامه قانون اساسی ویژه ای دارد . تقریباً همین امر در آلمان در مورد کلیسای انجیلی و کلیسای کاتولیک رومی و جامعه یهودی صدق می کند. در فنلاند ، هم کلیسای ارتدوکس فنلاند و هم کلیسای لوتری رسمی هستند. انگلستان، بخشی از بریتانیا ، آنگلیکانیسم مذهب رسمی است. اسکاتلند ، بخش دیگری از بریتانیا، پرزبیتریانیسم خود را کلیسای ملی دارد ، اما دیگر “رسمی” نیست. در سوئد بود ، کلیسای ملی سابقاً لوترانیسم ، اما از سال 2000 دیگر “رسمی” نیست. آذربایجان ، جمهوری چک ، آلمان ، فرانسه ، ایرلند ، ایتالیا ، لوکزامبورگ ، پرتغال ، صربستان ، رومانی ، روسیه ، اسپانیا و ترکیه رسما هستند . سکولار.

ادیان هندی

بودیسم

نوشتار اصلی: بودیسم در اروپا

بودیسم در سراسر اروپا گسترش یافته است، و سریعترین دین در حال رشد در سالهای اخیر [111] [112] با حدود 3 میلیون پیرو. [113] [114] در کلمیکیا ، بودیسم تبتی رایج است. [115]

هندوئیسم

ماندیر در جبل الطارق .

هندوئیسم عمدتاً در میان هندی مهاجران است. در سال های اخیر به سرعت در حال رشد است، به ویژه در بریتانیا ، فرانسه و هلند . [116] [117] در سال 1998، حدود 1.4 میلیون پیرو هندو در اروپا وجود داشت. [118]

جینیسم

معبد جین در آنتورپ ، بلژیک

جینیسم ، اعضای اندک، عمدتاً در میان مهاجران هندی در بلژیک و بریتانیا ، و همچنین چندین نوکیش از غرب و شمال اروپا وجود دارد. [119] [120]

سیکیسم

سیکیسم نزدیک به 700000 طرفدار در اروپا دارد. بیشتر جامعه در بریتانیا (450000) و ایتالیا (100000) زندگی می کنند. [121] [122] حدود 10000 سیک در بلژیک و فرانسه زندگی می کنند . [123] هلند و آلمان دارند 22000 نفر جمعیت سیک . [124] [125] همه کشورهای دیگر، مانند یونان ، 5000 یا کمتر سیک دارند.

ادیان دیگر

این مقاله ممکن است حاوی مقدار بیش از حد جزئیات پیچیده باشد که ممکن است فقط مخاطب خاصی را مورد توجه قرار دهد . لطفاً با حذف یا جابجایی هر گونه اطلاعات مرتبط، و حذف جزئیات بیش از حدی که ممکن است بر خلاف خط مشی گنجاندن ویکی‌پدیا باشد، کمک کنید . ( فوریه 2016 ) ( نحوه و زمان حذف این پیام الگو را بیاموزید )

سایر ادیان موجود در اروپا عبارتند از:

  • آنیمیسم
  • کنفوسیوسیسم
  • لنگرهای گوشه ای
  • ایتسیسم
  • رائلیسم
  • باورهای مردم رومانی
  • رومووا
  • شیطان پرستی
  • شینتو
  • معنویت گرایی
  • تائوئیسم
  • تم
  • جهان گرایی واحد
  • یزیدیسم
  • دین زرتشت
  • راستافاری جوامع در انگلستان ، فرانسه، اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و جاهای دیگر.
  • ادیان سنتی آفریقایی (از جمله موتی )، عمدتاً در بریتانیا و فرانسه ، از جمله
  • وودون آفریقای غربی و وودو هائیتی (وودو)، عمدتاً در میان آفریقای غربی و سیاه‌پوستان کارائیب مهاجران در بریتانیا و فرانسه .

 

 

مسیحیت در قرن اول

مسیحیت در قرن اول تاریخ شکل‌گیری مسیحیت را از آغاز خدمت عیسی ( حدود 27 تا 29 پس از میلاد) تا مرگ آخرین دوازده حواری ( حدود 100 میلادی ) در بر می‌گیرد و بنابراین به عنوان رسولی نیز شناخته می‌شود. سن _ مسیحیت اولیه از معاد شناختی خدمت عیسی شکل گرفت . پس از مرگ عیسی، اولین پیروان او یک را آخرالزمانی فرقه یهودی مسیحایی در اواخر دوره معبد دوم قرن اول تشکیل دادند. در ابتدا با این باور که رستاخیز عیسی آغاز آخرالزمان است، باورهای آنها به زودی در آمدن ثانویه مورد انتظار عیسی و آغاز پادشاهی خدا در مقطعی بعد تغییر کرد. [1]

پولس رسول ، یهودی فریسی که مسیحیان یهودی اولیه را مورد آزار و اذیت قرار داده بود ، مسیحیان مسیحی را تغییر داد . 33-36 غیریهودیان [2] [3] [4] و شروع به تبلیغ در میان کرد . معاف شوند به گفته پولس، نوکیشان غیریهودی می توانند از احکام یهود ، با این استدلال که همه توجیه با ایمانشان به عیسی می شوند . [5] [6] این بخشی از انشعاب تدریجی مسیحیت اولیه و یهودیت بود ، زیرا مسیحیت به یک دین متمایز تبدیل شد که عمدتاً از غیریهودیان پیروی می کرد. [5]

اورشلیم دارای یک جامعه مسیحی اولیه بود که توسط یعقوب عادل ، پطرس و یوحنا رهبری می شد . [7] طبق اعمال رسولان 11:26، انطاکیه جایی بود که پیروان برای اولین بار مسیحی خوانده شدند. پیتر بعدها به شهادت رسید در رم، پایتخت امپراتوری روم . رسولان به گسترش پیام انجیل در در سراسر جهان کلاسیک ادامه دادند و مراکز حواری را اطراف مراکز اولیه مسیحیت تأسیس کردند . آخرین رسولی که درگذشت، یوحنا در ق. 100 .

ریشه شناسی

اولیه مسیحیان یهودی خود را به عنوان «راه» می نامیدند ( ἡ ὁδός )، که احتمالاً از اشعیا 40:3 آمده است ، «راه خداوند را آماده کنید». [وب 1] [وب 2] [9] [10] [یادداشت 1] از آنجا که، اولی در واقع نقل قولی از یحیی تعمید دهنده در مورد یشوع، عیسی بود، به احتمال زیاد به سخنان خود یشوع (عیسی) مرتبط بود، و خود را اعلام می کرد. زیر، گفت: “من راه، حقیقت، و زندگی هستم، هیچ کس جز به وسیله من نزد پدر نمی آید.” (یوحنا 14:6) یهودیان دیگر نیز آنها را «ناصریان » می نامیدند ، [9] در حالی که فرقه یهودی-مسیحی دیگری خود را « ابیونیت » (به معنای «فقیر») می نامیدند. طبق اعمال رسولان 11:26 ، اصطلاح «مسیحی» ( یونانی : Χριστιανός عیسی ) اولین بار در اشاره به شاگردان در شهر انطاکیه ، به معنای «پیروان مسیح» توسط ساکنان غیر یهودی انطاکیه استفاده شد. [12] اولین استفاده ثبت شده از اصطلاح “مسیحیت” (به یونانی: Χριστιανισμός ) توسط ایگناتیوس انطاکیه ، در حدود سال 100 پس از میلاد بوده است. [13]

ریشه ها

پیشینه یهودیت هلنیستی

اولین پیروان عیسی فرقه ای از آخرالزمانی مسیحیان یهودی در قلمرو یهودیت معبد دوم بودند . [14] [15] [16] [17] [18] گروه‌های اولیه مسیحی کاملاً یهودی بودند، مانند Ebionites ، [14] و جامعه مسیحی اولیه در اورشلیم ، به رهبری جیمز عادل، برادر عیسی . [17] مسیحیت “به عنوان فرقه ای از یهودیت در فلسطین رومی ظهور کرد” [19] در جهان هلنیستی متقابل قرن اول پس از میلاد، که تحت سلطه قوانین روم و فرهنگ یونانی بود. [20] فرهنگ هلنیستی تأثیر عمیقی بر آداب و رسوم و اعمال یهودیان در همه جا داشت. هجوم به یهودیت باعث پیدایش یهودیت هلنیستی در دیاسپورای یهودی شد که به دنبال ایجاد یک سنت مذهبی یهودی-عبری در فرهنگ و زبان یونانی بود . به مصر بطلمیوسی یهودیت هلنیستی از قرن سوم پیش از میلاد توسط رومیان به یک religio licita گسترش یافت و پس از فتح یونان ، آناتولی ، سوریه ، یهودیه و مصر قابل توجه تبدیل شد . [ نیازمند منبع ]

وجود داشتند در اوایل قرن اول پس از میلاد، فرقه‌های یهودی رقیب زیادی در سرزمین مقدس ، و فرقه‌هایی که به یهودیت خاخام و مسیحیت پروتو-ارتدوکس تبدیل شدند ، تنها دو مورد از این فرقه‌ها بودند. مکاتب فلسفی شامل فریسیان ، صدوقیان و متعصبان و همچنین فرقه‌های کمتر تأثیرگذار دیگر از جمله اسنی‌ها بودند . [وب 7] [وب 8] [ نیاز به نقل از ] قرن اول قبل از میلاد و قرن اول پس از میلاد شاهد تعداد فزاینده ای از رهبران مذهبی کاریزماتیک بود که به میشنا یهودیت خاخامی کمک کردند . و خدمت عیسی که منجر به ظهور اولین جامعه مسیحی یهودی خواهد شد . [وب 7] [وب 8] [ نیازمند منبع ]

یکی از دغدغه‌های اصلی در یهودیت قرن اول، عهد با خدا و جایگاه یهودیان به عنوان قوم برگزیده خدا بود. [21] بسیاری از یهودیان معتقد بودند که این عهد با آمدن مسیح تجدید خواهد شد. یهودیان معتقد بودند که این شریعت توسط خدا داده شده است تا آنها را در پرستش خداوند و در تعامل با یکدیگر راهنمایی کند، “بزرگترین هدیه ای که خدا به قوم خود داده است.” [22]

ریشه مفهوم مسیحای یهود در ادبیات آخرالزمانی قرن دوم قبل از میلاد تا قرن اول پیش از میلاد دارد، که وعده یک رهبر یا پادشاه آینده از سلسله داوود را می دهد که انتظار می رود با روغن مسح مقدس مسح شده و بر قوم یهود در دوران مسیحا حکومت کند. و دنیای آینده . [وب 9] [وب 10] [وب 11] مسیح اغلب به عنوان «مسیح پادشاه» ( عبری : מלך משיח ، به زبان رومی : melekh mashiach ) یا malka meshiḥa در آرامی نامیده می شود. [وب 12]

زندگی و خدمت عیسی

منابع

منابع مسیحی، مانند اناجیل چهارگانه متعارف ، رساله های پولس ، و آخرالزمان عهد جدید ، [وب 13] شامل داستان های مفصلی درباره عیسی هستند، اما محققان در مورد تاریخی بودن قسمت های خاص توصیف شده در گزارش های کتاب مقدس از عیسی اختلاف نظر دارند. [23] تنها دو رویداد مشمول «توافق تقریباً جهانی» این است که تعمید یافت عیسی توسط یحیی باپتیست و مصلوب شد به دستور ، بخشدار رومی، پونتیوس پیلاطس . [24] [25] [26] [27] [28] [29] [30] [31] اناجیل اسناد الهیاتی هستند که “اطلاعاتی را ارائه می دهند که نویسندگان آن را برای توسعه دینی جوامع مسیحی ضروری می دانند. کار کرد.” [وب 13] آنها شامل قطعات کوتاه، پریکوپه‌ها هستند که نویسندگان انجیل آن‌ها را به روش‌های مختلفی مطابق با اهداف خود ترتیب داده‌اند.

منابع غیر مسیحی که برای مطالعه و تثبیت تاریخ عیسی مورد استفاده قرار می گیرند، منابع یهودی مانند یوسفوس و منابع رومی مانند تاسیتوس هستند . این منابع با منابع مسیحی مانند رسالات پولس و اناجیل سینوپتیک مقایسه می شوند . این منابع معمولاً مستقل از یکدیگر هستند (مثلاً منابع یهودی از منابع رومی استفاده نمی کنند)، و شباهت ها و تفاوت های بین آنها در فرآیند تأیید اعتبار استفاده می شود. [32] [33]

شخص تاریخی

در مورد جزئیات زندگی عیسی که در روایات انجیل ذکر شده است، و در مورد معنای تعالیم او اختلاف نظر گسترده ای بین محققان وجود دارد. [34] تمایز قائل می شوند محققان اغلب بین عیسی تاریخ و مسیح ایمانی و دو روایت متفاوت در این زمینه می توان یافت. [35]

پژوهش‌های انتقادی بیشتر روایت‌های مربوط به عیسی را به‌عنوان افسانه‌ای رد کرده است ، و دیدگاه اصلی تاریخی این است که در حالی که اناجیل شامل عناصر افسانه‌ای بسیاری است، اینها تفصیل‌های مذهبی هستند که به روایت‌های یک عیسی تاریخی اضافه شده است که در زمان پونتیوس پیلاطس، بخشدار رومی، مصلوب شد . استان روم قرن اول یهودیه . [36] [37] شاگردان باقی مانده او بعداً معتقد بودند که او زنده شده است. [38] [39]

دانشمندان دانشگاهی پرتره ها و نمایه های مختلفی برای عیسی ساخته اند. [40] [41] [42] تحقیقات معاصر عیسی را محکم در سنت یهودی قرار می دهد، [43] و برجسته ترین درک از عیسی به عنوان یک پیامبر آخرالزمان یا معلم آخرالزمان یهودی است . [44] [یادداشت 2] پرتره های دیگر عبارتند از: شفا دهنده کاریزماتیک، [یادداشت 3] فیلسوف بدبین ، مسیح یهودی، و پیامبر تغییرات اجتماعی. [40] [41] [یادداشت 4]

وزارت و انتظارات معاد شناختی

در اناجیل متعارف ، خدمت عیسی با غسل تعمید او در حومه یهودیه روم و ماوراء اردن ، در نزدیکی رود اردن آغاز می شود و در اورشلیم ، پس از شام آخر با شاگردانش ، به پایان می رسد . [47] [نکته 5] انجیل لوقا ( لوقا 3:23 ) بیان می‌کند که عیسی در آغاز خدمتش «حدود 30 سال سن داشت » . [60] [61] گاهشماری عیسی معمولاً تاریخ آغاز خدمت او را در حدود 27-29 پس از میلاد و پایان آن در محدوده 30-36 پس از میلاد تخمین زده می شود. [60] [61] [62]

در اناجیل سینوپتیک (متی، مرقس و لوقا)، آخرت شناسی یهودی در مرکز قرار دارد. [وب 13] عیسی پس از تعمید توسط یحیی تعمید دهنده ، به مدت یک سال، یا شاید فقط چند ماه، [وب 13] [یادداشت 6] در مورد ملکوت آینده خدا (یا، در متی، پادشاهی بهشت) به طور گسترده آموزش می دهد. ) در قصار و تمثیل با استفاده از تشبیهات و اشکال گفتاری . [63] [وب 13] در انجیل یوحنا، خود عیسی موضوع اصلی است. [وب 13]

Synoptics دیدگاه های متفاوتی در مورد ملکوت خدا ارائه می دهند. [وب 13] در حالی که پادشاهی اساساً به عنوان آخرت شناختی (مربوط به پایان جهان) توصیف می شود، که در آینده نزدیک به واقعیت تبدیل می شود، برخی از متون پادشاهی را به عنوان موجود در حال حاضر معرفی می کنند، در حالی که متون دیگر پادشاهی را به عنوان مکانی در بهشت ​​نشان می دهند. که شخص بعد از مرگ یا به عنوان حضور خدا در زمین وارد می شود. [وب 13] [یادداشت 7] . عیسی سخن می گوید که انتظار آمدن « پسر انسان » از بهشت ​​را دارد، شخصیتی آخرالزمانی که آغازگر «قضاوت آینده و رستگاری اسرائیل» است. [وب 13] به گفته دیویس، موعظه روی کوه عیسی را به عنوان موسی جدید معرفی می کند که شریعت جدیدی را به ارمغان می آورد (اشاره به شریعت موسی ، تورات مسیحایی. [66]

مرگ و رستاخیز

مصلوب شدن ، نوشته جیووانی باتیستا تیپولو ، ج. 1745-1750، موزه هنر سنت لوئیس

زندگی عیسی با اعدام او به صلیب کشیده شد . پیروان اولیه او معتقد بودند که سه روز پس از مرگش، عیسی از مردگان برخاست. نامه‌های پولس و اناجیل حاوی گزارش‌هایی از تعدادی از ظهورات پس از رستاخیز است . [72] [73] [74] [75] [76] به تدریج، متون مقدس یهودی در پرتو آموزه های عیسی برای توضیح مصلوب شدن و تجارب رویایی پس از مرگ عیسی، [1] [77] [78] و رستاخیز عیسی “به اولین ایمانداران نشان داد که روزهای تحقق معاد در نزدیکی است.” [وب 16] درک می‌شوند برخی از روایت‌های عهد جدید نه به‌عنوان تجربیات رویایی صرف ، بلکه به‌عنوان ظواهر واقعی که در آن به حاضران گفته می‌شود لمس کنند و ببینند، . [79]

رستاخیز عیسی در برخی از فرقه های مسیحی انگیزه ای برای تعالی عیسی به مقام پسر الهی و خداوند ملکوت خدا [80] [وب 16] و از سرگیری فعالیت تبلیغی آنها داد. [81] [82] پیروان او انتظار داشتند که عیسی در یک نسل بازگردد [83] و پادشاهی خدا را آغاز کند. [وب 13]

عصر حواری

The Cenacle در کوه صهیون ادعا می شود که محل شام آخر و پنطیکاست است . بارگیل پیکسنر [84] ادعا می کند که کلیسای اصلی رسولان در زیر ساختار فعلی قرار دارد.

به طور سنتی، دوره از مرگ عیسی تا مرگ آخرین دوازده حواری ، عصر حواری نامیده می شود ، پس از فعالیت های تبلیغی رسولان. طبق اعمال رسولان، کلیسای اورشلیم شروع شد در پنطیکاست با حدود 120 ایماندار ، در یک “اتاق بالا”، به عقیده برخی به عنوان قصر ، جایی که رسولان روح القدس را دریافت کردند و از مخفیگاه بیرون آمدند. پس از مرگ و رستاخیز عیسی برای موعظه و انتشار پیام او. [87] [88]

نوشته‌های عهد جدید آنچه را که کلیساهای مسیحی ارتدکس « کمیسیون بزرگ» می‌نامند، به تصویر می‌کشند ، رویدادی که در آن عیسی مسیح قیام‌شده را دستور می‌دهد توصیف می‌کنند که به شاگردانش منتشر کنند پیام آخرت‌شناختی او درباره آمدن ملکوت خدا را به همه ملل جهان . مشهورترین نسخه مأموریت بزرگ در متی 28 ( متی 28: 16-20 ) است، جایی که عیسی در کوهی در جلیل شاگرد کنند و آنها را تعمید دهند از پیروان خود می‌خواهد تا همه ملت‌ها را به نام پدر ، پسر، . و روح القدس . [ نیازمند منبع ]

تبدیل پولس در راه دمشق برای اولین بار در اعمال رسولان 9 ( اعمال رسولان 9:13-16 ) ثبت شده است. پطرس کرنلیوس، ، که کرنلیوس به طور سنتی اولین یهودی غیریهودی بود که به مسیحیت گرویدند، در اعمال 10 غسل تعمید داد . بر این اساس کلیسای انطاکیه تأسیس شد. همچنین اعتقاد بر این است که اولین بار نام مسیحی در آن انطاکیه بوده است . [89]

مسیحیت یهودی

پس از مرگ و رستاخیز عیسی مسیح، ابتدا مسیحیت به عنوان فرقه ای از یهودیت در استان روم یهودیه ظهور کرد . اولین مسیحیان همگی یهودی بودند که یک معبد دوم فرقه یهودی آخرالزمانی با یک آخرالزمان را تشکیل دادند . در میان سایر مکاتب فکری، برخی از یهودیان عیسی را به عنوان خداوند و رستاخیز مسیح ازلی ، و پسر خدا می‌دانستند ، [7] [90] [یادداشت 8] که انتظار آمدن دوم عیسی و آغاز پادشاهی خدا را داشتند . آنها یهودیان را تحت فشار قرار دادند تا برای این رویدادها آماده شوند و «راه» خداوند را دنبال کنند. آنها یَهُوَه را تنها خدای واقعی [92] خدای اسرائیل می‌دانستند، و عیسی را مسیح ( مسیح ) می‌دانستند، همانطور که در متون مقدس یهود پیش‌بینی شده بود، که آنها آن را معتبر و مقدس می‌دانستند. آنها به تورات وفادار ماندند، [یادداشت 9] از جمله پذیرش نوکیشان غیریهودی بر اساس نسخه ای از قوانین نوآشید . [یادداشت 10]

اورشلیم ekklēsia

یعقوب عادل اتخاذ شد. ، که حکم او در فرمان رسولی اعمال رسولان 15:19-29

اعمال جدید عهد رسولان و رساله به غلاطیان گزارش می دهد که یک جامعه مسیحی یهودی اولیه [یادداشت 11] بر اورشلیم متمرکز بود ، و رهبران آن شامل پطرس ، یعقوب، برادر عیسی و یوحنای رسول بودند . [93] همانطور که در نوشته های پولس گواه است، جامعه اورشلیم «در میان تمام کلیساها جایگاهی مرکزی داشت». [94] گفته می شود که با ظهور عیسی مشروعیت یافته است ، پطرس اولین رهبر اورشلیم ekklēsia بود . [95] [96] پیتر به زودی توسط جیمز عادل، “برادر خداوند”، [97] [98] تحت رهبری این رهبری قرار گرفت که ممکن است توضیح دهد که چرا متون اولیه حاوی اطلاعات کمی در مورد پیتر است. [98] به گفته لودمان، در بحث در مورد سختگیری پیروی از قانون یهود، جناح محافظه کارتر جیمز عادل بر موقعیت لیبرال تر پیتر، که به زودی نفوذ خود را از دست داد، برتری یافت. [98] به گفته دان، این یک “غصب قدرت” نبود، بلکه نتیجه مشارکت پیتر در فعالیت های تبلیغی بود. [99 ] بستگان عیسی عموماً دارای موقعیت خاصی در این جامعه بودند، [100] که این امر همچنین به برتری یعقوب عادل در اورشلیم کمک کرد. [100]

طبق روایتی که توسط Eusebius و Epiphanius از سالامیس ثبت شده است ، کلیسای اورشلیم به پلا گریخت در آغاز جنگ اول یهودی-رومی (66-73 پس از میلاد) . [101]

جامعه اورشلیم متشکل از «عبرانیان»، یهودیانی بود که هم به زبان آرامی و هم یونانی صحبت می‌کردند، و «هلنیست‌ها»، یهودیانی که فقط یونانی صحبت می‌کردند، احتمالاً یهودیان دیاسپورا که در اورشلیم ساکن شده بودند. [102] به گفته دان، آزار و شکنجه اولیه مسیحیان توسط پولس احتمالاً علیه این یونانی‌های یونانی زبان به دلیل نگرش ضد معبد آنها بود. [103] در جامعه مسیحی یهودی اولیه، این امر همچنین آنها را از “عبرانیان” و مراسم خیمه آنها متمایز کرد . [103]

باورها و اعمال

عقاید و نجات

منابع اعتقادات جامعه رسولان شامل روایات شفاهی (که شامل سخنان منسوب به عیسی، تمثیل ها و آموزه ها می شود)، [104] [105] اناجیل، رسائل عهد جدید و متون احتمالاً گم شده مانند منبع Q [106] است. [107] [108] و نوشته های پاپیاس .

این متون حاوی اولین اعتقادات مسیحی [109] است که اعتقاد به عیسی زنده شده را بیان می کند، مانند اول قرنتیان 15:3-41 : [110]

[3] زیرا من آنچه را که به نوبه خود دریافت کرده بودم به شما تحویل دادم: اینکه مسیح برای گناهان ما مطابق با کتاب مقدس مرد، [4] و اینکه او دفن شد و در روز سوم زنده شد. مطابق با کتاب مقدس، [یادداشت 12] [5] و اینکه او بر قیفا ظاهر شد، سپس بر دوازده. [6] سپس در یک زمان بر بیش از پانصد برادر و خواهر ظاهر شد که اکثر آنها هنوز زنده هستند، هرچند برخی مرده اند. [7] سپس به یعقوب ظاهر شد، سپس به همه رسولان. [وب 17]

این عقیده توسط برخی از محققان به عنوان منشأ آن در جامعه حواری اورشلیم حداکثر تا دهه 40 [111] [112] و توسط برخی کمتر از یک دهه پس از مرگ عیسی مسیح است، [113] [114] در حالی که برخی دیگر تاریخ آن را نشان می دهند. تا حدود 56. [115] دیگر عقاید اولیه عبارتند از : اول یوحنا 4 ( اول یوحنا 4: 2 )، دوم تیموتائوس 2 ( دوم تیموتائوس 2: 8 ) [116] رومیان 1 ( رومیان 1: 3-4 ) [117] و 1 تیموتائوس 3 ( اول تیموتائوس 3:16 ).

مسیح شناسی

دو مسیح شناسی اساساً متفاوت در کلیسای اولیه توسعه یافتند، یعنی مسیح شناسی «کم» یا پذیرش گرایانه ، و مسیح شناسی «بالا» یا «تجسد». [118] وقایع نگاری توسعه این مسیح شناسی های اولیه موضوعی است که در مطالعات معاصر مورد بحث است. [119] [71] [120] [وب 18]

«مسیح شناسی پست» یا «مسیح شناسی فرزندخواندگی» این باور است که «خدا عیسی را با برانگیختن او از مردگان به پسر خود برتری داد» [ 121] و بدین وسیله او را به «مقام الهی» ارتقا داد. [وب 19] با توجه به “مدل تکاملی” [122] cq “نظریه های تکاملی”، [123] درک مسیح شناختی از مسیح در طول زمان توسعه یافت، [20] [124] [125] همانطور که در اناجیل مشاهده می شود، [71] با اولین مسیحیان معتقد بودند که عیسی انسانی است که تعالی یافت و پذیرفته شد به عنوان پسر خدا ، [126] [127] زمانی که او زنده شد. [125] [128] باورهای بعدی تعالی را به غسل ​​تعمید، تولد، و متعاقباً به ایده وجود ابدی او تغییر داد، همانطور که در انجیل یوحنا شاهد آن است. [125] این مدل تکاملی بسیار تأثیرگذار بود و «مسیح شناسی پست» از دیرباز به عنوان قدیمی ترین مسیح شناسی در نظر گرفته می شد. [129] [130] [وب 19] [یادداشت 13]

مسیح شناسی اولیه دیگر «مسیح شناسی عالی» است، که «این دیدگاه است که عیسی یک موجود الهی از پیش موجود بود که انسان شد، اراده پدر را بر روی زمین انجام داد، و سپس به آسمان از جایی که در ابتدا آمده بود، بازگردانده شد. « [وب 19] [131] و از جایی که در زمین ظاهر شد . به گفته هورتادو، یکی از طرفداران مسیح شناسی عالی اولیه ، ارادت به عیسی به عنوان الوهی در مسیحیت یهودی اولیه سرچشمه گرفته است، نه بعداً یا تحت تأثیر ادیان بت پرست و نوکیشان غیریهودی. [132] نامه‌های پولین، که اولین نوشته‌های مسیحی هستند، قبلاً «الگویی توسعه‌یافته از عبادت مسیحی […] که قبلاً مرسوم و ظاهراً بحث‌انگیز است» را نشان می‌دهند. [133]

برخی از مسیحیان شروع به پرستش عیسی به عنوان خداوند کردند . [134] [ توضیح بیشتر لازم است ]

انتظارات معاد شناختی

ارمن و سایر محققان بر این باورند که پیروان اولیه عیسی انتظار داشتند که ملکوت خدا به زودی برپا شود، اما با گذشت زمان بدون اینکه این اتفاق بیفتد، منجر به تغییر در باورها شد. [1] [وب 21] با گذشت زمان، این باور که رستاخیز عیسی نشانه آمدن قریب الوقوع ملکوت خدا بود، به این باور تبدیل شد که رستاخیز جایگاه مسیحایی عیسی را تأیید می کند، و این باور که عیسی در زمانی نامشخص بازخواهد گشت. در آینده، آمدن ثانویه ، خبر از پایان زمان مورد انتظار. [1] [وب 21] هنگامی که پادشاهی خدا فرا نرسید، عقاید مسیحیان به تدریج به انتظار پاداش فوری در بهشت ​​پس از مرگ، به جای پادشاهی الهی آینده روی زمین، [135] با وجود کلیساها تغییر کرد . ادامه استفاده از بیانیه های اعتقادی اصلی در مورد اعتقاد به روز رستاخیز آینده و جهان آینده . [ نیازمند منبع ]

فرشتگان و شیاطین

مسیحیان اولیه که از پیشینه یهودی بودند، به فرشتگان (برگرفته از کلمه یونانی “پیام آوران”) اعتقاد داشتند. [136] به طور خاص، مسیحیان اولیه در کتاب‌های عهد جدید نوشتند که فرشتگان «تولد، رستاخیز و عروج عیسی را بشارت دادند؛ در حالی که او روی زمین بود به او خدمت کردند؛ و در تمام ابدیت ستایش خدا را سرودند». [136] مسیحیان اولیه همچنین معتقد بودند که محافظت از فرشتگان – که به هر ملت و حتی برای هر فردی اختصاص داده شده است – ظهور دوم را بشارت می دهد ، مقدسین را به بهشت ​​هدایت می کند و نفرین شدگان را به جهنم می اندازد .” [136] شیطان (“رقیب” ) مشابه توصیفات عهد عتیق، در عهد جدید آمده است «برای متهم کردن مردم به گناه و آزمایش وفاداری آنها، حتی تا حد وسوسه عیسی» [136] .

تمرینات

کتاب اعمال رسولان گزارش می‌دهد که پیروان اولیه به حضور روزانه در معبد و نماز سنتی یهودیان در خانه یهودیان ، مراسم مذهبی ، مجموعه‌ای از قرائت‌های کتاب مقدس برگرفته از تمرین کنیسه ، و استفاده از موسیقی مقدس در سرودها و نیایش‌ها ادامه دادند. آیات دیگر در اناجیل عهد جدید منعکس کننده رعایت مشابهی از تقوای سنتی یهودیان مانند غسل تعمید ، [وب 22] روزه گرفتن ، احترام به تورات ، و رعایت روزهای مقدس یهودیان است . [137] [138]

غسل تعمید

اعتقادات مسیحی اولیه در مورد غسل تعمید احتمالاً قبل از نوشته های عهد جدید است. مسلم به نظر می رسد که بسیاری از فرقه های یهودی و مسلماً شاگردان عیسی تعمید را انجام می دادند. یحیی تعمید دهنده بسیاری از مردم را تعمید داده بود، قبل از اینکه غسل ​​تعمید به نام عیسی مسیح انجام شود. پولس تعمید را به دفن شدن با مسیح در مرگش تشبیه کرد. [یادداشت 14]

غذای عمومی و عشای ربانی

آداب مسیحیت اولیه شامل وعده های غذایی جمعی بود. [139] [140] مراسم عشای ربانی اغلب بخشی از عید عشق بود، اما بین اواخر قرن اول بعد از میلاد و 250 بعد از میلاد این دو به مراسم جداگانه تبدیل شدند. [141] [142] [143] بنابراین، در دوران مدرن جشن عشق به یک وعده غذایی آیینی مسیحی متمایز از شام خداوند اشاره دارد. [144]

عبادت

در طول سه قرن اول مسیحیت، مناسک مذهبی ریشه در عید فصح یهودیان ، سیدور ، سدر ، و خدمات کنیسه ، از جمله خواندن سرودها (به ویژه مزامیر ) و خواندن از روی متون مقدس داشت . [وب 23] اکثر مسیحیان اولیه نسخه‌ای از آثار (که برخی از آنها هنوز در حال نگارش بودند) که بعداً به کتاب مقدس مسیحی یا سایر آثار کلیسا تبدیل شدند که توسط برخی پذیرفته شده‌اند اما قدیس نشده‌اند، نداشتند، مانند نوشته‌های پدران رسولی ، یا دیگر آثار امروزی به نام آپوکریفا عهد جدید . مشابه یهودیت، بسیاری از خدمات عبادی اصلی کلیسا به عنوان وسیله ای برای یادگیری این متون مقدس عمل می کردند، که در ابتدا حول محور سپتواژینت و تارگوم بودند . [145]

در ابتدا، مسیحیان در کنار مؤمنان یهودی به عبادت خود ادامه دادند، اما پس از گذشت بیست سال از مرگ عیسی، یکشنبه ( روز خداوند در نظر گرفته شد ) به عنوان روز اولیه عبادت . [146]

کلیسای نوظهور – مأموریت برای غیریهودیان

با شروع فعالیت تبلیغی خود، مسیحیان یهودی اولیه نیز شروع به جذب مسیحیان ، غیر یهودیانی کردند که به طور کامل یا تا حدی به یهودیت گرویده بودند . [147] [یادداشت 15]

رشد مسیحیت اولیه

فعالیت تبلیغی مسیحی «راه» را گسترش داد و به آرامی مراکز اولیه مسیحیت را با پیروان غیر یهودی در عمدتاً یونانی زبان بودند نیمه شرقی امپراتوری روم که ، و سپس در سراسر جهان هلنیستی و حتی فراتر از امپراتوری روم ایجاد کرد . [87] [148] [149] [150] [یادداشت 16] اعلام شد اعتقادات مسیحی اولیه در کریگما (موعظه) ، که برخی از آنها در کتاب مقدس عهد جدید حفظ شده است . اولیه انجیل به صورت شفاهی منتشر شد ، احتمالاً در اصل به زبان آرامی پیام [151] اما تقریباً بلافاصله به یونانی نیز منتشر شد . [152] فرآیند کاهش ناهماهنگی شناختی ممکن است به فعالیت های تبلیغی فشرده، متقاعد کردن دیگران به باورهای در حال رشد، کاهش ناهماهنگی شناختی ایجاد شده توسط تأخیر فرا رسیدن زمان پایانی کمک کرده باشد. به دلیل این غیرت تبلیغی، گروه اولیه پیروان علیرغم انتظارات ناموفق، بزرگتر شدند. [وب 21]

دامنه مأموریت یهودی-مسیحی در طول زمان گسترش یافت. در حالی که عیسی پیام خود را به مخاطبان یهودی در جلیل و یهودیه محدود کرد، پس از مرگ او، پیروانش به تمامی اسرائیل و در نهایت به کل یهودیان مهاجرت کردند، و معتقد بودند که آمدن ثانی تنها زمانی اتفاق می‌افتد که همه یهودیان انجیل را دریافت کرده باشند. [1] رسولان و واعظان سفر کردند به جوامع یهودی در اطراف دریای مدیترانه و در ابتدا نوکیشان یهودی را جذب کردند. [149] طی 10 سال پس از مرگ عیسی، رسولان مشتاقان «راه» را از اورشلیم به انطاکیه ، افسس ، قرنتس ، تسالونیکی ، قبرس ، کرت ، اسکندریه و روم جذب کردند. [153] [87] [148] [149] بیش از 40 کلیسا توسط 100 نفر، [148] [149] بیشتر در آسیای صغیر ، مانند هفت کلیسای آسیا ، و برخی در یونان در دوران روم و ایتالیای رومی تأسیس شد. . [ نیازمند منبع ]

به گفته فردریکسن، زمانی که مسیحیان اولیه تلاش های تبلیغی خود را گسترش دادند، با غیریهودی هایی که جذب دین یهود شده بودند نیز در تماس بودند. سرانجام، غیریهودیان در تلاش‌های میسیونری یهودیان هلنی‌شده شرکت کردند و «همه ملت‌ها» را به خانه خدا آوردند. [1] «هلنیست‌ها»، یهودیان مهاجر یونانی‌زبان متعلق به نهضت عیسی در اورشلیم، نقش مهمی در دستیابی به مخاطبان غیریهودی و یونانی، به ویژه در انطاکیه، که دارای جامعه یهودی بزرگ و تعداد قابل توجهی از یهودیان بود، ایفا کردند. خداترس.» [147] از انطاکیه، مأموریت به غیریهودیان آغاز شد، از جمله مأموریت پولس، که اساساً شخصیت جنبش اولیه مسیحیت را تغییر داد و در نهایت آن را به یک دین جدید غیریهودی تبدیل کرد. [154] به گفته دان، طی 10 سال پس از مرگ عیسی، «جنبش مسیحی جدید متمرکز بر عیسی شروع به تغییر و تحول به چیزی متفاوت کرد… در انطاکیه بود که می‌توانیم از جنبش جدید به عنوان «مسیحیت» صحبت کنیم. ” [155]

گروه ها و جماعت های مسیحی ابتدا خود را آزادانه سازماندهی کردند. در پل زمان [ کی؟ ] وجود نداشت هیچ صلاحیت قلمرویی دقیقاً مشخصی برای اسقفها ، بزرگان و شماسها . [156] [یادداشت 17]

پولس و شمول غیریهودیان

سنت پل ، اثر ال گرکو

تبدیل

گفته می شود که تأثیر پولس بر تفکر مسیحی مهمتر از هر نویسنده دیگری در عهد جدید است . [158] طبق عهد جدید، شائول طرسوسی ابتدا مسیحیان یهودی اولیه را مورد آزار و اذیت قرار داد ، اما سپس تغییر دین داد . او نام پولس را برگزید و شروع به تبلیغ در میان غیریهودیان کرد و خود را “رسول غیریهودیان” نامید. [159] [160]

پولس با جامعه مسیحی اولیه در اورشلیم به رهبری جیمز عادل در تماس بود . [161] به گفته مک، او ممکن است به یکی دیگر از رشته های اولیه مسیحیت، با مسیح شناسی عالی گرویده باشد. [162] تکه هایی از اعتقادات آنها به عیسی تعالی و الوهیت شده، چیزی که مک آن را “فرقه مسیح” می نامید، در نوشته های پولس یافت می شود. [161] [یادداشت 18] با این حال، هورتادو خاطرنشان می‌کند که پولس برای پیوند با «حلقه‌های مسیحی یهودی در یهودیه روم» ارزش قائل بود، که این احتمال را ایجاد می‌کند که مسیح‌شناسی او با دیدگاه‌های آنها همسو بوده و مدیون آن‌ها است. [164] هورتادو همچنین خاطرنشان می‌کند که “به طور گسترده پذیرفته شده است که سنتی که پولس در اول قرنتیان 15:1-7 می‌خواند باید به کلیسای اورشلیم برگردد.” [165]

گنجاندن غیریهودیان

جغرافیای حوضه مدیترانه مربوط به زندگی پولس، از اورشلیم در سمت راست پایین تا روم در بالا سمت چپ امتداد دارد.

پولس مسئول آوردن مسیحیت به افسس ، قرنتس ، فیلیپی و تسالونیکی بود . [166] [ منبع بهتر مورد نیاز ] به گفته لری هورتادو ، «پل رستاخیز عیسی را به منزله آغاز زمان معاد شناختی پیش‌بینی شده توسط انبیای کتاب مقدس می‌دید که در آن ملت‌های «یهودیان» بت پرست از بت‌های خود رویگردان شدند و خدای یگانه واقعی اسرائیل را در آغوش گرفتند. (مثلاً، زکریا 8:20-23 )، و پولس خود را به‌ویژه از سوی خدا فراخوانده بود تا پذیرش معاد شناختی خدا از غیریهودیان را اعلام کند و آنها را فرا بخواند تا به خدا روی آورند.» [وب 1] به گفته کریستر استندال ، نگرانی اصلی نوشته‌های پولس در مورد نقش عیسی و نجات از طریق ایمان، وجدان فردی گناهکاران انسان و تردید آنها در مورد انتخاب شدن یا نبودن توسط خدا نیست، بلکه نگرانی اصلی مشکل شمول غیریهودی است. (یونانی) ناظران تورات به عهد خدا. [167] [168] [169] [وب 25] گنجاندن غیریهودیان به مسیحیت اولیه مشکلی برای هویت یهودی برخی از مسیحیان اولیه ایجاد کرد: [170] [171] [172] نوکیشان غیریهودی ملزم به ختنه شدن یا رعایت شریعت موسی نبودند . [173] ختنه به طور خاص به عنوان نشانه ای از عضویت در عهد ابراهیمی در نظر گرفته شد ، و سنت گراترین جناح مسیحیان یهودی (یعنی فریسیان مسلمان شده ) اصرار داشتند که نوکیشان غیریهودی نیز باید ختنه شوند. [اعمال رسولان 15:1] [170] [171] [174] [166] در مقابل، آیین ختنه در دوره یونانی شدن مدیترانه شرقی ، [175] [176] [177] [وب 26] مذموم و دفع کننده تلقی می شد. و به ویژه در تمدن کلاسیک از یونانیان و رومیان باستان که در عوض برای پوست ختنه گاه ارزش مثبتی قائل بودند مورد مخالفت قرار گرفت. [175] [176] [177] [178]

پولس به شدت به اصرار بر حفظ همه احکام یهود اعتراض کرد [166] و آن را تهدیدی بزرگ برای آموزه نجات خود از طریق ایمان به مسیح می دانست. [171] [179] به گفته پائولا فردریکسن ، مخالفت پولس با ختنه کردن مردان برای غیریهودیان مطابق با پیش‌بینی‌های عهد عتیق است که «در روزهای آخر امت‌های غیریهودی به عنوان غیریهودیان نزد خدای اسرائیل خواهند آمد (مثلاً زکریا 8) . :20-23 )، نه به عنوان مسیحیان اسرائیل.» [وب 16] بنابراین، برای پولس، ختنه مرد غیریهودی توهین آمیز به نیات خدا بود. [وب 16] به گفته لری هورتادو ، “پل خود را به عنوان آن چیزی می دید که مانک آن را شخصیتی تاریخی-رستگاری می نامید” که “شخصاً و به طور مفرد توسط خدا برای ایجاد گردهمایی پیش بینی شده (“کمالی”) از او منصوب شد. ملل ( رومیان 11:25 ). [وب 16]

از نظر پولس، مرگ و رستاخیز عیسی مشکل محرومیت غیریهودیان از عهد خدا را حل کرد، [180] [181] زیرا وفاداران با مشارکت در مرگ و قیام عیسی رستگار می شوند . در اورشلیم ekklēsia ، که پولس اعتقادنامه اول قرنتیان 15: 1-7 را از آن دریافت کرد، عبارت “برای گناهان خود مردیم” احتمالاً دلیلی عذرخواهی برای مرگ عیسی به عنوان بخشی از برنامه و هدف خدا بود، همانطور که در کتاب مقدس از نظر پولس، اهمیت عمیق تری پیدا کرد و «پایه ای برای نجات غیریهودیان گناهکار جدا از تورات» فراهم کرد. [182] به گفته EP Sanders ، پل استدلال کرد که “کسانی که در مسیح تعمید می گیرند در مرگ او تعمید می یابند و بنابراین از قدرت گناه می گریزند […] او مرد تا ایمانداران با او بمیرند و در نتیجه زندگی کنند. با او.” [وب 27] با این مشارکت در مرگ و قیام مسیح، «کسی برای گناهان گذشته بخشش می‌گیرد، از قدرت گناه رهایی می‌یابد، و روح را دریافت می‌کند». [183] ​​پولس اصرار دارد که رستگاری با فیض خدا دریافت می شود. به گفته سندرز، این اصرار در راستای آن است یهودیت معبد دوم قرن. 200 قبل از میلاد تا 200 پس از میلاد، که عهد خدا با اسرائیل را عملی از لطف خدا می دانست. برای حفظ عهد، رعایت شریعت لازم است، اما عهد با رعایت شریعت حاصل نمی شود، بلکه به لطف خداوند است. [وب 28]

این تفاسیر متفاوت هم در نوشته های پولس و هم در اعمال رسولان جایگاه برجسته ای دارند. طبق غلاطیان 2: 1-10 و اعمال رسولان فصل 15 ، چهارده سال پس از تغییر دین، پولس از “ستون های اورشلیم”، رهبران اورشلیم ekklēsia بازدید کرد . هدف او مقایسه انجیل خود [ توضیحات لازم ] با انجیل آنها بود، رویدادی که به شورای اورشلیم معروف است . به گفته پولس، در نامه خود به غلاطیان، [یادداشت 19] آنها توافق کردند که مأموریت او در میان غیریهودیان باشد. طبق اعمال رسولان، [184] پولس استدلالی را مطرح کرد که ختنه کردن یک عمل ضروری نیست، که صریحاً توسط پطرس حمایت شد. [7] [185] [یادداشت 20]

در حالی که شورای اورشلیم به عنوان منتج به توافقی برای معافیت نوکیشان غیریهودی از اکثر احکام یهودی توصیف شد ، در واقع مخالفت شدید مسیحیان یهودی «عبری» باقی ماند، [188] همانطور که ابیونیت ها نمونه آن را نشان دادند . کاهش الزامات در مسیحیت پائولی راه را برای کلیسای مسیحی بسیار بزرگتر باز کرد که بسیار فراتر از جامعه یهودی بود. گنجاندن غیریهودیان در لوقا-اعمال منعکس شده است، که تلاشی برای پاسخ به یک مشکل الهیاتی است، یعنی اینکه چگونه مسیح یهودیان کلیسایی غیریهودی به دست آورد. پاسخی که ارائه می دهد و موضوع اصلی آن این است که پیام مسیح به غیریهودیان فرستاده شد زیرا یهودیان آن را رد کردند . [189]

آزار و اذیت

آزار و شکنجه مسیحیان در امپراتوری روم به طور پراکنده در طی بیش از دو قرن رخ داد. در بیشتر سیصد سال اول تاریخ مسیحیت، مسیحیان می‌توانستند در صلح زندگی کنند، حرفه‌های خود را انجام دهند و به موقعیت‌های مسئولیت برسند. [190] آزار و شکنجه پراکنده در نتیجه فشار جمعیت های بت پرست محلی بر مقامات امپراتوری برای اقدام علیه مسیحیان در میان خود، که تصور می شد با امتناع از احترام به خدایان باعث بدبختی می شود، روی داد. [191]

تنها در حدود ده سال از سیصد سال اول تاریخ کلیسا، مسیحیان به دستور یک امپراتور روم اعدام شدند. [190] اولین آزار و شکنجه مسیحیان که توسط دولت روم سازماندهی شد در زمان امپراتور نرون در سال 64 پس از آتش سوزی بزرگ روم انجام شد . [191] هیچ آزار و اذیت مسیحیان در سراسر امپراتوری تا زمان سلطنت دسیوس در قرن سوم وجود نداشت. 29] فرمان سردیکا در سال 311 توسط امپراتور روم گالریوس صادر شد و رسماً به دیوکلتیانوس آزار و اذیت مسیحیت [ وب در شرق توسط پایان داد. با تصویب فرمان میلان در سال 313 پس از میلاد ، که در آن امپراتورهای روم کنستانتین کبیر و لیسینیوس را قانونی کردند دین مسیحیت ، آزار و اذیت مسیحیان توسط دولت روم متوقف شد. [وب 30]

توسعه قانون کتاب مقدس

نمایشی هنری از سنت کلمنت اول ، یک پدر رسولی.

در فرهنگ باستانی قبل از چاپخانه و اکثریت جمعیت بیسواد، اکثر مسیحیان اولیه احتمالاً صاحب هیچ متن مسیحی نبودند. بسیاری از خدمات مذهبی کلیسا به عنوان وسیله ای برای یادگیری الهیات مسیحی عمل می کرد . یکنواختی نهایی خدمات مذهبی ممکن است پس از اینکه کلیسا یک قانون کتاب مقدس را ایجاد کرد ، احتمالاً بر اساس قوانین اساسی حواری و ادبیات کلمانتین، استحکام یافته باشد . کلمنت (متوفی 99) می نویسد که عبادت ها باید “برگزار شوند، و نه بی احتیاطی و نه در بی نظمی”، اما یکنواختی نهایی خدمات عبادی فقط بعداً به وجود آمد، اگرچه مراسم عبادت سنت جیمز به طور سنتی با جیمز عادل مرتبط است. [192]

نامیده می‌شوند کتاب‌هایی که توسط مسیحیت پولس پذیرفته نشده‌اند، آپوکریفای کتاب مقدس ، اگرچه فهرست دقیق از فرقه‌ای به فرقه دیگر متفاوت است. [ نیازمند منبع ]

عهد عتیق

قانون کتاب مقدس با کتاب مقدس یهودی آغاز شد . از ترجمه یونانی کوئینه شناخته شد متون مقدس یهودی، که بعداً به عنوان Septuagint [193] و اغلب به عنوان “LXX” نوشته شد، از همان ابتدا ترجمه غالب بود. [وب 31]

شاید اولین شریعت مسیحی فهرست برینیوس با تاریخ حدود 100 باشد که توسط فیلوتئوس برینیوس در Codex Hierosolymitanus یافت شد . این فهرست به زبان یونانی کوئینه ، آرامی و عبری نوشته شده است . [194] در قرن دوم، ملیتو از ساردیس متون مقدس یهودی را ” عهد عتیق ” نامید [195] و همچنین یک قانون اولیه را مشخص کرد . [ نیازمند منبع ]

ژروم (347-420) ترجیح خود را برای پایبندی دقیق به متن و قانون عبری بیان کرد، اما دیدگاه او حتی در زمان خود ارزش کمی داشت. [196]

عهد جدید

عهد جدید (اغلب با عهد جدید مقایسه می شود ) دومین بخش اصلی کتاب مقدس مسیحی است. کتاب های قانون عهد جدید شامل اناجیل متعارف ، اعمال رسولان نامه های رسولان ، و مکاشفه است . متون اصلی توسط نویسندگان مختلفی نوشته شده است، به احتمال زیاد در زمانی بین سالهای قبل. 45 و 120 پس از میلاد، [197] در یونانی کوینه ، زبان بخش شرقی امپراتوری روم، هر چند یک استدلال اقلیت برای برتری آرامی نیز وجود دارد . آنها تا قرن چهارم به عنوان “کانون” تعریف نشده بودند. برخی از آنها مورد مناقشه قرار گرفتند که به عنوان Antilegomena شناخته می شوند . [ نیازمند منبع ]

نوشته های منسوب به حواریون در میان اولین جوامع مسیحی منتشر شده است . رساله‌های پولس ، شاید به شکل‌های جمع‌آوری‌شده، در اواخر قرن اول پس از میلاد در گردش بودند . [یادداشت 21]

نوشته های ارتدکس اولیه – پدران رسولی

، پدران کلیسا متکلمان و نویسندگان اولیه و تأثیرگذار مسیحی هستند ، به ویژه کسانی که در پنج قرن اول تاریخ مسیحیت بودند. اولین پدران کلیسا، در دو نسل از دوازده حواری مسیح، معمولاً پدران حواری نامیده می‌شوند ، زیرا طبق گزارش‌ها، شخصاً زیر نظر رسولان می‌شناختند و مطالعه می‌کردند. از پدران مهم حواری می توان به کلمنت رومی (متوفی 99 پس از میلاد)، [198] ایگناتیوس انطاکیه (متوفی 98 تا 117 پس از میلاد) و پولیکارپ اسمیرنا (69-155 پس از میلاد) اشاره کرد. قدیمی‌ترین نوشته‌های مسیحی، به غیر از آن‌هایی که در عهد جدید جمع‌آوری شده‌اند، گروهی از نامه‌های منسوب به پدران رسولی هستند. نوشته های آنها شامل رساله برنابا و نامه های کلمنت است . Didache معمولاً در و Shepherd of Hermas میان نوشته های پدران رسولی قرار می گیرند، اگرچه نویسندگان آنها ناشناخته هستند. [ نیازمند منبع ]

در مجموع، این مجموعه به دلیل سادگی ادبی، غیرت مذهبی و فقدان فلسفه یا بلاغت هلنیستی قابل توجه است. آنها حاوی افکار اولیه در مورد سازماندهی ekklēsia مسیحی هستند و منابع تاریخی برای توسعه ساختار اولیه کلیسا هستند. [ نیازمند منبع ]

در نامه اول خود کلمنت روم از کلیمنت مسیحیان قرنتس را به حفظ هماهنگی و نظم دعوت می کند. [198] برخی رساله او را ادعای اقتدار روم بر کلیسای قرنتس و به طور ضمنی، آغاز برتری پاپ می دانند . [وب 32] کلمنت در نامه خود از رهبران کلیسای قرنتیان به عنوان اسقف و اعظم به جای یکدیگر یاد می کند و به همین ترتیب بیان می کند که اسقف ها باید به واسطه شبان اصلی (پیشتر)، عیسی مسیح، گله خدا را رهبری کنند. [ نیازمند منبع ]

ایگناتیوس انطاکیه از اقتدار اسقف نشینی حواری (اسقف ها) حمایت می کرد. [199]

Didache [ (اواخر قرن اول) 200] یک اثر یهودی-مسیحی ناشناس است. این کتابچه راهنمای شبانی است که به درس‌های مسیحی، آیین‌ها و سازمان‌دهی کلیسا می‌پردازد، بخش‌هایی از آن احتمالاً اولین تعلیمات مکتوب را تشکیل می‌دهد ، «که بیشتر از هر کتاب دیگری در مورد اینکه یهودیان-مسیحی خود را چگونه می‌دیدند و چگونه یهودیت خود را برای غیریهودیان اقتباس کردند، آشکار می‌کند. در کتاب مقدس مسیحی.” [201]

انشعاب مسیحیت اولیه و یهودیت

یک سکه منتشر شده توسط Nerva خوانده می شود
یهود المال تهمت به بیت
“لغو تعقیب بدخواهانه در ارتباط با مالیات یهودیان” [202]

جدایی از یهودیت

بین مسیحیان غیریهودی و یهودیان و مسیحیان یهودی به جای شکاف ناگهانی، شکافی به تدریج در حال رشد بود. اگرچه معمولاً تصور می شود که پولس کلیسای غیریهودی را تأسیس کرد، یک قرن طول کشید تا یک وقفه کامل آشکار شود. تنش های فزاینده منجر به جدایی شدیدتر شد که تقریباً تا زمانی که مسیحیان یهودی از پیوستن به شورش یهودیان بار کوخبا در سال 132 امتناع کردند، کامل شد . [203] برخی رویدادها به عنوان محوری در شکاف فزاینده بین مسیحیت و یهودیت درک می شوند. [ نیازمند منبع ]

ویرانی اورشلیم و متعاقب آن پراکندگی یهودیان و مسیحیان یهودی از شهر (پس از شورش بار کوخبا ) به هر گونه برتری رهبری یهودی-مسیحی در اورشلیم پایان داد. مسیحیت اولیه جدا از یهودیت رشد کرد و خود را به عنوان یک دین عمدتا غیر یهودی تثبیت کرد و انطاکیه اولین جامعه مسیحی غیر یهودی با قد و قامت شد. [204]

شورای فرضی جامنیا ج. 85 اغلب گفته می‌شود که همه کسانی را که ادعا می‌کردند مسیح قبلا آمده است، و به‌ویژه مسیحیت را محکوم کرده و آنها را از حضور در کنیسه محروم کرده است. [205] [206] [207] [ نیاز به نقل قول برای تأیید است ] با این حال، دعای فرموله شده (بیرکت ها منیم) توسط دانشمندان دیگر در تاریخ روابط یهودی و مسیحی غیرقابل ذکر است. شواهد اندکی مبنی بر آزار و اذیت یهودیان «بدعت گذاران» به طور عام، یا مسیحیان به طور خاص، در دوره بین سال های 70 تا 135 وجود دارد. محتمل است که محکومیت جمنیا شامل گروه های زیادی می شود که مسیحیان تنها یکی از آنها بودند، و لزوماً به معنای تکفیر نبود. اینکه برخی از پدران بعدی کلیسا فقط از حضور در کنیسه توصیه می‌کردند ، غیرممکن است که یک دعای ضد مسیحی بخشی از مراسم مذهبی کنیسه باشد. مسیحیان یهودی قرن ها به عبادت در کنیسه ها ادامه دادند. [205] [207]

در اواخر قرن اول، یهودیت یک دین قانونی با حمایت قوانین روم بود که در سازش با دولت روم در طول دو قرن شکل گرفت ( برای جزئیات بیشتر به ضد یهودیت در امپراتوری روم مراجعه کنید ). قانونی نشد در مقابل، مسیحیت تا فرمان 313 میلان . یهودیان متعصب از حقوق ویژه ای برخوردار بودند، از جمله امتیاز پرهیز از مراسم بت پرستی مدنی. مسیحیان در ابتدا توسط رومیان با دین یهود شناخته می شدند، اما با متمایزتر شدن آنها، مسیحیت برای حاکمان رومی مشکل ساز شد. در حدود سال 98، امپراتور نروا فرمان داد که مسیحیان مجبور نیستند مالیات سالانه یهودیان را بپردازند و عملاً آنها را متمایز از یهودیت خاخام دانست . این راه را برای مسیحیان باز کرد که به دلیل نافرمانی از امپراتور تحت تعقیب قرار گرفتند، زیرا آنها از پرستش پانتئون دولتی خودداری کردند . [208] [209] [210]

از ج. از 98 به بعد، تمایزی بین مسیحیان و یهودیان در ادبیات رومی آشکار می شود. برای مثال، پلینی جوان چنین فرض می‌کند که مسیحیان یهودی نیستند زیرا مالیات نمی‌پردازند در نامه‌های خود به تراژان . [208] [209]

رد بعدی مسیحیت یهودی

مسیحیان یهودی جامعه ای مجزا از مسیحیان پولس تشکیل می دادند ، اما ایمان مشابهی داشتند. در محافل مسیحی، ناصری بعداً به عنوان برچسبی برای وفاداران به شریعت یهود، به ویژه برای یک فرقه خاص مورد استفاده قرار گرفت. بدعت تلقی نمی شدند این مسیحیان یهودی، که در اصل گروه مرکزی مسیحیت بودند، و عموماً به جز در پیروی از قوانین یهود، اعتقادات یکسانی داشتند، تا زمان تسلط ارتدکس در قرن چهارم . [211] ابیونیت ها ممکن است یک گروه انشعابی از ناصریان بوده باشند که بر سر مسیح شناسی و رهبری اختلاف نظر داشتند. مسیحیان غیریهودی آن‌ها را دارای عقاید غیرمتعارف می‌دانستند، به‌ویژه در رابطه با دیدگاه‌هایشان نسبت به مسیح و نوکیشان غیریهودی. پس از محکومیت ناصریان، ابیونیت اغلب به عنوان یک توهین آمیز کلی برای همه «بدعت‌های» مرتبط به کار می‌رفت. [212] [213]

مسیحیان یهودی هم از سوی مسیحیت غیریهودی و هم یهودیت خاخام پس از دوران نیقیه یک «رد مضاعف» از مسیحیان یهودی وجود داشت. پایان واقعی مسیحیت یهودی باستان تنها در قرن پنجم اتفاق افتاد. [214] مسیحیت غیریهودی به رشته غالب ارتدکس تبدیل شد و خود را بر پناهگاه های مسیحی یهودیان سابق تحمیل کرد و تا پایان قرن پنجم کنترل کامل آن عبادتگاه ها را به دست گرفت. 

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *