سفرهای شاهان قاجار به اروپا چه ثمرات و هزینه ای داشت

 

 

 

ناصرالدین شاه قاجار

ناصرالدین شاه قاجار
شاهانشاه پارس
ظل الله (سایه خدا [روی زمین]) [1]
قبله ی عالم (محور عالم) [1]
اسلام پناه (پناهگاه اسلام) [1]
 ناصرالدین شاه قاجار، از نزدیک، با لبخند خفیف توسط Nadar.jpg

پرتره توسط نادار در سال 1889
شاه ایران
سلطنت کنید 5 سپتامبر 1848 – 1 مه 1896
سلف، اسبق، جد محمد شاه قاجار
جانشین مظفرالدین شاه قاجار
نایب السلطنه ملک جهان خان
اولین ها
لیست را ببینید
بدنیا آمدن 16 ژوئیه 1831
تبریز ، ایران
فوت کرد 1 مه 1896 (64 ساله)
تهران ، ایران
خاکسپاری
زیارتگاه شاه عبدالعظیم
همسر 85 زن از جمله:

  • گالین خانم
  • تاج الدوله
  • شکوه السلطنه
جیران

( م. 1851؛ متوفی 1860)

  • انیس الدوله
  • آمنه اقدس
  • خازن الدوله
  • منیرالسلطنه
  • فاطمه سلطان باغبانباشی
موضوع ببینید زیر را
نام ها
ناصرالدین شاه
ناصرالدین‌شاه
سلسله قاجار
پدر محمد شاه قاجار
مادر ملک جهان خان
دین اسلام شیعه
طغرا امضای ناصرالدین شاه قاجار

ناصرالدین شاه قاجار ( فارسی : ناصرالدین‌شاه قاجار ؛ ۱۶ ژوئیه ۱۸۳۱ – ۱ مه ۱۸۹۶) چهارمین شاه ایران قاجار از ۵ سپتامبر ۱۸۴۸ تا ۱ مه ۱۸۹۶ بود که به قتل رسید. او فرزند محمدشاه قاجار و ملک جهان خانم و سومین پادشاه طولانی مدت در تاریخ ایران پس از دوم ساسانی شاپور و طهماسب اول از سلسله صفویه بود . ناصرالدین شاه نزدیک به 51 سال قدرت حاکمیتی داشت.

او اولین پادشاه مدرن ایرانی بود که به طور رسمی از اروپا دیدن کرد و سفرهای خود را در خاطرات خود نوشت . او که یک نوگرا بود، اجازه تأسیس روزنامه در کشور را داد و از اشکال مدرن فناوری مانند تلگراف، عکاسی و نیز امتیازاتی برای راه آهن و کارهای آبیاری در نظر گرفت. علیرغم اصلاحات نوسازی او در زمینه آموزش، اصلاحات مالیاتی او توسط افراد صاحب قدرت مورد سوء استفاده قرار گرفت و دولت به عنوان فاسد و ناتوان از محافظت از مردم عادی در برابر سوء استفاده طبقه بالا که منجر به افزایش احساسات ضد دولتی شد، تلقی شد. ترور شد او در نهایت هنگام زیارت یک حرم .

سلطنت

اثربخشی حکومت اولیه او

دولت ناصرالدین، دولت رسمی ایران بود، اما اقتدار آن توسط رهبران قبایل محلی تضعیف شد. رؤسای مذهبی و قبایل از استقلال کمی بر جوامع خود برخوردار بودند. ناصرالدین در اجرای حاکمیت خود بر مردمش مؤثر نبود. گروه‌های محلی شبه‌نظامیان خاص خود را داشتند و غالباً از قوانین مصوب سلطنت تبعیت نمی‌کردند زیرا قدرت اجرای آنها را نداشتند. مردم به جای قوانین دولتی، از فتوای علما پیروی کردند. هنگامی که ناصرالدین قدرت را به دست گرفت، ارتش او به سختی 3000 نفر داشت که به طور قابل توجهی کوچکتر از ارتش تحت رهبران قبایل مختلف بود. وقتی دولت به ارتش مناسب نیاز داشت، او شبه نظامیان محلی را استخدام می کرد. [3] قبل از اصلاحات، دولت ناصر قدرت بسیار کمی بر رعایای خود داشت و حتی در جریان اصلاحات، توانایی‌های خود در اجرای موفقیت‌آمیز این اصلاحات با موشکافی بیشتری مواجه بودند.

دیپلماسی و جنگ

ناصرالدین شاه اثر ابوالحسن غفاری ، 1859م

ناصرالدین در تبریز بود که در سال 1848 خبر مرگ پدرش را شنید [4] عروج کرد به تخت خورشید و با کمک امیرکبیر . او در طول سلطنت خود باید با شورش حسن خان سالار و نیز شورش های بابیان مقابله کند .

ناصرالدین گرایش های اولیه اصلاح طلبی داشت ، اما در سبک حکومتی خود دیکتاتوری بود. با مجوز او، هزاران بابی کشته شدند، این در واکنش به سوء قصد گروه کوچکی از بابیان بود. [5] این رفتار در زمان نخست وزیرش امیرکبیر ادامه یافت، که حتی دستور اعدام باب را صادر کرد – که برای بابیان و بهائیان و مورخان به عنوان بنیانگذار دین بابی به عنوان مظهر خدا تلقی می شد .

ناصرالدین که قادر به بازپس گیری سرزمینی در قفقاز از دست داده بود به طور غیرقابل برگشتی به روسیه بود که در اوایل قرن نوزدهم ، با تصرف هرات در سال 1856 به دنبال غرامت بود. بریتانیای کبیر این حرکت را تهدیدی برای هند بریتانیا تلقی کرد و به ایران اعلان جنگ داد و مجبور شد که هرات را به تصرف خود درآورد. بازگشت هرات و نیز به رسمیت شناختن پادشاهی افغانستان توسط ایران. [6]

ناصرالدین اولین پادشاه مدرن ایرانی بود که در سال 1873 از اروپا بازدید کرد و سپس در سال 1878 (زمانی که بررسی ناوگان نیروی دریایی سلطنتی را دید ) و سرانجام در سال 1889 از اروپا دیدن کرد و بنا بر گزارش‌ها از فناوری که مشاهده کرد شگفت زده شد. ناصرالدین شاه در سفرش به انگلستان در سال 1873 از سوی ملکه ویکتوریا به عنوان شوالیه نشان گارتر ، بالاترین نشان شوالیه‌گری انگلیسی منصوب شد. او اولین پادشاه ایرانی بود که به این مفتخر شد. سفرنامه سفر او در سال 1873 به چندین زبان از جمله فارسی، آلمانی، فرانسوی و هلندی منتشر شده است.

سرگرد بریتانیایی ملاقات کرد ناصرالدین در سال 1890 با جرالد اف تالبوت و با او قراردادی امضا کرد و مالکیت صنعت تنباکوی مجبور به فسخ قرارداد شد. از سوی آیت‌الله میرزا حسن شیرازی ایران را به او منعقد کرد، اما بعداً پس از صدور فتوایی که مزرعه‌داری را انجام داد، تجارت و مصرف تنباکو حرام (حرام). مصرف تنباکو از شرکت تازه انحصار شده «تالبت» نشان دهنده استثمار خارجی بود، به همین دلیل غیراخلاقی تلقی می شد. حتی زندگی شخصی شاه را تحت تأثیر قرار داد زیرا همسرانش به او اجازه سیگار کشیدن نمی دادند.

این پایان تلاش ناصرالدین برای دادن امتیاز به اروپایی ها نبود. او بعداً مالکیت درآمدهای گمرکی ایران را به پل جولیوس رویتر سپرد . [7]

اصلاحات

ناصرالدین شاه قاجار پادشاه ایران. عکاسی از نادار

او شورشیان مختلف را در استان های ایران شکست داد، به ویژه در خراسان ، او با ایجاد اصلاحات در نظام مالیاتی، بودجه را متعادل کرد، قدرت روحانیت را در قوه قضائیه مهار کرد، چندین کارخانه نظامی ساخت، روابط با سایر قدرت ها را برای مهار انگلیس و بهبود بخشید. نفوذ روسیه، اولین روزنامه به نام وقایع اتفاقیه را باز کرد ، شهرها را زینت و مدرن کرد (مثلاً با ساخت بازار تهران ) و از همه مهمتر اولین مدرسه ایرانی برای تحصیلات عالی به نام دارالفنون را افتتاح کرد که بسیاری از روشنفکران ایرانی در آن تحصیل کردند. با این حال اصلاحات ناصرالدین شاه مورد پسند برخی افراد قرار نگرفت. [ نیازمند منبع ]

شاه به تدریج علاقه به اصلاحات را از دست داد. با این حال اقدامات مهمی از جمله معرفی خدمات تلگراف و پست و راه سازی انجام داد. او همچنین تعداد ارتش ایالت را افزایش داد و گروه جدیدی به نام بریگاد قزاق ایرانی [8] ایجاد کرد که توسط روس ها آموزش دیده و مسلح شد. او اولین ایرانی بود که از او عکس گرفته شد و حامی عکاسی بود که صدها بار از خودش عکس گرفته بود. آخرین نخست وزیر او علی اصغر خان بود که پس از ترور شاه در انتقال تاج و تخت به مظفرالدین کمک کرد .

شاه در سفر اروپایی خود با خانواده سلطنتی بریتانیا و روسیه در رویال آلبرت هال لندن نشسته بود

اگرچه او در انجام این اصلاحات مبتنی بر غرب موفق بود، اما در به دست آوردن حاکمیت کامل بر مردمش یا پذیرش این اصلاحات توسط آنها موفق نبود. مدرسه ای که او افتتاح کرد، دارالفنون، تعداد ثبت نامی بسیار کمی داشت. محدودیت‌هایی که شیعیان برای جمع‌آوری زکات از سوی شاه تعریف می‌کرد، باعث شد که این وجوه مستقیماً به خزانه علما وارد شود. بنابراین، استقلال مالی که به علما داده شد، آنها را قادر ساخت تا از نظر ساختاری مستقل بمانند، مدارس را باز نگه دارند و از طلاب در آن حمایت کنند. [9] علما همچنین اختیار خود را برای به چالش کشیدن قوانین دولتی حفظ کردند. ناصر برای تأمین مالی این مؤسسات جدید و پروژه های ساختمانی، بارها از کشاورزی مالیاتی برای افزایش درآمد دولت استفاده کرد. جمع‌آوران مالیات به طور معمول از قدرت خود سوء استفاده می‌کردند و دولت فاسد تلقی می‌شد و نمی‌توانست از آنها در برابر سوء استفاده طبقه بالا محافظت کند. این احساسات ضد حکومتی قدرت علما را بر مردم افزایش داد زیرا آنها توانستند امنیت آنها را تامین کنند. کدی در کتاب خود می گوید: ریشه‌های انقلاب: تاریخ تفسیری ایران مدرن ، که در آن زمان «هنوز پذیرش در صف علما را نشانه‌ی جایگاهی بالاتر از عضویت در خدمات کشوری می‌دانستند». [10]

در سال 1852 ناصرالدین امیرکبیر مصلح معروف ایرانی را عزل و اعدام کرد. بسیاری بر این باورند که با او چشم انداز یک ایران مستقل که توسط شایسته سالاری به جای خویشاوندی رهبری می شد، از بین رفت.

با این حال، ناصرالدین در سال‌های پایانی حکومت خود از مقابله با فشارهای فزاینده برای اصلاحات سرسختانه خودداری کرد. او همچنین در ازای پرداخت های کلان، یک سری حقوق امتیازی به خارجی ها اعطا کرد. در سال 1872، فشارهای مردمی او را مجبور کرد که یک امتیاز شامل مجوز ساخت مجتمع هایی مانند راه آهن و کارهای آبیاری در سراسر ایران را پس بگیرد. او در سال‌های 1873، 1878 و 1889 از اروپا بازدید کرد. در سال 1890، یک امتیاز 50 ساله برای خرید، فروش و فرآوری تمام تنباکو در کشور اعطا کرد که منجر به تحریم ملی تنباکو و لغو امتیاز شد . این حادثه آخر را بسیاری از مراجع منشأ ناسیونالیسم مدرن ایرانی می دانند .

ترور

ناصرالدین شاه دولت خوابیده است در تکیه

ناصرالدین توسط میرزا رضا کرمانی از مریدان جمال الدین افغانی توسط میرزا رضا کرمانی در 1 مه 1896 میلادی هنگام زیارت و نماز در حرم شاه عبدالعظیم ترور شد . گفته می شود که هفت تیر او را ترور کرده است. پیر و زنگ زده بود و اگر پالتوی ضخیم تری می پوشید یا از فاصله دورتری مورد اصابت گلوله قرار می گرفت، از سوء قصد جان سالم به در می برد. [11] اندکی قبل از مرگش، گزارش شده است که او گفته است: “اگر زنده بمانم، به گونه ای دیگر بر شما حکومت خواهم کرد!” قاتل توسط نظم الدوله وزیر دفاع تحت تعقیب قرار گرفت.

ترور ناصرالدین شاه و متعاقب آن اعدام میرزا رضا کرمانی نقطه عطفی در اندیشه سیاسی ایران بود که در نهایت به انقلاب مشروطیت ایران جانشین وی مظفرالدین شاه، در دوران حکومت آشفته منجر شد. [12]

سنگ قبر ناصرالدین شاه در کاخ گلستان نگهداری می شود . مقبره اصلی در حرم شاه عبدالعظیم است

ناصرالدین در حرم شاه عبدالعظیم در ری نزدیک تهران به خاک سپرده شد و در آنجا ترور شد. تشییع جنازه او شش ماه پس از مرگش برگزار شد. ، یک دیپلمات بریتانیایی که با برخی از حاضران صحبت کرده بود چارلز هاردینگ ، اظهار داشت: “… جسد بر روی یک ماشین تشییع جنازه بسیار مرتفع منتقل شد و از چند جهت “بالا” بود. [13] سنگ قبر مرمری یک تکه او که نقش کامل او را بر روی خود دارد، اکنون در موزه کاخ گلستان در تهران نگهداری می شود.

علایق هنری و ادبی

ناصرالدین شاه علاقه زیادی به نقاشی و عکاسی داشت . او نقاش با استعدادی بود و با وجود اینکه آموزش ندیده بود، در طراحی قلم و مرکب متخصص بود . چندین نقاشی از قلم و مرکب او باقی مانده است. او یکی از اولین عکاسان ایرانی و حامی این هنر بود. او یک آتلیه عکاسی در کاخ گلستان تأسیس کرد . [14]

ناصرالدین شاعر هم بود . 200 دوبیتی از او در دیباچه مجمع الفصاحه اثری از رضاقلی خان هدایت درباره شاعران دوره قاجار ثبت شده است. او به تاریخ و جغرافیا علاقه داشت و کتابهای زیادی در این زمینه در کتابخانه خود داشت. او همچنین فرانسوی و انگلیسی می دانست ، اما به هیچ یک از این زبان ها مسلط نبود. [15]

حکایت پیر و جوان حکایت ( پیر و جوان) توسط بسیاری به او نسبت داده شده است. این یکی از اولین داستان های فارسی است که به سبک مدرن اروپایی نوشته شده است. [16]

او همچنین در سفر خود به اروپا در سال 1873 میلادی کتاب خاطرات HM شاه ایران را نوشت .

شماره

جعبه لاکی نشان دهنده شاهزاده جوان قاجار، شاید ناصرالدین شاه قبل از به سلطنت رسیدن. ساخته شده در اواسط قرن نوزدهم، اصفهان ، احتمالاً توسط محمد اسماعیل اصفهانی

پسران

  • شاهزاده سلطان محمود میرزا (1847–1849) یکشنبه ولی فارس 1849
  • شاهزاده سلطان معین الدین میرزا (1849 – 6 نوامبر 1856) ولی احد ایرانی، 1849–1856
  • شاهزاده سلطان مسعود میرزا زل السلطان (5 ژانویه 1850 – 2 ژوئیه 1918)
  • شاهزاده محمدقاسم میرزا (1850 – 29 ژوئن 1858) ولی احد ایرانی، 1856-1858
  • شاهزاده سلطان حسین میرزا جلال الدوله (1852–1868) [17]
  • شاهزاده مظفر الدین میرزا (25 مارس 1853 – 7 ژانویه 1907)
  • شاهزاده کامران میرزا نایب السلطنه (22 ژوئیه 1856 – 15 آوریل 1929)
  • شاهزاده نصرت الدین میرزا سالار السلطنه (2 مه 1882 – 1954)
  • شاهزاده محمدرضا میرزا رکن السلطنه (30 ژانویه 1884 – 8 ژوئیه 1951)
  • شاهزاده حسینعلی میرزا یمین الدوله (1890-1952)
  • شاهزاده احمد میرزا عضد السلطنه (1891–1939)

دختران

  • شاهزاده افسر دوله
  • شاهزاده فخر الملوک (1847 – 9 آوریل 1878)
  • شاهزاده عصمت الدوله (1855 – 3 سپتامبر 1905)
  • شاهزاده ضیاء السلطنه (1856 – 11 آوریل 1898) [18]
  • شاهزاده فخرالدوله (1859-1891)
  • شاهزاده فروغ الدوله (1862-1916)
  • شاهزاده افتخار السلطنه (1880-1941)
  • شاهزاده فرح السلطنه (1882 – 17 آوریل 1899)
  • شاهزاده تاج السلطنه (1883 – 25 ژانویه 1936)
  • شاهزاده عز السلطنه (1888–1982) [19]
  • شاهزاده شرفسلطنه

افتخارات

شاه در یونیفورم با الماس های خزانه امپراطوران ایران. او اغلب میدان معروف دریای نور را می پوشید .

فارسی

  • بنیانگذار فرمان امپراتوری پرتره آگوست، 1848 [20]
  • بانی زیور امیرالمومنین ، نوامبر 1856 [20]
  • بنیانگذار فرمان امپراتوری اقدس ، 1870 [21]
  • بنیانگذار فرمان سلطنتی خورشید برای بانوان ، 1873 [20]

خارجی

  • امپراتوری اتریش : صلیب بزرگ از نشان سلطنتی مجارستان سنت استفان ، در Brilliants، 1859 [22]
  • دوک نشین بزرگ بادن : [23]
    • شوالیه کاخ نشان وفاداری ، 1889
    • شوالیه نشان برتولد اول ، 1889
  • پادشاهی باواریا : شوالیه نشان سنت هوبرت ، 1889 [24]
  • بلژیک : Grand Cordon Order of Leopold (نظامی)، 4 اوت 1857 [25]
  • امپراتوری فرانسه : صلیب بزرگ لژیون دونور ، 1855
  • پادشاهی ایتالیا :
    • شوالیه درجه عالی بشارت مقدس ، 13 آوریل 1861 [26]
    • صلیب بزرگ سفارش مقدس موریس و لازاروس ، 1862
  • هلند : صلیب بزرگ سفارش شیر هلند ، 1868
  • امپراتوری عثمانی :
    • فرمان عثمانیه ، درجه یک، 1880
    • Order of Glory ، 1880
  • پادشاهی پروس : [27]
    • شوالیه سفارش عقاب سیاه ، 12 ژانویه 1860 ; در برلیانس، 1873
    • صلیب بزرگ سفارش عقاب سرخ ، در برلیانس، 9 ژوئن 1873
  • امپراتوری روسیه :
    • شوالیه فرمان امپراتوری عقاب سفید ، 1838
    • شوالیه سفارش سنت اندرو رسول اول نامیده شده ، 1873
    • شوالیه فرمان امپراتوری سنت الکساندر نوسکی ، 1873
    • شوالیه فرمان سلطنتی سنت آنا ، درجه 1، 1873
    • شوالیه فرمان سلطنتی سنت استانیسلاوس ، درجه 1، 1873
  • سوئد-نروژ : شوالیه نشان سلطنتی سرافیم ، 7 مارس 1890 [28]
  • بریتانیا : شوالیه غریب از نجیب‌ترین درجه گارتر ، 26 ژوئن 1873 [29]
  • پادشاهی وورتمبرگ : صلیب بزرگ نشان تاج وورتمبرگ ، 1889 [30]

فهرست برترین ها

پادشاه ایران (ناصرالدین شاه قاجار) سوار بر اسب همراه با افسران، محافظان، پیاده‌ها و جلادان دور خود.
  • میرزا تقی خان امیرکبیر (1848-1851)
  • میرزا آقاخان نوری (1851 – 1858)
  • پست لغو شد (1858–1871)
  • میرزا حسین خان مشیر و دوله سپهسالار (1871-1873)
  • میرزا یوسف خان آشتیانی (1873 – 1880) ( بار اول )
  • شاهزاده کامران میرزا (1880 – 1885)
  • میرزا یوسف خان آشتیانی (1885–1887) ( بار دوم )
  • میرزا علی اصغر خان امین السلطان (1887 – 1896) ( بار اول )

تصاویر تخیلی

  • نقش ناصرالدین شاه را بهرام رادان در سریال جیران 2022 بازی می کند .
  • ناصرالدین شاه در سریال سلطان صاحبقران 1355 و همچنین در سریال امیرکبیر 1984 به تصویر کشیده شده است .
  • وی همچنین در فیلم ناصرالدین شاه 1371، بازیگر سینما ( روزی روزگاری سینما ) به نویسندگی و کارگردانی محسن مخملباف و کمال الملک به کارگردانی علی حاتمی در سال 1363 به تصویر کشیده شده است .
  • او الهام بخش شخصیت اصلی داستان کوتاه De koning 2002 و رمان De koning 2011 اثر ایرانی-هلندی نویسنده Kader Abdolah بود .
  • از دوره زمانی و ارجاعات تاریخی می توان استنباط کرد که ناصرالدین شاه در رمان فانتوم نوشته سوزان کی در سال 1990 به تصویر کشیده شده است که زندگی شخصیت اصلی در رمان شبح اپرا گاستون لروکس را بررسی می کند .
  • در قالب انیمیشن زندگی او توسط بیت پترسن در ناصرالدین شاه و 84 همسرش در سال 2011 به تصویر کشیده شد.
  • جوزف راث: داستان شب 1002: یک رمان (1939).

میرزا یوسف آشتیانی

میرزا یوسف آشتیانی
 Mirza Yousof Mostofiolmamalek - Saniolmolk.jpg
وزیر اعظم ایران
در دفتر
1880 (غیر رسمی) 24 ژوئن 1884 (رسمی) – 7 آوریل 1886
پادشاه ناصرالدین شاه قاجار
قبل از میرزا حسین خان مشیرالدوله
موفق شد توسط میرزا علی اصغر خان امین السلطان
جزئیات شخصی
بدنیا آمدن 1812
فوت کرد 7 آوریل 1886
ملیت ایرانی
فرزندان
  • مستوفی الممالک
والدین
  • میرزا حسن مستوفی الممالک آشتیانی

میرزا یوسف آشتیانی (1812 – 7 آوریل 1886) معروف به مستوفی الممالک بود وزیر اعظم ایران در زمان ناصرالدین شاه و یکی از تأثیرگذارترین اعضای دستگاه بوروکراسی قاجار در آن زمان . وی از جناح محافظه کار دربار قاجار و از مخالفان میرزا حسین خان مشیرالدوله و اصلاحات او بود.

میرزا یوسف آشتیانی به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین اعضای دربار ناصرالدین شاه در بسیاری از رویدادهای مهم زمان خود از جمله برکناری میرزا محمدخان سپهسالار، [1] مسموم شدن حسینقلی خان ایلخانی ، نقش آفرینی کرد . [2] استقرار بوروکراسی قاجار و گسترش تهران . [3]

زندگی اولیه

به دنیا آمد میرزا یوسف در آشتیان . وی از خاندان مستوفیان آشتیانی بود که مستوفیان ( خزانه دار ) آشتیان و گاه دربار به ارث رسیدند. پس از مرگ پدر به مستوفی الممالک معروف شد و صدارت مستوفی را بر عهده گرفت.

حرفه سیاسی

مورد توجه و اعتماد امیرکبیر او به دلیل صداقت و حرفه ای بودن بود. [4] هنگامی که میرزا آقاخان نوری به قدرت رسید، از نفوذ و نزدیکی میرزا یوسف هراس داشت. علاوه بر این، او همیشه ترجیح می داد که بستگان و معتمدان خود را در مناصب مهمی قرار دهد، از این رو باعث تبعید میرزا یوسف به آشتیان شد و صدارت مستوفی را به پسرش میرزا کاظم نظام الملک سپرد . [5] پس از عزل میرزا آقاخان مجدداً به تهران احضار شد و منصب موروثی خود را باز یافت.

بعدها معلم کامران میرزا پسر خردسال شاه شد، شغلی که معادل دولت تهران و مدیر املاک بود. [6] پس از آن به تدریج حوزه نفوذ و قدرت او افزایش یافت تا اینکه ناصرالدین شاه با اندیشه های اصلاح طلبانه میرزا حسین خان مشیرالدوله آشنا شد . مشیرالدوله پیوسته با ناصرالدین شاه درباره لزوم اصلاحات در ایران صحبت می کرد، از این رو ناصرالدین شاه میرزا یوسف را عزل کرد و با احترام به آشتیان فرستاد. او دو سال از صحنه سیاسی دور بود تا اینکه پس از عزل و تبعید مشیرالدوله به گیلان به تهران فراخوانده شد. [7] پس از تبعید مشیرالدوله، میرزا یوسف به طور غیر رسمی از سال 1880 و به طور رسمی از سال 1884 تا زمان مرگش در سال 1886 به عنوان وزیر اعظم خدمت کرد.

در سال 1882 ميرزا ​​يوسف متوجه به قدرت رسيدن حسين قلي خان خان ائتلاف كرده بود بختياري شد كه به تازگي با مسعود ميرزا ​​زل السلطان و به دستور او [8] مسموم شد با قهوه قاجار . [9] گسترش تهران در زمان ناصرالدین شاه زیر نظر میرزا یوسف انجام شد. [10] او زمین های زیادی را در اطراف تهران از ناصرالدین شاه خرید و آباد کرد. حسن آباد ، یوسف آباد ، بهجت آباد، عباس آباد ، امیرآباد و ونک از باغ های او بودند و اکنون محله هایی به همین نام ها به جای آن ساخته شده است. میرزا یوسف بسیاری از نزدیکان خود مانند میرزا موسی آشتیانی را منصوب کرد و اصلاحاتی را در دستگاه اداری قاجار انجام داد که به نفع شاهزادگان، والیان و درباریان بسیار قدرتمند بود. [11] میرزا یوسف آشتیانی علاوه بر ترور و سرکوب بسیاری از مخالفان خود از هنرمندان و سیاستمداران نیز حمایت می کرد. [12]

در زمان میرزا یوسف، ناصرالدین شاه به تدریج وظایف سلطنت را نادیده گرفت و بیش از پیش به انزوا و منافع خود در حرم پناه برد. [13] میرزا یوسف از موقعیت شاه استفاده کرد و قدرتمندترین مرد دربار شد. ناصرالدین شاه که به کسی « جناب » نمی گفت، او را «جناب آقا» خطاب می کرد . [14]

او به تواضع و اخلاق نیک معروف بود، زیرا دراویش را گرامی می داشت و با آنان دوستی می کرد. [14] کیمیاگری یکی از سرگرمی های مورد علاقه او بود و به کشاورزی، باغداری و پرورش پرندگان نیز علاقه داشت. [4] میرزا یوسف آشتیانی در 7 آوریل 1886 درگذشت. عنوان وی به پسرش میرزا حسن آشتیانی که بعدها نخست وزیر احمدشاه و رضاشاه شد به ارث رسید .

میراث

میرزا یوسف آشتیانی در زمان پس از خود تأثیر زیادی داشت. قبل از او شاه و نخست وزیر (وزیر اعظم) دو قطب مهم بودند و از قدرت برابر برخوردار بودند، اما با اصلاحاتی که در بوروکراسی قاجار انجام داد، قدرت نخست وزیری به شدت افزایش یافت و این افزایش بیشتر با انقلاب مشروطه . [15] نقش میرزا یوسف در نفوذ خانواده اش مستوفیان آشتیانی نیز بسیار مهم است زیرا قبل از او اعضای این خانواده نقش چندانی در دربار نداشتند اما پس از او پنج نفر از این خانواده بودند. نخست وزیر شد. [16] او در جامعه امروزی به عنوان فردی که سنت قهوه قاجار را برای مسموم کردن مخالفان درست کرد نیز شناخته می شود.

مهر نرسه

(تغییر مسیر از مهر نارسه )
مهر نرسه
 Mehrnarseh 4.jpg

کتیبه مهرنرسه در گور
بدنیا آمدن قرن 4
آبروان ، پارس ، ایران
فوت کرد قرن 5
آبروان، پارس، ایران
بیعت امپراتوری ساسانیان
رتبه
  • فرامادار ووزرگ
نبردها/جنگ ها جنگ روم و ساسانیان ۴۲۱–۴۲۲
نبرد آوارایر
فرزندان
  • زورونداد
  • ماهگوشنسپ
  • کارفرما

مهرنرسه ( فارسی : 🐭🐭 میانه _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ –438 )، یزدگرد دوم ( ر. 438–457 ) و پیروز اول ( ر. 457–484 ). به گفته ، ایران شناس ریچارد ان. فرای ، مهر نرسه «نمونه اولیه وزیر بزرگ اسلامی متأخر » بود. [1]

مهرنرسه که به خاطر غیرت مذهبی‌اش مشهور بود، معمار جنگ روم و ساسانی در سال‌های ۴۲۱–۴۲۲ و نبرد آوارایر بود .

ریشه شناسی

نام مهر-نرسه ترکیبی از ایرانی میانه های کلامی نام مهر ( میترا ) و نرس (ه) است .

پس زمینه

مهرنرسه در قرن چهارم در روستای ابروان از توابع دهستان دشت برین از توابع اردشیر-خواره در جنوب غربی پارس متولد شد . [2] وی از خاندان سورن یکی از هفت خانه بزرگ ایران بود . این خانواده که اصالتاً اشکانی در سیاست ایران فعال بودند داشتند، از زمان امپراتوری اشکانیان و بخش‌هایی از سکاستان شخصی خود را به عنوان شاه نشین داشتند . [3] [4] بنابراین غیرعادی بود که یک سورنی بومی پارس باشد، که نشان دهنده اقتدار و نفوذ گسترده آنها در این دوره است، که باعث شد آنها را قادر به گسترش نفوذ خود به پارس، سرزمین مادری خاندان ایرانی کند . ساسانی . [4] معلوم نیست که آیا شاخه سورن پارس لقب پارسیگ (فارسی) را برگزیده است یا خیر. 4] بورازا بود که احتمالاً مالک زمینی بود که او در آن متولد [ . شد پدر مهر نرسه ، کایانیان پادشاه ویشتاسپا و اولین پادشاه ارساسی، آرشاس اول ( ح 247 – 217 قبل از میلاد ). [2]

شغل

در امپراتوری ساسانیان اواسط قرن پنجم

در زمان سلطنت یزدگرد اول ( حک 399-420 )، مهرنرسه به عنوان وزیر او منصوب شد . صورت گرفت توسط عده‌ای مسیحی این احتمالاً پس از تخریب زرتشتی آتشکده‌های که منجر به عقب‌نشینی سیاست‌های تسامح‌آمیز یزدگرد اول و آزار مسیحیان شد. [5] [6] مهرنرسه همچنان در زمان بهرام پنجم موقعیت خود را حفظ کرد ، جایی که قدرت سورن به اوج خود رسید. [7] سه پسر مهرنرسه نیز مناصب عالی را اشغال کردند. زورونداد اصلی به عنوان گیاه امپراتوری خدمت می کرد. (“رئیس کشاورزی”) بود مهگوش‌نسپ سالار وسطاریوشان که به معنای نظارت بر امور مالیات زمین بود. بود کردار ارتشتران سالار (“رئیس سلحشور”) ، درجه ای که به گفته طبری بالاتر از اسپهبد (“رئیس لشکر”) بود. [2] [7] بنابراین قدرت و نفوذ خانواده سورن بر امور اداری، مالی و نظامی امپراتوری ساسانیان گسترش یافت. [7] آنان همچنان در دوران پسر و جانشین بهرام از جایگاه بالایی برخوردار بودند یزدگرد دوم ( ر. 438–457 ) نیز. [7] میهر-نرسه محرک اصلی جنگ روم و ساسانی در 421-422 بود و خود رهبری ارتش را در نبرد برعهده داشت. [6] در سال 453، یزدگرد دوم دربار خود را به نیشاپور در ابرشهر منتقل کرد تا با تهدید کیدریان روبرو شود و مهر-نرسه را بر قلمرو ساسانیان واگذار کرد. [2]

یکی از سیاست های یزدگرد دوم ادغام اشراف مسیحی در بوروکراسی از طریق اجبار آنها به دین زرتشتی بود که به شورش بزرگی در ارمنستان منجر شد. [8] [9] علت شورش تلاش میهر-نرسه برای تحمیل نوع زرتشتی زرتشتی در ارمنستان بود. [8] مقاصد او با نیات یزدگرد دوم متفاوت بود. [10] در نتیجه، بسیاری از اشراف ارمنی (اما نه همه) زیر نظر مامیکنیان ، فرمانده عالی واردان ارمنستان گرد آمدند. [11] شورشیان ارمنی سعی کردند از رومیان درخواست کمک کنند، اما فایده ای نداشت. [12] در همین حال، گروه دیگری از ارامنه به رهبری مرزبان واساک سیونی با ساسانیان متحد شدند. [11] در 2 ژوئن 451، ساسانیان و نیروهای شورشی در آوارایر با هم درگیر شدند و ساسانیان پیروز شدند. [12] نه ژنرال، از جمله واردان مامیکنیان، کشته شدند و تعداد زیادی از اشراف و سربازان ارمنی به همین سرنوشت دچار شدند. [12] اما ساسانیان نیز به دلیل مبارزه قاطعانه شورشیان ارمنی متحمل خسارات سنگینی شده بودند. [12] در زمان پروز اول ( ر. 457-484 )، زوروانیسم ظاهراً رد شد، اگرچه مهر-نرسه پست خود را به عنوان وزیر حفظ کرد. [2] مهرنرسه بعداً در پارس بازنشسته شد. [2]

ساخت و سازها

بقایای پل مهرنرسه در گور فیروزآباد کنونی

در اوایل قرن پنجم، مهرنرسه پلی در گور ساخته بود . کتیبه ای هم روی پل نوشته شده بود که می گوید; «این پل به دستور مهرنرسه ووزرگ فرامادر به خاطر روحش و به خرج خودش ساخته شد… هر که در این راه آمده به مهر نرسه و پسرانش برکت دهد که این چنین پل زد. این گذرگاه.” [13] علاوه بر این، او همچنین چهار روستا با یک آتشکده در هر یک از آنها تاسیس کرد. نام آتشکده ها بود. فراز-مارا-اورخوادایا زورونددان کاردادان و ماهگوشنسپان. او پنجمین آتشکده ای را در آبرووان ساخته بود که احتمالاً آتشکده بارین بود که جغرافیدان قرن دهم اصطخری از آن بازدید کرد و اظهار داشت که آتشکده دارای کتیبه ای است که بیان می کند 30000 درهم برای ساخت آن هزینه شده است.

جنگ روم و ساسانیان ۴۲۱–۴۲۲

جنگ روم و ساسانیان ۴۲۱–۴۲۲
بخشی از جنگ های روم و ایران
 روم - مرز ساسانی
مرز رومی – ساسانی
تاریخ 421-422
محل
مرز روم و ساسانی ( پرسارمنیا ، بین النهرین )
نتیجه امپراتوری ایران با مسیحیت و امپراتوری روم با زرتشتیان موافقت کردند [1]
وضعیت ارضی قبل از جنگ
متخاصمان
امپراتوری روم شرقی امپراتوری ساسانی
لخمیدها
فرماندهان و رهبران
اردبور
آناتولی
بهرام وی
بیشتر نارسه
المندیر اول

جنگ روم و ساسانی در سال های 421-422 درگیری بین امپراتوری روم شرقی و ساسانیان بود . casus belli آزار و اذیت مسیحیان توسط بهرام پنجم پادشاه ساسانی بود که در پاسخ به حملات مسیحیان به معابد زرتشتیان بود. [2] امپراتور مسیحی روم شرقی تئودوسیوس دوم اعلان جنگ کرد و چند پیروزی به دست آورد، اما در نهایت، دو قدرت توافق کردند که صلحی را در وضعیت موجود امضا کنند .

پس زمینه

در سال 421، بهرام پنجم جانشین پدرش یزدگرد اول شد ، که اندکی پیش از کشته شدنش، به تلافی حملات مسیحیان به معابد زرتشتی توسط مسیحیان در زمان سلطنت خود، آزار و اذیت مسیحیان را آغاز کرد. بهرام این آزار و شکنجه را ادامه داد که طی آن بسیاری از دنیا رفتند. از جمله جیمز اینترسیسوس ، مشاور سیاسی یزدگرد، که به دین زرتشتی گروید گرویده بود، اما سپس دوباره به مسیحیت .

مسیحیان تحت تعقیب به قلمرو روم گریختند و اسقف قسطنطنیه آتیکوس از آنها استقبال کرد و امپراتور را از آزار و شکنجه آگاه کرد. امپراتور روم شرقی تئودوسیوس دوم در آن زمان عمیقاً تحت تأثیر خواهر مذهبی خود Pulcheria بود و بیشتر و بیشتر به مسیحیت علاقه مند شده بود.

روابط روم و ساسانی قبلاً دارای اصطکاک بود. ایرانیان چند جوینده طلای رومی را استخدام کرده بودند، اما اکنون حاضر به بازگرداندن آنها نشدند. به علاوه ساسانیان اموال بازرگانان رومی را تصرف کردند.

به همین دلایل، هنگامی که سفیران ایرانی به دربار روم رسیدند و خواستار بازگشت فراریان شدند، تئودوسیوس ترجیح داد به جای بازگرداندن آنها، صلح را بر هم بزند و اعلام جنگ کند.

تضاد

فرمانده کل ارتش روم اردبور بود که اتفاقاً از ایل ایرانی آلان بود . اردبور برای لشکرکشی خود نیاز به جمع آوری نیروهای زیادی داشت. بنابراین تئودوسیوس به برخی از پانونی استروگوت‌های اجازه داد تا در تراکیا مستقر شوند تا از استان در برابر هون‌ها دفاع کنند در حالی که نیروهای رومی تراکیا به شرق اعزام شدند.

فرستاد اردابور آناتولیوس را به پرسارمنیا و در آنجا به شورشیان پیوست، در حالی که اردبور وارد خاک ایران شد و ارزن را ویران کرد . سردار لشکر ساسانی ، نرسس، اردبور را درگیر جنگ کرد، اما شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. نرسس قصد داشت به بین النهرین ، استان رومی که بدون حفاظت رها شده بود، حمله کند و به آنجا نقل مکان کرد، اما اردبور نقشه دشمن خود را پیش بینی کرد و او را در آنجا رهگیری کرد.

اردبور نیروی کمکی دریافت کرد [3] و قلعه نیسیبیس را در محاصره قرار داد. بهرام با اعراب لخمی آلامونداروس ( المندیر اول حیره . ) متحد شد که رومیان آنها را متفرق کردند در این میان، پادشاه هون ها، روآ ، به اسقف نشین های داکیا و تراکیا حمله کرده بود و حتی قسطنطنیه را تهدید کرده بود . در همین زمان لشکر بزرگ ایرانی به سمت نیسیبیس حرکت کرد. برای جلوگیری از جنگ در دو جبهه، تئودوسیوس سپس اردبور را به یاد آورد.

محاصره تئودوسیوپلیس

بر اساس یک منبع کلیسایی رومی، [4] ساسانیان تئودوسیوپلیس را به مدت 30 روز با هزاران سرباز و حتی موتورهای محاصره (که منبع هلپولیس نامیده است ) محاصره کردند. به گفته این منبع، رومیان برای کمک به محاصره شدگان تلاشی نکردند، اما ساسانیان متقاعد شدند که محاصره را بردارند، زمانی که اسقف شهر، یونومیوس، سنگ اندازی کرد، به نام توماس رسول، یک پادشاه کوچکتر را کشت . ارتش ساسانی

علیرغم مضمون مذهبی آشکار این روایت، این قطعه از آن جهت حائز اهمیت است که گواه حمله ناموفق ساسانیان به تئودوسیوپلیس است. این می تواند تئودوسیوپلیس در ارمنستان باشد ، و در این مورد، تاریخ محاصره باید به سال 421 باشد، در حالی که نارسس در بین النهرین بود ، یا تئودوسیوپلیس در اوسرون ، و در این مورد، تاریخ حمله باید پس از عقب نشینی رومیان از نیسیبیس باشد. [5]

پیمان صلح

قرارداد صلح که به جنگ پایان داد (422) توسط magister officiorum Helio مذاکره شد. همه چیز را به وضعیت قبل از جنگ برگرداند ( وضعیت قبل از جنگ ). هر دو طرف توافق کردند که اعراب فراری طرف مقابل را رد کنند، [6] و همچنین آزادی مذهب را در قلمرو خود تضمین کنند. [7]

نقل شده است که آکاکیوس، اسقف آمیدا ، بشقاب طلا و نقره مقدس کلیسای خود را ذوب کرد تا مبلغی را تهیه کند که برای خرید 7000 اسیر ایرانی که در نتیجه جنگ در بازار برده‌ها مجروح شده بودند، تهیه کند. به عنوان ژست سخاوت مسیحی به جفاگران ایرانی، در آزادی به وطن خود فرستاده شدند. [8] اگر داستان حقیقت داشته باشد، گیبون اظهار می کند، [9] این امر به نتیجه رسیدن صلح را تسهیل می کند.

یادداشت ها

  • فرهنگ لغت جنگ‌ها «در برخی نبردهای جزئی در بین‌النهرین، نیروهای بهرام شکست خوردند و پادشاه با شروط صلحی موافقت کرد که در آن مسیحیت در سراسر امپراتوری ایران تحمل می‌شد. به نوبه خود، رومیان نیز پذیرفتند که دین زرتشتی، دین پارسی را تحمل کنند».
  • «…در سال 419 یا 420، یک سری حملات مسیحیان به آتشکده های مجوسی، دولت ساسانی را به آزار و اذیت وحشیانه برانگیخت. مسیحیان، که به نوبه خود منجر به جنگ بین دو امپراتوری در 421-422 شد. حوادثی که آزار و شکنجه را برانگیخت در اعمال شهید مسیحی پارسی که به زبان سریانی حفظ شده است، و در گزارش مربوطه در Theodoret شرح داده شده است. پاسخ اولیه پادشاه ایران به طرز شگفت انگیزی ملایم بود. با شنیدن اینکه اسقف عبدا هرمزداردشیر یا یکی از کاهنان او معبدی را ویران کرده است، به دنبال او فرستاد و «به زبان معتدل» شکایت کرد و به او دستور داد که معبد را بازسازی کند… هنگامی که نرسای زاهد به دلیل تخریب دستگیر شد. در یک معبد، پادشاه حتی پیشنهاد داد که اگر نرسی به سادگی انجام این کار را انکار کند، موضوع را کنار بگذارد. عبدا از بازسازی معبد امتناع ورزید و نرسای از عمل خود صرف نظر کرد. به خاطر لجاجت هر دو اعدام شدند. در این مرحله، پادشاه صبر خود را به پایان رساند و آزار و اذیت کلی را علیه کلیسا به راه انداخت .» هیچ جنایتی برای کسانی که مسیح را دارند وجود ندارد: خشونت مذهبی در امپراتوری روم مسیحی، انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، 2005، صفحه 196
  • واحدی بود که در آن یک سرباز گمنام به نام مارسیان ، امپراتور در سال 450 به خدمت گرفته شد، که با این حال در لیکیا بیمار شد و در جنگ شرکت نکرد (Theophanes, AM 5943).
  • تئودورت، V.37.6-10.
  • دوجون، ص. 258، n. 50.
  • مالخوس ، قطعه 1.4-7.
  • کر. ارب ، 16.
  • ادوارد گیبون، زوال و سقوط امپراتوری روم ، (کتابخانه مدرن، 1932)، فصل. XXXII.، ص. 1179

گیبون، همانجا.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *