سنگر انکار – پادکست رواق اپیزود 7

 

 

 

انکار پیتر

“انکار پیتر” به اینجا هدایت می شود. برای دیگر کاربردها، انکار پیتر (ابهام‌زدایی) را ببینید .
انکار سنت پیتر ، نقاشی رنگ روغن روی بوم اثر جرارد سگرز ، متعلق به حدود 25-1620 و اکنون در موزه هنر کارولینای شمالی نگهداری می شود.

انکار انکار پطرس (یا پطرس ) به سه عمل انکار عیسی توسط پطرس رسول اشاره دارد که در هر چهار انجیل عهد جدید شرح داده شده است.

هر چهار انجیل متعارف بیان می‌کنند که در طول شام آخر عیسی با شاگردانش، او پیش‌بینی کرد که پطرس شناخت او را انکار می‌کند و بیان می‌کند که پطرس قبل از بانگ زدن خروس صبح روز بعد، او را انکار خواهد کرد. پس از دستگیری عیسی ، پطرس سه بار شناخت او را انکار کرد، اما پس از انکار سوم، صدای بانگ خروس را شنید و پیشگویی را به یاد آورد که عیسی برگشت و به او نگاه کرد. پیتر پس از آن شروع به گریه تلخ کرد. این حادثه نهایی به عنوان توبه پطرس شناخته می شود .

احساسات متلاطم پشت انکار پیتر و توبه بعدی برای قرن ها موضوع اصلی آثار هنری بوده است. به عنوان مثال توسط Caravaggio اشاره کرد می توان به انکار سنت پیتر که اکنون در موزه هنر متروپولیتن است . این حوادث همچنین بخش‌هایی را در فیلم‌های مختلف مربوط به زندگی و مرگ عیسی مسیح (به عنوان مثال، زمانی که فرانچسکو دی ویتو در نقش پیتر در مصائب مسیح بازی کرد ) و همچنین ارجاعاتی به آثار موسیقی، مذهبی و سکولار، الهام بخشید.

فهرست

1 گزارش های کتاب مقدس
2 زمینه و سنت
2.1 زمینه
2.2 ادعیه و سنت
3 تفسیر
4 در هنر و موسیقی
5 همچنین ببینید
6 مراجع
6.1 یادداشت ها
6.2 نقل قول
6.3 منابع
6.4 مطالعه بیشتر

گزارش های کتاب مقدس
انکار سنت پیتر توسط کاراواجو
نقاشی فلاندری: انکار سنت پیتر اثر جرارد سگرز
انکار سنت پیتر توسط جرارد ون هانتورست (1622-24)

پیشگویی که توسط عیسی در طول شام آخر انجام شد مبنی بر اینکه پطرس او را انکار و انکار خواهد کرد، در انجیل متی 26:33-35 ، انجیل مرقس 14:29-31 ، انجیل لوقا 22:33-34 و انجیل یوحنا 18:15-27 . گزارش های انکار در اناجیل با یکدیگر متفاوت است.

طبق انجیل متی:

پطرس پاسخ داد: «حتی اگر همه به خاطر تو از بین بروند، هرگز نخواهم کرد.» عیسی پاسخ داد: «راست می‌گویم، همین شب، پیش از بانگ زدن خروس، سه بار از من انکار خواهید کرد.» اما پطرس گفت: “حتی اگر مجبور باشم با تو بمیرم، هرگز تو را انکار نخواهم کرد.” و همه شاگردان دیگر هم همین را گفتند.

در اواخر همان شب، عیسی دستگیر شد. اولین انکار یک خدمتکار در لوقا 22:54-57 به شرح زیر است:

سپس او را گرفتند و بردند و به خانه کاهن اعظم بردند. پطرس از دور به دنبالش رفت و چون در وسط صحن آتش افروختند و با هم نشستند، پطرس با آنها نشست. یک خدمتکار او را دید که آنجا زیر نور آتش نشسته است. او با دقت به او نگاه کرد و گفت: این مرد با او بود. اما او آن را تکذیب کرد. گفت: زن، من او را نمی شناسم.

دومین انکار به همان دختر در مرقس 14:69-70 این است:

کنیز وقتی او را در آنجا دید، دوباره به کسانی که در اطراف ایستاده بودند گفت: این یکی از آنهاست. باز هم تکذیب کرد.

سومین انکار به تعدادی از مردم، مؤکد است زیرا او طبق متی 26:73-75 نفرین می کند :

پس از اندکی، کسانی که آنجا ایستاده بودند، نزد پطرس رفتند و گفتند: «مسلماً تو یکی از آنها هستی، زیرا لهجه تو تو را از بین می‌برد.» سپس شروع به فحش دادن به خود کرد و به آنها سوگند یاد کرد: “من آن مرد را نمی شناسم!” بلافاصله یک خروس بانگ زد. سپس پطرس سخنی را که عیسی گفته بود به یاد آورد: «قبل از بانگ خروس، سه بار از من انکار خواهی کرد.» و بیرون رفت و به شدت گریه کرد.

انجیل لوقا 22: 59-62 لحظه آخرین انکار را به شرح زیر توصیف می کند:

حدود یک ساعت بعد، دیگری گفت: “مسلماً این شخص با او بود، زیرا او یک گالیله ای است.” پیتر پاسخ داد: “ای مرد، من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنی!” همین که داشت صحبت می کرد، خروس بانگ زد. خداوند برگشت و مستقیم به پیتر نگاه کرد. سپس پطرس کلامی را که خداوند به او گفته بود به یاد آورد: «قبل از اینکه امروز خروس بانگ بزند، سه بار از من انکار خواهی کرد.» و بیرون رفت و به شدت گریه کرد.

انجیل یوحنا 18:15-27 شرح سه انکار را به شرح زیر شرح می دهد:

شمعون پطرس و شاگرد دیگری به دنبال عیسی بودند. از آنجا که این شاگرد برای کاهن اعظم شناخته شده بود، با عیسی به حیاط کاهن اعظم رفت، اما پطرس مجبور شد بیرون جلوی در منتظر بماند. شاگرد دیگر که برای کاهن اعظم شناخته شده بود، برگشت، با دختر کشیک صحبت کرد و پطرس را به داخل آورد. دختر دم در از پیتر پرسید. او پاسخ داد: من نیستم. … همانطور که سیمون پطرس ایستاده بود و خودش را گرم می کرد، از او پرسیدند: “مگر شما از شاگردان او نیستید؟” او آن را تکذیب کرد و گفت: من نیستم. یکی از خادمان کاهن اعظم، یکی از بستگان مردی که پطرس گوشش را بریده بود، به او گفت: “مگر تو را با او در باغ زیتون ندیدم؟” دوباره پیتر آن را انکار کرد و در آن لحظه خروس شروع به بانگ زدن کرد.

پس از رستاخیز عیسی ، انجیل یوحنا 21: 15-17 روایت می‌کند که چگونه عیسی سه بار از پطرس پرسید که آیا پطرس او را دوست دارد یا خیر، با اشاره به بازسازی پطرس پس از توبه. [5]
بافت و سنت
کارل دوژاردین ، انکار پیتر

متن

بیشتر مدت سه سالی که عیسی در خدمت، جمع آوری و تعلیم شاگردان گذراند، توسط علما و کاهنان مورد توجه، انتقاد و آزار قرار گرفت. آموزه های او گاهی بدعت آمیز و اقدامات او در جمع آوری گروهی از شاگردان احتمالاً دارای انگیزه سیاسی تلقی می شد. دستگیری و محاکمه عیسی اوج این ضدیت بود.

پطرس یکی از دوازده شاگردی بود که بیشترین ارتباط را با عیسی داشت. انکار او در مواجهه با اتهاماتی مبنی بر «با عیسی» بوده است، این اصطلاح نشان دهنده پیوند شاگردی است. انجیل متی بیان می‌کند که پطرس عیسی را «در مقابل همگان» انکار کرد، بنابراین شهادت عمومی داد و این را با سوگند تأیید کرد. [متی 26:72] متی در سراسر انجیل خود بر اهمیت شهادت عمومی به عنوان عنصر اساسی شاگردی تأکید می کند و در متی 10:32-33 بیان می کند: “هر که مرا در حضور مردم تصدیق کند، من نیز او را در حضور پدر خود در آسمان خواهم شناخت. اما هر که من را در حضور مردم انکار کند، من نیز در حضور پدرم در آسمان او را نفی خواهم کرد.» انکار پطرس در تضاد مستقیم با ماهیت شاگردی است، همانطور که متی توضیح داد. [6] متی همچنین قبلاً تعالیم عیسی را مبنی بر منع استفاده از سوگند گزارش کرده است:

«دوباره شنیده‌اید که به پیشینیان گفته شده است که سوگند دروغ نخورید، بلکه سوگندهای خود را برای خداوند انجام دهید. اما من به شما می گویم که اصلا قسم نخورید، نه به آسمان، زیرا تخت خداست. و نه به زمین، زیرا زیر پای اوست. نه به اورشلیم، زیرا شهر پادشاه بزرگ است. به سرت سوگند نخور، زیرا نمی توانی یک مو را سفید یا سیاه کنی. اما اجازه دهید “بله” شما “بله” و “نه” شما “نه” باشد. زیرا هر چه بیشتر از اینها است از آن شیطان است. [متی 5:33-37]

توصیفات عهد جدید

در مورد انکار پطرس، درام حادثه را به تصویر می کشد. مخالفان پیتر در بحث شاگردی او از یک خدمتکار، به یک خدمتکار به علاوه یک تماشاچی، به یک جمعیت کامل پیشرفت می کنند. انکار او از یک ادعای جهل، به انکار به اضافه سوگند و سپس به نفرین و سوگند با انکار کامل اینکه او تا به حال عیسی را می شناخته است، پیش می رود. اهمیت سه انکار در نیروی برتر آن نهفته است; این امر بر عزم شاگرد برای انکار عیسی تأکید می کند (به شماره شناسی کتاب مقدس مراجعه کنید ). سپس صدای خروس برای پیتر شوکه شد که عیسی سه انکار را پیش بینی کرده بود. [7]

این قسمت به عنوان حادثه ای تلقی شده است که نقش منحصر به فرد پطرس را روشن می کند و او را از سایر شاگردان متمایز می کند، درست مانند انجیل مرقس 16: 7 که در آن فرشته به زنان می گوید: «بروید و به شاگردانش بگویید. و پطرس» درباره رستاخیز عیسی . [8] در این قسمت، مانند بسیاری از جاهای دیگر در انجیل مرقس، پطرس به عنوان کانون حواریون عمل می کند، و یک تصویر اساسی مسیحی ارائه می شود: انکار پطرس با اعترافات صریح عیسی در محاکمه اش توسط سنهدرین در تضاد است. ، وفاداری خود را به عنوان پیامبر، پسر و مسیح به تصویر می کشد. [9]

انکار سه گانه پطرس

انگیزه ای است برای سه سوال تکراری که عیسی پس از رستاخیزش از پطرس در دریای جلیل پرسید: “شمعون پسر یوحنا، آیا مرا دوست داری؟” اگرچه پطرس در ابتدا به عنوان سرزنش برای سه انکار خود تفسیر شد (همچنین به دلیل استفاده عیسی از نام قدیمی خود “شمعون”)، این رویداد بعداً به عنوان یک عمل رستگارانه توسط عیسی تلقی شد و به پطرس اجازه داد تا علناً در مقابل او اعلام کند. شاگردان همکار که او واقعاً پروردگارش را دوست داشت و بنابراین به طور کامل به جامعه ایمانی خود بازگردانده شد. [یوحنا 21:15-17]

این سه «انکار» در یک گنوسی منبع ، آخرالزمان پیتر از کتابخانه ناگ حمادی نیز وجود دارد ، اما نقش‌ها در زمینه مراقبه و دیدن بینش درونی استاد معکوس شده‌اند. در آخرالزمان گنوسی پطرس، عیسی «سه بار در این شب» پطرس را انکار می کند که برای دید درونی آماده نیست، 72،5. هر دو جزئیات مربوط به “سه بار” انکار شده و “در این شب” حضور نشان دهنده رابطه ای با تصویر متعارف انکار پیتر است. [10]

ادعیه و سنت

اسقف لانسلوت اندروز دعای زیر را سروده است:

ای خداوند عیسی مسیح، با آن چشمان خود به ما بنگر. تا با پطرس توبه کنیم و با همان عشق بخشیده شویم. به خاطر رحمت بی پایان تو آمین
– آیتکن 2006 ، ص. 58

با اشاره به اشک های ریخته شده توسط پطرس در هنگام توبه خود در زمینه آیین توبه ، مقدس آمبروز گفت: “در کلیسا، آب و اشک وجود دارد: آب غسل تعمید و اشک توبه”. [11] به طور سنتی، “اشک توبه”، به عنوان نمونه توسط پطرس، تبدیل به نماد سوگواری و آسایش و نشانه ای از گناهان توبه و بخشش در آن واحد شده است. [12]

در راه مقدس صلیب ، که در سال 1991 توسط پاپ ژان پل دوم به عنوان نسخه ای از ایستگاه های صلیب معرفی شد و هر جمعه خوب در کولوسئوم در رم اجرا می شد، ایستگاه چهارم انکار پیتر است. [13]

در طول هفته مقدس در اورشلیم ، برخی اوقات در محلی که به طور سنتی محلی برای توبه پطرس در نظر گرفته می شود، توقف می کنند ، نه چندان دور از خانه کاهن اعظم اسرائیل ، قیافا ، که در دادگاه سنهدرین عیسی شرکت داشت. [14]
تفسیر

یوستوس کنشت در مورد انکار پیتر اظهار نظر می کند:

علل سقوط پطرس عبارت بودند از: 1. او از موارد نزدیک به گناه اجتناب نکرد. زیرا در زمان سقوط خود با دشمنان مسیح معاشرت می کرد. اگر حتی بعد از اولین انکار شرکت آنها را ترک می کرد، اینقدر پایین نمی آمد. «کسی که خطر را دوست دارد در آن هلاک خواهد شد» (اکلوس 3:27). 2. او به سخنان هشداردهنده خداوند ما توجه چندانی نکرده بود: «شیطان خواست شما را مانند گندم الک کند. . . در این شب سه بار مرا تکذیب خواهی کرد. و او بیش از حد به خود اعتماد کرد: “اگرچه همه رسوا شوند، اما من نه. جانم را برای تو خواهم گذاشت!” هنگامی که او این کلمات را گفت، منظورش آنها بود، زیرا پطرس ایمان بسیار محکمی به خداوند ما داشت و به او عشقی شدید داشت. اما او نباید فراموش می کرد که او مرد ضعیفی بود و بدون لطف خدا نمی توانست وفادار بماند. پروردگار ما اندکی پیش از آن در حالی که از کوه زیتون بالا می رفتند به او گفته بود: «بدون من هیچ کاری نمی توانی کرد!» 3. بنابراین، او به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد، و با غفلت از توصیه خداوند ما: “بیدار باشید و دعا کنید، تا دچار وسوسه نشوید!” [15]

راجر باکستر در مورد عدم ایمان پیتر به مراقبه هایش می نویسد:

چند ساعت قبل از پطرس گفته بود: “اگرچه باید با تو بمیرم، تو را انکار نخواهم کرد.” اما حالا افسوس! در اولین کلمه یک زن از شرم و ترس انکار می کند که او را شناخته است. اکنون چه بسیارند که نه از سر فروتنی، بلکه به دلیل دلهره صرف از آنچه جهان خواهد گفت، از مالکیت هر عمل مسیحی یا فضیلت‌آمیز می‌ترسند و خود را پیرو مسیح می‌دانند! [16]

در هنر و موسیقی

رامبراند : انکار سنت پیتر ، 1660

این قسمت برای قرن ها موضوع آثار هنری بوده است. همچنین در تنظیمات موسیقی داستان Passion دراماتیزه شده است. با انواع روش‌ها و روش‌ها، از موزاییک قرن ششم در کلیسای سنت آپولینار نووو گرفته تا نمادهای روسی و نقاشی‌های رنگ روغن توسط بسیاری از استادان قدیمی به تصویر کشیده شده است . این موضوع گاهی اوقات در چرخه های زندگی مسیح یا مصائب گنجانده می شد ، اغلب به عنوان تنها صحنه ای که شامل پیکره مسیح نمی شد.

در توسط رامبراند در سال 1660 تصویر انکار سنت پیتر ، که اکنون در موزه ریکس، آمستردام ، تحت تأثیر حکاکی‌های نسخه حدوداً 1623 توسط جرارد سگرز ، دختر خدمتکار را که پیتر را می‌شناسد با شمع ارائه می‌کند و چهره پیتر را روشن می‌کند. در حالی که پطرس صحبت می کند، دو سرباز با شک نگاه می کنند، در حالی که عیسی در دوردست نشان داده شده است، دستانش را از پشت بسته است و برمی گردد تا به پطرس نگاه کند. چهره‌های پطرس از عیسی دور می‌شود، و با دست چپ خود اشاره می‌کند، اگرچه بیان او عاری از سرکشی است. [17]

کاراواجو در سال 1610 انکار سنت پیتر اکنون در موزه هنر متروپولیتن نیویورک است. جورج ودرهد، نویسنده، تصویر کاراواجو را تحسین می کند، روشی که پیتر ترسی متزلزل را در ویژگی های ناپایدار خود نشان می دهد، آگاه از دروغ های ناشایستی که می گفت. لبهایش می لرزد و چشمانش در جستجوی استواری حقیقت نیست. [18] در این نقاشی، کاراواجو دختر خدمتکار را با استفاده از همان سر زن که در تصویر سر بریدن سنت جان باپتیست استفاده کرد، به تصویر کشید . [19]

موضوع مرتبط، توبه پیتر، که پایان اپیزود را نشان می‌دهد، اغلب قبل از کاتولیک هنر ضد اصلاحات دیده نمی‌شد ، جایی که به عنوان ادعایی از اعتراف آیین در برابر حملات پروتستان رایج شد. این به دنبال کتاب تأثیرگذار یسوعی کاردینال رابرت بلارمین (1542-1621) بود. این تصویر معمولاً پیتر را در حالی که اشک می‌ریزد نشان می‌دهد، به‌عنوان پرتره‌ای نیمه‌قد و بدون هیچ چهره دیگری، اغلب با دست‌های گره‌شده در سمت راست، و گاهی اوقات خروس در پس‌زمینه. اغلب با مریم مگدالن توبه کننده ، نمونه دیگری از کتاب بلارمین همراه می شد. [20]

داستان Passion توسط آهنگسازان متعددی در موسیقی تنظیم شده است. اپیزود انکار پیتر توسط جی اس باخ هم در مصائب سنت متیو و هم در مصائب سنت جان با تند و تند بیان شده است. گاردینر 2013 ، ص. 365 می‌گوید: «ناگزیر ما با پیتر رنج می‌بریم؛ اما سؤال ناراحت‌کننده‌ای که باخ از ما می‌پرسد این است که آیا هر یک از ما با اعتبار بیشتری از مصیبت او بیرون می‌آمدیم؟

او

در سال 18 توسط ، بخشدار رومی یهودیه والریوس گراتوس 2 . او داماد حنان بن شیث بود که بین 6 تا 15 سالگی به عنوان کاهن کاهنان اعظم را تأمین می اول اعظم خدمت کرد و رئیس یک خانواده طبقه حاکم بود که برای بخشی از قرن کرد .

اگرچه عناصر کمی از زندگی او شناخته شده است، مورخان تصور می کنند که او روابط خوبی با قدرت روم و به ویژه با پونتیوس پیلاطس داشت، با توجه به اینکه او نزدیک به 20 سال (از 18 تا 36) منصب کشیش اعظم را بر عهده داشت 3 . قبل از کایافا، والریوس گراتوس در واقع متوالی چهار کاهن اعظم را برکنار و منصوب کرده بود که تقریباً یک سال در خدمت ماندند. این مورد در مورد حنانوس نیز نامیده می شود عنان یا حنانیا (که در اناجیل )، اسماعیل بن فابی ( اسماعیل، پسر فابی )، سپس عنانوس الازار، پسر کامیث ، و در نهایت سیمون ، پسر صادق 4 است. احتمالاً والریوس گراتوس با این انتصابات-برکناری های پی در پی می خواست نشان دهد که هر کشیش اعظمی را که به شدت در راستای منافع رومیان عمل نمی کرد، برکنار می کند. بنابراین، کایفا پیام را کاملاً درک کرد، زیرا او به مدت 18 سال در محل باقی ماند و حتی در طول تمرین طولانی پونتیوس پیلاطس ( 10 سال ) 3 .

بر این دسته از چهار کاهن اعظم است که تنها برای یک سال در سمت خود باقی ماندند که نویسنده مسیحی اوسبیوس قیصریه ای برای کاهش زندگی عمومی عیسی به مدت چهار سال و نیم متکی است. او از این مجموعه نتیجه می گیرد که منصب کاهن اعظم در آن زمان تبدیل به یک کارکرد با مدت محدود به یک سال شده بود که مورخان امروزی آن را نادرست می دانند و با اجرای طولانی منصب قیافا در تضاد است. بنابراین او این مدت چهار سال و نیم را به نویسندگان دیگری که آشکارا مخالفان او هستند و عناصر دیگری دارند که آنها را به خدمت عمومی بسیار طولانی تری از عیسی هدایت می کند، «نشان می دهد».

در پایان سال 36 در آوریل 37 از سمت خود برکنار شدند توسط نماینده سوریه لوسیوس ویتلیوس ( Judaic XVIII 5 , یا حداکثر ,

پونتیوس پیلاطس

روابط بسیار متناقضی با جمعیت یهودی داشت. به نظر می رسد روابط او با محافل کشیشی و به ویژه با کاهن اعظم قیافا بسیار بهتر بوده است. از نظر ژان پیر لمونون ، «کایفا اگر با پیلاطس روابط خوبی نداشت، نمی‌توانست برای مدت طولانی در جای خود باقی بماند 7 . او با دیگر مورخان، از جمله ای. مری اسمالوود، معتقد است که «کایافا توسط ویتلیوس به دلیل همدستی او با پیلاطس عزل شد 7 . »
قیافا در عهد جدید

: محاکمه عیسی مقاله اصلی

طبق عهد جدید ، قیافا کاهن اعظم است که عیسی پس از دستگیری به حضور او هدایت می شود ( متی 26:57).

طبق اناجیل ، قیافا معتقد بود که عیسی قوم یهود را به خطر می‌اندازد: «بهتر است که یک مرد بمیرد تا کل قوم».

شناسایی دو عضو دیگر خانواده، “یوحنا، اسکندر” که در نسخه اعمال رسولان (4: 6) که توسط مقامات کلیسایی به رسمیت شناخته شده است و توسط محققان “متن اسکندریه” نامیده شده است، دشوار است. “متن غربی” همین اعمال ، که نسخه قبلی در نظر گرفته شده است، از “یوناتان، اسکندر” صحبت می کند . یوناتان در اینجا جاناتان بن حنان (کاهن اعظم عید فصح در پنطیکاست 37 و 44) خواهد بود. اسکندر احتمالاً نام دوم الازار بن حنان (کاهن اعظم در 16-17) است.

اعمال رسولان 4: 6 با آنا کاهن اعظم، قیافا، یوحنا/یوناتان، اسکندر و همه کسانی که از نژاد کاهنان اعظم بودند. »

همزمانی اقدام قیافا و کاهنان اعظم علیه ایلعازر ( یوحنا ایلعازار فقیر (لوقا 16:27-28) و پنج پسر حنا 8 ، 9 ، 10 .
استون قایافا؟

استودخانه قیافاس.

، پیاده‌روی پیاده‌روی را ترتیب می‌دادند در نوامبر سال 1990 در اورشلیم، کارگران در حالی که در جنگل کوچکی در جنوب کوه صهیون ، یک مقبره یهودی را از زیر خاک بیرون آوردند. گروهی از باستان شناسان به رهبری زوی گرین هات در دسامبر 1990 12 استون و همچنین یک سکه معاصر از هرود آگریپا اول به تاریخ 42/43 11 کشف کردند. معبد استون منسوب به قیافا ، روبه روی اورشلیم ، حاوی بقایای مردی شصت ساله، یک زن بالغ، یک مرد جوان، دو کودک و یک نوزاد است که همگی به مرگ طبیعی مردند 11 . به زیبایی آراسته با نقوش گل، دو کتیبه – یکی به زبان عبری، دیگری به زبان آرامی 11 – در کناره های کوتاه آن چیده شده و احتمالاً توسط دو میخ زنگ زده بر روی زمین ساخته شده است: YWSF BR QF’ (یوسف پسر قفا به خط عبری) و YWSF BR QYF (یوسف پسر قایفه به خط آرامی)، از این رو تفسیر بحث برانگیز است که این استون را به کاهن اعظم یوسف، معروف به قیافا نسبت می دهد. 12 .

مریم، دختر یوشع، پسر قیافا

کشف یک استودان با کتیبه «مریم، دختر یشوع، پسر قیافا، کاهنان [ معزیه ، از بیت ایمری »] می‌تواند اطلاعات بیشتری در مورد قیافا به ما بدهد. به گفته سرویس پیشگیری از غارت باستان‌شناسی، استوانه‌ای که توسط او ضبط شده بود، از مقبره‌ای در دره اله (به عربی وادی اس سنت )، در جنوب غربی اورشلیم آمده بود. انتشاراتی توسط باستان شناسان بواز زیسو و یووال گورن در مجله اکتشاف اسرائیل در ژوئن 2011، گزارشی از مطالعه آنها در مورد استوانه میریام (en) می دهد که علاوه بر کتیبه، با یک گل سرخ دوتایی تزئین شده است. جدای از اصل و نسب معتبر صاحب آن، استودخانه در مقایسه با هزاران موردی که قبلاً ذکر شده است، چندان اصلی نیست. نامی که در اینجا سروصدا به پا می کند، نام کاهن اعظم قیافا است، که دو باستان شناس معتقدند در واقع همان نامی است که در عهد جدید ذکر 13 .

کتیبه به ما می گوید که پدر و پدربزرگ میریام «کاهنان معازیه » بوده اند. بر اساس لوموند د لا انجیل : «این نام که برای اولین بار در اینجا توسط باستان شناسی تأیید شده است، آخرین نفر از بیست و چهار طبقه کشیش ( کوهانیم ) را نشان می دهد که به نوبت در معبد به عبادت قربانی می پرداختند . دو هفته در سال 13 . »

ذکر « بت ایمری » به دو صورت قابل تفسیر است. بث به معنای خانه در زبان آرامی است. بنابراین می توان آن را خواند:

یا به‌عنوان نام مکانی که این خانه در آن قرار داشت، نشان می‌دهد، همانطور که برای سایر استون‌خانه‌های یهودیان این دوره متداول است، گهواره خانوادگی Myriam 13 ;
یا “مانند یک نام شجره نامه ای که مشخص می کند خانواده وی به کدام جد بنیانگذار وابسته بوده است، در اینجا یک ایمری 13 ” که می توان به ایمر، یکی از چهار خانواده ذکر شده در Esdras 2.37 و Nehemia 7.40 که از دیاسپورا سوار شده اند، پیوست کرد. هنگام صهیون بازگشت به

مصر باستان

پینوجم دوم در نقش کاهن اعظم آمون تبایی . از کتاب مردگان او.

در مصر باستان ، یک کاهن اعظم، کاهن اعظم یکی از خدایان پرستش مصریان بود:

کاهن اعظم آمون فرقه اصلی آمون در تبس بود.
کاهنان اعظم آمون در تبا اگرچه یک سلسله محسوب نمی شدند، اما با این وجود، کاهنان اعظم آمون در تبس از چنان قدرت و نفوذی برخوردار بودند که در واقع از 1080 تا 943 قبل از میلاد فرمانروای مصر علیا بودند. J.-C.
کاهن اعظم اوزیریس فرقه اصلی اوزیریس در آبیدوس بود.

کاهن اعظم Ptah فرقه اصلی Ptah در ممفیس بود.
کاهن اعظم Re . فرقه اصلی ری در هلیوپولیس بود.
همسر خدای آمون، بالاترین کاهن فرقه آمون.

اسرائیل باستان

نوشتار اصلی: کاهن اعظم اسرائیل .
نمایش یک کشیش اعظم در لباس کتاب مقدس، اواخر قرن هفدهم، نمایش شرقی با عمامه، در مجموعه موزه یهودیان سوئیس .

کاهنان اسرائیل باستان یک کاهن اعظم داشت که در خیمه ، سپس در معبد اول و معبد دوم در اورشلیم خدمت می کرد .

فهرست کاهنان اعظم اسرائیل .
کاهن اعظم سامری است کاهن اعظم جامعه سامری .

مسیحیت

تصویر کشیش اعظم در کتاب Storia dell’ Antico e Nuovo Testamento اثر آگوستینو کالمت ، منتشر شده در سال 1821.

در کتاب ، شانزده بار از عبرانیان عهد جدید اصطلاح «کاهن اعظم» استفاده شده است. در ده مورد از این موارد، عیسی مسیح به طور صریح یا ضمنی به عنوان صاحب نام شناخته می شود (مثلاً عبرانیان 3.1 ، عبرانیان 4.14 و عبرانیان 9.11 ). برخی از متون عهد عتیق در مورد یک کاهن-شاه پیشگویی می کردند (در اسرائیل باستان، کاهنان و سلطنت متمایز بودند، با کاهنان قبیله لاوی و پادشاهان قبایل بنیامین و یهودا). مسیحیت نظم عیسی مسیح را به‌عنوان تحقق این پیش‌گویی‌ها می‌داند، و عملاً جانشین کاهنی لاوی می‌شود ابدی و هم به عنوان پادشاه پس از حکم ملکیصدق ، زیرا هم به‌عنوان کاهن اعظم خدمت می‌کند.

ذک 6:13 : “او معبد خداوند را خواهد ساخت، او جلال خواهد یافت، بر تخت خود خواهد نشست و حکومت خواهد کرد، بر تخت خود کاهن خواهد بود، و شورای صلح بین آن دو خواهد بود.”
Ps 110.2 , Ps 110.4 : “خداوند عصای قوت تو را از صهیون می فرستد: در میان دشمنان خود سلطنت کن… خداوند سوگند یاد کرده است و توبه نمی کند، تو طبق دستور ملکیصدق تا ابد کاهن هستی. “.

در کلیسای عیسی مسیح قدیسان روزهای آخر و دیگر فرقه های روز آخر ، کاهن اعظم نیز در میان مناصب کشیشی در کشیش ملکیصدق ذکر شده است.
دنیای قدیم

Pontifex maximus از روم باستان: عنوانی که امپراتور روم بر عهده داشت به پاپ واگذار خواهد شد.

Archiereus لقب یک کشیش اعظم در یونان باستان است.
دستور یک کاهن اعظم زرتشتی است.
هیروفانت ، کاهن اعظم اسرار الئوسینی .
NIN (en) یا EN (en) به خط میخی ، کاهن اعظم یا کاهن یک خدای حامی شهری سومری 1 .
پیتیا کاهن اعظم معبد آپولون در دلفی .

هند

ویدیارانیا یک کشیش هندو در امپراتوری ویجایاناگارا بود .
پاندیترائو عنوان کاهن اعظم منصوبی بود که در شورای هشتم (آشتا پرادان) در آغاز امپراتوری ماراتا حضور داشت .

ادیان دیگر

کاهنان مایاها در قرن شانزدهم توسط یک کاهن اعظم رهبری می شد که به سایر کاهنان آموزش می داد و به پادشاه توصیه می کرد.
ویلاک اومو ، کشیش اعظم اینکاها یا پاپ مقتدر مذهب خورشیدی اینکاها، اغلب از بستگان نزدیک (برادر، عمو یا پسر عموی اول) امپراتور یا ساپا اینکا ، و تنها کسی که می‌توانست او را تاجگذاری کند 2 . [به بخش دین در مقاله اختصاص داده شده به تمدن اینکاها مراجعه کنید].
کاهونا نویی ، ریاست معبد یا هیائو مذهب بومی هاوایی را بر عهده دارد. در زیر Kahuna Nui انواع و درجات مختلف کشیش ها وجود دارد.
در آیین بودیسم نیچیرن شوشو ، کاهن اعظم جانشین نیچیرن در نظر گرفته می شود. از طریق تبار نیکو شونین،
در آیین شینتوئیسم ، یک کاهن اعظم که گوجی نامیده می شود، معمولا بالاترین کشیش ( کاننوشی ) یک زیارتگاه است.
در Ásatrú، کاهن اعظم goði (یا gyða ) نامیده می شود و رهبر گروه کوچکی از تمرین کنندگان است که در مجموع به عنوان “خون آشام” شناخته می شوند. گوئی ها در مجموع به عنوان گوآر شناخته می شوند . برخی از کشورها از واژه Allsherjargoði برای اشاره به سازمان های ملی چند خویشاوندی، به ویژه ایسلند استفاده می کنند.
در دین یوروبا و تعدادی از فرقه های دنیای جدید ، مانند سانتریا ، یک کشیش بابالاوو نامیده می شود . این اصطلاح به معنای مرد خردمند است و از یوروبای زبان آفریقای غربی می آید . دارنده عنوان زن به ایانیفه معروف است.
در ویکا، کاهن اعظم و کاهن اعظم نقش‌های مرد و زن هستند که یک مراسم گروهی را رهبری می‌کنند. کاهن اعظم و کاهن اعظم نیز عناوینی هستند که گاهی اوقات در پایان سومین یا پنجمین سال تحصیل و تمرین به اعضای یک عهد ویکان اعطا می شود. گاهی اوقات بسته به مسیر یا سنت درجه سوم نامیده می شود.
کاهن اعظم و کاهن اعظم دو مقام عالی رهبری و اداری در کلیسای شیطان هستند.

کاربردهای غیر مذهبی

اگرچه این عنوان معمولاً در ارتباط با یک سازمان مذهبی به کار می رود، اما برخی از گروه های غیرمذهبی از آن برای اشاره به مناصب عالی در درون گروه یا به تمسخر یا سنت استفاده می کنند. به عنوان مثال، در Royal Arch Masonry ، کاهن اعظم سر فصل است. از آنجایی که این عنوان ماهیت تمثیلی دارد، اشاره ای به کوهن گادول است، این پست هیچ مرجع مذهبی ندارد. این عبارت همچنین اغلب برای توصیف شخصی استفاده می شود که به نظر می رسد یک مبتکر یا رهبر در برخی زمینه های موفقیت است. به عنوان مثال، یک نشریه در سال 1893، نمایشنامه نویس یونان باستان، آریستوفان را به عنوان “کاهن اعظم کمدی” توصیف می کند 3 .

نیل بورتز، مجری یک برنامه گفتگوی آزادیخواهانه و مروج مالیات منصفانه، اغلب خود را “کشیش اعظم کلیسای حقیقت دردناک

نوازنده نینا سیمون اغلب کاهن اعظم روح نامیده می شود.

دومین کاهن اعظم برگ برنده یا آرکانا اصلی در اکثر عرشه های سنتی تاروت است.

High Priestess یک گروه روانگردان است که در سال 2016 تشکیل شد

دانلود:

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *