پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو

 

 

آزمایش آزمایش مارشمالو و رضایت تاخیری
توسط Angel E Navidad

تست مارشمالو یک طرح آزمایشی است که توانایی کودک در به تاخیر انداختن رضایت را می سنجد. به کودک این امکان داده می شود که برای دریافت غذای مورد علاقه خود کمی صبر کند، یا اگر منتظر آن نیست، پذیرایی کمتر مورد علاقه خود را دریافت کند. دقایق یا ثانیه‌هایی که کودک منتظر می‌ماند، توانایی آن‌ها در به تاخیر انداختن رضایت را نشان می‌دهد.
آزمایش اولیه مارشمالو نشان داد که زمان تاخیر کودکان پیش دبستانی به طور قابل توجهی تحت تاثیر شرایط آزمایشی، مانند حضور/غیاب فیزیکی غذاهای مورد انتظار بود.
نمونه آزمایشی اصلی نماینده جمعیت پیش دبستانی نبود و در نتیجه توانایی پیش بینی مطالعه را محدود می کرد. (شرکت کنندگان پیش دبستانی همگی از مهد کودک بینگ دانشگاه استنفورد استخدام شدند، که در آن زمان تا حد زیادی توسط بچه های اساتید و فارغ التحصیلان استنفورد حمایت می شد.)
یک مطالعه در سال 2018 بر روی نمونه بزرگ و معرف کودکان پیش دبستانی به دنبال تکرار همبستگی های آماری معنادار بین زمان تاخیر در سنین پایین و پیامدهای زندگی در سنین بالاتر، مانند نمرات SAT، که قبلاً با استفاده از داده های آزمایش اولیه مارشملو پیدا شده بود، بود. مطالعه تکرار فقط همبستگی‌های ضعیف آماری معنی‌دار پیدا کرد که پس از کنترل عوامل اجتماعی-اقتصادی ناپدید شدند.
با این حال، مطالعه 2018 تفاوت‌های آماری معنی‌داری بین زمان‌های تاخیر در سنین پایین و پیامدهای زندگی در سنین بالاتر بین کودکان خانواده‌های با SES بالا و کودکان خانواده‌های با SES پایین پیدا کرد، که نشان می‌دهد عوامل اجتماعی-اقتصادی نقش مهم‌تری نسبت به اوایل دارند. -خودکنترلی سن در نتایج مهم زندگی
در مقاله ای در سال 1970، والتر میشل، استاد روانشناسی در دانشگاه استنفورد، و دانشجوی فارغ التحصیلش، ابه ابسن، دریافتند که کودکان پیش دبستانی که 15 دقیقه برای دریافت غذای مورد علاقه خود (یک چوب شور یا گل ختمی) منتظر می مانند، زمان بسیار کمتری را برای هر دو درمان می کنند. درمقایسه با زمانی که هیچکدام از درمان ها در معرض دید نبودند.

کودکان با درمان های موجود 5.59 ± 3.09 دقیقه صبر کردند.

کودکانی که هیچ کدام از آنها هیچ درمانی نداشتند 26/5 ± 90/8 دقیقه صبر کردند.

این مطالعه نشان داده بود که تاخیر در رضایت در کودکان به جای افزایش توجه به پاداش های مورد انتظار، سرکوب می شود. به عنوان مثال، برخی از کودکانی که منتظر هر دو غذا بودند، به‌جای اینکه روی چوب شور یا گل ختمی متمرکز شوند، به آینه خیره می‌شوند، چشمان خود را می‌پوشانند یا با خود صحبت می‌کنند.

میشل، ابسن و آنتونت زایس، یکی از اعضای هیئت علمی مدعو در آن زمان، بر آن شدند تا بررسی کنند که آیا پرداختن به پاداش‌ها از نظر شناختی، تأخیر در رضایت را برای کودکان دشوارتر می‌کند یا خیر.

آزمایشات مارشمالو استنفورد

میشل، ابسن و زایس (1972) سه آزمایش را برای بررسی تأثیر فعالیت‌های آشکار، فعالیت‌های شناختی و فقدان هر کدام در زمان‌های تأخیر رضایت پیش دبستانی طراحی کردند.

آزمایش 1

پنجاه و شش کودک از مهد کودک بینگ در دانشگاه استنفورد استخدام شدند. برای ایجاد رابطه با کودکان پیش دبستانی، دو آزمایشگر چند روزی را با آنها در مهد کودک بازی کردند.

طرح پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو

کودکان به طور تصادفی در یکی از پنج گروه (A – E) قرار گرفتند.

بچه ها به صورت انفرادی به اتاقی که در آن آزمون برگزار می شد، اسکورت شدند. به هر کودک آموزش داده شد که زنگی را به صدا درآورد تا به آزمایشگر علامت دهد که در صورت خروج از اتاق به اتاق بازگردد.

درمان در مقابل شرایط بدون درمان

به کودکان گروه های A، B، C دو خوراکی (یک گل ختمی و یک چوب شور) نشان داده شد و از آنها خواسته شد که مورد علاقه خود را انتخاب کنند.

سپس به آنها گفته شد که آزمایشگر به زودی باید برای مدتی آنجا را ترک کند، اما اگر منتظر بازگشت آزمایشگر بدون علامت دادن به آنها باشند، غذای مورد علاقه خود را دریافت خواهند کرد.

همچنین صراحتاً به آنها اجازه داده شد که به آزمایشگر علامت دهند که در هر مقطع زمانی برگردد، اما به آنها گفته شد که اگر این کار را انجام دهند، فقط درمانی را که به عنوان مورد علاقه خود انتخاب نکرده بودند، دریافت خواهند کرد. هر دو غذا در نمای ساده در اتاق رها شدند.

به کودکان گروه D و E چنین انتخاب یا دستورالعملی داده نشد.

بچه‌های گروه‌های A، B یا C که 15 دقیقه کامل منتظر ماندند، اجازه داشتند غذای مورد علاقه خود را بخورند. آنهایی که در گروه های A، B، یا C بودند که 15 دقیقه صبر نکردند، اجازه داشتند فقط غذای نامطلوب خود را بخورند.

به کودکان گروه D و E هیچ درمانی داده نشد. همه بچه ها بعد از 15 دقیقه کامل انتظار یا بعد از علامت دادن باید با اسباب بازی ها بازی کنند.

حواس پرتی در مقابل شرایط بدون سرگرمی

به بچه‌های گروه A و D یک اسلینکی داده شد و به آنها گفته شد که اجازه بازی با آن را دارند.

از بچه‌های گروه B و E خواسته شد «به هر چیزی که فکر کردن به آن سرگرم‌کننده است فکر کنند» و به آنها گفته شد که برخی چیزهای سرگرم‌کننده شامل آواز خواندن و بازی با اسباب‌بازی‌ها است.

سی

کنترل ها

درک هر کودک از دستورالعمل ها مورد آزمایش قرار گرفت. شش کودک به نظر نمی‌رسیدند که درک کنند و از آزمون حذف شدند. 50 کودک باقی مانده نیز شامل شدند.

به همه 50 نفر گفته شد که چه زنگ را بزنند و چه نزنند، آزمایشگر برمی‌گردد و وقتی این کار را انجام داد، با اسباب‌بازی‌ها بازی می‌کنند.

زمان انتظار از لحظه ای که آزمایشگر در را بست، به ثمر رسید. آزمایشگر یا به محض اینکه کودک علامت داد یا بعد از 15 دقیقه، اگر کودک علامت نمی داد، برمی گشت.

نتایج پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو

نتایج آزمایش گل ختمی برای شرایط درمان در مقابل بدون درمان

نتایج حاکی از آن است که کودکان زمانی که به آنها پاداشی برای انتظار پیشنهاد می‌شود (گروه‌های A، B، C) بسیار بیشتر از زمانی که آن‌ها (گروه‌های D، E) پیشنهاد نمی‌کنند، تمایل بیشتری دارند.

نتایج همچنین نشان داد که کودکان زمانی که به آنها وظایفی داده می‌شود که حواسشان پرت می‌شود یا آنها را سرگرم می‌کند (بازی با یک بچه برای گروه A، فکر کردن به چیزهای سرگرم‌کننده برای گروه B) بسیار طولانی‌تر از زمانی که حواسشان پرت نمی‌شود (گروه C) صبر می‌کنند. ).

آزمایش 2

این آزمون تنها در موارد زیر با آزمون اول تفاوت داشت:

سی و هشت کودک استخدام شدند که شش کودک به دلیل درک ناقص دستورالعمل ها از دست رفتند.
32 کودک به طور تصادفی در سه گروه (الف، ب، ج) قرار گرفتند.
به همه کودکان یک انتخاب از خوراکی‌ها داده شد و به آنها گفته شد که می‌توانند بدون علامت دادن صبر کنند تا غذای مورد علاقه‌شان را بخورند، یا به سادگی علامت بدهند که غذای دیگر را بخورند اما غذای مورد علاقه‌شان را از دست بدهند.
در همه موارد، هر دو رفتار در معرض دید قرار گرفتند.
از کودکان گروه الف خواسته شد که مانند قبل به چیزهای سرگرم کننده فکر کنند.
از افراد گروه B خواسته شد که به چیزهای غم انگیز فکر کنند، و همچنین نمونه هایی از این چیزها ارائه شد.
از آنهایی که در گروه C بودند خواسته شد تا به خوراکی ها فکر کنند.

نتایج

نتایج آزمون مارشملو برای شرایط حواس پرت در مقابل عدم تمرکز

نتایج نشان داد که کودکانی که کارهای مزاحم و سرگرم کننده به آنها داده شد (فکر کردن به چیزهای سرگرم کننده برای گروه A) نسبت به کودکانی که وظایفی را که آنها را از رفتارها منحرف نمی کرد (گروه C، پرسیده شد) بسیار طولانی تر برای پذیرایی خود صبر کردند. به غذاها فکر کند) یا آنها را سرگرم نکرد (گروه B، از آنها خواسته شد به چیزهای غم انگیز فکر کنند).

آزمایش 3

این آزمون تنها در موارد زیر با آزمون اول تفاوت داشت:

شانزده کودک استخدام شدند و هیچ کدام مستثنی نشدند.
کودکان به طور تصادفی در سه گروه (الف، ب، ج) قرار گرفتند.
به همه کودکان یک انتخاب از خوراکی‌ها داده شد و به آنها گفته شد که می‌توانند بدون علامت دادن صبر کنند تا غذای مورد علاقه‌شان را بخورند، یا به سادگی علامت بدهند که غذای دیگر را بخورند اما غذای مورد علاقه‌شان را از دست بدهند.
در همه موارد، هر دو غذا با روکش کیک حلبی (که به کودکان گفته می‌شد که خوراکی‌ها را تازه نگه می‌دارد) از روی بچه‌ها پنهان می‌شد.
از کودکان گروه A خواسته شد تا در مورد غذاها فکر کنند.
از افراد گروه B خواسته شد که مانند قبل به چیزهای سرگرم کننده فکر کنند.
به افرادی که در گروه C بودند اصلاً وظیفه ای داده نشد.
نتایج
نتایج آزمون مارشملو برای شرایط حواس پرت در مقابل عدم تمرکز

نتایج نشان داد که وقتی خوراکی‌ها پنهان می‌شد (در این مورد توسط قالب کیک)، کودکانی که هیچ کار مزاحم یا سرگرم‌کننده‌ای به آنها داده نمی‌شد (گروه C) دقیقاً به اندازه کسانی که یک کار مزاحم و سرگرم‌کننده به آنها داده می‌شد منتظر غذای خود بودند. از گروه B خواسته شد به چیزهای سرگرم کننده فکر کنند).

از سوی دیگر، هنگامی که به کودکان کاری داده شد که حواس آنها را از خوردن غذا منحرف نکند (گروه A، از آنها خواسته شد تا به خوراکی ها فکر کنند)، پوشاندن غذاها زمان تاخیر آنها را افزایش نمی دهد. مانند آزمون دوم).

نتیجه گیری نهایی
مطالعات میشل، ابسن و زایس را متقاعد کردند که تأخیر موفقیت‌آمیز رضایت کودکان به طور قابل‌توجهی به اجتناب یا سرکوب شناختی آن‌ها از رفتارهای مورد انتظار در طول دوره انتظار بستگی دارد، مثلاً با نداشتن خوراکی‌ها در دیدرس، یا فکر کردن به چیزهای سرگرم‌کننده.
آنها استدلال کردند که کودکان می توانند برای مدت نسبتا طولانی منتظر بمانند اگر –

اعتقاد داشتند که اگر منتظر بمانند، واقعاً خوراک مورد علاقه خود را دریافت خواهند کرد (مثلاً با اعتماد به آزمایشگر، با باقی ماندن خوراکی ها در اتاق، خواه مبهم یا در معرض دید).
توجه آنها را از رفتارها منحرف کرد.
خود را با محرک های درونی یا بیرونی غیر خسته کننده یا دلپذیر (مثلاً فکر کردن به چیزهای سرگرم کننده، بازی با اسباب بازی ها) مشغول می کنند.
ارزیابی بحرانی
تعیین حجم نمونه فاش نشد.
جمعیت مورد مطالعه (مدرسه مهدکودک استانفورد باند) پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو مشخص نشد، و بنابراین ممکن است از جنبه های مرتبط با جمعیت عمومی انسان یا حتی جمعیت عمومی پیش دبستانی متفاوت باشد. (در واقع، این مدرسه بیشتر توسط بچه های طبقه متوسط ​​اساتید و فارغ التحصیلان استانفورد شرکت می کردند.)
همچنین ممکن است یافته‌ها به تأخیر ارادی ارضاء (جایی که گزینه دریافت فوری هر یک از درمان‌ها در دسترس است، علاوه بر گزینه مورد مطالعه که فقط درمان غیرمطلوب فوری دارد) گسترش نیابد.
مطالعات طولی با استفاده از داده های استانفورد
دریافت تأخیر و نمرات SAT
در سال 1990، یویچی شدا، دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه کلمبیا، والتر میشل، که اکنون استاد دانشگاه کلمبیا است، و فیلیپ پیک، دانشجوی کارشناسی ارشد در اسمیت کول

lege، رابطه بین تأخیر رضایت کودکان پیش دبستانی و نمرات SAT بعدی آنها را بررسی کرد.

طرح

ششصد و پنجاه و سه کودک پیش دبستانی در مدرسه بینگ در دانشگاه استنفورد حداقل یک بار در یک سری مطالعات تأخیر رضایت بین سال های 1968 و 1974 شرکت کردند.

چهارصد و چهار نفر از والدین آنها پرسشنامه های پیگیری دریافت کردند. یکصد و هشتاد و پنج پاسخ دادند. نود و چهار والدین نمرات SAT فرزندان خود را ارائه کردند.

کودکان بسته به اینکه آیا یک فعالیت شناختی (مثلاً فکر کردن به چیزهای سرگرم کننده) قبل از دوره تاخیر پیشنهاد شده است یا نه و اینکه آیا رفتارهای مورد انتظار در طول دوره تاخیر در دید باقی مانده است یا خیر، به چهار گروه تقسیم شدند.

کنترل

تفاوت میانگین زمان انتظار فرزندان والدینی که پاسخ دادند و فرزندان والدینی که پاسخ ندادند از نظر آماری معنی‌دار نبود (09/0=p، 653=n).

نتایج

نتایج آزمون مارشمالو برای رضایت تاخیری و نمرات SAT در آینده

زمان تأخیر کودکان پیش دبستانی به طور مثبت و معنی داری با نمرات SAT بعدی آنها در زمانی که هیچ تکلیف شناختی پیشنهاد نشده بود و رفتارهای مورد انتظار در معرض دید باقی مانده بود، همبستگی مثبت و معناداری داشت.

سایر همبستگی ها معنی دار نبودند.

محدودیت ها

شدا، میشل و پیک (1990) در برون یابی یافته های خود احتیاط کردند، زیرا نمونه های آنها به طرز ناراحت کننده ای کوچک بود.

تأخیر در رضایت و عملکرد مثبت
در مقاله ای در سال 2000، اوزلم آیدوک، در آن زمان محقق فوق دکترا در کلمبیا، و همکارانش، نقشی را که توانایی کودکان پیش دبستانی برای به تاخیر انداختن رضایت در ارزش خود، عزت نفس و توانایی آنها برای مقابله با استرس در آینده ایفا کرد، بررسی کردند.

طرح

توانایی پانصد و پنجاه پیش دبستانی برای به تاخیر انداختن رضایت در مطالعات استنفورد پروفسور میشل بین سال‌های 1968 و 1974 امتیازدهی شد.

امتیاز تاخیر هر کودک پیش دبستانی به عنوان تفاوت از میانگین زمان تاخیر گروه آزمایشی که کودک به آن اختصاص داده شده بود و نمره فردی کودک در آن گروه در نظر گرفته شد.

بین سال‌های 1993 و 1995، به 444 والدین کودکان پیش‌دبستانی پرسش‌نامه‌هایی برای خود و فرزندان بزرگسالشان ارسال شد. صد و هشتاد و هفت پدر و مادر و 152 فرزند آنها را برگرداندند.

پرسشنامه ها از طریق آیتم های 9 درجه ای لیکرت، ارزش خود، عزت نفس و توانایی کودکان برای مقابله با استرس را اندازه گیری کردند. نمرات این آیتم ها برای به دست آوردن ترکیبی با عملکرد مثبت استاندارد شدند.

نتایج

کامپوزیت با عملکرد مثبت، که از خود رتبه‌بندی یا رتبه‌بندی والدین به دست می‌آید، با تاخیر در نمرات رضایت همبستگی مثبت دارد.

کودکان پیش دبستانی که بهتر می توانستند رضایت خود را به تعویق بیندازند، نسبت به کودکان پیش دبستانی که کمتر قادر به به تاخیر انداختن رضایت بودند، به احتمال زیاد ارزش خود، عزت نفس بالاتر و توانایی بیشتری برای مقابله با استرس در دوران بزرگسالی نشان می دادند.

ارضای تاخیری و شاخص توده بدنی
در مقاله ای در سال 2013، تانیا شلم، دانشجوی دکترا در دانشگاه پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو ویسکانسین، و همکارانش، ارتباط احتمالی بین توانایی کودکان پیش دبستانی برای به تاخیر انداختن لذت و شاخص توده بدنی بعدی آنها را بررسی کردند.

طرح

داده های پروفسور میشل دوباره مورد استفاده قرار گرفت. از 653 کودک پیش دبستانی که در مطالعات او به عنوان پیش دبستانی شرکت کردند، محققان در دسامبر 2002 / ژانویه 2003 و دوباره در مه 2004 برای همه کسانی که آدرس معتبری برای آنها داشتند (n = 306) نامه ارسال کردند.

از این تعداد، 146 نفر با وزن و قد خود پاسخ دادند. نمرات تاخیر فردی مانند مطالعه 2000 به دست آمد.

نتایج

توانایی کودکان پیش دبستانی برای به تاخیر انداختن رضایت بخش قابل توجهی از واریانس مشاهده شده در نمونه را به خود اختصاص داد (01/0p<، 146=n).

به طور خاص، هر دقیقه اضافی که یک کودک پیش دبستانی رضایت خود را به تاخیر می انداخت، کاهش 0.2 امتیازی در BMI در بزرگسالی را پیش بینی می کرد.
مطالعه تکرار آزمایش مارشمالو
در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۸، تایلر واتس، استادیار و محقق فوق‌دکتری در دانشگاه نیویورک، و گرگ دانکن و هاونان کوان، هر دو دانشجوی دکترا در دانشگاه کالیفرنیا، ایروین، تصمیم گرفتند مطالعات طولی را بر اساس داده‌های پروفسور میشل تکرار کنند.
داده‌های 918 نفر، از یک مطالعه طولی و چند مرکزی بر روی کودکان توسط مؤسسه ملی سلامت کودک و توسعه انسانی (موسسه‌ای در NIH)، برای این مطالعه استفاده شد.

نمونه به دو گروه تقسیم شد –

داده های مربوط به فرزندان مادرانی که تا زمانی که فرزندشان یک ماهه شده بود، کالج دانشگاهی را به پایان نرسانده بودند (552=n).
داده های مربوط به فرزندان مادرانی که در آن زمان کالج دانشگاهی را به پایان رسانده بودند (366 = n).
گروه اول (فرزندان مادران بدون مدرک) با نمونه ملی (از نظرسنجی طولی دوران کودکی – مهدکودک توسط مرکز ملی آمار آموزش) قابل مقایسه بود. با این حال، کودکان اسپانیایی تبار در نمونه کمتر حضور داشتند.

طرح

یک نوع آزمایش گل ختمی برای کودکان در سن 4.5 سالگی انجام شد. یک مصاحبه کننده بر اساس ترجیحات خود کودک، به هر کودک رفتارهایی ارائه کرد.

کودکان w

سپس به آنها گفته شد که بازی زیر را با مصاحبه کننده انجام خواهند داد –

مصاحبه کننده کودک را با غذا تنها می گذارد.
اگر کودک 7 دقیقه صبر می کرد، مصاحبه کننده برمی گشت و کودک می توانست غذا را به اضافه یک قسمت اضافی به عنوان پاداش انتظار بخورد.
اگر کودک نمی‌خواست صبر کند، می‌توانست زنگی را به صدا درآورد تا به مصاحبه‌گر بگوید که زودتر برگردد، و کودک می‌تواند غذا را بدون بخش اضافی بخورد.
آزمایش آزمایش مارشمالو و دل…x
به کودک این امکان داده می شود
کمی منتظر بمانند تا مورد علاقه خود را بدست آورند
مکث کنید

زمایش آزمایش مارشمالو و رضایت تاخیری
تأخیر رضایت به عنوان تعداد دقایقی که کودک منتظر بود ثبت شد.

پیشرفت تحصیلی در کلاس 1 و 15 سالگی اندازه گیری شد. معیارها شامل حل مسئله ریاضی، تشخیص کلمه و واژگان (فقط در کلاس 1)، و درک متن (فقط در 15 سالگی) بود. نمرات با میانگین 15 ± 100 نرمال شد.

عملکرد رفتاری در سنین 4.5، درجه 1 و 15 سالگی اندازه‌گیری شد. از مادران خواسته شد تا رفتارهای افسردگی و ضداجتماعی فرزندشان را در مقیاس‌های 3 درجه‌ای لیکرت نمره دهند.

کنترل ها

برای تجزیه و تحلیل رگرسیون درون گروهی، متغیرهای اجتماعی-اقتصادی پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو زیر که در سن 4.5 سالگی یا قبل از آن اندازه‌گیری می‌شوند، کنترل شدند:

ویژگی های دموگرافیک مانند جنسیت، نژاد، وزن هنگام تولد، سن مادر در بدو تولد، سطح تحصیلات مادر، درآمد خانواده، امتیاز مادر در آزمون سنجش هوش؛
ویژگی های عملکرد شناختی مانند توانایی های حسی-ادراکی، حافظه، حل مسئله، مهارت های ارتباط کلامی. و
ویژگی های محیط خانه برای حمایت از عملکرد شناختی، عاطفی و رفتاری مثبت شناخته شده است (فهرست خانه توسط کالدول و برادلی، 1984).

نتایج آزمایش تکرار مارشمالو

واتس، دانکن و کوان (2018) همبستگی های آماری معنی داری بین توانایی در مراحل اولیه برای به تاخیر انداختن رضایت و پیشرفت تحصیلی در مراحل بعدی پیدا کردند، اما این ارتباط ضعیف تر از آنچه توسط محققان با استفاده از داده های پروفسور میشل یافت شد بود.
علاوه بر این، اهمیت این انجمن های دو متغیره پس از کنترل متغیرهای اجتماعی-اقتصادی و شناختی ناپدید شد.
هیچ ارتباط آماری معنی‌داری، حتی بدون کنترل متغیرهای مخدوش‌کننده، بین تأخیر رضایت اولیه و عملکرد رفتاری بعدی در سن 15 سالگی وجود نداشت.

نتیجه گیری

این نتایج رابطه بین توانایی تاخیر اولیه و نتایج بعدی زندگی را پیچیده تر کرد.

یافته‌های پروفسور میشل، از یک گروه کوچک و غیرنماینده از پیش‌دبستانی‌های عمدتاً متوسط ​​طبقه متوسط ​​در مهد کودک بینگ استنفورد، در نمونه بزرگ‌تر و نماینده‌تر از کودکان پیش‌دبستانی تکرار نشد.
افزایش رضایت تاخیری
فاکتور زیر برای افزایش زمان تاخیر در رضایت کودک یافت شده است:

اعتماد به پاداش دهندگان:

کودکانی که اعتماد دارند به خاطر انتظار پاداش دریافت خواهند کرد، به طور قابل توجهی بیشتر از کسانی که انتظار ندارند، منتظر هستند. کید، پالمری و آسلین، 2013، با تکرار مطالعه مارشمالو پروفسور میشل، 28 کودک چهار ساله را دو بار مورد آزمایش قرار دادند.

در اولین آزمایش، نیمی از کودکان، درمانی را که به آنها وعده داده شده بود، دریافت نکردند. در آزمون دوم، کودکانی که قبلا فریب خورده بودند، نسبت به کودکانی که فریب نخورده بودند، به طور قابل توجهی کمتر احتمال داشت رضایت را به تأخیر بیندازند.
عوامل زیر ممکن است زمان تأخیر رضایت یک بزرگسال را افزایش دهد:

آگاهی از پیشبینی سرنوشت کودکان با آزمایش مارشملو زمان تا پاداش:

افرادی که می دانند چه مدت باید برای یک پاداش مورد انتظار منتظر بمانند، به احتمال زیاد نسبت به کسانی که نمی دانند، منتظر پاداش مذکور هستند.

مک گوایر و کیبل (2012) 40 شرکت کننده بزرگسال را آزمایش کردند. به یک گروه زمان‌های پاداش مشخص داده شد، در حالی که به گروه دیگر پاداش داده نشد. گروه اول به طور قابل توجهی بیشتر احتمال داشت که رضایت را به تأخیر بیندازند.

احتمال تحقق پاداش مورد انتظار:

وقتی کسانی که رضایت خود را به تاخیر می اندازند، همان کسانی هستند که پاداش خود را ایجاد می کنند.

به عنوان مثال، فردی که برای رسیدن به وزن مورد نظر رژیم می گیرد، کسانی که پاداش های واقع بینانه تعیین می کنند، بیشتر از کسانی که پاداش های غیر واقعی یا غیرمحتمل تعیین می کنند، منتظر پاداش خود هستند.

گلیناس و همکاران (2013) ارتباط بین انتظارات غیرواقعی کاهش وزن و افزایش وزن قبل از جراحی کاهش وزن را در 219 شرکت‌کننده بزرگسال مطالعه کرد.

ضریب همبستگی r = 0.377 از نظر آماری در p <0.008 برای شرکت کنندگان مرد (n = 53) اما نه زن (n = 166) شرکت کننده معنی دار بود.

 

دانلود:

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در پادکست

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *