کتاب رهایی از افکار سمی‎ – زویی مک کی

این سومین پست در سه گانه اولیه است. اولی در Clarity بود – دانستن آنچه می خواهید، دومی در مورد شجاعت باور کردن رویای شما ممکن است، و این پست به چگونگی توسعه نظم و انضباط برای انجام آنچه برای تحقق این چشم انداز نیاز است می پردازد.

دلیلی که من از اصطلاح “انضباط” در اینجا استفاده می کنم این است که از کلمه مرید گرفته شده است که به معنای باز بودن برای رشد است. و کسی که در ذهن منضبط است می‌داند که مهم نیست که در هر کاری چقدر خوب عمل می‌کند، همیشه راه کارآمدتر دیگری برای کشف کردن وجود دارد. و این دلگرم کننده است، زیرا ما هرگز با بازی رشد به پایان نخواهیم رسید. و ما به عنوان انسان برای رشد طراحی شده ایم.

در این زمینه، من همچنین از کلمه “انضباط” مترادف با قدرت روانی یا استحکام عاطفی برای برخورد استادانه با ماهیت غیرقابل پیش بینی زندگی استفاده می کنم.

برای اینکه بتوانید به حالت خلاق بازگردید، یک ذهن منضبط نیاز دارد – حالت ذهنی که برای ایجاد زندگی رویاهای شما ضروری است. و ما باید بارها و بارها به آن بازگردیم، زیرا چالش هایی را که زندگی به همراه دارد تجربه می کنیم. در واقع، ذهن منضبط نه تنها در برابر چنین چالش‌هایی آسیب‌پذیر نیست، بلکه ذهن منضبط نیز مشتاق آن است. برای ذهن منضبط، زندگی بدون افتهایی که به فرازها معنا می بخشد، خسته کننده خواهد بود.

و چنین نظمی از کجا می آید؟ این از شرطی سازی ذهنی یا تمرین روانی ناشی می شود. همانطور که به باشگاه می روید تا بدن خود را آماده کنید، باید ذهن خود را آماده کنید تا به قدرت روانی برسید – یک ذهن منضبط.

این تمرین‌های روان‌شناختی در سیستم‌های آموزشی ما غایب بوده‌اند و بنابراین اکثریت قریب به اتفاق ما هرگز با آن‌ها آشنا نشده‌ایم. در نتیجه، بسیاری از ما شرایط ضعیفی داشته‌ایم، یا حتی شرایط منفی داشته‌ایم، و در حالت قربانی زندگی می‌کنیم، بدون اینکه حتی بدانیم. به ما آموخته‌اند که باور کنیم در دنیایی زندگی می‌کنیم که «برای من اتفاق می‌افتد»، برخلاف اینکه به ما یاد می‌دهند که هر یک از ما بدون توجه به شرایط، قادر به خلق زندگی رویاهای خود هستیم.

این ممکن است توضیح دهد که چرا 84٪ از آمریکایی ها از شغل خود متنفر هستند. ما باور نداریم که آنچه می خواهیم در دسترس است. اگر به درستی به ما آموزش داده شده بود یا شرطی شده بود، آنگاه از قدرت ذهنی برخوردار بودیم که نه تنها به دسترسی به خواسته‌هایمان باور داشته باشیم، بلکه این قدرت را نیز خواهیم داشت که چالش‌ها را به عنوان سرگرمی در مقابل موانع جاده‌ها یا به عنوان مدرک ببینیم. از شکست قریب الوقوع

خبر عالی: اگر در حال خواندن این مطلب هستید، هنوز هم توانایی تقویت ذهن خود را دارید.

همانطور که در حالت آماده سازی بدنی وجود دارد، تمرینات بسیار زیادی برای آماده سازی روانی وجود دارد. با این حال، اگر من به عنوان یک مربی، فقط می توانستم یک تمرین را آموزش دهم، آن این بود: کنترل احساسات.

یکی از بزرگترین ویژگی های ما به عنوان انسان خلاقیت ماست. هر یک از ما بی نهایت خلاق هستیم. و این خلاقیت بسته به وضعیت احساسی ما می تواند فعال یا غیرفعال شود. یک ذهن بی انضباط قادر به مدیریت احساسات لحظه به لحظه نیست. در عوض، ذهن بی انضباط به طور کامل در برابر شرایط آسیب پذیر است. ذهن بی انضباط به چالش ها با ترس (یا هر یک از مشتقات آن مانند خشم) واکنش نشان می دهد که خلاقیت را غیرفعال می کند. وقتی خلاقیت غیرفعال می شود، ما به میزان قابل توجهی کمتر قادر به نمایش نتایج دلخواه یا رسیدن به آنچه می خواهیم هستیم. و ما باید 10 برابر بیشتر کار کنیم. برعکس، یک ذهن منضبط قادر به ایجاد حالات عاطفی است که نبوغ خلاق را فعال می کند (برای مثال، اشتیاق، اعتماد به نفس، شایستگی، شفقت، و کنجکاوی پرانرژی)، و بنابراین به طور قابل توجهی توانایی ایجاد موفقیت و انجام این کار را با بسیار کمتر دارد. تلاش.

بنابراین در اینجا اساسی ترین ابزار سرسختی ذهنی است که با تمرین به شما قدرت می دهد تا نبوغ خلاق خود را فعال کنید:

CATCH –> OWN –> REPLACE

بگیر!

اولین قدم در این تمرین این است که هر زمان که شکایت می کنید، خودتان را بگیرید. در مورد هر چیزی! شکایت طبق تعریف یک رفتار بی انضباط است که محصول یک فرآیند فکری بی انضباط است که محصول یک ذهن بی انضباط است. شکایت فایده ای ندارد. و فوراً خلاقیت را غیرفعال می کند. بنابراین اولین قدم این است که آگاهی خود را به تعداد دفعات شکایت از زندگی در طول روز افزایش دهید. کوشا باشید، و احتمالاً از اینکه چند وقت یکبار این اتفاق می افتد شگفت زده خواهید شد. شکایت خود را در مورد ترافیک، در مورد همکاران، از شریک زندگی خود، در مورد آب و هوا، در مورد یک گلف اشتباه، در مورد خدمات ضعیف به مشتریان شکایت کنید (به هر حال، من نمی گویم که شکایت شما نامشروع است! من فقط می گویم که نبوغ خلاق و توانایی حل مسئله را غیرفعال می کند!)، در مورد اقتصاد، در مورد دولت، حتی در مورد خودتان. هر گرفتن معادل یک تکرار است و با افزایش تعداد تکرارها، قدرت شما نیز افزایش می یابد.

متعلق به

قدم دوم این است که با اشتیاق بر وضعیت عاطفی خود مالکیت کنید. شما هرگز در مورد چیزی به خاطر خود آن چیز ناراحت نمی شوید، فقط به خاطر طرز فکری که در مورد آن انتخاب می کنید ناراحت می شوید. و شما این توانایی را دارید که در هر زمان فکر خود را تغییر دهید. برای تمرین در اختیار گرفتن حالت عاطفی خود، به سادگی جمله زیر را به خود بگویید:

من به خاطر اتفاقی که اینجا می گذرد، این احساس را ندارم. من این احساس را دارم به دلیل اینکه چگونه تصمیم می‌گیرم در مورد آن فکر کنم.»

جایگزین کردن

و در نهایت، مرحله سوم در تمرین، تغییر محتوای تفکرتان است. به معنای واقعی کلمه نظر خود را تغییر دهید. طرز فکر خود را در مورد رویداد تغییر دهید. ترافیک را مثال بزنید. اگر متوجه شدید که می‌گویید یا فکر می‌کنید، «این ترافیک مرا می‌کشد!»، و سپس مالک آن هستید، آخرین مرحله این است که آن فکر را با چیزی مانند «بد نیست» جایگزین کنید. فقط همین است.» لحظاتی بعد ممکن است با خود فکر کنید: «نه، این واقعاً بد است. در واقع، این کاملا بد است! بازم دیر میام!» دوباره مالک آن شوید و دوباره آن را با چیز دیگری جایگزین کنید، مانند: «این فقط یکسری از مردم هستند که سعی می‌کنند به جایی که باید باشند برسند، من یکی از آنها هستم و از این به بعد زودتر می‌روم تا به خودم زمان بیشتری بدهم. ” و این یک تکرار دیگر است. شما قوی تر و منظم تر هستید.

حتی اگر در بسیاری از این موارد شما می توانید استدلال بسیار قانع کننده ای برای اینکه چرا این یک فرصت شکایت مشروع است، ایجاد کنید، مهم نیست. این هنوز یک شکایت بی فایده است و ضعیف است زیرا چیزی را تغییر نمی دهد. بنابراین از هر موقعیتی به عنوان فرصتی برای نظم بخشیدن به ذهن خود استفاده کنید.

و حتی اگر بسیاری از این رویدادها در نهایت بی‌اهمیت به نظر برسند، هر یک فرصت بسیار ارزشمندی برای توسعه بیشتر رشته شماست تا روزی، زمانی که در موقعیتی نه چندان بی‌اهمیت قرار گرفتید، قدرت روانی برای فعال کردن خلاقیت خود را داشته باشید. نبوغ در یک لحظه حساس – لحظه ای که می تواند برای همیشه زندگی شما را به شکلی باشکوه تغییر دهد.

این عمل به خودی خود در نهایت به دو چیز برای شما منجر خواهد شد:

1. توانایی کنترل حالات عاطفی و خلاقیت خود، به طوری که عمیقاً احتمال ایجاد زندگی رویایی خود را افزایش دهید.

و

2. صلح بسیار بیشتر در این روند.

اگر از این پست‌ها لذت می‌برید، لطفاً نظر خود یا سؤالی را ارسال کنید، در وبلاگ مشترک شوید و/یا آن را برای دوستان/همکاران خود ارسال کنید.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *